گرداب- اندیشکده "رند" در مقالهای به قلم "بت السون"، "داگلاس یونگ"، "پریسا روشن"، "بوهاندی"، و "علیرضا نادر"، به تحلیل افکار عمومی و احساسات مردم ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری 2009، آن طور که در 9 ماه پس از این انتخابات در شبکه اجتماعی "توئیتر" آمده پرداخته است. این اندیشکده در گزارش خود نوشته است: نقش شبکههای اجتماعی در راهپیماییهای پس از انتخابات سال 2009 ایران بسیار جالب توجه بود. مردم در شبکههای اجتماعی بدون ترس از عواقب ابراز عقیده نظراتشان را عنوان میکنند و با بررسی این نظرات و احساسات میتوان حتی پیشبینیهایی در مورد رویدادهای آینده ارائه داد. شبکههای اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران، به ابزار سیاسی قدرتمندی تبدیل شدهاند. نویسندگان این پژوهش معتقدند با استفاده از پژوهشهای بیشتر، میتوان رویدادهایی چون انتخابات بعدی ریاست جمهوری را پیشبینی کرد، رویدادهایی که ایران در آینده انتظارش را میکشد. از راه همین تحقیقها میتوان دریافت که چطور احساسات عمومی با توجه نامزدهای انتخاباتی و مسائل مختلف در ماههای نزدیک به انتخابات دچار دگرگونی میشود.
بخش دوم این گزارش در ادامه مطلب تقدیم خوانندگان محترم میگردد:
در جریان انتخابات و پس از آن، شبکههای اجتماعی بسیاری مسائل سیاسی را روشن ساختند- کاربرد شبکههای اجتماعی در دوران معاصر در ایران
در جمهوری اسلامی ایران، شبکههای اجتماعی به ابزار سیاسی قدرتمندی تبدیل شدهاند. این موضوع به وضوح در جریان انتخابات ریاست جمهوری و بعد از آن در سال ۲۰۰۹ دیده شد. در پی نتیجه بحثبرانگیزی که راستگرایان را دوباره بر سر کار آورد، "محمود احمدینژاد" برای دور دوم به دفتر ریاستجمهوری راه پیدا کرد، در این اوضاع شبکههای اجتماعی را دو طرفی که کاملاً از هم تفکیک شده و در دو سوی طیف بودند، به طرز وسیعی به کار بردند –ابتدا، مخالفان موسوم به جنبش سبز که مخالف انتخاب دوباره احمدینژاد بودند، و بعد، به طرز فزایندهای دولت محافظهکار و دیگر حامیان نتایج رسمی انتخابات. شبکههای اجتماعی، چه برای انتشار اطلاعات، سازماندهی تظاهرات، اعمال نظارت، یا تغییر افکار عمومی، به شیوههای گوناگونی به کار برده شدند تا منجر به توسعه سیاسی شوند و چشمانداز سیاسی ایران را شکل دهند.
یکی از دلایل استفاده از شبکههای اجتماعی مثل "توئیتر" امکان ناشناس ماندن افراد استاستفاده گسترده از شبکههای اجتماعی برای اهداف سیاسی در طی این دوران از رواج بالای اینترنت در میان کاربران ایرانی، ابزارهایی مثل شبکه اجتماعی توئیتر و وبلاگهایی که به صورت ناشناس میتوان استفاده کرد، و محبوبیت تثبیتشده این سرویسهای ارتباطی، نشأت میگیرد. گرچه این روند در انتخابات سال ۲۰۰۹ به اوج خود رسید، این موضوع پیش از آن در ایران آغاز شده بود و تا امروز همچنان ادامه دارد.
استفاده از اینترنت و تلفن همراه در میان ایرانیان بسیار رایج است- دامنه کاربرد اینترنت و شبکههای اجتماعی در ایران کنونی
در ایران کنونی، میزان سواد مردم بالاست و کاربرد اینترنت رایج. در سال ۲۰۰۸، از جمعیت حدود ۷۲ میلیون نفر، ۲۳ میلیون کاربر اینترنت در ایران وجود داشت (کاربران شخصی و عمومی را با هم در نظر گرفتهایم) – به عبارت دیگر، از هر ۱۰۰ نفر ۳۲ نفر از اینترنت استفاده میکردند؛ تا سال ۲۰۰۹، کاربران اینترنت به 27.2 میلیون نفر –یعنی ۳۴ درصد جمعیت (گروه بانک جهانی، ۲۰۱۰) افزایش پیدا کردند. استفاده از تلفن همراه هم بسیار رایج است. در سال ۲۰۰۹، ایران 30.2 میلیون کاربر تلفن همراه داشت (فریدام هاوس، ۲۰۰۹)، یعنی از هر صد نفر ۷۲ نفر تلفن همراه به نامشان بود (گروه بانک جهانی، بیتاریخ).
