داستان‌های شگفت (10)؛

زنده شدن پس از مرگ

تاریخ انتشار : ۰۲ مرداد ۱۳۹۰

در بین راه بزرگی نورانی حاضر شد و به آن دو نفر فرمود ما سی سال عمر به این شخص عطا کردیم در اثر توسل مادرش به ما؛ او را برگردانید...

 
 
 
گزارش خطا
ارسال نظر
نظر شما :
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۴
captcha
نظرات بینندگان
mohamad
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۴
سلام بسیار زیبا بود ولیکن حیف که دانلود نمیشه
پاسخ
0
0
مهدی
۱۶:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۵
داداش گلم روی کلمه دانلود کلیک کن تا ذخیره و دانلود اجرا بشه/ با تشکر از بخش چند رسانه ای سایت عزیز گرداب
پاسخ
0
0
۱۲ تير
شرافت علما
دویدم و رکاب مبارک را بوسیدم و عرض کردم یا مولای! چه شده که تبریز ما را به قدوم مبارک مزین فرمودید؟
۳۱ خرداد
نورافشانی ضریح حضرت علی و باز شدن دروازه نجف
ناگاه می‌بیند از طرف قبر مبارک نوری به اندازه نارنج آبی خارج شد و دارای دو حرکت بود؛ یکی به دور خود و دیگری رو به صحن و بازار بزرگ...
۱۰ خرداد
لطف خدا و ناسپاسی بنده
خدایی که امروز تو را از مرگ نجات بخشید، آیا سزاوار است که در خانه او نماز خربزه‌ای بخوانی؟
۰۱ خرداد
کوری چشم به واسطه کور کردن چشمه
برای اینکه سودم از آن مزرعه کم نشود و راه آمد و شد را بگیرم، به وسیله خاک و سنگ و گچ آن چشمه را کور نمودم و خشکانیدم...