گرداب- یک. آمریکا خاستگاهی مذهبی دارد. این جمله را بارها از زبان آدمهای گوناگون شنیدهام. "آفتاب آمد دلیل آفتاب"شان نیز همان جمله روی اسکناس یک دلاری است که In God We Trust. چنان آمریکا را مذهبی میدانند که گویی درباره تمدّنی دیندار، سعادتمند و آرمانی بحث میکنند و تو اگر آمریکا را نشناخته باشی باورت میآید که جامعه موعود مدرنیته، مظهر دینداری و رستگاری است.
دو. آمریکا خاستگاهی مذهبی دارد. بله! مذهب آمریکا، مذهب اصالت سود و لذّتِ اینجهانی است. "پیوریتنیزم" که مذهب رسمی آمریکاست، شعبهای از پروتستان است که سرمایهاندوزی و تولید ثروت را مصداق عینی فضیلت و عمل خیر میداند و سرمایهدارها "آیات و نشانههاى برکت خدا" تلقى مىشوند.
1 تقوا در واژگان آمریکایی معنایی جز کسب سود ندارد و دیگر فرقی نمیکند که این سود از چه راهی و با چه وسیلهای و به چه قیمتی به دست آمده باشد. این نگاه البته ریشه در روح یهودیزده پیامبران مدرنیته و رهبران عصر موسوم به روشنگری دارد. در واقع احکام تحریفشده یهود که ربا و قمار را ارزش دینی میداند، زیربنای دیانت آمریکایی را تشکیل میدهد.
٢سه. آمریکا خاستگاهی مذهبی دارد. مذهب آمریکایی در صورت مدعی مسیحیت است و در سیرت پایبند به باورهای دهشتناک یهودیت تحریفشده. و این همان است که با عنوان مسیحیت صهیونیستی یا صهیونیزم مسیحی شناخته میشود. سیرت مذهب آمریکایی را به وضوح میتوان در صورت زرسالاران و جنگسالاران عالم مدرن مشاهده کرد که فضیلت خود را در استثمار و استحمار مردم جهان دانسته و حقاً و انصافاً که در کسب فضایل پیشتازند.
٣ باور به گزارههای یهودیت تحریفشده البته نتیجهای جز پایبندی به مبانی تشکیل رژیم صهیونیستی ندارد و بر همین اساس است که باید آمریکانیزم را زمینهساز فکری و مددرسان اقتصادی و سیاسی صهیونیزم دانست. اینجاست که دیگر مهم نیست روزی چند انسان در سرزمینهای اشغالی کشته میشوند بلکه مهم تحقّق اباطیل رهبران عصر موسوم به روشنگری است که خود را نسبت به آرمان اسرائیل وفادار میدانستهاند.
۴چهار. آمریکا خاستگاهی مذهبی دارد. مذهبی که یک سرش به فردگرایی اومانیستی متّصل است و سر دیگرش به باورهای داروینیستی. یعنی مذهبی که از یک طرف انسان را حیوانی تکاملیافته در بستر ناسوت میداند و از طرف دیگر این حیوان مترقّی را مرکز و مدار عالم میداند که مجاز است هر کاری میخواهد انجام دهد مشروط به آنکه علیه باورهای زیربنایی آمریکا کاری نکند و بلکه حتّی فکر هم نکند.
پنج. آمریکا خاستگاهی مذهبی دارد و هر مذهبی غیر از مذهب رسمی آمریکا میتواند بر مبنای سکولاریزم در جامعه حضور داشته باشد و این خود تناقض بزرگی است در ساختار اجتماعی آمریکا. از طرفی حکومت به اعتباری خود را مذهبی میداند –و آتشافروزیهای خود را به جنگ صلیبی تشبیه میکند- و از طرفی در مواجهه با سایر ادیان و مذاهب در موضع سکولاریزم قرار دارد. و این یعنی که مذاهب و آیینهای دینی تا جایی در آمریکا حق حیات دارند که مخالفتی با باورهای بنیادین آمریکا نداشته باشند و چه بهتر اگر مؤیّد اندیشه و فرهنگ و تمدّن آمریکا یا مددرسان اقتصاد و سیاست آن نیز باشند که در این صورت تمامیّت آمریکا به حمایت از آنها میپردازد. و این است رمز حمایت آمریکا از دیکتاتوریهای منطقه. باز دیگر فرقی ندارد که روزی چند انسان در بحرین و افغانستان و پاکستان کشته میشود. آنچه مهم است بقای سلطه آمریکاست و در این راه اگر لازم باشد نگاه و توجه مردم دنیا از جنایتهای جهانی و منطقهای آمریکا و تابعینش منحرف شود، آنگاه است که دلارهای آشوب، روانه خیابانهای دمشق خواهد شد.
شش. آمریکا خاستگاهی مذهبی دارد. مذهبی که سر اطاعت بر آستان نفس امّاره بشر فرو آورده و انسانِ رهاشده از وحی و عقلانیت را عبد شیطان ساخته است و جای تعجب هم ندارد اگر بدیلهای شیطانی برای گزارههای دینی جعل شده باشد، که مذهب آمریکایی، مذهب تبعیت از شیطان است و راستش را اگر بخواهید معنی جمله روی اسکناس یک دلاری این است که In Devil We Trust.
هفت. أَلَم أَعهَد إِلیکُم یا بنی آدم أَن لَّا تَعبُدُوا الشَّیطانَ إِنَّه لَکُم عَدوٌّ مُّبِین :: وَأَن اعبُدونی هذا صراطٌ مُّستَقیمٌ :: و لقد أَضلَّ منکُم جِبِلًّا کثیرًا أَفلم تکونوا تعقِلون. به من که باشد، میگویم جنبش نود و نه درصدی، جنبش آدمهایی است که -آگاه یا ناآگاه- به مصداق این آیه تعقّل کردهاند. این جنبش، جنبش نفوسِ استحمارشده استثمارشده در آمریکاست که تازه سر از لاک جاذبههای ناسوتی شهر شیطان بیرون آوردهاند و فرصت نفسکشیدن پیدا کردهاند. کسانی که علیه مذهب زرسالاران شیطانی وال استریت قیام کردهاند و باور کنید که این ابتدای فروپاشی بنایی است که شیطان روی آب ساخته است. إنّ مَوعِدهم الصُّبح، ألیسَ الصُّبحُ بقَریب؟
پی نوشت:
١. ماکس وبر، اخلاق پروتستانى و روح سرمایه دارى، ترجمه عبدالکریم رشیدیان، انتشارات علمى و فرهنگى، صفحه ١٨۶
٢. اینار مولند، جهان مسیحیت، ترجمه محمدباقر انصارى و مسیح مهاجرى، انتشارات امیرکبیر، صفحه ٢۴٣
٣. بر اساس تلقى ماکس وبر، در اندیشهی پیوریتنیسم "استثمار" مشروعیت مىیابد و انسان گویی "ماشین تحصیل ثروت" است.
۴. برای مطالعه بیشتر در باب نسبت عصر موسوم به روشنگری با آموزههای یهود، مراجعه کنید به کتاب "پروتستانتیزم، پیوریتانیسم و مسیحیت صهیونیستی" نوشتهی "نصیر صاحب خلق" نشر موعود.
نون و القلم