به گزارش
گرداب، شخص دزدي در يك شب وارد منزلي شد و بعد از اينكه تحفهاي نيافت، از منزل
خارج و فرداي آن روز متوجه شد كه يكي از آلات دزدياش در منزل مذكور جا
مانده است. به منزل مربوطه مراجعه و پس از باز شدن در، انبردست يا تبر خود را از صاحبخانه مطالبه كرد. صاحبخانه كه از پررويي وي متعجب شده بود، او را دستگير و نزد داروغه برد.
اگرچه ظلم حاكم بر جهان امروز امكان دستگيري اوباما توسط ايران اسلامي و بردن او به يك دادگاه صالحه را نميدهد اما مطالبه پهپاد جاسوسي آمريكا از ايران بسيار شبيه به داستان فوقالذكر است. ورود پهپاد جاسوسي آمريكا به عمق ۳۰۰ كيلومتري خاك ايران هم تجاوز و ورود غيرقانوني است و هم نقض حريم هوايي يك كشور مستقل. در چنين مواقعي چه اقدامي بايد نسبت به متجاوز انجام گيرد؟ فرض نماييد به جاي اين جاسوسي آمريكا، يك هواپيماي ايراني بر فراز عربستان رفته بود، آيا اكنون ايران در شوراي امنيت محكوم نشده بود؟ وقاحت دولتمردان آمريكا به حدي است كه نه تنها از ملت ايران عذرخواهي نميكنند بلكه مصرانه خواستار عودت آلات دزدي خود هستند.
"دزد طلبكار"مصداق امروز دولتمردان آمريكايي است. اما وراي اين مسئله چرا دولتمردان آمريكايي چنين مطالبهاي را به صورت ناشيانه طرح ميكنند؟ قطعاً آنان ميدانند كه چنين اتفاقي نميافتد اما بر اين باورند كه شايد ايران در قبال آن امتيازي مطالبه كند و آنان نيز از توليد مشابه آن به صورت مهندسي معكوس توسط ايران يا روسيه و چين پيشگيري نمايند.
پهپاد طبق اظهارات جانشين فرمانده كل سپاه براي ما جذابيت خاصي ندارد و خودمان چيزي نزديك به آن را توليد كردهايم و در عين حال چندين پهپاد ديگر آمريكايي را نيز به زمين نشاندهايم كه آن را رسانهاي نكردهايم (كه احتمالاً آنها نيز به زودي رسانهاي خواهند شد) اما آنچه مهم است تحقير شوكت پوشالي آمريكاست و عصبيت تحقيرآميز كه بسان جنون جلوه مينمايد.
اكنون مصداق تحقق جمله معروف شهيد بهشتي است كه «آمريكا از دست ما عصباني باش و از اين عصبانيت بمير». بنابراين امروز عصبانيت آمريكا با انزواي همپيمانش انگليس در اروپا پيوند خورده است و اين دو دولت حقير به صورت همزمان، هم سيلي ايرانيان را در تسخير سفارت و غنيمتگيري پهپاد بدون سرنشين جاسوسي دريافت كردهاند و هم خيابانهاي شهرهايشان مملو از ملتي است كه مباني حكومتي آنان را به چالش ميطلبند. امروز اوج قدرت چانهزني نظام جمهوري اسلامي و امتيازگيري از نظام سلطه است.
لازم است دولتمردان و سيستم وزارت خارجه از برزخي كه پاسداران اسلام براي قدرتهاي بزرگ ساختهاند در صحنه ديپلماسي حداكثر استفاده را بكنند. امروز از موقعيتهايي است كه بايد مسائل خود را به صورت جدي با جهانخواران حل نماييم. نتيجه انتخابات روسيه، واكنش چين به احتمال حمله نظامي غرب به ايران و پيروزي اسلامگرايان در مصر، تونس، مراكش و به زودي در يمن و خروج آمريكاييها و منافقين از عراق تا پايان ۲۰۱۱ همگي برگهاي برندهاي است كه اكنون بايد در پوشه ديپلماسي قرار گيرد، بنابراين انفعال در سياست خارجي و موضع سردرگم، هيچ جايگاه عقلاني و ملي ندارد.
دولت بايد با سياست هويج و چماق التماسهاي مجدد اوباما را براي بازپسگيري پهپاد به گوش ملت ايران برساند و هيمنه نرمافزاري و فناوري ايران تحريم شده را براي تحريمكنندگان به تصوير بكشد. بايد رئيس جمهوري خود را براي افتتاح نمايشگاهي از پهپادهاي امريكايي كه قبلاً به زمين نشانده شدهاند، آماده كند و جهانيان بدانند كه نجابت ما پوشاننده حماقت دشمنانمان نخواهد شد.
عبدالله گنجی/منبع:
جوان