گرداب- رشد و گسترش گرایش به سمت عرفانهای نوظهور و کاذب موضوعی است که به ویژه با توجه به جوان بودن مخاطبان آن چندی است نگرانیهای عمیقی را در بین خانوادهها، کارشناسان و مسئولان جامعه برانگیخته است، تا جایی که حتی اخیراً شاهد برخورد امنیتی با رهبران این فرقهها و یا مروجان آن بودهایم.
توجه به این موضوع زمانی اهمیت بیشتری مییابد که با نگاهی به آموزههای دینی اسلامی میتوان به غنای آنها پی برد، اما سوال اینجاست که چه کاستیهایی در معرفی و تبلیغ دین اسلام وجود داشته که برخی جوانها امروز پیروی از این عرفانها را بر تعالیم و آموزههای اصیل اسلامی ترجیح میدهند؟
در همین رابطه دکتر محمد جواد ادبی، پژوهشگر بینالمللی عرفانهای نوظهور به جوانان توصیه میکند:
«عرفان اسلامی را از منظر جدیدی ببینید و سبک زندگی از منظر عرفان اسلامی را جستجو کنید. ما حرفهای بسیار مهم و اساسی در عرفان اسلامی داریم که میتوانیم آنها را برای نسل جوان عرضه کنیم.»
او از دست اندکاران و همکاران خود در فضاهای فرهنگی میخواهد تا در تبلیغ دین، ابزار تبلیغی دینی و القای آموزههای دین به نسل جوان از سبک و سیاق جدید و جذابتری استفاده کنند تا نسل جوان نسبت به این موضوعات بیشتر علاقمند شود.
مشروح گفت و گوی تبیان با حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد جواد ادبی را در زیر میخوانید:
مهمترین علل گرایش به عرفانهای نوظهور را به ویژه از سوی جوانان چه میدانید؟
مسئله مهم و اساسی در گرایش نسل جوان به مکاتب نوپدید دینی مسئله ساختارشکنی عرفانهای نوظهور است، چرا که جوان در پی نوآوری به سمت فضاهای جدید گام برمی دارد و گاهی فکر نمیکند که هر نوآوری به هر قیمتی قابلیت تضمین به این معنا را ندارد.
آنچه اکنون بسیار حائز اهمیت است این که عرفانهای جدید خود را در برابر دین بدیل قرار دادهاند؛ یعنی یکی از مواردی که برای عرفانهای جدید استفاده میشود ادیان بدیل است؛ ادیانی که تلاش میکنند خود را در برابر ادیان کلاسیک مطرح نمایند.
این ادیان گاهی اوقات میخواهند نسبت به متافیزیک بی توجه باشند و موجوداتی غیر از خدا از جمله موجودات ماوراءالطبیعه، جن، فرشتگان و قدرتهای کیهانی را مورد توجه قرار میدهند و موجودیتی به نام خداوند را محدود میکنند.
بنابراین علاقه و توجه نسل جوان به این مسائل به این خاطر است که بخشی از آموزههای عرفانهای جدید ساختارشکنانه و در مقابل آموزههای اصیل دینی است لذا جوان را جلب میکند.
مروجان این عرفانها از چه راههایی برای جلب بیشتر مخاطب استفاده میکنند؟
آنها زبان تبلیغی بسیار خوبی دارند؛ یعنی از ابزارهای تبلیغی خوبی از جمله شبکههای ماهوارهای و فضاهای مجازی استفاده میکنند. اگر هم اثری را به چاپ برسانند سعی میکنند به زبان روز و معاصر باشد تا بتوانند حرفهایشان را به سادگی منتقل کنند.
آنها سعی میکنند به نحوی زمینههایی ایجاد کنند که موجب جذب جوانان در ساختارهای جدید شود؛ یعنی فرم و ساختار تبلیغاتشان جدید است. به هر حال همه این بدعتها که رنگ و لعاب جدید هم دارد و فضای متفاوتی ایجاد میکند برای جوانی که شاید دلزدگی هایی هم از فضاهای عمومی داشته باشد موجب ایجاد یک جذابیت مجازی خواهد شد.
