دوست عزیز، جناب آقای "مجید"، حجم نظر شما در بخش توجه من رو به خودش جلب کرد و کنجکاو شدم که اون رو بخوانم.
دوست عزیز، جدای از اینکه نتوانستم ارتباط روشنی بین موضوع "نینجا های کتابدار" و نظر شما پیدا کنم، باید عرض کنم که نظر شما سبک عجیبی هم دارد ولی با این وجود بر خودم لازم میدانم تا بخش به بخش، نظر شما را بررسی و متقابلا نظرم خودم رو بیان کنم.
اینطور شروع کردید که:
چرا ....؟؟؟؟ ایا این نابود کردن جمهوری اسلامی نیست؟آیا اینها به زیر سوال بردن اصل اسلام در این کشور نیست؟
البته معلوم نیست این سوال را چه کسی میپرسد، شما یا شخص دگری، چون بعد خودتان جواب دادید.
و اما در مورد جواب شما: اولا من به مسئله "قانون راز" اصلا اعتقادی ندارم. این مطلب یا بگوییم مکتب توسط خانم "Rhonda Byrne" در مجموعه تلوزیونی به نام "The Secret" و تحت عنوان "قانون جذب" مطرح شد و بعدا ایشان بر اساس همان مجموعه کتابی هم نوشتند که در بازه ای در ایران رواج پیدا کرد و این کتاب هم ترجمه شد و حتی یادم هست بخشهایی از ان مجموعه دوبله و پخش شد، و بانکها هم سریعا در تبلیغاتشون ازش استفاده کردن. با این وجود استدلال هایی که برای این مطلب مطرح میشه هیچکدوم علمی و عقلانی نبوده و مورد تایید دانشمندان نمیباشد و بنابراین من اون رو پایه استدلال و بحث نمیدونم.
مطلب دوم، اشاره شما به "ترس" از ضربه خوردن است. باید در نظر داشت که هشیاری و توجه از ترس جداست و در نگرش اسلامی "ترس" از دشمن مادی جایی ندارد ولی همواره به هشیاری، رصد و آمادگی در برابر دشمنان توصیه شده است. و اینکه بخواهیم با استدلال "قانون جذب" از دشمنان و تهدیدات آنها غافل شویم، مورد تایید هیچ عقل سلیمی در هیچ کجای دنیا و در هیچ مکتب فکری، سیاسی و یا نظامی نیست.
فرمودید: شما اگه نظام و دولت محترم و منتخب ملت ایران رو دوست دارید چرا از نابودی ان میزنید؟؟
مجددا من مرجع این صحبت شما رو در بحث مطرح شده پیدا نکردم. اگر لازم میدونید معرفی کنید تا بتونیم در موردش بحث کنیم.
فرمودید: بعدم چرا با استدلال و دلیل منطقی حرفتون رو ثابت نمیکنید؟؟ چرا واضح و روشن نمیگید که به فلان دلایل آشتی با اسراییل موجب نابودی یا ضربه زدن به آن می شود؟؟
البته این مطلب واقعا به دور از انصاف است چون اسناد دشمنی اسرائیل با "بشریت" تقریبا هر روز از رسانه های پایبند به انقلاب اسلامی و حتی رسانه های بی طرف بین المللی منتشر میشود. حال شما چطور مدعی هستید که دلیل روشنی وجود ندارد؟
جالب است که خود به این سوال پاسخ دادید ولی متاسفانه در این پاسخ باز اساس را بر "ترس"جمهوری اسلامی ایران از اسرائیل قرار داده اید!
میفرمائید دشمنی با ایران زیاد است، عرض میکنم دشمنی اسرائیل با اسلام و انسانهای آزاده در تمام دنیاست و نه ایران.
جالب است که خود شما هم قبول دارید که اگر هم ایران با اسرائیل دست دوستی دهد، اسرائیل دست از دشمنی بر نمیدارد.
نکته جالب دیگر اینکه شما ابتدا یک سوال مطرح میکنید و سپس بجای طرف مقابل جواب میدهید و پس از آن به جواب هایی که خود بجای آن طرف داده اید ایراد گرفته و او را نصیحت میکنید!
شما اولا مشخص کنید که دوستی با اسرائیل چه سودی دارد؟ شما بفرمائید که دوستی با "رژیمی"( و نه "دولت" ) تروریست و مجرم چه فایده ای دارد؟
گوشه ای از جنایات را مثال میزنم تا نگویید شفاف نگفتم:
1) کمیته رابی (Rabbi) های آن، کشتن زنان و کودکان فلسطینی و لبنانی را نه تنها محکوم بلکه واجب به شمار می آوردو رحم کردن به آنها را بی رحمی به کودکان اسرائیلی میداند!
