برشی از یک مثنوی بلند از شجاع‌الدین ابراهیمی به مناسبت پروژه ناکارآمد "تحریم وزارت اطلاعات" از سوی دولت آمریکا
گرداب- عقل "آمریکا" عجب قاتی شده ست
نوع شوخی : "اطلاعاتی" شده ست
خرد کردن شد صفت بهر "تره"
حرف "تحریم" است خیلی مسخره
"غرب" لوده! میل طنازی مکن
با دم "شیر" عرین بازی مکن
از قفا آید "بلا" گردد قضا
"بادبادک" می شوی روی هوا
حیف- "تفسیر"ش نیاید در بیان
"حرف های گنده" کوچک دهان؟!
"منطق" است: ام الخصوصی مطلقی
کار "آمریکا"ییان است: "احمقی"
بچگی ها "طفل نادان" کرده است
پای در کفش "بزرگان" کرده است
آشنا با "پیچ" و "خم" ها در ره است
"اطلاعات" از همه چیز "آگه" است
"ضربه های اطلاعاتی" گوا ست
هر کجا جولان "ماموران" ماست
تا بیابد بهر "صهیونیست" ها و حل و سقر
"بیخ گوش غرب" باشد مستقر
اینتلیجنت و "سیا"- موساد: پِر
"اطلاعات" قوی شد "مقتدر"
باب تذکار و "تذکر" شد مرور
"اطلاعات" مسلط بر امور
علم : عالی، "تجربه"- نیرو: فزون
ذی‌نفوذ است و"مجهز" – ذو فنون
از منافق، "خصم" دارای خبر
در همه جای جهان "صاحب اثر"
چون ز حیث "کاربردی" کامل است
"توطئه" ها – "شیطنت" ها باطل است
می شود "بازی" تمام اما گران
حربه این ابلهان: "خط و نشان"
در بده- بستان ها "دلاله" اند
ما نباشیم این "خران" بزغاله اند
چاق و چله "گوسفند" لمبه اند
بهر "افغان" و" عرب" یک لقمه اند
"پیشکش" عنوان حاجب می دهیم
ما به آنان چون"مواجب"می دهیم
"پشت در"هاشان نشان پای ما
"مخبر" و آنتن"نفوذی" های ما
"پاسداری" از وطن- دین و "نظام"
عشق "سربازان گمنام امام"
"دشمنان" از دستشان "عاجز" شدند
"ضربه شست" این: مبتلای "جِز" شدند
در "بصیرت"صاحب ایمان و کیش
تحت فرمان "ولی امر" خویش
"اطلاعات" است چون دانا به کار
بحث "تحریم" است خیلی خنده دار
فارس
نوع شوخی : "اطلاعاتی" شده ست
خرد کردن شد صفت بهر "تره"
حرف "تحریم" است خیلی مسخره
"غرب" لوده! میل طنازی مکنبا دم "شیر" عرین بازی مکن
از قفا آید "بلا" گردد قضا
"بادبادک" می شوی روی هوا
حیف- "تفسیر"ش نیاید در بیان
"حرف های گنده" کوچک دهان؟!
"منطق" است: ام الخصوصی مطلقی
کار "آمریکا"ییان است: "احمقی"
بچگی ها "طفل نادان" کرده است
پای در کفش "بزرگان" کرده است
آشنا با "پیچ" و "خم" ها در ره است
"اطلاعات" از همه چیز "آگه" است
"ضربه های اطلاعاتی" گوا ست
هر کجا جولان "ماموران" ماست
تا بیابد بهر "صهیونیست" ها و حل و سقر
"بیخ گوش غرب" باشد مستقر
اینتلیجنت و "سیا"- موساد: پِر
"اطلاعات" قوی شد "مقتدر"
باب تذکار و "تذکر" شد مرور
"اطلاعات" مسلط بر امور
علم : عالی، "تجربه"- نیرو: فزون
ذی‌نفوذ است و"مجهز" – ذو فنون
از منافق، "خصم" دارای خبر
در همه جای جهان "صاحب اثر"
چون ز حیث "کاربردی" کامل است
"توطئه" ها – "شیطنت" ها باطل است
می شود "بازی" تمام اما گران
حربه این ابلهان: "خط و نشان"
در بده- بستان ها "دلاله" اند
ما نباشیم این "خران" بزغاله اند
چاق و چله "گوسفند" لمبه اند
بهر "افغان" و" عرب" یک لقمه اند
"پیشکش" عنوان حاجب می دهیم
ما به آنان چون"مواجب"می دهیم
"پشت در"هاشان نشان پای ما
"مخبر" و آنتن"نفوذی" های ما
"پاسداری" از وطن- دین و "نظام"
عشق "سربازان گمنام امام"
"دشمنان" از دستشان "عاجز" شدند
"ضربه شست" این: مبتلای "جِز" شدند
در "بصیرت"صاحب ایمان و کیش
تحت فرمان "ولی امر" خویش
"اطلاعات" است چون دانا به کار
بحث "تحریم" است خیلی خنده دار
فارس