Gerdab.IR | گرداب

روحانی قلابی فتنه‌گران لو رفت + عکس

تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۳۹۰

فردي كه برخي سايت هاي فتنه گر از او به عنوان مجتهد و طلبه حوزه علميه ياد مي كردند، همان كسي است كه با اسم مستعار آرش بي خدا(!) مقاله مي نوشت و عكس هاي همراه با كراوات وي در فضاي مجازي موجود است!


به گزارش گرداب، فردي كه برخي سايت هاي فتنه گر از او به عنوان مجتهد و طلبه حوزه علميه ياد مي كردند، همان كسي است كه با اسم مستعار آرش بي خدا(!) مقاله مي نوشت و عكس هاي همراه با كراوات وي در فضاي مجازي موجود است!

نزديك به يك سال از بازداشت فردي به نام "آرش هنرور شجاعي" به خاطر اقدام عليه امنيت ملي، تبليغ عليه نظام، توهين به مقدسات و جعل اسناد و مدارك تحصيلي مي گذرد. به تازگي برخي از سايت هاي فتنه گر نظير "جرس" او را طلبه حوزه علميه و داراي درجه اجتهاد معرفي كرده اند، در عين حال چند سايت ديگر هم به نقل از مادر وي نوشته اند كه وي درس هاي حوزوي را از روي سي دي يا به شكل آنلاين خوانده است.

آرش هنرور شجاعي با نام مستعار "آرش بي خدا" با ارتباط با برخي سفارت هاي اروپايي فضاي تبليغي ضددين را پيگيري مي كرد. وي يكي از همكاران سايت هایی در داخل كشور بود كه اقدام به انتشار مطالب الحادي و كفرآميز عليه مباني ديني و اسلامي مي كردند.

وزارت اطلاعات در آن زمان با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: گردانندگان و عوامل اصلی این سایت غیرقانونی با ایجاد شبکه‌ای گسترده از سایت‌ها، وبلاگ‌ها، تالارهای گفت‌وگو و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی با استفاده از هویت‌های جعلی، رمزنگاری های پیچیده و پشتیبانی فنی برخی از مرتبطین سفارتخانه‌های کشورهای غربی، اقدامات همه جانبه و سازمان یافته‌ای در راستای توهین به مقدسات و باورهای مذهبی و اعتقادی مردم پرداخته بودند که پس از رهگیری در فضای مجازی و شکستن لایه‌های متعدد حفاظتی و رمزشکنی پیچیده دیجیتالی از سوی نیروهای اطلاعاتی، اعضای این شبکه ضد دین شناسایی و دستگیر شدند.

در تحقیقات انجام شده از دستگیر شدگان، نقش برخی از سفارتخانه‌های کشورهای اروپایی و عناصر صهیونیستی از جمله عوامل فرقه ضاله بهائیت در این اقدام دین‌ستیزانه کشف شده و متهمان نیز به داشتن ارتباط با عوامل بیگانه اعتراف کردند.

آرش بی خدا مدير ارشد دستگير شده سايت هاي ضد ديني در فضاي مجازي که در قم بازداشت نشده است بلکه در سعادت آباد تهران بازداشت شده، دوران كودكي و جواني خود را اين‌گونه توصيف مي كند: «پدرم در دوران قبل از انقلاب سمپات چريك هاي فدايي خلق بود به همين دليل، تحت فشار بسيار از ايران خارج شديم و به آلمان رفتيم. كودكي من در اين عوالم گذشت كه پدرم مي خواست مرا با انديشه هاي كمونيستي پرورش دهد و در زماني كه من مي خواستم به مدرسه بروم او مرا در مدارس اسلامي تحت سفارت جمهوري اسلامي ثبت نام نكرد. من در مدارس معمولي آلماني يعني مدارس مسيحي دوران تحصيل خود را سپري كردم.»



وي در ادامه خاطرنشان مي كند: «بعد از بازگشت به ايران از طريق يك موسسه آموزش زبان آلماني وآ شنايي با دو نفر به نام هاي حميد و عليرضا كه يكي از آنها از مديران موسسه بود و ديگري از دانش پذيران بود، توانستم با بخش فرهنگي سفارت آلمان در ايران ارتباط برقرار كنم و با وعده هايي همچون گرفتن تابعيت آلماني و استخدام به عنوان معلم رسمي زبان با آنها وارد همكاري شوم.»

