Gerdab.IR | گرداب

معراج مهمان

تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۳۹۰

گناه نمى‌گذارد كه انسان، حتّى خود را به لبه دریاى عظیم مغفرت الهى برساند و از آن استفاده كند. گناه نمى‌گذارد كه ما حال دعا و توجه پیدا كنیم...

گرداب- پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت آيت‌الله العظمی خامنه‌ای در نظر دارد در ایام ماه مبارك رمضان، به صورت روزانه گفتار و توصیه‌هایی اخلاقی از رهبر معظم انقلاب را منتشر كند.

روز اول: "معراج مهمان".
 
فرصت عروج
مسأله اساسى در باب ماه رمضان، این است كه بشر -كه در میان انواع عوامل و موجبات غفلت از خدا و از راه او محاصره شده و انگیزه‌هاى گوناگون، او را به‌سمت پایین و تنزل و سقوط مى‌كشاند- فرصتى پیدا كند كه در آن بتواند روح را -كه روح انسان و باطن بشر، به عروج و اعتلا تمایل دارد- به سمت عروج و اعتلا سوق دهد و به خدا تقرب جوید و به اخلاق الهى، تخلق پیدا كند. ماه رمضان، چنین فرصتى است.

البته غیر از ماه رمضان، فرصت‌هاى دیگرى هم هست. مثلاً همین نمازهاى پنج‌گانه، فرصت‌هایى است كه ما مى‌توانیم با استفاده از آن‌ها عروج كنیم؛ خودمان را اصلاح نماییم و زنگارها و پوسیدگی‌ها و غفلت‌ها و بیماری‌هاى معنوى را از خودمان دور كنیم. نماز، فرصت بسیار خوبى است. شما اگر امتحان نكرده‌اید -كه قاعدتاً امتحان كرده‌اید و إن‌شاءاللَّه عمل دائمى شما، همین‌طور باشد- امتحان كنید. توجه بكنید كه در حال نماز، اگر متوجه خودتان و كارى كه از شما سر مى‌زند باشید، قطعاً بعد از نمازِ شما، با قبل از نمازِ شما متفاوت خواهد بود. شرطش همین است كه توجه كنید در حال نماز، مشغول چه كارى هستید.

بهترش این است كه اذكار نماز را بفهمید؛ كارِ بسیار آسانى است. نباید بگوییم كه ما فارسى‌زبانیم و نمى‌توانیم عبارات عربى را بفهمیم. مجموع عباراتى كه در نماز خوانده مى‌شود -از اول تا به آخر- یاد گرفتن آن براى آدم‌هاى متوسط، یك ساعت هم كار ندارد؛ خیلى آسان است. كتاب‌هایى هم نوشته شده كه این‌ها را ترجمه كرده‌اند. اگر به معانى توجه كنید و بفهمید كه مضمون این كلمات چیست و در آن‌ها تدبر كنید، البته بهتر است. اگر این مقدار هم ممكن نشد، حداقل وقتى در حال سجده‌اید، بدانید كه با خدا حرف مى‌زنید؛ وقتى در حال ركوعید، بدانید كه پروردگار عالم را تعظیم مى‌كنید؛ وقتى در حال قرائت و ذكر هستید، بدانید كه با چه كسى حرف مى‌زنید. نفس همین توجه، مهم است.

اگر این توجه حاصل بشود و یاد خدا در نماز تأمین گردد -كه "و لذكراللَّه اكبر"- این نماز براى شما "معراج‌المؤمن" خواهد بود و شما را عروج خواهد داد. عروج، همین است كه شما در باطن خودتان، صفا و لطافت و نورانیت بیشترى را بعد از نماز احساس مى‌كنید.

