Gerdab.IR | گرداب

بگو که یک شبه مردی شدی برای خودت

تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۳۹۰

پدر قنوت گرفته تو را برای خدا/ ولی هنوز تو مشغول ربنای خودت* که شاید آخر سیر تکامل حلقت/ سه جرعه تیر بریزی درون نای خودت

گرداب- "بگو که یک شبه مردی شدی" از تراوشات دل و جان "هادی جانفدا"، شاعر جوان آئینی در رثای امیر شش ماهه کربلاست.


بگو که یک شبه مردی شدی برای خودت

و ایستادی امروز روی پای خودت


نشان بده به همه چه قیامتی هستی

و باز در پی اثبات ادّعای خودت


از آسمانی گهواره روی خاک بیفت

بیفت مثل همه مردها به پای خودت


پدر قنوت گرفته تو را برای خدا

ولی هنوز تو مشغول ربنای خودت


که شاید آخر سیر تکامل حلقت

سه جرعه تیر بریزی درون نای خودت


یکی به جای عمویت که از تو تشنه تر است

یکی به جای رباب و یکی به جای خودت


بده تمام خودت را به نیزه ها و بگیر

برای عمه کمی سایه در ازای خودت


و بعد همسفر کاروان برو بالا

برو به قصد رسیدن به انتهای خودت


و در نهایت معراج خویش می بینی

که تازه آخر عرش است ابتدای خودت


سه روز بعد، در افلاک دفن خواهی شد

درون قلب پدر خاک کربلای خودت