گرداب- بازار شایعه سازی درباره حمله به ایران، این روزها خیلی داغ است. یکی می گوید حمله همین هفته است، یکی دیگر می گوید، نه هفته بعد. آن یکی می گوید ماه بعد و همین طور جلو می روند. اخیرا وزیر دفاع آمریکا هم در این جنگ روانی علیه ایران و شاید علیه رای دهندگان آمریکایی و بقیه مردم دنیا پای گذاشته است و سه ماهه دوم سال جاری میلادی را تاریخ حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به ایران اعلام کرده است.
اگر به دیده طنز نگاه کنیم شبیه بازی کودکانه "یک مرغ دارم، روزی چند تا تخم می گذارد؟" شده است که هر کس یک عددی را در هوا می اندازد تا بازی ادامه پیدا کند. به ویژه اینکه در ده سال اخیر این تعیین وقت حمله بارها تکرار شده است. البته وظیفه شیعه کلا تکذیب کردن "وقاتون" است. یعنی کسانی که تعیین وقت می کنند، کذاب و دروغگو هستند.
اما فارغ از طنز، اظهار نظر وزیر دفاع آمریکا درباره حمله به ایران از نظر من حاوی دو نکته مغفول مانده است. دو نکته مهم که دقت به آن ها می تواند بر آینده ایران تاثیر بگذارد.
یکم. در مطلبی که واشنگتن پست به نقل از "پانتا" منتشر کرده، بیان شده که "ایالات متحده تعهدی ۶۰ ساله به حفظ امنیت اسرائیل دارد و در صورتی که مراکز جمعیتی اسرائیل در معرض خطر باشند، آمریکا خود را متعهد به دفاع از این کشور میداند." این یعنی در صورت حمله ایران به مراکز جمعیتی رژیم صهیونیستی، ایالات متحده دست به حمله متقابل به کشور حمله کننده خواهد زد. اما اگر کشور متخاصم به جای حمله به مراکز جمعیتی، به مراکز نظامی رژیم صهیونیستی حمله کند، چه؟
سناریویی را در نظر بگیریم که در آن رژیم صهیونیستی به تاسیسات هسته ای ایران حمله می کند. ایران هم متقابلا به تاسیسات نظامی و هسته ای رژیم صهیونیستی که در مراکز جمعیتی قرار ندارند، حمله می کند و با موشک های اعلام شده و اعلام نشده اش، اقدام به نقطه زنی می کند. در این صورت، با توجه به گفته های پانتا، وزیر دفاع آمریکا، ایالات متحده دخالتی نمی کند چرا که ایران به قول صهیونیست ها قصد ایجاد هولوکاستی دیگر را ندارد.
دوم. وزیر دفاع آمریکا مسئله مهمتری را اعلام کرده است که در صورت دقت تیم دیپلماسی خارجی ایران، تاثیر مهمی در سیاست خارجی خواهد گذارد. در واقع این نکته، کلید گذر از بحرانی است که در روابط ایران با غرب وجود دارد زیرا همیشه در دل بحران است که راه حل های جدید یا کمتر مورد توجه، امکان طرح می یابند.
براساس گفته های پانتا، می توان این طور تحلیل کرد که امکان "رویارویی مستقیم میان ایران و اسرائیل بدون دخالت آمریکا" و با تکیه بر تسلیحات متعارف فراهم هست. در واقع دو کشور می توانند با یکدیگر تحت نظارت آمریکا، وارد جنگ موشکی شوند و با سلاح های دوربرد و میان برد خویش به یکدیگر حمله کنند. این حمله نیش زهرآگین نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی را که هر لحظه ادعای حمله می کنند را خواهد گرفت و از سوی دیگر برنامه هسته ای ایران ـ که به ادعای غربیها مقاصد نظامی دارد ـ را نیز دچار وقفه یا اساسا نابود می کند.
ایالات متحده بر رفت و آمد موشک ها نظارت خواهد کرد و اجازه نخواهد داد که هیچ یک از دو طرف از تسلیحات هسته ای ـ مگر ایران سلاح هسته ای دارد؟ ـ استفاده کند و در عین حال ایران نیز با خویشتن داری از حمله زمینی به رژیم صهیونیستی از سوی "حزب الله" لبنان از یک سو و از حمله به نظامیان آمریکایی از سوی دیگر، خودداری خواهد کرد. بعد از یکی دو هفته هم با میانجی گری آمریکا و روسیه و چین، آتش بس به وسیله نیروهای سازمان ملل برقرار می شود.
تقریبا مشابه این قضیه در هنگام ملی شدن کانال سوئز و درست در ایام انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اتفاق افتاده است، و اکنون هم بار دیگر در ایام انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هستیم!از این دو نکته در مجموع می توان به این نتیجه رسید که تهدید تو خالی رژیم صهیونیستی برای حمله به ایران در ماه های آینده، پاسخی بسیار دردناک از سوی آمریکایی ها به ارمغان آورده است. این پاسخ این است:
اگر کسی را تهدید می کنی، خودت هم جورش را بکش!پی نوشت: اینکه ایران با این طرح آمریکایی ها موافقت می کند، یک مسئله دیگر است! :)
خیزران