The committee of Jewish rabbis in the West Bank settlements issued a Jewish religious edict permitting the IOF troops to kill women and children in Lebanon and Gaza Strip without reservations, according to the Hebrew Yedioth Ahronoth website. The website quoted the rabbis as saying that the edict was based on the Torah teaching, adding "Any Israeli soldier showing mercy towards children in Lebanon and Palestine is implicitly merciless towards Israel’s children".
2) در جنگ علیه غزه به مدارس و پایگاههای سازمان ملل حمله کرده و بر روی مناطق مسکونی از بمب های خوشه ای فسفر سفید که از تسلیحات نامتعارف به شمار می آید استفاده کرده است. سلاحی که قربانی را زنده زنده میسوزاند.
http://www.guardian.co.uk/world/2009/jan/07/gaza-israel-obama
http://en.wikipedia.org/wiki/White_phosphorus
3) فجایع و قتل عام صبرا و شتیلا را مرتکب شده است.
http://www.derryfriendsofpalestine.org/2010/09/sabra-shatila-and-gaza
4) جوخه های ترور تشکیل داده و رسما در مجامع بین المللی تحدید به ترور میکند و حتی سازمان ملل هم در مواردی مجبور به اعتراض شده.
http://www.guardian.co.uk/world/2009/jan/09/gaza-palestinians-israel-evacuees-zeitoun
5) اجازه بازرسی از تاسیسات هسته ای و انبار های سلاح هسته ای خود را به کسی نداده و نمیدهد و به معاهده NPT نپیوسته است.
http://en.wikipedia.org/wiki/Nuclear_weapons_and_Israel
6) با وجود اعتراض "جامعه جهانی"، همچنان به شهرک سازی های غیر قانونی ادامه میدهد.
http://en.wikipedia.org/wiki/United_Nations_Security_Council_Resolution_446
7) رسما در سطح بین المللی ایران را تهدید به حمله با سلاح اتمی میکند.
israelnewsagency.com/iranisraelnuclearariel3890624.html
از این دست اسناد بسیار است و هر روز که از عمر این رژیم میگذرد، برگی جدید به پرونده جنایات این رژیم تروریست افزوده میشود.
نکته دیگر اینکه این مثالها با جستجوی کوتاهی در اینترنت بدست آمده اند و به قول معروف " تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل..."
حال سوال من این است که مگر منابع خبری شما چیست که میفرمائید " چرا با استدلال و دلیل منطقی حرفتون رو ثابت نمیکنید؟" چراکه این مطالب و اسناد، مفصل تر و به کرار از طرف رسانه های صادق و دلسوز و متعهد به اسلام و آزادگی ارائه شده و میشود.
شما میفرمائید که راه حل چاره را بلدید و میخواهید به ما یاد بدهید. از شما میپرسم چه شد که شما "راه حل" را یاد گرفتید ولی ملتی 70 میلیونی از یادگیری آن عاجز ماندند؟
میفرمائید " اول از هرکاری بیاییم میزان تیرگی روابط ،خصومت و دشمنی بین خود و انها رو کم کنیم.وشدت دشمنی و خصومت رو از حالت عمیق به حالت سطحی و ظاهری در بیاریم.بعد رسما اعلام آشتی و صلح رو بکنیم و روابط خود را با آنها شروع کنیم.و درخواست اشتی و شروع روابط رو به مقامات اسراییل بکنید،در اوایل شاید دولت اسراییل یکم ناز کنه و بگه نه نه ما حاظر نیستیم با شما رابطه داشته باشیم و از این جور حرفا-اما کم کم خودشون جلو می آیند و دست دوستی رو دراز میکنند،چون خود اون ها هم از دشمنی کردن و خصومت خسته شده اند!بعد بیاییم با رجال سیاسی و سیاسیون و دولت مردان اونجا صحبت کنیم و گفت گو ها رو شروع کنیم."
ناگفته پیداست که این راه حل، راه حلی از سر "ترس و ضعف" است. حال آنکه شما در ابتدای بحث خو با استناد به "قانون جذب" به هشیاری ما برچسب "ترس" زده و ما را به دلیل "ترس" سرزنش میکردید!
