براي طراحي فتنه 88، دهها تن از برجسته ترين برنامه ريزان آمريكايي و انگليسي جنگ نرم، بارها به ايران آمده و با عوامل فتنه، جلسات مخفي طولاني داشته اند.
به گزارش گرداب به نقل از کیهان، تفاوت "تابلو"ها و "شناسنامه"ها مي تواند به عنوان يك سرنخ گره گشا براي كشف هويت واقعي احزاب و گروه هاي سياسي به كار گرفته شود. مثلا كساني كه با صراحت اعلام كرده اند تقليد از مراجع كار ميمون است، چگونه مي توانند در پوشش حمايت از مرجعيت، زير تابلوي دفاع از فلان مرجع جدا شده از نظام و انقلاب سينه بزنند؟!
"حسين شريعتمداري"، مدير مسئول روزنامه كيهان كه صبح ديروز در همايش سراسري اساتيد بسيجي در مشهد مقدس شركت كرده بود، گفت: «تحركات اخير دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها نظير اصحاب فتنه 88 و حلقه انحرافي قبل از آن كه كاربرد داخلي داشته باشد، با هدف مخدوش كردن الگوي انقلاب اسلامي براي ملت هاي مسلمان و در حال انقلاب منطقه برنامه ريزي شده است.»
وي افزود: «انقلاب اسلامي بسياري از عقبه هاي سخت و نفس گير را با اقتدار پشت سر گذاشته است و امروزه نه فقط به اعتراف صريح دشمنان، بلكه به گواهي رخدادها و شواهد ملموس و محسوس، در اوج اقتدار به سر مي برد و به قول حضرت آقا، مقطع كنوني يكي از درخشان ترين مقاطع حيات تاريخي ملت ايران است؛ بنابراين "جريان انحرافي" و "بني فتنه" بسيار حقيرتر از آنند كه در مقابل اقتدار كم نظير و پايگاه مردمي گسترده نظام، عددي به حساب آمده و توان عرض اندام داشته باشند.»
مدير مسئول كيهان گفت: «اگرچه نبايد از تحرك جريانات ياد شده غافل بود و نبايد آنها را به حال خود رها كرد ولي رسالت كنوني مردم و نظام بسيار فراتر از تحركات اينگونه گروه هاي مرده و يا در حال مرگ است.»
شريعتمداري در بخش ديگري از سخنان خود به ابعاد پيچيده فتنه 88 اشاره كرد و اين فتنه را از آنجا كه تمامي دشمنان بيروني و داخلي نظام به ميدان آمده بودند، با جنگ احزاب قابل مقايسه دانست و گفت: «سران فتنه اگرچه افراد بي عرضه و مأموران بي اختيار بودند ولي اين توطئه كه از حمايت همه جانبه مالي و سياسي و بين المللي آمريكا و انگليس و اسرائيل برخوردار بود مي توانست قدرتمندترين حكومت ها را نيز با آسيب جدي روبرو كند، اما ديديم كه چگونه در مقابله با نظام مقتدر و مردمي جمهوري اسلامي ايران، از پاي درآمده و به گل نشست.»
مدير مسئول كيهان افزود: «براي طراحي فتنه 88، دهها تن از برجسته ترين برنامه ريزان آمريكايي و انگليسي جنگ نرم، بارها به ايران آمده و با عوامل فتنه، جلسات مخفي طولاني داشته اند.»
شريعتمداري در ادامه سخنان خود به نام برخي از اين برنامه ريزان كه به گفته وي يك گلّه اعزامي بوده اند اشاره كرده و گفت: «در پاييز سال 1378 يعني سه ماه بعد از شكست فتنه 18 تير ماه 78، "جان كين" نظريه پرداز معروف كودتاهاي مخملي و رئيس مركز مطالعات دموكراسي دانشگاه وست مينستر لندن به تهران آمد و با برخي از اعضاي حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب جلسات توجيهي طولاني داشت.
در خرداد سال 1383، "ريچارد رورتي" از رهبران برجسته بخش عمليات سري سازمان "سيا" و متخصص جنگ هاي علمي و عقيدتي وارد ايران شد. رورتي در جلسات مخفي با مدعيان اصلاحات، پروژه اي با عنوان بررسي وضعيت آشفته جبهه اصلاحات را كليد زد و ساعت ها براي آموزش مدل جنگ نرم بر پايه فلسفه پراگماتيسم با آنان به گفت وگو نشست.
