Gerdab.IR | گرداب

توئیتر؛ ابزاری 99 درصدی یا 1 درصدی؟

تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۳۹۰

هرچند تظاهرکنندگان جنبش وال استریت از توئیتر به عنوان ابزاری برای هماهنگی فعالیت‌های خود استفاده می‌کنند اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که این کمپانی سعی در سانسور این جنبش دارد.

به گزارش گرداب، در حالی که نسل جدید تظاهرکنندگان آمریکا دست به فعالیت در رسانه‌های اجتماعی زده‌اند تا بلکه بتوانند پیام خود را از این طریق به گوش دیگران برسانند، تردیدها در مورد این که آیا این ابزار جدید تظاهرکنندگان در خاموش کردن اعتراضات آن‌ها مشارکت دارد یا خیر، افزایش یافته است.

در حالی که معترضان روز سه‌شنبه هفته گذشته در حوالی خیابان وال استریت تجمع کرده بودند،‌ طرح‌شان برای متوقف ساختن نواخته شدن زنگ شروع به کار بورس نیویورک به سرعت با واکنش شدید پلیس آمریکا مواجه شد و بی‌نتیجه ماند.

توئیتر؛ ابزاری برای تغییر؟
"توئیتر" شبکه اجتماعی آن‌لاینی که این امکان را به کاربران خود می‌دهد تا بتوانند پست‌های نوشتاری را ارسال کرده و بخوانند، مدتی است که به عنوان ابزاری شناخته شده که می‌تواند به جنبش‌های مختلف این اجازه را بدهد تا تغییرات اجتماعی و سیاسی را مدیریت و پرورش دهند.

در زمان جریان فتنه 88 ایران، وزارت خارجه آمریکا با توئیتر همکاری کرد تا این ابزار بتواند دسترسی خود در ایران را گسترش دهد و آشوب‌طلبان از این شبکه برای افزایش ناآرامی‌ها و در نهایت براندازی حکومت استفاده کنند.

به گزارش راشا تودی، واشنگتن در همین راستا از شرکت توئیتر خواست تا طرح‌های تعمیر و نگهداری خود را به تأخیر بیندازد تا آشوب‌طلبان بتوانند در ایران از آن برای ایجاد ارتباط با یکدیگر و هماهنگی فعالیت‌های خود استفاده کنند.

این شبکه اجتماعی همچنین در سازماندهی انقلاب‌های تونس و مصر و در نتیجه شکل‌گیری انقلاب عربی در اواخر سال 2010 و اوایل سال 2011 نقش داشته است.

تسخیر وال استریت نیز که در ابتدا به صورت یک تجمع کوچک در نیویورک روی داد، به سرعت در جهان منتشر شد. هرچند رسانه‌های اصلی آمریکا دست به سانسور این جنبش زدند، اما تظاهرکنندگان همان کاری را کردند که مردم مصر انجام دادند. آن‌ها به شبکه‌های اجتماعی چون توئیتر و فیس‌بوک روی آوردند تا بتوانند دست به هماهنگی فعالیت‌های خود بزنند.

به رغم استفاده تظاهرکنندگان آمریکایی از این شبکه اجتماعی برای رساندن پیام خود به جهانیان و هماهنگی فعالیت‌های خود، نگاهی به عملکرد توئیتر نشان می‌دهد که این شرکت نه تنها تمایلی به حمایت از این جنبش ندارد‌، بلکه منافعش ایجاب می‌کند تا در حد ممکن آتش این جنبش را خاموش کرده و آن را از بین ببرد.

سکوت توئیتر
منتقدان معتقدند که با شروع جنبش وال استریت در 17 سپتامبر و نیز تکرار آن در اول اکتبر یعنی هنگامی که حدود 700 معترض در "بروکلین بریج" دستگیر شدند، میزان استفاده از عبارت "تسخیر وال استریت" در توئیتر بسیار زیاد بوده است.

