نقش جرج سوروس و وزارت خارجه آمریکا در ناآرامی های ایران (1)؛

مخارج جنبش سبز در ایران چگونه تامین شد؟

تاریخ انتشار : ۰۱ شهريور ۱۳۹۰

بنیاد ملی دموکراسی میلیون‌ها دلار پول خرج شکل‌گیری انقلاب‌های "رنگین" کرده و بخشی از این پول به دست گروه‌های طرفدار موسوی رسیده است.

گرداب- "جرج سوروس" و بنیاد جامعه باز حامیان مالی اصلی انقلاب‌های رنگی در کشورهای جهان هستند که برای رسیدن به اهداف خود با کمک دولت آمریکا میلیاردها دلار هزینه کرده اند.
 
پایگاه تحلیلی آمریکایی "فارن پالیسی ژورنال"، در مقاله‌ای به قلم "ادموند برگر"، می‌نویسد: «"بنیاد ملی دموکراسی" و "بنیاد جامعه باز" متعلق به "سوروس"، کمک مالی و فکری فراوانی به انقلاب‌های نرم کشورهایی چون لهستان، گرجستان، اوکراین و جنبش سبز ایران کردند و در بیشتر این کشورها آرمان‌های اولیه مردم را با اصول کاپیتالیستی جایگزین ساختند.»
 
رسانه‌ها نقش "سوروس" را در نمونه‌های بسیاری از تغییر رژیم با حمایت آمریکا در دنیا نادیده می‌گیرند
حدود کمتر از یک سال پیش نیز وزارت اطلاعات ایران، حکم ممنوعیت کار 60 سازمان در این کشور را داد که از جمله آنها می‌توان به "خانه آزادی" با سرمایه وزارت امور خارجه آمریکا، "بنیاد جامعه باز" (OSI)، متعلق به خود "سوروس" و سازمان "دیده‌بان حقوق بشر" به سرمایه "سوروس" اشاره کرد. این 3 سازمان، در کنار برنامه رادیویی صدای آمریکا (VOA) در آمریکا و "رادیو زمانه" در آمستردام از جانب ایران متهم به توطئه در ایجاد ناآرامی در این کشور و در نهایت سقوط حکومت شده‌اند.
 
رسانه‌های غربی تعطیلی سازمان‌های حقوق بشری در ایران را نمونه‌ای دیگر از استبداد خواندند. "تینی ون گور"، کارشناس یک سازمان غیردولتی در هلند به رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی (RFE/RL) گفت: «این حرف صرفاً بی‌معنی است که ما برنامه تغییر حکومت یا چیزی شبیه به این را داشته‌ایم. اما رسانه‌ها از نقش "سوروس" و "بنیاد جامعه باز" او در نمونه‌های بسیاری از تغییر رژیم با حمایت آمریکا در دنیا چشم‌پوشی کرده‌اند.»
 
آمریکا و سوروس حمایت مالی جنبش مخالف دولت کمونیستی در لهستان را به عهده گرفتند
همکاری "سوروس" با سیاست خارجی آمریکا دست‌کم به دهه 1980 بازمی‌گردد؛ وقتی که اتحادیه کارگری همبستگی مردم لهستان مبارزه برای آزادی علیه مدل بوروکراتیک اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی را آغاز کرد. آمریکا که ابزاری عالی برای دامن زدن به جنگی نیابتی علیه قدرت کمونیستی دیده بود شروع به تزریق پول از راه سازمان سیا، "بنیاد ملی دموکراسی (NED)"، و اتحادیه کارگری "فدراسیون کارگران آمریکا" و "کنگره سازمان‌های صنعتی (AFL-CIO)" به جریان شورش کرد.
 
