در جلسه رسمي كميته امنيت سرزميني مجلس نمايندگان آمريكا ترور فرمانده سپاه قدس ايران به صراحت توصيه شده بود تا يك صياد شيرازي ديگر از ميان فرماندهان نيروهاي مسلح كشورمان حذف شود.
گرداب- امير سپهبد علي صياد شيرازي در تاريخ ۲۱ فروردين سال ۱۳۷۸ به دست عوامل مزدور منافقين در مقابل منزل خود در تهران به شهادت رسيد.
شهادت اين دلاور رشيد اسلام از اين حيث كه جمهوري اسلامي ايران داراي بيش از ۱۶ هزار شهيد ترور است و بزرگ‌ترين قرباني ترور در سطح جهان به شمار مي‌آيد، حادثه عجيبي محسوب نمي‌شود و در واقع از آنان كه در عرصه مبارزه مردانه حرفي براي گفتن ندارند، اعمالي غير از عمليات تروريستي انتظار نمي‌رود؛ چه بسا كه منافقين اين عمليات‌ها را از همان اوايل انقلاب آغاز كردند و تا به امروز هم ادامه دارد.
نكته‌اي كه عجيب است، عملكرد آنهايي است كه اين منافقين و تروريست‌ها را در دامان خود پناه داده‌اند و همواره با آنان ارتباط تنگاتنگ داشته‌اند و در عين حال دم از حقوق بشر مي‌زنند و با ادعاي حقوق بشر، هر اشكالي را متوجه كشورهاي مستقل مي‌كنند.
اتهام‌افكني حاميان منافقين عليه ايران به عدم رعايت حقوق بشر!
پس از شهادت "علي صياد شيرازي"، جانشين وقت رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح، يكي از اعضاي سابق منافقين درباره واكنش اين گروهك به ترور صياد مي‌گويد:«ترور صياد يك اتفاق ويژه بود و سازمان هم سنگ تمام گذاشت. آن روز جشن عمومي اعلام شد و تير هوايي شليك كردند، شيريني و شام جمعي هم دادند؛ اتفاقي كه به ندرت مي‌افتاد. مسعود هم در يك نشست عمومي اين ترور را تبريك گفت. بالاخره شهيد صياد يكي از فرماندهان بزرگ عمليات مرصاد بود كه ضربه سختي به پيكر سازمان وارد كرد.»
كينه گروهك تروريستي منافقين از صياد به عمليات مرصاد برمي‌گردد و شادماني منافقين از شهادت صياد شيرازي بدان علت بود كه فرماندهي نيروهاي ايران را در اين عمليات، صياد شيرازي برعهده داشت، اما همه مي‌دانند كه منافقين از زماني كه بار و بنديل خود را به اردوگاه اشرف در عراق انتقال دادند تا اين زمان كه همچون افراد بي‌خانمان و آواره و رانده از اشرف به دنبال آشيانه‌اي تازه مي‌گردند و با ذلت تمام هر كدام در گوشه‌اي پناهنده شده‌اند، تنها يك ابزار به شمار مي‌آيند يا به عبارتي صريح‌تر عروسك‌هاي خيمه‌شب بازي هستند كه نخ‌ها و ريسمان لازم براي تكان دادن اين عروسك‌ها، در دستان اربابان‌شان قرار گرفته است؛ همان‌هايي كه امروز ادعاي حقوق بشري خود را با منطق منافق‌پروري در سطح جهان توسعه مي‌دهند و كشورهاي مستقلي نظير ايران را به عدم رعايت حقوق بشر متهم مي‌كنند.
احتمالا مقصود آنان از اتهام ايران در مسئله حقوق بشر اين است كه چرا جمهوري اسلامي اهداف منافقين براي ترور را خود به دست خود حذف فيزيكي نمي‌كند كه منافقين براي ترور آنان خيس عرق نشوند و حقوق اين منافقين كه در ظاهر همچون ساير بشريت، دو پا دارند به خطر نيافتد و اصلا چرا در مواردي بعد از دستگيري منافقين و عاملان ترور، حكم اعدام را برايشان صادر مي‌كند؟!