در تابستان همان سال، "مايكل ايگناتيف" رهبر ليبرال هاي پارلمان كانادا نيز با دستور كار مشاوره به اصلاح طلبان براي حضور در انتخابات سال 84 به ايران آمد و تا پايان دور دوم انتخابات رياست جمهوري نهم در ايران حضور داشت و پس از پيروزي اصولگرايان با لب هاي آويزان به انگليس و سپس كانادا بازگشت.
"تموتي گارتن اش"، از رهبران صهيونيست سرويس جاسوسي MI6 انگليس و از تئوريسين هاي بلندآوازه انقلاب هاي مخملي در شهريورماه 1384 وارد تهران شد. برنامه كاري او، طراحي پروژه اي براي انتخابات سال 88 بود كه جزئيات آن را در جلسات پي درپي با مدعيان اصلاحات در ميان گذاشت. تموتي گارتن اش، واضع نظريه "فشار از پايين و چانه زني از بالا" است كه حجاريان به نام خود ارائه كرده بود. سعيد حجاريان و مصطفي تاجزاده و بشيريه از سال 1376، با ستايش از گارتن اش، تئوري هاي جنگ نرم او را دنبال مي كردند.
"يورگن هابرماس" نظريه پرداز آلماني كودتاهاي مخملي و تنها عضو باقيمانده مكتب فرانكفورت در ارديبهشت ماه سال 1381 با پروژه آمريكايي- اسرائيلي، "گذار به دموكراسي از چين تا ايران" وارد تهران شد. او معروفترين نظريه پرداز "نافرماني مدني" است.
"مانوئل كاستلز" تئوري پرداز "جنگ سايبري" و شبكه سازي رسانه اي در سال 1385 به تهران آمد، و "جان هيك" كه به پدر پلوراليسم ديني و احياء اصلاحات معروف است در اسفند ماه 1383 به ايران آمد.»
مدير مسئول كيهان در بخش ديگري از سخنان خود درباره انتخابات و آرايش نيروها گفت: «اگرچه محورهاي اصلي در آرايش كنوني نيروها تقريبا باقي خواهد ماند ولي برخي از تغييرات در آرايش كنوني قابل پيش بيني است.»
وي افزود: «در حال حاضر 4 گروه در صحنه حضور دارند. اصولگرايان كه از عقبه اي گسترده و آزمون داده برخوردارند. مدعيان اصلاحات كه فقط تعداد اندكي از آنها، صلاحيت نامزد شدن دارند و بقيه به دليل همراهي با فتنه آمريكايي - اسرائيلي 88 بايد منتظر مجازات باشند و كمترين شايستگي براي نمايندگي ندارند. جريان انحرافي كه "حلقه انحرافي" نام مناسب تري براي آن است، اگرچه در حد و قواره يك گروه سياسي نيست ولي مي توان با تسامح از آن به عنوان سومين گروه ياد كرد، چرا كه از رانت هاي مالي و سياسي دولت برخوردار است و گروه چهارم شامل مجموعه اي از سفارتخانه هاي اروپايي است كه انتخابات مجلس نهم از چند ماه قبل، به عنوان اصلي ترين ماموريت به آنان ابلاغ شده است.»
مدير مسئول كيهان گفت: «بيشترين فعاليت سفارتخانه هاي اروپايي روي حمايت از فتنه گران و حلقه انحرافي متمركز شده و مخصوصا به اظهارنظرهاي نسنجيده و ساده لوحانه برخي از كساني كه به غلط خود را اصولگرا مي نامند، عميقا دل بسته اند. جريان فتنه به وضوح از مرگ خود باخبر است و فعاليت اصلي اين جريان كه با همكاري حلقه انحرافي صورت مي پذيرد، اختلاف افكني و در مواردي نيز، دميدن در توهم اختلاف ميان اصولگرايان است. حلقه انحرافي و جريان فتنه اگرچه به ظاهر خود را دو گروه جداگانه معرفي مي كنند ولي اين دو گروه نقاط استراتژيك مشتركي با يكديگر دارند و مي توان گفت حلقه انحرافي و بني فتنه در صحنه انتخابات ترانه دوصدايي مي خوانند و اين جداي از پيوندهاي پنهان اين دو گروه با يكديگر است.»
مدير مسئول كيهان درباره اصولگرايان گفت: «برخلاف آنچه رسانه هاي بيگانه و دو گروه انحرافي و فتنه گر تبليغ مي كنند اختلاف اصولگرايان با يكديگر عمدتا سليقه اي است و البته بايد مراقب نفوذ عوامل وابسته به خواص رفوزه در فتنه 88 بود.»