"سوروس" و بنیاد نوپای "جامعه باز" او نیز کمک کردند و سالی 3 میلیون دلار به مخالفان رساندند. "سوروس" علاوه بر حمایت مالی مستقیم به اتحادیه همبستگی کارگران خود را بیشتر درگیر این ماجرا کرد. در سال 1989، حمایت مالی تیمی کوچک را بر عهده گرفت که متشکل بود از "جفری ساکس" و برخی دیگر از اقتصاددانان "صندوق بین‌المللی پول". حال که اقتصاد کشور تازه آزاد شده در سراشیب سقوط بود، تیم "ساکس" به دنبال راهی برای کمک به سیاست‌گذاران لهستانی بودند تا طرح یک برنامه اصلاح اقتصادی برای فرو نشاندن ناآرامی‌ها و مدرن کردن کشور را بریزند.
 
دخالت سوروس و تیم اقتصادی او در لهستان
اتحادیه همبستگی در تمام طول مبارزاتش به همان مجموعه اصول سوسیالیستی پایبند و خواستار دموکراسی مشارکتی، حقوق کارگران و تغییر سامانه دولتی بودن همه سازمان‌های تجاری به شرکت‌های کارگری کوچک‌تر تحت اداره شورایی سازمان‌یافته بود. اما وقتی که تیم تحت حمایت سوروس و مدیریت ساکس به دخالت در مسائل این کشور پرداخت و کار خود را پایان داد، هیچ‌کدام از این رویاها جامه عمل نپوشیده بود.
 
میخ آخر به تابوت آرمان‌شهری که لهستانی‌ها در نظر داشتند وقتی زده شد که "ساکس" ترتیب وامی 1 میلیارد دلاری از صندوق بین‌المللی پول به این کشور را داد و به این ترتیب شرکت‌های کوچک کارگری با شرکت‌های خصوصی کاپیتالیستی جایگزین و سیاست‌های تجاری متمایل به حمایت از مصنوعات داخلی به سیاست‌هایی تبدیل شد که بر اساس آن مرزهای کشور به روی رقابت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های خارجی باز شده بود. افزایش سریع سطوح بیکاری و در نهایت واکنش شدید مردم به این تغییرات و در خیابان ریختن آنها که خواستار توقف آزادسازی اقتصادشان بودند، نتیجه این امر بود.
 
بخش اعظم سرمایه انقلاب‌های رنگین اروپای شرقی را "سوروس" و بنیاد ملی دموکراسی تأمین کرده‌اند
"سوروس" و "بنیاد جامعه باز" تا همین اواخر همکاری خود با وزارت امور خارجه آمریکا را ادامه داده‌اند. "انقلاب‌های رنگین اروپای شرقی"، "انقلاب گل سرخ" سال 2003 در گرجستان و "انقلاب نارنجی" در اوکراین، از سرمایه مربوط به جنبش‌های اعتراضی جوانان در "بنیاد ملی دموکراسی" و بیشتر از طریق "نهاد دموکراتیک ملی" و "خانه آزادی" آن تغذیه شدند. "بنیاد جامعه باز" سرمایه کلانی نیز بین جنبش‌های اعتراضی پخش کرد: ظاهراً" سوروس 42 میلیارد دلار در گرجستان خرج کرد و در اوکراین نیز این بنیاد سرمایه مالی لازم، آموزش و فرصت‌های ارتباط شبکه‌ای را برای فعالان فراهم ساخت. در هر دو مورد، انقلاب‌ها موفق بود و در تمام دنیا نیز از آن با نام "موج جدید دموکراسی" نام بردند.
 
با دخالت سوروس و صندوق بین‌المللی پول، گرجستان و اوکراین به سرنوشت لهستان گرفتار شدند
تکرار عاقبت وقایعی که در لهستان اتفاق افتاد را می‌توان در انقلاب‌های گل سرخ و انقلاب نارنجی نیز مشاهده کرد. صندوق بین‌المللی پول وقایع گرجستان را به این شکل توصیف کرد: انقلاب دولتی متحد برای احیای نظام اقتصادی با نفی هرگونه فساد، اصلاحات اقتصادی سریع، خصوصی‌سازی و اولویت‌بخشی به سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی.
 