افشاگري خبرنگار نيويوركر، سندي بر تروريست‌پروري آمريكا و رژیم صهیونیستی
اگرچه هويت حاميان منافقين در سطح جهان براي همه آشكار و روشن است و خصوصا بعد از ترور دانشمندان هسته‌اي در ايران و دستگيري برخي از عوامل آن، اعترافاتي قابل توجه در اين زمينه از سوی منافقين ابراز شد، اما باز هم براي آنكه در تصور عده‌اي خوش‌خيال به "توهم توطئه" متهم نشويم، اظهارنظر در اين زمينه را با استناد به مطبوعات همان كشورهاي مدعي حقوق بشر مطرح مي‌كنيم.
مجله نيويوركر به تازگي فاش كرد كه اعضاي گروهك تروريستي (منافقين) به دست آمريكا و رژيم صهيونيستي آموزش ديده و به لحاظ مالي براي اقدام عليه ايران تأمين مي‌شوند.
"سيمور هرش"، خبرنگار تحقيقي مجله آمريكايي نيويوركر در اين زمينه گزارش داد كه منطقه‌اي واقع در شمال غرب لاس‌وگاس كه زماني براي آزمايشات هسته‌اي مورد استفاده قرار مي‌گرفت اكنون يك تأسيسات آموزشي ضداطلاعاتي به همراه يك فرودگاه خصوصي كه بوئينگ ۷۴۷ قادر به فرود در آن است را در خود جاي داده است.
بر اساس اين گزارش، روابط منافقين با آژانس‌هاي اطلاعاتي غرب پس از سقوط رژيم صدام در سال ۲۰۰۳ عميق‌تر شد و JSOC عمليات در داخل ايران را در تلاش براي اثبات "ادعاي دروغين دولت بوش مبني بر تلاش ايران براي ساخت سلاح هسته‌اي در مكان‌هاي سري زيرزميني" آغاز كرد.
هرش اين مطالب را به نقل از يك مقام اطلاعاتي عالي‌رتبه سابق آمريكا نوشته است كه در ادامه آن به طور واضح به نقش آمريكا و رژیم صهیونیستی در آموزش‌هاي تروريستي منافقين اشاره شده است.
اين افشاگري به خوبي نشان مي‌دهد كه حاميان امروز ترور دانشمندان هسته‌اي ايران، همان حاميان ديروز ترور صياد شيرازي هستند كه با ابزار قرار دادن منافقين و چند استخوان جلوي آنها انداختن، حقوق بشر به سبك غربي را در سطح جهان تسري مي‌دهند.
تلاش غربي‌ها براي ادامه ترور در ايران
علاوه بر اين افشاگري كه ثابت‌كننده ادعاهاي ايران مبني بر دست داشتن سرويس‌هاي جاسوسي غرب در ترورهاي انجام شده در ايران است، برخي از اظهارنظرهای مقامات آمريكايي، انگليسي و صهیونیستی در خصوص ضرورت ورود به فاز ترور در ايران نيز شاهد ديگري بر تاريك بودن روزنه‌هاي باقي مانده از حقوق بشر در تعاريف ليبراليستي و صهيونيستي است.
در اين باره لازم است به جلسه رسمي كميته امنيت سرزميني مجلس نمايندگان آمريكا مورخ ۲۶ اكتبر ۲۰۱۱ اشاره كرد كه در آن "جك كين"، ژنرال بازنشسته و از فرماندهان سابق نيروي زميني ارتش آمريكا و "رائول مارك گرشت"، از مشاوران ارشد كنگره و دولت آمريكا به صراحت نمايندگان كنگره آمريكا را تحريك به ترور مردم و مقامات ايراني و همچنين تصويب قوانيني كردند كه اينگونه اقدامات را توجيه كند. در اين جلسه ترور سردار "قاسم سليماني"، فرمانده سپاه قدس ايران به صراحت توصيه شده بود تا يك صياد شيرازي ديگر از ميان فرماندهان نيروهاي مسلح كشورمان حذف شود.