برگردیم به بحث. خوب، این کم کردن میزان تیرگی ها به چه صورت است؟ یعنی اسرائیل اعتراف به جنایات خود کند و فلسطین را ترک کند و برای تک تک جرائمش در دادگاه عادل بین المللی محاکمه و به اشد مجازات که لیاقت اوست برسد و بعد ما با او رابطه برقرار کنیم؟ یا اینکه ما که برای برپایی اسلام قیام کردیم و با تکیه بر اسلام سی سال با سربلندی در مقابل دشمن ایستادیم و او را به عقب راندیم و نگرش "شکست ناپذیری اسرائیل" را لگد مال کرده و ابهت پوچ "ابرقدرتی" آمریکا را در هم شکستیم، بیائیم از اسلام چشم بپوشیم، از رضای خدا و فرمان او چشم بپوشیم، دست دراز کنیم و از اسرائیل صلح و روابط اقتصادی گدایی کنیم؟ از کلام شما پیداست که این راه را پیشنهاد میکنید! این بود راه حل شما؟ مگر ما ملتی شیعه نیستیم؟ چگونه ممکن است ملتی که عاشورا را الگوی ایستادگی خود دارد به این خفت تن دهد؟ پس رضای خدا چه میشود؟ اصلا هدف در این دنیا چیست؟ سربلند بیرون آمدن از آزمون الهی و زندگی شرافت مندانه یا زندگی مانند سگی که برای تکه گوشتی دم تکان داده و چشم به دست ارباب خود است؟
یک حدیث از امام حسین (ع) تکلیف این بحث را برای مسلمین و شیعیان و حتی آزادگان یکسره میکند.
امام حسین (ع): هر کس‌ که‌ رضایت‌ الهی‌ را با غضب‌ مردم‌ بخرد، خداوند او را از مردم‌ بی ‌نیاز سازد، و هر کس‌ رضایت‌ مردم‌ را با غضب‌ الهی‌ بخرد، خداوند او را نیازمند مردم‌ سازد، والسلام‌.
میفرمائید: اول از هر چیزی فواید روابط دوستانه و برادرانه را به انها گوش زد کنیم(یادآور بشیم) و از یه طرف ضرر و زیان های بزرگ و عظیم دشمنی کردن رو بهشون بگیم که تا کی...
لذا اگر روابط خصمانه بین اسراییل و ایران به دوستی و رفاقت و روابط برادرانه تبدیل شود، اسراییل هم تمام اعمال و رفتارهای خصمانه و مغرضانه علیه ایران رو قطع میکنه.( ،تهدیدها،شاخ و شونه کشیدن ها و حمله به تاسیات هسته‌ای و زیر‎بنایی ایران، توسط ارسال ویروس‌های استاکس‌نت، شعله و ... سعی در اخلال این سیستم‌ها را داشت.)
عرض میکنم مگر آمریکا دوست درجه یک اسرائیل به حشاب نمی آید؟ پس چرا این رژیم به آنها هم رحم نکرده و با رخنه کردن در نظام سیاسی آنها، آمریکا را برده خود کرده است. آیا شما توقع روابطی صمیمی تر از آنچه میان آمریکا و اسرائیل است را دارید؟
نکته دیگر که قبلا هم به آن اشاره کرده بودم را مجددا تکرار میکنم: مگر فایده "روابط دوستانه و برادرانه" با اسرائیل برای ما چیست؟
شما بر چه اساسی مطمئن هستید که در صورت سر فرود آوردن و تسلیم شدن در برابر اسرائیل، این رژیم جنایت کار که به هیچ یک از قوانین بین المللی پایبند نیست، با ایران عهد دوستی میبندد؟ در دولت اصلاحات نتیجه نرمش در برابر زیاده خواهی های آمریکا و اسرائیل را بر سر برنامه صلح آمیز هستهای خود شاهد بودیم. هر قدم که برای اعتماد سازی به عقب برداشتیم، توقع آنها بیشتر شد و گستاخ تر شدند تا جایی که میگفتند ایران حق "تحقیقات آکادمیک" در مورد انرژی هسته ای را ندارد. حال آنکه به عنوان عضو آزانس انرژی اتمی، آزانس مکلف بود هم دانش و هم مواد و هم تجهیزات به ما بدهد! کدام روش جواب داد؟ سازش کاری دولت اصلاحات یا ایستادگی دولت نهم و دهم؟ اگر قرار بود به روش دولت اصلاحات پیش برویم، الان آنها از ما میخواستند ساختمان نیروگاه اتمی بوشهر و سایر مراکز هسته ای را نیز با خاک یکسان کنیم ولی نتیجه ایستادگی این شد که نیروگاه هسته ای بالاخره فعال شد و آمریکا و اسرائیل هم هیچ غلطی نتوانستند بکنند. رفتارهای خصمانه اسرائیل را سی سال است که در همه زمینه ها سیاسی اقتصادی نظامی و جنگ نرم دیده ایم و ایستاده ایم و همچنان به لطف خدا و به اذعان همین دشمنان با قدرت به پیش میرویم.