اما به خاطر داشته باشیم که توهم آب با به دست آوردن آب خیلی فرق میکند. متأسفانه جوانان ما در فضاهای این چنینی در پی توهم آب هستند نه آب حیات و آب جاری که به آنها سلامت و مراقبتهای معنوی دهد.
ضمن اینکه هر نوآوری و نوگرایی هم توصیه نمیشود، به ویژه اگر با خط کش عقلانیت مورد توجه قرار نگیرد.
ما در عرفانهای نوظهور به نام آب حیات، توهم نوآوری و آب حیات را شاهدیم و گاهی اوقات نه تنها از تشنگی معنوی آنها کاسته نمیشود بلکه تشنگی آنها بیشتر و مضاعف خواهد شد.
به نظر شما وجود نقص و کاستی در معرفی و تبلیغ دین اسلام و عرفان اصیل اسلامی چقدر در گرایش به سمت این عرفانها موثر بوده است؟
نکته مهمی که در این باره وجود دارد این است که همانطور که مقام معظم رهبری هم در منویات ارزشمندشان توصیه کردند، وزبان تبلیغ ما باید در بسیاری زمینهها نو شود و زبان جدیدی باشد تا جوانان بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند مطالب و آموزههای عرفانی به شکل ساده، مهربانانه و اصیل با نسل جوان در میان گذاشته شود.
گاهی اوقات کتابهای عرفانی ما کتابهای خوبی هستند اما سخت اند یا اینکه فضاهای موجود فضاهای درجه دومی هستند و لذا تبلیغات دینی به نتیجه مطلوب مورد نظر دست پیدا نمیکند؛ یعنی همت بر تبلیغ درست دینی هست ولی از ابزارهای به روز و معاصر تبلیغی استفاده نمیشود. از این بابت توجه به این زمینهها میتواند مثمر ثمر باشد.
اخیراً در چند مورد شاهد تمهیدات امنیتی برای برخورد با مروجان عرفانهای نوظهور و کاذب بودهایم، به نظر شما نحوه برخورد مسئولان فرهنگی با این موضوع چگونه باید باشد؟
شاید به اندازه برخورد امنیتی و حتی بیشتر از آن باید تعادل فرهنگی خود را برقرار کنیم یعنی با دفاع مثبت و عارفانه از آموزههای دینی و دفاع اصیل بر مبنای اسلام، تعالیم اهل بیت و دیدگاه ارزشمند تشیع دفاع مثبتی انجام دهیم که به واسطه آن نسل جوان علاقه بیشتری به آموزههای دینی نشان دهد.
مسلماً فقط نباید سلبی نگاه کرد و در پی حذف بود بلکه باید در پی جذب هم بود و به دنبال یک کار القایی مثبت بود. از این بابت به نظر میرسد میتوان در این زمینه تأثیر و تأثرات مثبتی را هم شاهد بود و فضاهای ذهنی و فکری را خیلی خوب پیش برد، مثلاً میتوانیم موضوعات فرهنگی را اولویت دار کنیم و برای پرداختن به دفاع فرهنگی به موضوعاتی بپردازیم که موضوعات ارزشمندی باشند و نسل جوان را جلب کنند.
از نظر شما مهمترین تبعات گرایش به عرفانهای نوظهور چیست؟
تبعات گرایش به عرفانهای نوظهور، دوری از اصالت دینی و دوری از حقایق معنوی متکی به وحی الهی است. مشکلی که وجود دارد این است که مرشدان مدعی آخرالزمانی آموزههایی بی تکیه گاه مطرح میکنند و تکیه گاه آنها فقط خود آنها هستند. در حالی که به قول سعدی:
چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان
چه باشد موج زهر آن را که باشد نوح پشتیبان
زمانی که اتکای ما به وحی الهی است، پشتوانه داریم. اما مهمترین خطر عرفانهای نوظهور این است که افراد برای معنویت و برای نجات از فضاهای غیر معنایی به اینها پناه میبرند، اما بی پشتوانگی این عرفانها آنها را در یک فراز و تخیلی که هیچگاه به واقعیت نخواهد پیوست رها میکند و موجب افسردگیهای روحی، روان پریشی و روان نژندی میشود و در دراز مدت ثمرات بسیار بدی را هم به لحاظ روانی و هم به لحاظ اجتماعی دارد.