پيش‌تر نيز همين رويكرد مبتني بر توسل به اقدامات تروريستي عليه ايران از سوی "جان ساورز"، رئيس سرويس اطلاعاتي انگليس مطرح شده بود. جان ساورز در سال ۲۰۱۰ در جمع مسئولان ارشد امنيتي انگليس خواستار انجام عمليات‌هاي مبتني بر اطلاعات جاسوسي شد و از انجام عمليات‌هاي پنهان براي متوقف كردن برنامه هسته‌اي ايران خبر داد كه يك ماه پس از اين اظهارنظر، عمليات ترور دكتر شهرياري و دكتر عباسي به وقوع پيوست.
پس از انتصاب "تامير پاردو" به رياست موساد به جاي "مئير داگان" نيز دفتر نتانياهو با صدور بيانيه‌اي انتصاب پاردو به رياست موساد را براي پيگيري مقابله با ايران بسيار حائز اهميت دانست و اعلام كرد: «سوابق پاردو در موساد سبب مي‌شود تا در اين زمينه تجربه خوبي داشته باشد.»
مهم‌ترين اظهارنظر پاردو درباره برنامه هسته‌اي ايران روز ۲۸ دسامبر ۲۰۱۱ و در جمع حدود يكصد نفر از سفراي رژيم غاصب اسرائيل از سراسر جهان كه به مناسبت پايان سال ميلادي در قدس اشغالي گرد آمده بودند، بيان شده است.
پاردو در آن سخنراني مي‌گويد: «اسرائيل براي مقابله با برنامه هسته‌اي ايران از ابزارهاي مختلفي استفاده مي‌كند و به اين كار ادامه خواهد داد. با اين اوصاف در اين شرايط كه گروهك منافقين نيز گرسنه‌تر از هر زمان به دنبال استخوان مي‌گردد، نبايد از تلاش‌هاي احتمالي آنان در آينده براي ادامه ترورها در ايران غافل ماند.»
علی رضائی/ منبع: جوان آنلاین
شهادت اين دلاور رشيد اسلام از اين حيث كه جمهوري اسلامي ايران داراي بيش از ۱۶ هزار شهيد ترور است و بزرگ‌ترين قرباني ترور در سطح جهان به شمار مي‌آيد، حادثه عجيبي محسوب نمي‌شود و در واقع از آنان كه در عرصه مبارزه مردانه حرفي براي گفتن ندارند، اعمالي غير از عمليات تروريستي انتظار نمي‌رود؛ چه بسا كه منافقين اين عمليات‌ها را از همان اوايل انقلاب آغاز كردند و تا به امروز هم ادامه دارد.
نكته‌اي كه عجيب است، عملكرد آنهايي است كه اين منافقين و تروريست‌ها را در دامان خود پناه داده‌اند و همواره با آنان ارتباط تنگاتنگ داشته‌اند و در عين حال دم از حقوق بشر مي‌زنند و با ادعاي حقوق بشر، هر اشكالي را متوجه كشورهاي مستقل مي‌كنند.
اتهام‌افكني حاميان منافقين عليه ايران به عدم رعايت حقوق بشر!
پس از شهادت "علي صياد شيرازي"، جانشين وقت رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح، يكي از اعضاي سابق منافقين درباره واكنش اين گروهك به ترور صياد مي‌گويد:«ترور صياد يك اتفاق ويژه بود و سازمان هم سنگ تمام گذاشت. آن روز جشن عمومي اعلام شد و تير هوايي شليك كردند، شيريني و شام جمعي هم دادند؛ اتفاقي كه به ندرت مي‌افتاد. مسعود هم در يك نشست عمومي اين ترور را تبريك گفت. بالاخره شهيد صياد يكي از فرماندهان بزرگ عمليات مرصاد بود كه ضربه سختي به پيكر سازمان وارد كرد.»