دوره بازیابی و بازسازی
انواع عبادات، فرصت‌هایى براى ما هستند؛ لیكن ماه رمضان، یك فرصت استثنایى در دوران سال است. در این سى روز یا بیست و نه روز به‌طور مداوم، غیر از نمازهاى موظف پنج‌گانه و نوافلى كه همیشه انسان مى‌تواند آن‌ها را بخواند، دعاهایى هست كه توجه به آن دعاها و خواندنشان، انسان را نورانیت مضاعفى مى‌بخشد. این دعاها را در اختیار ما گذاشته‌اند. كیفیت حرف زدن و مناجات كردن با خدا را به ما یاد داده‌اند. معین كرده‌اند كه چه حرف‌هایى را مى‌شود با خدا زد. بعضى از این جملاتِ ادعیه مأثوره از ائمهعلیهم‌السّلام هست كه اگر این‌ها نبود، آدم نمى‌توانست خودش تشخیص بدهد كه مى‌شود با خدا با این زبان حرف زد و این‌طور از خدا خواست و التماس كرد.

علاوه بر این‌ها، همین نفس روزه ماه رمضان است كه یك زمینه روحانیت و نورانیت براى روزه‌دار مى‌باشد و او را براى كسب فیوضات الهى، آماده مى‌كند. این، مجموعه ماه رمضان، با نماز و با وظایف مقرره همیشگى و با روزه و با دعاهایش است كه اگر شما به این‌ها توجه كنید و تلاوت قرآن را هم به آن اضافه نمایید -كه گفته‌اند ماه رمضان، بهار قرآن است- یك دوره‌ بازسازى و بازیابى و نجات خود از پوسیدگی‌ها و فسادها و امثال این‌ها خواهد بود؛ دوره خیلى مغتنمى است. اصل قضیه این است كه ما بتوانیم در ماه رمضان، این سیرِ الى‌اللَّه را بكنیم و مى‌شود.

گاهى كه پس از پایان ماه رمضان، خدمت امامرضوان‌اللَّه تعالى‌علیه مى‌رسیدم، برایم محسوس بود كه ایشان نورانی‌تر شده‌اند و حرف زدن و نگاه و اشاره و حركت دست و اظهارنظرشان، با قبل از ماه رمضان فرق كرده است. دوره ماه رمضان، براى یك انسان مؤمن و والا، این‌طورى است. آن‌قدر به او و به قلب و باطنش، نورانیت مى‌بخشد كه انسان این را در مشاهده حضورى او حس مى‌كند و از حرف‌زدنش مى‌فهمد كه نورانی‌تر شده است. بندگان خدا همین‌طورند. ما باید از این فرصت، خیلى استفاده كنیم.

دوری از گناه
براى نزدیكى به خدا، اصل قضیه، ترك گناهان است. انجام مستحبات و نوافل و توسلات و دعا و بقیه امور، فرع است. اصل قضیه، این است كه انسان از صدور گناه و خلاف از خود، مانع بشود. این، همان تقوا را مى‌طلبد. تقوا و پرهیزکارى، مهمترین -یا بگوییم اوّلی‌ترین- مظهرى است كه وجود انسان باید داشته باشد. همین است كه مانع از گناه انسان مى‌شود.  گناه نمى‌گذارد كه انسان، حتّى خود را به لبه دریاى عظیم مغفرت الهى برساند و از آن استفاده كند. گناه نمى‌گذارد كه ما حال دعا و توجه پیدا كنیم. گناه نمى‌گذارد كه ما به فكر بازنگرى و بازسازى خودمان بیافتیم. كوشش بكنیم از گناه فاصله بگیریم. این، شرط اول قضیه است.

البته گناهان مختلفند؛ گناه‌هاى گوناگونِ فردى و اجتماعى، گناه‌هایى كه به‌وسیله دست یا چشم یا زبان و از طرق گوناگون حاصل مى‌شود. براى افراد مسلمان، شاید گناهان، مخفى نباشد و مى‌دانند كه چه چیزى گناه است. آن كسى كه دعا هم مى‌خواند، مستحبات را هم انجام مى‌دهد، وظایف شرعیش را هم انجام مى‌دهد؛ اما در كنار آن‌ها، از گناه هم اجتناب ندارد. مثل آن كسى است كه در حال سرماخوردگى و تب، هم داروهایى را كه ضد سرماخوردگى است و شفابخش است، مى‌خورد و هم از غذاهایى كه براى سرماخوردگى مضر است، استفاده مى‌كند. معلوم است كه آن داروها، اثر نخواهد كرد. معلوم است كه اگر آدم بیمار، آن غذایى كه براى او مضر است، آن عملى كه براى او زیان‌آور است، به آن‌ها ارتكاب بكند، براى او، دارو اثرى نخواهد كرد.