شرکتهای دولتی و شرکتهای خدمات اینترنتی خصوصی از یک سیستم فیلترینگ استفاده میکنندبازار اینترنت ایران به شرکتهای خدمات اینترنتی (ISP) عمومی و بیش از ۵۰ شرکت خصوصی تقسیم میشود. شرکتهای خدمات اینترنتی عمومی بازار را تحت حاکمیت خود دارند، و شرکتهای خصوصی به شرکت مخابرات دولتی ایران وابسته هستند (گزارشگران بدون مرز، ۲۰۰۹). این شرکتهای خدمات اینترنتی خصوصی باید رسماً ثبتنام کنند و در محدوده قوانین حکومتی و سیستم فیلترینگی که شرکتهای دولتی هم اعمال میکنند، کار کنند.
زبان فارسی جزء ده زبان اولی بود که وارد شبکه اینترنت شدزبان فارسی یکی از زبانهایی است که به طرز گستردهای در اینترنت به کار میرود، خصوصاً در وبسایتهای شخصی (اخبار بیبیسی، ۸ نوامبر ۲۰۰۶). دستهبندی گوناگون وبسایتهای شخصی و فارسیزبان دامنه ایدئولوژی ایرانیان را کاملاً تحت تأثیر قرار میدهد. طبق گزارشهای "بیبیسی"،
زبان فارسی در سال ۲۰۰۶ جزء ده زبان اولی بود که وارد وبسایتهای شخصی شد. امروزه، ایرانی که از نظر جمعیت نوزدهمین کشور دنیاست، کاربران وبسایتهای شخصیاش از نظر تعداد کاربران رتبه سوم را در جهان به خود اختصاص دادهاند، یعنی بعد از آمریکا و چین.
توئیتر، "فیسبوک"، و پیامهای متنی محبوبترین شیوههای نامهنگاری و شبکهسازی در ایران هستند. در توئیتر، پیامهای توئیتی که از ایران فرستاده میشوند، یا به زبان فارسی هستند یا با فارسی که با حروف انگلیسی حرفنگاری شدهاند یا به زبان دیگری غیر از فارسی، عموماً انگلیسی، هستند. از آنجایی که تعیین تعداد ایرانیانی که از توئیتر استفاده میکنند ناممکن است، امکان ندارد که بتوانیم حدس بزنیم چند نفرشان به زبان فارسی مینویسند و چند نفر به انگلیسی یا زبانهای دیگر.
اقشار مختلف در ایران با عقاید گوناگون از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند- چه کسانی در ایران از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند؟
شبکههای اجتماعی در ایران را طیف وسیعی از جامعه شامل جوانان، دانشجویان، طبقه روشنفکر، و اخیرا حامیان جنبش سبز به کار میبرند. حامیان راستگرای دولت کنونی، ایرانیان مذهبی و محافظهکار، و حتی نیروهای امنیتی هم از شبکههای اجتماعی برای ترویج عقایدشان، جلب حمایت و در مورد دولت، حفظ موقعیتش استفاده میکنند (تهرانی، ۲۰۰۹). اگرچه هویت دقیق شخصیتهایی را که کاربران شبکههای اجتماعی را تشکیل میدهند نمیتوان تعیین کرد، تحلیلی از شبکههای اجتماعی وبلاگنویسان شخصی به زبان فارسی در سال ۲۰۰۸ نشان داد که گوناگونی وسیعی در عقاید سیاسی، محافظهکاری اجتماعی، سن و جنسیت کاربران وجود دارد (کلی و اتلینگ، ۲۰۰۸).