كينه گروهك تروريستي منافقين از صياد به عمليات مرصاد برمي‌گردد و شادماني منافقين از شهادت صياد شيرازي بدان علت بود كه فرماندهي نيروهاي ايران را در اين عمليات، صياد شيرازي برعهده داشت، اما همه مي‌دانند كه منافقين از زماني كه بار و بنديل خود را به اردوگاه اشرف در عراق انتقال دادند تا اين زمان كه همچون افراد بي‌خانمان و آواره و رانده از اشرف به دنبال آشيانه‌اي تازه مي‌گردند و با ذلت تمام هر كدام در گوشه‌اي پناهنده شده‌اند، تنها يك ابزار به شمار مي‌آيند يا به عبارتي صريح‌تر عروسك‌هاي خيمه‌شب بازي هستند كه نخ‌ها و ريسمان لازم براي تكان دادن اين عروسك‌ها، در دستان اربابان‌شان قرار گرفته است؛ همان‌هايي كه امروز ادعاي حقوق بشري خود را با منطق منافق‌پروري در سطح جهان توسعه مي‌دهند و كشورهاي مستقلي نظير ايران را به عدم رعايت حقوق بشر متهم مي‌كنند.
احتمالا مقصود آنان از اتهام ايران در مسئله حقوق بشر اين است كه چرا جمهوري اسلامي اهداف منافقين براي ترور را خود به دست خود حذف فيزيكي نمي‌كند كه منافقين براي ترور آنان خيس عرق نشوند و حقوق اين منافقين كه در ظاهر همچون ساير بشريت، دو پا دارند به خطر نيافتد و اصلا چرا در مواردي بعد از دستگيري منافقين و عاملان ترور، حكم اعدام را برايشان صادر مي‌كند؟!
افشاگري خبرنگار نيويوركر، سندي بر تروريست‌پروري آمريكا و رژیم صهیونیستی
اگرچه هويت حاميان منافقين در سطح جهان براي همه آشكار و روشن است و خصوصا بعد از ترور دانشمندان هسته‌اي در ايران و دستگيري برخي از عوامل آن، اعترافاتي قابل توجه در اين زمينه از سوی منافقين ابراز شد، اما باز هم براي آنكه در تصور عده‌اي خوش‌خيال به "توهم توطئه" متهم نشويم، اظهارنظر در اين زمينه را با استناد به مطبوعات همان كشورهاي مدعي حقوق بشر مطرح مي‌كنيم.
مجله نيويوركر به تازگي فاش كرد كه اعضاي گروهك تروريستي (منافقين) به دست آمريكا و رژيم صهيونيستي آموزش ديده و به لحاظ مالي براي اقدام عليه ايران تأمين مي‌شوند.
"سيمور هرش"، خبرنگار تحقيقي مجله آمريكايي نيويوركر در اين زمينه گزارش داد كه منطقه‌اي واقع در شمال غرب لاس‌وگاس كه زماني براي آزمايشات هسته‌اي مورد استفاده قرار مي‌گرفت اكنون يك تأسيسات آموزشي ضداطلاعاتي به همراه يك فرودگاه خصوصي كه بوئينگ ۷۴۷ قادر به فرود در آن است را در خود جاي داده است.
بر اساس اين گزارش، روابط منافقين با آژانس‌هاي اطلاعاتي غرب پس از سقوط رژيم صدام در سال ۲۰۰۳ عميق‌تر شد و JSOC عمليات در داخل ايران را در تلاش براي اثبات "ادعاي دروغين دولت بوش مبني بر تلاش ايران براي ساخت سلاح هسته‌اي در مكان‌هاي سري زيرزميني" آغاز كرد.
هرش اين مطالب را به نقل از يك مقام اطلاعاتي عالي‌رتبه سابق آمريكا نوشته است كه در ادامه آن به طور واضح به نقش آمريكا و رژیم صهیونیستی در آموزش‌هاي تروريستي منافقين اشاره شده است.