باید زمینه استفاده از رحمت و مغفرت و افاضات معنوى الهى را آماده كرد و آن، با ترك گناه است؛ لذا شما در دعاى كمیل مى‌بینید كه امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام مى‌فرماید: «اللّهم اغفر لى الذّنوب الّتى تحبس الدّعاء»؛ یعنى خدایا! آن گناهانى كه دعاى مرا حبس خواهد كرد، آن‌ها را بیامرز. گناهان، مانع از اجابت دعا مى‌شود. در همین شب‌ها و سحرها، در دعاى شریف ابوحمزه مى‌خوانید: فرّق بینى و بین ذنبى المانع لى من لزوم طاعتك؛ خدایا! میان من و گناهم فاصله بینداز؛ آن گناهى كه مانع از انجام وظایفم مى‌شود و باعث مى‌گردد كه نتوانم خودم را به تو نزدیك كنم. اصل قضیه، مسأله ترك گناه است.

گناه در نظام اسلامی و نظام طاغوتی
مهمترین حُسن یك نظام و حكومت اسلامى در این است كه فضا را، فضاى گناه‌آلود نمى‌كند. در نظام‌هاى طاغوتى، فضا گناه‌آلود است. اگر انسان هم بخواهد گناه نكند، گویى براى او میسور نیست و همه‌ چیز، انسان را به طرف گناه سوق مى‌دهد. در نظام اسلامى، این‌طور نیست. در نظام اسلامى، فضا گناه‌آلود نیست. گناهكار هست، در سطوح مختلف و در مشاغل متعدد هم هست، با اختیارات گوناگون هم هست -نه این‌كه نیست- اما گناه، ممكن است فقط جاذبه شخصى داشته باشد؛ یعنى هوى‌ و هوس انسان، او را به طرف گناه بكشاند. این نظام، غیر از نظام طاغوتى و شیطانى است كه گناه، معیار پیشرفت اجتماعى هم است! در نظام اسلامى، گناه نه فقط معیار پیشرفت نیست، بلكه ضد پیشرفت و ضد ارزش و معیار تنزل است.

گناه از هر كسى كه صادر بشود، نباید گفت چون این شخص انجام مى‌دهد، پس اشكالى ندارد، یا لابد اشكالى ندارد. نه، گناه را بایستى شناخت و گناهكار را به‌وسیله‌ گناه باید شناخت. هر كسى گناه را انجام داد، گناهكار است؛ هر كه مى‌خواهد باشد. این تصور غلط است كه ما بگوییم چون فلانى این كار را مى‌كند، لابد اشكالى ندارد كه مى‌كند؛ اگر اشكال داشت، كه نمى‌كرد. البته حمل بر صحت، ایرادى ندارد؛ بلكه خوب و مستحسن است. در كار همه مؤمنین، انسان باید حمل بر صحت بكند. تا آن‌جایى كه ممكن است، نباید حمل بر فساد كرد؛ اما وقتى یك عملِ خلافِ بیّن و واضح از كسى سر زد، هیچ تفاوت نمى‌كند كه این كس، چه كسى باشد. هر كسى باشد، گناه، گناه است؛ بلكه وقتى افراد ممتاز گناه را انجام بدهند، جرم گناه در آن افراد، بیشتر هم خواهد بود.

بنابراین، اصل قضیه، اجتناب از گناه است كه باید سعى كنیم در این ماه رمضان، إن‌شاءاللَّه با تمرین و حدیث نفس و ریاضت، گناه را از خودمان دور كنیم. اگر گناه از ما دور شد، آن‌وقت راه براى عروج و پرواز در ملكوت آسمان‌ها ممكن خواهد شد و انسان خواهد توانست، آن سیرِ معنوى و الهى و آن طیرانِ معین‌شده براى انسان را انجام بدهد؛ اما با سنگینى بار گناه، چنین چیزى ممكن نیست. این ماه رمضان، فرصت خوبى براى دور شدن از گناه است.
سخنرانى در دیدار با مردم در روز یازدهم ماه مبارك رمضان؛ 69/01/18