Gerdab.IR | گرداب

جان را هوای از قفس تن پریدن است

تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۳۹۰

شامم سیه‌تر است ز گیسوی سرکشت/ خورشید من برآی که وقت دمیدن است

گرداب- شعر زیر از سروده‌های امام خامنه‌ای تقدیم به حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

دل را ز بی خودی سر از خود رمیدن است
جان را هوای از قفس تن پریدن است

از بیم مرگ نیست که سرداده ام فغان
بانگ جرس زشوق به منزل رسیدن است

دستم نمی رسد که دل از سینه برکنم
باری علاج شکر گریبان دریدن است

شامم سیه تر است ز گیسوی سرکشت
خورشید من برآی که وقت دمیدن است

سوی تو این خلاصه گلزار زندگی
مرغ نگه در آرزوی پرکشیدن است

بگرفت آب و رنگ ز فیض حضور تو
هر گل دراین چمن که سزاوار دیدن است

با اهل درد شرح غم خود نمی کنم
تقدیر قصه دل من ناشنیدن است

آن را که لب به دام هوس گشت آشنا
روزی (امین) سزا لب حسرت گزیدن است

تریبون مستضعفین