میفرمائید: ترور و شهادت دانشمندان هسته‌ای کشور ، شهیدان شهریاری، احمدی، رضایی و علی‌محمدی،....)و برعکس میشه شرایط.و وقتی که دوستی و رفاقت صمیمانه در روابط دو کشور حاکم بشه،تا جایی که بتونه به نفع ایران هم فعالیت میکنه،چون معلوم و مسلم هست تا وقتی که دوکشور با هم دشمنی و خصومت داشته باشند،و مسولان و سیاسیون دو کشور از هم بدشون بیاد و از هم متنفر باشند-تا وقتی که این خصومت و دشمنی بینشون باشه بهم ضربه و آسیب وارد میکنند(هر نوع آسیب و ضررری)،اما اگر دوکشور باهم دوست و یار صمیمی هم باشند-معلومه که به نفع یکدیگر فعالیت میکنند وبا همفکری-هم دلی-همکاری و کمک به هم دیگه مشکلات و بحران های یکدیگه رو حل میکنند!!!لذا وقتی که خیلی راحت و اسان میتونیم دشمنی و خصومت رو به دوستی و رفاقت برادرانه تبدیل کنیم پس معطل چی هستیم ؟؟منتظر چی باشیم؟منتظر یک معجزه باشیم که این دشمنی و خصومت چند ساله به دوستی و برادری تبدیل شود؟؟خیر!! باید خودمون دست به کار شویم،خودمون عملا اعلام آشتی و صلح کنیم و روابط دوستانه و برادرانه رو آغاز و روز به روز ان را تقویت کنیم تا به بالاترین حد خود برسد و طرف رو به دوست و طرفدار سرسخت خودمان تبدیل کنیم!!
جالب است که برای شما بیش از آنکه خون شهدای ما که شما هم اذعان دارید "ترور" شده اند به اندازه آشتی با رژیم تروریست اسرائیل ارزش ندارد و حتی در این راه حل خیالی خود پیشنهاد محاکمه و رسیدگی حقوقی به این ترور ها را هم نداده اید! آنچه برای شما اصل است، آشتی- که بگوئیم- تسلیم شدن در برابر اسرائیل است، چراکه آشتی هم برای خود آداب دارد!
میفرمائید با هم همکاری کنیم. عرض میکنم در چه زمینه ای؟ کشتن زنان کودکان فلسطینی و لبنانی و تخریب منازلشان؟ به آشوب کشیدن سوریه و ارسال سلاح و مزدور و حمایت اطلاعاتی از آنها؟ حمله به لبنان؟ ترور مردم بی گناه و شخصیت های والای علمی، سیاسی و مذهبی جهان اسلام در نقاط مختلف دنیا، مردمی از جنس شهدای هسته ای خودمان؟ یا شاید هم تحقق رویای برباد رفته از نیل تا فراط؟ به راستی بر سر چه با هم همکاری کنیم؟
میفرمائید: لذا برای شروع کار ما پیش قدم شویم و اول از هرچیزی سفارت امریکا و اسراییل رو در تهران باز کنیم
عرض میکنم: شما ممکن است جاسوسی سفارت آمریکا را فراموش کرده باشید (که در آن صورت توصیه میکنم به لانه جاسوسی سر بزنید و اسناد و مدارک و وسائل جاسوسی را خودتان ببینید.) ولی دخالت مستقیم سفارت انگلیس در کودتای مخملی نافرجام سال 88 را بعید است از یاد برده باشید؟ ثابت شده است که سفارت خانه های این اشرار جز زیان چیزی برای ما نداشته است. شما که دلسوز انقلاب و ایران هستید، بر اساس چه استدلالی چنین پیشنهاد نسنجیده ای را مطرح کرده و در ادامه چنین سناریوی مزحکی را مطرح میکنید؟:
،بعدش آقای نتانیاهو رو به ایران دعوت کنیم-بعد سعی کنیم خیلی دوستانه و برادرانه تحویلش بگیریم(تا کم کم مخش رو بزنیم) اول از هرچیزی اقای احمدی نِژاد شخصا بهش خوش امد دوستان و گرم و صمیمانه بهش بگه خوش اومدی اقای نتانیاهو -رسیدن به خیر! معلوم هست شما کجاییید؟؟ و اورا در اغوش بگیرد و روبوسی کند-بعد دعوتش کند که سر میز مذاکره بنشیند و صحبت هایشان رو آغاز کند!!
