Gerdab.IR | گرداب

تعبیری برای خواب‌های آشفته؛ از 18 تیر تا 25 بهمن

تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱۳۹۰

ادامه تجمعات جزیره‌ای مسخ‌شدگان در سال‌های پس از فتنه مقوله‌ای است که همه جامعه باید از اهداف و چرایی‌های آن به خوبی مطلع باشیم.

گرداب- پیش زمینه‌های بروز فتنه سال 88، برای دشمنان خارجی همانند سدی عمل کرد که از پس اغتشاشات 10 سال قبل خود؛ یعنی تیرماه سال 78، حجمی از ایادی داخلی دشمن را در پشت خود جمع کرده بود.

حجمی که البته با تبری به نام "تقلب" که بر جان سد یاد شده نشست، به کف خیابان‌ها سرازیر شد و تمام حد و اندازه خود را با راه اندازی چند اغتشاش جزیره‌ای خیابانی نشان داد و سرانجام نیز همانگونه که پیش بینی می‌شد به زودی سرد شد و آب جاری شده در کف خیابان‌ها خشکید.

براندازی از درون و خرابکاری داخلی، لااقل طی دو دهه اخیر یکی از اصلی‌ترین گزینه‌های روی میز دشمن علیه ایران بوده است.

گزینه‌ای که دشمن نشان داده است قصد دارد آن را به عنوان نتیجه‌گیری اصلی از هم‌افزایی مقولاتی مثل شبیخون فرهنگی، به وجود آوردن نطفه شوم مرفهین بی درد، فساد اقتصادی و سیاسی و غیره به دست آورد.

در واقع باید دانست که در ورای شبیخون فرهنگی، فساد و تسامح مسئولان امر در این رابطه، یکی از بدیهی‌ترین چیزهایی که شکل می‌گیرد تولد آدم‌هایی ناخلف در بخش‌هایی از یک جامعه است.

انسان‌هایی با مُخ‌های عاریت داده شده به دشمن که برای هر حرکت دلخواه او فقط به یک اشاره نیاز دارند. در خواب رفتگانی که البته شاید روزی از خواب غفلت بیدار شوند اما تا زمانی که در خواب باشند، فقط یک فراخوان فیس بوکی، یک شایعه و یا شاید تعدادی تصاویر شبهه آمیز به راحتی بتواند آنها را به هر نوع عملی بر ضد امنیت هموطنانشان تهییج کند.

رخدادهایی که در دو فتنه سال 78 و سال 88 شاهد بودیم، نشان داد که این قشر شاید چند صدنفری تا آن حد در فرآیند تبتّل قرار داشته‌اند که به‌خاطر رضای دشمن حاضر به تن در دادن به هر کاری باشند. قتل، غارت، حتی آتش زدن سطل‌های زباله و حتی لخت و عور شدن در مقابل دیدگان همه برای اینکه کینه درونی خود را تا حدّ ممکن از یک حکومت نشان بدهند.

حکومتی که طی بیش از 33 سال ایستادگی خود نشان داده است که برای حفظ استقلال، ارتقای حقوق اجتماعی مردم در جامعه اسلامی و امنیت تک به تک آحاد جامعه و حتی اقلیت‌های دینی و مذهبی نیز تلاش وافری دارد و حتی در این راه هزاران شهید را نیز تقدیم راه امنیت مردم کرده است.

ایادی داخلی دشمنان خارجی ایران و پیاده نظام دشمن البته همواره در مقابل این تناقضات قرار داشته‌اند.

تناقضاتی مثل این حقیقت که به خیابان آمدن آنها همیشه مساوی با قرارگرفتنشان در مقابل امنیت و آرامش مردم بوده است نه مساوی با شعارهای ظاهراً زیبایی که همیشه مطرح می‌کرده‌اند.

سوالاتی همواره در برابر آنها قرار داشته است که هیچگاه نتوانسته‌اند پاسخی غیر از فحاشی و فریاد و آتش بازی برای آنها بیابند.

و باید اعتراف کرد که همین معادله بوده است که همیشه ریزش‌های گسترده‌ و البته درون‌زایی را در جریان فتنه رقم زده و توطئه‌های آنها را بیرنگ کرده است.

دشمن برای مقابله با روند فرایندهای منطقی در ساختارهای مردمسالاری دینی در ایران و فرار از قدرتی که علت اصلی ریزش‌ها در جبهه اوست، اصلی‌ترین معادله‌ای را که دنبال می‌کند بحث تلاش برای تربیت انسان‌های مسخ شده و اما عصیانگر در داخل ایران است.

لذا می‌توان گفت که اصلی‌ترین دلیل برای طرح تئوری 10 ساله بودن فاصله بین دو فتنه در سال‌های 78 و 88 این است که دشمن قریب به 10 سال زمان نیاز دارد تا بتواند با استفاده از ابزارهای مختلف رسانه‌ای و هجمه‌های فرهنگی خود تفکرات تعدادی از آدم‌های یک نسل را مسخ کند و با خود به هر سمتی که خواست بکشاند.

این در حالی است که در ادامه این فرضیه باید به این نکته نیز توجه داشت که انتظار سکوت همیشگی از جانب ایادی داخلی دشمن نیز انتظاری تعجب برانگیز است.

مهمترین دلیلی که تا چند سال پس از 18 تیرماه سال 78 علت اصلی به راه افتادن برخی غائله‌های جزیره‌ای در تعدادی از شهرهای کشور بودیم همین مسئله بود.

در واقع نباید دشمن را تا آن حد ساده انگاشت که ته‌مانده‌های یک انبار مهمات مصرف شده را به حال خود واگذارد و آنها را به وادی فراموشی بسپارد.

این در حالی است که اگرچه نتیجه توطئه‌های دشمن از قبل از شروع خرابکاری‌ها و اقدامات ایذائی در داخل، مشخص و مساوی با شکست دشمن است، اما باید به جنبه ایجاد ظرفیت آن برای دشمن نیز نگاه کرد.

آنها (سیا، ام‌آی‌سیکس، موساد و سی‌اف‌آر!) خود را مکلّف می‌دانند که برای ایادی داخلی خود ایجاد عقبه کنند و هنگامی که یک جوان ساده لوح را به خیابان می‌کشانند این پیشینه ذهنی را از قبل در او ایجاد کرده باشند که "تو ادامه دهنده یک راه هستی. پس بجنب".

و صد البته در کنار این سرباز مسخ شده خود نیز شعارهای ظاهراً زیبایی مثل آزادی، دموکراسی، غم نان و ... را مطرح می‌کنند، اما هدف نهایی آنها چیزی نیست غیر از یک مفهوم "براندازی".

ادامه یافتن تجمعات جزیره‌ای در برخی خیابان‌ها و مکان‌های دیگر در سال‌های پس از فتنه به هیچ وجه مسئله‌ای عجیب و یا اتفاقی نو نیست، بلکه مقوله‌ای است که همه ما به عنوان اعضای تشکیل دهنده یک جامعه باید از اهداف و چرایی‌های آن به خوبی مطلع باشیم و با شناخت صحیح خود این تهدیدات را به فرصت‌هایی نیکو برای آگاهی بیشتر نسل‌های جوان ایران بدل کنیم.

مسعود یارضوی/ منبع: فارس