نتیجه موضع اقتصادی جدید دولت افزایش سریع هزینه زندگی بود و در سال 2006، گرجستان شاهد بالاترین نرخ بیکاری در بین جمهوری‌های پیشین اتحاد جماهیر شوروی بود. مشابه همین مورد در اوکراین اتفاق افتاد که بانک جهانی توصیه‌هایی به دولت جدید این کشور کرد تا اصلاحات بازاری نئولیبرال صورت دهد و برای ترغیب آنها از اقتصاددان سوئدی، "آندرس آسلوند" (که دوست نزدیک جرج سوروس است) نقل قول آوردند که بر نیاز به "خصوصی‌سازی مجدد" تأکید کرده بود.
 
میرحسین موسوی و اعتراض به مدل اقتصاد ایران
ایران نیز ویژگی‌هایی داشت که می‌توانست آن را به طعمه قطعی برنامه گسترش کاپیتالیسم بازار آزاد تبدیل کند. جمهوری اسلامی بخش‌های عظیمی از اقتصادش را به شکلی مرکزی برنامه‌ریزی می‌کند، بخش خصوصی روبه‌ گسترشی دارد، قیمت‌ها کنترل می‌شود و به مواد غذایی شهروندان فقیر یارانه تعلق می‌گیرد. مهم‌تر از همه این است که صنعت نفت قدرتمند ایران ملی است و در دستان دولت قرار دارد. پیش از انتخابات مشکل‌ساز سال 2009، "میر حسین موسوی" به مدل اقتصادی شبه سوسیالیستی کشور اعتراض کرد و بر نیاز به خصوصی‌سازی صنایع دولتی و کنار گذاشتن "اقتصادی صدقه‌ای" تأکید ورزید. برنامه‌های او در تضاد آشکار با سیاست محمود احمدی‌نژاد بود که توانسته بود رأی قشرهای فقیرتر جامعه را به سوی خود جذب کند.
 
"کیان تاج‌بخش"، مشاور "بنیاد جامعه باز" سوروس
به دنبال شکست موسوی، اعتراض هایی با نام جنبش سبز به خیابان‌ها کشیده شد و معترضان حکومت را متهم به تقلب در انتخابات به نفع احمدی‌نژاد کردند. یکی از افرادی که به زندان افتاد "کیان تاج‌بخش" بود. او را به اتهام جاسوسی محاکمه کردند و اکنون در انتظار 12 سال محکومیتش است. رسانه‌ها فقط عنوان کردند که "تاج‌بخش" نه تنها مشاور "بنیاد جامعه باز" بوده، بلکه یکی از مشترکان فهرست مکاتبه‌ای "پروژه خلیج/2000" است. "پروژه خلیج/2000" را "پروژه پژوهشی بین‌المللی درباره پیشرفت‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی در خلیج فارس" توصیف می‌کردند و راه‌اندازی آن با "گری سیک"، معاون رئیس امور بین‌الملل در "بنیاد فورد" و مدیرعامل سازمان "دیده‌بان حقوق بشر" بود. این پروژه خارج از دانشگاه کلمبیا دنبال می‌شود و سرمایه‌ای از سازمان‌های خیریه‌ای آشنا، چون بنیاد فورد، بنیاد راکفلر و بنیاد جامعه باز دریافت می‌دارند.
 
استفاده از ترجمه کتابچه راهنمای انقلاب مخملی بنیاد سوروس از سوی مخالفان
در ناآرامی‌های ایران ردپاهای مبهم دیگری نیز از بنیاد جامعه باز یافت می‌شود. وقتی که اعتراض‌های سال 2009 شدت گرفت و سرکوب متعاقب آن نیز خشونت‌آمیزتر شد، مخالفان نظام ترجمه فارسی کتاب "از دیکتاتوری تا دموکراسی" را از اینترنت دانلود کردند که کتاب راهنمای آموزش فعالان سیاسی نوشته "جین شارپ"، استاد دانشگاه هاروارد، است. این کتاب راهنما به دلیل دستورالعمل‌های قابل اجرایش در مورد اینکه چگونه کودتاهایی مؤثر و صلح‌آمیز راه بیاندازیم، مورد استفاده معترضان در انقلاب‌های گل سرخ و نارنجی نیز بود و از سوی مؤسسه خود شارپ، "مؤسسه آلبرت انیشتین"، توزیع می‌شد؛ این مؤسسه نیز سرمایه خود را از بنیاد ملی دموکراسی و شرکت تابعه آن، مؤسسه بین‌المللی جمهوری‌خواهان دریافت می‌کند. شارپ اذعان داشته که مؤسسه‌اش برای ترجمه کتاب "از دیکتاتوری تا دموکراسی" از بنیاد جامعه باز نیز کمک مالی دریافت کرده است.
 