حمایت قاطع رهبر ایران از نتیجه انتخابات خشم معترضان را متوجه او کرد- استفاده از شبکههای اجتماعی در سال ۲۰۰۹ در جریان انتخابات ریاستجمهوری در ایران
در دوازدهم ژوئن سال ۲۰۰۹، صدا و سیما، رسانه دولتی جمهوری اسلامی، فقط یک ساعت بعد از بسته شدن مراکز رأیگیری، پیروزی دوبارهای را با اکثریت قاطع آرا برای احمدینژاد در انتخابات اعلام کرد. معترضان ایرانی به خیابانها ریختند تا اعتراضات وسیعی را برگزار کنند، و شعارشان این بود: «رأی من کجاست؟»
احتمالاً دولت با پیشبینی نقش تعیینکننده شبکه ارتباطات در سازماندهی تظاهرات، خطوط تلفن همراه و پیامک را پیش از شروع به کار حوزههای اخذ رأی قطع کرده بود (ژاردن، ۲۰۰۹). گزارشها حاکی از آن است که تا روز بعد از انتخابات، یعنی سیزدهم ژوئن، ارتباطات قطع بوده است (خبر بیبیسی، ۲۰۰۹). ولی این اقدام حامیان موسوی را از پا در نیاورد یا مانع معترضان نشد.
"جنبش سبز" بیشتر تکیهاش بر توئیتر، فیسبوک، سیستم ارسال پیامک، و وبسایت معترضان بودجنبش سبز بلافاصله بعد از آن در مخالفت با انتخاب دوباره احمدینژاد پا به عرصه وجود گذاشت. دو نامزد اصلاحطلب ریاستجمهوری، "میرحسین موسوی"، نخستوزیر پیشین، و "مهدی کروبی"، رئیس پیشین مجلس، رهبران این جنبش شدند. جنبش سبز بیشتر تکیهاش بر توئیتر، فیسبوک، سیستم ارسال پیامک، و هزاران وبسایتی بود که معترضان ایرانی به منظور تلاش برای سازماندهی و هماهنگ کردن مخالفتها و تظاهرات عمومی، همچنین انتشار بیانیه سیاسی و عقایدشان، ایجاد کردند. شبکه اجتماعی در میان ملت ایران، برای دور زدن سانسورهای دولتی در حمایت وسیع طبقات مختلف جامعه که اغلب مخالف یکدیگر بودند، نقش کلیدی را بازی کردند.
ترفند معترضان برای مخفی کردن محل سکونت خودطبیعت جهانی شبکههای اجتماعی و عدم توانایی ناظران در تشخیص کاربران ساکن ایران از افراد خارج از ایران، به جنبش سبز کمک بزرگی کرد. مثلا با استفاده از توئیتر در روزهای بعد از انتخابات، از کاربران این شبکه در تمام جهان تقاضا کردند که
"مکان خود را در توئیتر به تهران، ایران تغییر دهید. زمان خود را به ساعت ایران یعنی سه ساعت و نیم بعد از ساعت گرینویچ تغییر دهید." با چند برابر شدن کاربران توئیتر که در ظاهر ساکن ایران بودند، این تقاضاها به کسانی که واقعاً در ایران زندگی میکردند کمک کرد که دولت را در تعقیب و دستگیری افرادی که علیه نظام در حال بیان نظراتشان در توئیتر بودند، به دردسر بیندازد.
امکانی که شبکه اجتماعی برای ماندن در تماس با ایرانیان پراکنده در نقاط مختلف جهان در اختیار کاربران گذاشت، به خصوص وقتی اهمیت بیشتری یافت که پوشش خبری مربوط به انتخابات ریاست جمهوری برای خبرنگاران خارجی ممنوع شد – و در برخی موارد، منجر به زندانی شدنشان شد (آتاناسیادیس، ۲۰۰۹).
برچسبهای ایرانیان باعث شد که توئیتر زمان ارتقای سیستمش را از صبح به وقت تهران به نیمهشب تغییر دهدخود توئیتر هم به معترضان کمک کرد که از آن به عنوان ابزاری برای اهداف سیاسی در طی دوران بحرانی استفاده کنند. این شرکت برای حفظ خودش برنامهای گذاشت که بر اساس آن خدماتش در ۱۶ ژوئن ۲۰۰۹ از ساعت 9:15 تا 10:45 صبح برای ساکنان تهران در دسترس نباشد.