یعنی پیشنهادم به دولت محترم و عزیز جمهوری اسلامی ایران این است برای مقدمه و آغاز صلح و اشتی،پیش از هر چیزی سفارت اسراییل را در ایران باز کنید وجلسه دوستانه و علنی با نتانیاهو بذارید و سنگ هاتون رو با اسراییل وا کنید-مستقیما بهشون بگید که چرا ما باید دشمن هم باشیم و به جون هم بیفتیم و برای کیدیگر دردسر و مشکل ساز کنیم؟چرا یار و یاور هم نباشیم؟و در مشکلات و گرفتاری ها دست و بال یکدیگه رو نگیریم؟بسه بابا –تا کی خصومت و دشمنی/تاکی همدیگه رو به دریم؟ تاکی به ضربه زدن به هم افتخار کنیم؟
میفرمائید: " تاکی بهم انگ و برچسپ بزنیم؟ تاکی همدیگه رو شیطان کوچک غده سرطانی و محور شرارت خطاب کنیم؟ "
عرض میکنم مگر غیر از این است که راهی که اسرائیل در پیش گرفته راه شیطان است؟ کدامیک از ادیان الهی اجازه چنین جنایاتی به این رژیم داده است؟ بر اساس کدام شریعت اجازه قتل زنان و کودکان لبنانی و فلسطینی را صادر میکنند؟ مگر نه این است که اگر جلوی این رژیم تروریست و مجرم گرفته نشود، و خود را در سطح جهانی آزاد و بلا منازع ببیند، فساد خود را به کل عالم گسترش خواهد داد؟ پس چرا میگوئید "انگ" و "برچسب" به آنها زده شده؟ چرا به گونه ای صحبت میکنید که انگار تهمتی ناروا به آنها زده شده است؟
میفرمائید: اینقدر بدبین و اندیش نباشیم-نه ما ایرانی ها خیر مطلق هتیم نه اونا شر مطلق-بالاخره قرار نیست همه ادم های روی زمین یکپارچه خوب-نیکوکار عابد و زاهد باشند؟خوبی و بدی ما ادم ها نسبی هست و معمولا خوبی و بدی از همه سر میزنه اما اندازه داره و کم و زیاد ان در ادم ها متغییر و متفاوت هست.برای شروع کار کمی نگرشو دیدمون رو به اونا عوض کنیم.در ضمن درباره دیگران هر جور فکر کنی همون فکر در اون شخص متجلی میشه-و تا به نقاط – طرف فکر کنی بیشتر از او بدی و بدرفتاری میبینی-باید خوشبین و واقع بین باشید.اصلا هر نوع فکر-احساسی درباره طرف داشته باشی(چه + چه -)اونم دقیقا به همون اندازه و شدت درباره تو همون فکر و احساس رو پیدا میکنه(به طور ناخداگاه=بدون اینکه کسی تحریکش کنه)مثلا اگه از طرف بدت بیاد.و خوشت نیاد-و تو دل خودت بگی چقدر از این مردک بیزار و متنفرم من،اونم دقیقا همین فکر رو درباره تو پیدا میکنه و همین حرف رو درباره تو میزنه-در کل وقایع و رفتارهای دیگران انعکاس رفتار خودمان هست طبق قاون راز و طبق قانون انعکاس اعمال-توصیم اینه که از در دوستی وارد شده و هرچه سریعتر دشمنی و خصومت رو قطع و ریشه دشمنی رو خشکانده و دوست و یار صمیمی و وفادار هم باشید به جای دشمنی و خصومت و ضربه زدن و مشکل افرینی و دردسر درست کردن به همدیگه یار و یاور هم بوده ومشکلات و گرفتارهای یکدیگه رو رفع کنید.و به داد هم برسید-اول از هرچیزی در بحث اقتصاد ،به هم دیگه کمک کنید وبعدش از نظر فرهنگی به اوضاع کشورتون سروسامان بدید.
عرض میکنم: بنده هم قبول دارم که ما خیر مطلق نیستیم ولی چرا از بین همه ملتهای عالم باید با شرور ترین های آنها دست دوستی بدیم؟ ثانیا شما میگوئید " درباره دیگران هر جور فکر کنی همون فکر در اون شخص متجلی میشه "، آیا از نظر شما همه اسناد محکم، روشن و غیر قابل انکار از جنایات رژیم صهیونیستی که وجدان همه مردم آزاده جهان را به درد آورده است، ناشی از تفکرات و تخیلات آنهاست؟ مسلم و واضح است که تا زمانی که ما در کنار فلسطین و حق حاکمیت آنها بر سرزمین غصب شده آنها ایستاده ایم، دوستی میان ما شکل نمیگیرد و روزی هم که فلسطینیان سرزمین خود را بازپس بگیرند، دیگر اسرائیلی وجود نخواهد داشت و این دو با هم جمع شدنی نیست. حال چرا ما باید ملت مظلوم فلسطین را رها کرده و با اسرائیل دست دوستی دهیم؟ برای منافع مالی؟ مگر رسول خدا نفرمودند " هرکس صدای فریاد مسلمانی را بشنود و به کمک او نشتابد مسلمان نیست" حال به عنوان یک مسلمان چگونه انتظار دارید که ما مظلوم را رها کرده و از ظالم حمایت کنیم؟