اين افشاگري به خوبي نشان مي‌دهد كه حاميان امروز ترور دانشمندان هسته‌اي ايران، همان حاميان ديروز ترور صياد شيرازي هستند كه با ابزار قرار دادن منافقين و چند استخوان جلوي آنها انداختن، حقوق بشر به سبك غربي را در سطح جهان تسري مي‌دهند.
تلاش غربي‌ها براي ادامه ترور در ايران
علاوه بر اين افشاگري كه ثابت‌كننده ادعاهاي ايران مبني بر دست داشتن سرويس‌هاي جاسوسي غرب در ترورهاي انجام شده در ايران است، برخي از اظهارنظرهای مقامات آمريكايي، انگليسي و صهیونیستی در خصوص ضرورت ورود به فاز ترور در ايران نيز شاهد ديگري بر تاريك بودن روزنه‌هاي باقي مانده از حقوق بشر در تعاريف ليبراليستي و صهيونيستي است.
در اين باره لازم است به جلسه رسمي كميته امنيت سرزميني مجلس نمايندگان آمريكا مورخ ۲۶ اكتبر ۲۰۱۱ اشاره كرد كه در آن "جك كين"، ژنرال بازنشسته و از فرماندهان سابق نيروي زميني ارتش آمريكا و "رائول مارك گرشت"، از مشاوران ارشد كنگره و دولت آمريكا به صراحت نمايندگان كنگره آمريكا را تحريك به ترور مردم و مقامات ايراني و همچنين تصويب قوانيني كردند كه اينگونه اقدامات را توجيه كند. در اين جلسه ترور سردار "قاسم سليماني"، فرمانده سپاه قدس ايران به صراحت توصيه شده بود تا يك صياد شيرازي ديگر از ميان فرماندهان نيروهاي مسلح كشورمان حذف شود.
پيش‌تر نيز همين رويكرد مبتني بر توسل به اقدامات تروريستي عليه ايران از سوی "جان ساورز"، رئيس سرويس اطلاعاتي انگليس مطرح شده بود. جان ساورز در سال ۲۰۱۰ در جمع مسئولان ارشد امنيتي انگليس خواستار انجام عمليات‌هاي مبتني بر اطلاعات جاسوسي شد و از انجام عمليات‌هاي پنهان براي متوقف كردن برنامه هسته‌اي ايران خبر داد كه يك ماه پس از اين اظهارنظر، عمليات ترور دكتر شهرياري و دكتر عباسي به وقوع پيوست.
پس از انتصاب "تامير پاردو" به رياست موساد به جاي "مئير داگان" نيز دفتر نتانياهو با صدور بيانيه‌اي انتصاب پاردو به رياست موساد را براي پيگيري مقابله با ايران بسيار حائز اهميت دانست و اعلام كرد: «سوابق پاردو در موساد سبب مي‌شود تا در اين زمينه تجربه خوبي داشته باشد.»
مهم‌ترين اظهارنظر پاردو درباره برنامه هسته‌اي ايران روز ۲۸ دسامبر ۲۰۱۱ و در جمع حدود يكصد نفر از سفراي رژيم غاصب اسرائيل از سراسر جهان كه به مناسبت پايان سال ميلادي در قدس اشغالي گرد آمده بودند، بيان شده است.
پاردو در آن سخنراني مي‌گويد: «اسرائيل براي مقابله با برنامه هسته‌اي ايران از ابزارهاي مختلفي استفاده مي‌كند و به اين كار ادامه خواهد داد. با اين اوصاف در اين شرايط كه گروهك منافقين نيز گرسنه‌تر از هر زمان به دنبال استخوان مي‌گردد، نبايد از تلاش‌هاي احتمالي آنان در آينده براي ادامه ترورها در ايران غافل ماند.»
علی رضائی/ منبع: جوان آنلاین