ارتباط گيري اين فرد با سفارت آلمان در تهران او را در جريان افكار شوم غربي ها براي پياده سازي هدفي ضد اسلامي قرار مي دهد، به طوري‌كه او متوجه مي شود كه اروپائيان برنامه مدوني براي تخريب اسلام در پيش گرفته اند.

وي با اشاره به اينكه  سياست كشور آلمان در راستاي تخريب چهره اسلام بر اين مبنا بود كه افكار كساني‌كه وارد خاك اين كشور مي شدند مورد تجزيه و تحليل قرار مي گرفت، افزود: «اين سياست با افزايش گرايش به اسلام در اروپا تغيير پيدا كرد و بر اين مبنا قرار گرفت كه آنها قبل از ورود مهاجران به كشورشان با ايجاد يك برداشت تحريف شده‌، سكولاريزه و غير ولايي از اسلام وارد عمل شوند؛ لذا طرح اروپايي سازي اسلام را مطرح کردند و در اين راستا با دعوت از دو اسلام شناس آلماني به ايران و برگزاري يك جلسه محرمانه در سفارت قرار شد طرحي با عنوان اسلام اروپايي مطابق با ارز شهاي غربي شكل گيرد، اين فرد موظف مي شود اسلام را از طريق كتابي كه با ارزشهاي غربي و با فرآيندهاي جهاني شدن و مدرنيته كاملا سازگار است به دانشجويان بورسيه آلمان معرفي كند، بدون آن‌که از اين كتاب نامي ببرد؛ كتابي كه تدريس آن سبب مي شود كه فرد به شخصي ملحد تبديل شود.

ارتباط گيري با سفارت كشور آلمان در تهران، شركت در جلسات محرمانه ضد دين، مطالعه و تدريس كتابهاي الحادي و انحرافي همه و همه سبب مي شود تا او خود را براي تبليغ اسلام اروپايي در فضايي جديد آماده كند.

فعاليت هاي اين فرد كه دوران تحصيل خود را در آلمان به مدرسه غير اسلامي رفته است زمينه را براي تشكيلاتي كه داراي شبكه اي سيال و خدمتگزار در سياست هاي ضد دين است فراهم مي آورد تا اعضاي فرقه بهائيت كه همواره در پيگيري سياست هاي ضد ايراني و ضد اسلامي پيشگام و مقدم بوده اند از سوی شبكه هاي اطلاعاتي و سياسي به اين پروژه گره بخورند و بخش مهمي از اين پروژه شوند تا شايد بتوانند از اين راه ضربه اي را به كاملترين دين آسماني وارد آورند.

هیچ یک از بیوت علما حتی بیت مرحوم منتظری یا آقاي صانعی در پرس و جوی غیر رسمی  سایت "روات حدیث"، مطلبی دال بر ارتباط با نامبرده بیان نکردند. در برخی از سایت ها از نامه توصیه آمیز بیت آیت الله جوادی آملی نیز نامبرده شده بود اما طلاب مرتبط با بیت این مرجع تقلید نیز چیزی از آرش هنرور به خاطر نداشتند. حتی مقسمین شهریه نیز که تقریبا تمامی طلاب را می شناسند، نام وی را در دفاتر شهریه ثبت نکرده بودند. در سابقه طلاب رسمی حوزه پس از جست و جو در دو سامانه مرکز خدمات حوزه های علمیه و مرکز مدیریت حوزه علمیه قم نیز اسم آرش هنرور شجاعی یا اسامی مشابه پیدا نشد.

در عین حال جستجو برای یافتن کسانی که آرش هنرور شجاعی را در سر درس مراجع تقلید دیده باشند، در میان طلاب ۱۰ سال اخیر حوزه علمیه قم نیز که در زمره دوستان و هم درسان تحریریه روات حدیث قرار دارند، با شکست مواجه شد. نه کسی وی را دیده بود و نه کسی با این نام مورد شناسایی طلاب قرار گرفت.