میفرمائید: به اوضاع فرهنگمون سر و سامون بدیم. با این تعریفی که شما تا به اینجا از دوستی با اسرائیل ارائه کردید. ما باید از نظر فرهنگی هم با آنها هم رنگ بشیم چون فرهنگ ما بر اساس اسلامه و آنها با اسلام مشکل دارند. شما چطور میخواهید بین فرهنگ لجن گرفته ای که برای همجنس گرایی ارزش قائل میشه و اون رو قانونی میدونه و بنیان خانواده درش از هم گسسته و فرهنگ و آموزه های اسلامی اجماع ایجاد کنید؟
میفرمائید: راستی یک انتقاد دوستانه و درگوشی(بین خودمون هست) از دولت محترم و عزیز جمهوری اسلامی دارم و اونم اینه که چرا شما دست بردار اسراییل نیستید؟؟چرا دست از سرش برنمیدارید؟ ساله دشمنی کردیم و شاخ و شونه برای هم کشیدیم چی شد اخرش؟
عرض میکنم: همانطور که گفته شد. وظیفه هر مسلمانیه که در مقابل ظلم ایستادگی کنه و ما با توکل بر خدا ایستاده ایم و نتیجه آن در بدبینانه ترین حالت همین بس که اسرائیل هر روز منفورتر و منزوی تر میشود و دیگر به همه دنیا ثابت شده که "شکست ناپذیریش" چیزی بیش از ادعایی پوچ و بی اساس نبود. امروز شاهدیم افرادی که زیر حمله تبلیغاتی غرب در سالهای گذشته از ترس جرات اعتراض به این رژیم تروریستی را نداشتند در گوشه گوشه دنیا و حتی آمریکا دست به اعتراض و شکایت از این رژیم میزنند. و شاهدیم که در سازمان ملل با رای اکثریت کشور ها این رژیم محکوم میشود و شاهدیم که دیگر حتی جرات جسارت نظامی و ادعای پیروزی در برابر لبنان را هم ندارد و حتی " موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک" هم پیش بینی کرده که تا سال 2025 اسرائیل نابود میشود.
میفرمائید: میخواهید که ایران و اسراییل با هم جنگ نظامی شروع کنند؟و یک جنگ جهانی یا هسته ای شروع شه؟؟میخواهید تمام کشورهای عربی با هم متحد و یکپارچه و یک دست به اسراییل(اسراییلی که بمب اتم دارد و برای دفاع از خودش درستش کرده در مواقع اظطرار)حمله کنند،به نظرتون این به معنی جنگ جهانی نیست؟(به نظرتون این جنگ عربی مثل جنگ های صلیبی نیست؟یا لشکرکشی های ناتو؟و امریکا؟)اگه از بمب اتم استفاده کرد چی؟ و فاجعه انسانی روی بده؟ایران آباد به ایران ویران تبدیل شه؟؟
عرض میکنم: اسرائیل جرات چنین غلطی را ندارد. که اگر داشت تا به حال اقدام کرده بود. ما به دنبال جنگ نیستیم، به دنبال عدالت هستیم و در این راه از جنگ هم ترسی نداریم چون دنیا را محل آزمون میدانیم نه زندگی جاودان. شما که به جمهوری اسلامی ایران تهمت جنگ طلبی میزنید، تاریخ 60 ساله اسرائیل را با تاریخ ایران مقایسه کنید و ببینید آنها چند بار به کشورهای دیگر حمله برده اند و ما تا به حال چند بار به کشور های دیگر حمله کرده ایم. اسرائیل اگر از سلاح هسته ای استفاده کند، تیر خلاص را به خود زده است. با چند بمب اتم میتوان جلوی حق و عدالت را گرفت؟ با چند بمب اتم میتوان حقیقت را کتمان کرد؟ ایران زمانی ویران میشود که مردمش در برابر ظالمی مثل اسرائیل برای منافع زود گذر دنیا سر خم کنند. سلاح اتمی کوچکتر از ان است که بتواند ایران را ویران کند.