درست بعد از انتخابات، کاربران یک گروه مبارز ویروسی ایجاد کردند که توئیتر را تحت فشار قرار میداد تا برنامهاش را از نو بریزد. با استفاده از علامت "#" و برچسبهایی مثل "#تعمیر ممنوع" و "#توئیتر با ما بمان"، مبارزان خواستار تغییر زمان تعمیرات به ساعت ۴ صبح به وقت محلی تهران شدند تا سیل نامهنگاری معترضان داخل کشور که از توئیتر استفاده میکردند بیوقفه ادامه پیدا کند. تا ساعت ۵ بعد از ظهر روز پانزدهم ژوئن سال ۲۰۰۹، توئیتر اعلام کرد که برنامه زمانی برای ارتقای سیستمش را به ساعت ۲ تا ۳ بعد از ظهر به وقت محلی اقیانوس آرام یعنی شانزدهم ژوئن ۲۰۰۹، ساعت یک نیمهشب تهران تغییر داده است (وبلاگ توئیتر، ۲۰۰۹؛ استلتر و استون، ۲۰۰۹).
نسخه فارسی فیسبوک استفاده از آن را برای ایرانیان آسان کرددر نتیجه شورشها، فیسبوک هم قدمهای سریعی برداشت.
شش روز بعد از انتخابات ریاستجمهوری، این شرکت نسخهای تمامفارسی در اختیار کاربران گذاشت (کوان، ۲۰۰۹). از طریق پیغامی در وبلاگ فیسبوک، یکی از مهندسان فیسبوک گزارش داد که این شرکت به منظور همراهی با حجم وسیع اخبار و اطلاعات به اشتراک گذاشته شده در فیسبوک نسخه فارسی آن را راهاندازی کرده است. فیسبوک، با کمک بیش از ۴۰۰ فارسیزبان، به سرعت تبدیل به یکی از سایتهایی شد که استفاده و گشت زدن در آن برای ایرانیان بسیار آسان است (پار، ۲۰۰۹).
"یوتیوب" چه نقشی در آگاهیبخشی به مردم جهان درباره مسائل ایران داشت؟یوتیوب هم با برداشتن ممنوعیت همیشگیاش در پذیرش ویدئوهای به لحاظ گرافیکی ضعیف، نقش مهمی را در این بین بازی کرد (استلتر و استون، ۲۰۰۹). در نتیجه، ویدئوهایی از معترضان در تعدادی بیشمار از طریق یوتیوب مخابره شد. با این کار توجه سیل کاربران بینالمللی یوتیوب را به خود جلب کردند. به گزارش "مشابل" در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۹، در مدت بیستوچهار ساعت، ۹۳ هزار ویدئوی ایرانی در شبکه یوتیوب گذاشتند (پار، ۲۰۰۹). حجم وسیع قطعههای واقعی فیلم از داخل ایران مثل پنجرهای عمل کرد که از طریق آن بینندگان سراسر نقاط دنیا از جنبش مخالف در این دوران بحرانی چشماندازی داشته باشند.
دولت ایران به منظور شناسایی کاربران استفاده از شبکههای اجتماعی را آزاد کرد- نقش شبکههای اجتماعی در رشد سیاسی در داخل ایران بعد از انتخابات ریاستجمهوری در ۲۰۰۹
در هفتهها و ماههای پس از انتخابات، فضای اطلاعاتی ایرانیها به شدت محدود شد. مثلاً دولت ایران شبکه اینترنت را در داخل ایران در اولین هفتههای بعد از انتخابات قطع کرد (استلتر و استون، ۲۰۰۹).
وبسایت برنامهای به نام "گرداب" در تلویزیون دولتی ایران، که به تهیهکنندگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تولید شده بود – نمایشی که در اصل هدفش مقابله با "بیاخلاقی" وبلاگنویسان بود- شروع به فرستادن عکسهای معترضان ایرانی کرد و از بینندگان این سایت خواست که آنها را شناسایی کنند. گزارشها حاکی از آن است که از اواخر ژوئن ۲۰۰۹، دولت ایران در سطح بینالمللی استفاده از سایتهای شبکه اجتماعی مثل فیسبوک و توئیتر را آزاد کرد تا بتواند طی عملیاتی پیشرفته، اطلاعاتی را در مورد کاربرانشان گردآوری کند (تامپکینز، ۲۰۰۹؛ رودس و چائو، ۲۰۰۹).
منبع:
فارس