با این حال، این عبارت در فهرست عبارات پربسامد توئیتر قرار نگرفت و به جای آن عبارات دیگری چون "اکتبر" و "تو در مورد من چه می‌دانی" در صفحه توئیتر به نمایش گذاشته شد.

هرچند مسئولان این کمپانی مدعی‌اند که عبارات پربسامد از سوی یک نرم‌افزار تشخیص داده شده و در روی صفحه توئیتر قرار می‌گیرد اما بررسی‌های "جاناتان آلبرایت" محقق دانشگاه آکلند چیز دیگری را نشان می‌دهد. وی با استفاده از یک نرم‌افزار تحلیلی به نام "ترندیستیک" به مقایسه و بررسی عبارات نشان داده‌شده در آن روز و نیز عبارت "تسخیر وال استریت" پرداخت. بر اساس تحقیق وی مشخص شد که هر دو عبارت "اکتبر" و "تو در مورد من چه می‌دانی" که در این 2 روز به عنوان پربسامدترین عبارات به نمایش گذاشته شده‌اند، از بسامد بسیار بسیار کمتری نسبت به "تسخیر وال استریت" برخوردار بوده‌اند.

یکی دیگر از محققان به نام "امیلی چامبلیس"، عضو یک سازمان بازاریابی رسانه‌های اجتماعی جهانی به نام "اتنشن" نیز تحلیل و بررسی خود را این‌گونه بیان می‌کند: «در هفته نخست، میانگین استفاده این عبارت به طور روزانه 18.8 مورد بود. علت این امر نیز به این خاطر بود که اکثر مردم چیزی در مورد تسخیر وال استریت نمی‌دانستند اما پس از شروع جنبش در روز 17 سپتامبر، این میزان تا روز 23 سپتامبر تا 2 هزار و 4 درصد، افزایش پیدا کرد. هفته بعد این میزان 97 درصد افزایش نشان داد و در هفته پس از بازداشت‌های صورت‌ گرفته در بروکلین بریج نیز این مقدار 216 درصد افزایش داشت.»

با توجه به این بررسی‌ها می‌توان نتیجه گرفت که این عبارت در نوع خود جدید و بسیار پربسامد بوده و این در حالی است که توئیتر از نمایش آن در فهرست کلمات پربسامد روزانه خود خودداری کرد تا بتواند مانع از گسترش هر چه بیشتر اخبار مربوط به این جنبش شود.

با توجه به بررسی‌های فوق، بسیاری از فعالان معتقدند که این شبکه اجتماعی علیه جنبش وال استریت و در جهت تأمین منافع شرکت توئیتر قدم بر‌می‌دارد.

در مارس سال 2011، سایت خبری "بلومبرگ" گزارش داد که "جی‌پی مورگان چیس" که بزرگ‌ترین گروه بانکداری جهان به حساب می‌آید، با تأمین مبلغی توانسته است حدود 400 میلیون دلار از سهام شرکت توئیتر را خریداری نماید.»

ارزش کمپانی توئیتر به حدود 4.5 میلیارد دلار می‌رسد و یکی از مهم‌ترین سازمان‌های تأمین‌کننده مالی جهان نیز بر روی آن سرمایه‌گذاری سنگینی کرده است. هرچند این شرکت ابزاری مناسب برای جنبش 99 درصدی به حساب می‌آید اما مسلماً منافع این شرکت با این جنبش به هیچ وجه هم‌خوانی ندارد.

توئیتر ترجیح می‌دهد که برای براندازی حکومت‌های کشورهای مخالف آمریکا از جمله ایران مورد استفاده دولت این کشور قرار گیرد، اما هنگامی که نوبت به استفاده از این شبکه اجتماعی برای نشان دادن صدای مخالفان دولت آمریکا در داخل استفاده شود و نظام حکومتی این کشور را با چالش مواجه سازد، بهترین راه را سکوت کردن می‌بیند.

منبع: مشرق