میفرمائید: به جز ویرانی و کشته شدن مردم فقیر و بدبخت نتیجش چیه؟ آخر دشمنی کردن مگه این نیست؟؟نه نه خداییش جواب بده؟؟
عرض میکنم: خیلی ها بودند که بعد از شهادت امام حسین گفتند نتیجه کشته شدن ایشان و یارانشان چیه؟؟
امام خمینی جواب زیبایی به این گونه سوالات میدهند:
" هرچه ستمكاري بيشتر باشد، دين عدل بيشتر تاييد مي شود. ظالم با اعمال ظالمانه خودش دين عدل را تاييد مي كند؛ و لايزال اينطور بوده است . فرعون با فرعونيت وطغيانش دين موسي را تاييد مي كند، و ابوسفيان با طغيان ، دين رسول اكرم را تاييدمي كند؛ و محمدرضا با طغيان و عصيان و جور و ستم ، دين اسلام را تاييد مي كند. خداهمان طوري كه از قشر متفكرين روحاني تاييد مي شود. . . ، خداي تبارك و تعالي مي فرمايد كه از قشرهاي فاسد هم ، از رجل فاجر هم ، دين اسلام و دين خدا تاييدمي شود؛ و آن به همين معناست كه گفتم . نه تاييد مي كند؛ تاييد "مي شود": لايزال يويد هذاالدين بالرجل الفاجر. بكشيد ما را؛ ملت ما بيدارتر مي شود" (جلد هـفتم - صفحه 183 )
میفرمائید: چرا همش رویکرد جنگ طلبانه و جنگ افروزانه دارید در برابر اسراییل؟چرا دایما در رسانه های داخلی و خارجی(بین المللی) دایما این رو القا میکنید به افکار عمومی جهان(مخصوصا کشورهای عربی) که فلسطین و اسراییل در کنار هم نمیتوانند زندگی کنند،و باید فقط یکی باشه یا فلسطین یا اسراییل!
عرض میکنم رویکرد ما در برابر اسرائیل حق طلبانه و عدالت خواهانه است نه جنگ طلبانه . این تفکر، تفکری است که رسانه های غربی و استعماری در رسانه های فارسی زبان و غیر فارسی زبان سعی میکنند به مردم ایران و جهان القا کنند. ما از خودمان ادعا نمیکنیم که فلسطین و اسراییل در کنار هم نمیتوانند زندگی کنند. حقیقت این است که فلسطین سرزمین فلسطینیان است. اسرائیل حتی به آن تکه از فلسطین که به ناحق و با دخالت مستقیم انگلیس از فلسطین جدا شده هم قناعت نکرده و از سال 1947 تا به حال با بهانه های مختلف، سرپیچی از قوانین بین المللی و حمایت غرب به صورت تدریجی تقریبا کل فلسطین را اشغال کرده است.
http://sabbah.biz/mt/wp-content/uploads/2011/09/shrinking-map-of-palestine.png
شما چگونه چشم خود را بر این واقعیت ها بسته و بدون تحقیق و تفکر، هم صدا با رسانه های استعماری، انقلاب اسلامی را جنگ طلب می نامید؟ از نظر شما زندانی کردن 1.7 میلیون نفر در باریکه ای به وسعت 360 کیلومتر مربع بدون سوخت و برق و دارو و آب آشامیدنی سالم یعنی زندگی مسالمت آمیز؟ اینکه هر بار برای انتخابات اسرائیل به بهانه ای به غزه حمله میکند و مردم را به خاک و خون میکشد و بعد انگشت اتهام را به سوی فلسطینیان که میان مرگ و مقاومت، راه مقاومت را انتخاب کرده و با راکت های دست ساز، پاسخ حملات اسرائیل را میدهند، میگیرد معنای زندگی مسالمت آمیز است؟
میفرمائید: چرا مسلئه رو جوری القا میکنید که مسئله اسراییل و فلسطین از طریق گفتگو و مذاکره حل نمیشود؟؟چرا مخالف گفتگو و مذاکره هستید؟چرا با صلح و رویکرد سازشکارانه مخالف هستید؟؟یعنی به نظر شما منافع و مصالح مردم فلسطین تو جنگ نظامی با پیامد ها و نتایج خونبار و ویرانگر ان هست؟؟؟منافع و حقوق مردم فلسطین با جنگ و خونریزی و ویرانی خانه هاشون درست میشود؟؟بابا این چه رفتاری شما انجام میدهید؟؟خداییش یکم به گفته ها و رفتارخودتون نگاه کنید ببینید چیکار دارید میکنید؟؟
عرض میکنم: مگر ایران همواره نگفته است که مردم و آوارگان فلسطینی به عنوان مالکان حقیقی سرزمین فلسطین بیایند و در مورد سرنوشت و آینده کشورشان رای بدهند؟ چرا شما که نگران ویرانی خانه های فلسطینیان و کشتار آنان هستید بجای اینکه به مدافع آنان خرده میگیرید؟ آیا رویکرد سازش و صلح بدین معناست که تمام حقوق یک ملت را لگدمال کنند و سرزمین آنها را اشغال کنند، زنان و کودکانشان را بکشند، به اعتقادات و به قبله اول مسلمین جسارت کرده و به آن آسیب بزنند و بعد بیایند بنشیند پشت میز مذاکره و با ژست ریا کارانه بخشی ناچیز از آنچه را که از این ملت دزدیده اند را به آنها بدهند و در مقابل عدم مالکیت بر سرزمین مادری و آوارگیشان را به آنها دیکته کنند؟ این اعتماد یکسویه و عمیق شما به اسرائیل و اینکه حتی در "یک مورد" این رژیم تروریستی را سرزنش نکرده و مرتبا سعی در تطهیر آن دارید ناشی از چیست؟ شما که در جای جای صحبتتان کلمه "خدا" را بکار میبرید بگویید کدامیک از مواضع شما با دستورات و تعالیم صریح قرآن و امامان همخوانی دارد؟
فرمودید: دایما تاکید و اصرارتون بر اینه که باید جنگ و مقاومت رو علیه اسراییل آغاز کرد و دولت اسراییل رو حذف فیزیکی کرد!؟؟(با اینکه میدونید بمب هسته ای هم داره! و به همین راحتی ها هم نیست!)در کل همش به فکر جنگ با اسراییل هستید هم در گفتار و هم در عمل !!!!