چند روز پیش از اعلام نتایج انتخابات ایران زمزمه‌هایی از انقلاب سبز به گوش می‌رسید
در اینجا الگوی مشخصی به چشم می‌خورد: شورشی جوان محور و صلح‌آمیز با عنوانی رنگی، جو اصلاحات کاپیتالیستی بازار، و حضور بنیاد جامعه باز "سوروس"؛ پس جای تعجب نیست که در ایران نیز مانند لهستان، گرجستان و اوکراین بوی دخالت‌های بنیاد ملی دموکراسی به مشام برسد. روزنامه‌نگار محافظه‌کار، "کنث آر. تیمرمن"، در سرمقاله‌ای که تنها چند روز پیش از اعلام نتایج انتخابات ایران چاپ شد، نوشت: «"زمزمه‌هایی از "انقلاب سبز در ایران" به گوش می‌رسد.»
 
بنیاد ملی دموکراسی میلیون‌ها دلار پول خرج شکل‌گیری انقلاب‌های "رنگین" در نقاط مختلف، از جمله ایران، کرده است
او ادامه داد: «بنیاد ملی دموکراسی طی دهه گذشته میلیون‌ها دلار پول خرج شکل‌گیری انقلاب‌های "رنگین"در نقاطی چون اوکراین و صربستان کرده است و به کارمندان سیاسی ارتباطات مدرن و تکنیک‌های سازمانی آموخته است. به نظر می‌رسد که بخشی از این پول به دست گروه‌های طرفدار موسوی رسیده است که خارج از ایران بوده و سازمان‌های غیردولتی هستند که تحت حمایت مالی بنیاد ملی دموکراسی قرار دارند. "تیمرمن" خود علاقه ویژه‌ای به ایران دارد و مدیر عامل بنیاد دموکراسی در ایران است؛ یک "سازمان ایرانی مخالف حکومت ایران در آمریکا" که آن نیز تصادفاً سرمایه خود را از بنیاد ملی دموکراسی دریافت می‌کند.»
 
آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا سالانه پول کلانی را برای توسعه دموکراسی در ایران اختصاص می‌دهد
بنیاد ملی دموکراسی در سال 2009، 647 هزار و 506 دلار پول برای فعالان ایرانی کنار گذاشت (هرچند که در سال‌های گذشته حدود 4 میلیون و 898 هزار دلار پول به آنها داده است.) بنیاد ملی دموکراسی نیز این پول را از آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا (USAID) دریافت می‌کند که بر اساس اسنادی که در پایگاه خبری این آژانس آمده است، طی سال گذشته درخواست 20 میلیون دلار پول از دولت برای کمک به" توسعه دموکراسی، حقوق بشر، حکومت قانون در ایران کرده است. در سال 2008، بخش اعظم پولی که آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا برای "دموکراسی سازی"در ایران اختصاص داده و از طریق بنیاد ملی دموکراسی به ایران رسانده بود به مرکز تجارت خصوصی بین‌الملل و بنیاد توسعه بازار آزاد اتاق بازرگانی رسید. بخش‌های دیگر این پول به دست "اقدامات پژوهشی برای ایران معاصر" "بنیاد عبدالرحمان برومند" و "انجمن جامعه مدنی در ایران"رسید.
 
منبع: فارس