عرض میکنم: اولا موضع ایران همیشه این بوده که اگر قوم یهود به فرض قربانی جنگ جهانی دوم بوده اند چرا فلسطین باید خسارت آن را بپردازد و نه آلمان؟ ولی هیچ وقت پاسخی منطقی به این پرسش داده نشد و با وجود همه ادعا در مورد آزادی در کشورهای غربی، هیچ کس حق "شک کردن" در مورد مظلوم واقع شدن گروهی از یهودیان در طول جنگ جهانی به کسی داده نمی شود که معلوم شود این ادعا که اساس اشغال فلسطین است اساسا صحت دارد یا خیر! حال که طرف ما منطق ندارد. یا باید از حق چشم پوشی کرد و یا باید در برابر آن ایستاد. ایستادن هم راه های مختلفی دارد، جمهوری اسلامی ایران همواره در مجامع بین المللی پیگیر حقوق فلسطینیان بوده و هست. لیکن آمریکا هر بار با حق وتوی خود مانع احقاق حق و محکومیت اسرائیل در شورای امنیت سازمان ملل شده است. از فساد نهاد های بین المللی همین بس که ایران با وجود اینکه تحت نظارت شدید آژانس قرار دارد، صرفا به دلیل "مشکوک" بودن "آمریکا" که تنها کشوری است که از سلاح هسته ای استفاده کرده و همپالگی هایش. و با اعمال نفوذ مستقیم آنها مورد شدید ترین تحریم ها قرار گرفته و تقریبا هرروز تهدید به حمله نظامی میشود. حال آنکه اسرائیل نه تنها عضو NPT نیست بلکه زرادخانه سلاح هسته ای دارد و به واسطه دخالت مستقیم آمریکا، شورای امنیت هیچگاه کوچکترین قطعنامه الزام آوری را در مورد آنها تصویب نکرده است. در چنین شرایط فاسدی، راهی جز استادگی و رویارویی مستقیم با اسرائیل باقی نمی ماند که به لطف خدا تا به امروز ما در این زمینه بسیار موفق بوده ایم. ضمنا کشوری که مشروعیت خود را در داشتن بمب هسته ای میبیند، عملا نابود شده است و بزودی این تنه پوسیده و توخالی آن نیز فرو میریزد.
میفرمائید: بابا شما خیلی دارید تند میروید شما چقدر سنگ فلسطین رو به سینه میزنید؟؟مثلا میگید چون مسلمانان مظلوم ومستظعف هستند و ما قدرت کمک به آنها را داریم چرا بهشون کمک نکنیم ها؟؟درسته؟
من اینک این سوال رو دارم ازتون اگه شما واقعا طرفدار مسلمانان و مستظعفین جهان هستید چرا به مسلمانان میانمار کمک نظامیو تسلیحاتی یا کمک مالی نمیکردید؟؟مسلمانان میانمار که خیلی بیشتر از مردم فلسطین بهشون ظلم میشد؟؟ تا اونجایی که من تو اخبار نگاه میکردم فقط تو گفتار براشون دلسوزی میکردید نه عمل.
شما اگر نمیدانید، خدمتتان عرض میکنم که ما هم به مسلمانان میانمار کمک سیاسی کردیم و صداشون رو به گوش جهانیان رسوندیم و هم حلال احمر و کمیته امداد امام خمینی به اونها کمک مالی کردند.
فرمودید: پیشنهادم در مورد مسئله اسراییل و فلسطین اینه که بذارید اسراییل این دیوار مرزیش رو مثل دیوار چین بزرگ کنه و تبدیل به یک مرز دایمی شه-چون تا وقتی که مرز قابل تردد غیرمجاز باشد دوباره فلسطینیان به بهانه مختلف جنگ رو به پا میکنند و دوباره ویرانی دو کشور شروع میشه+کشته شدن انسان ها+ضرر و زیان اقتصادی کشور در حد میلیارد ها تومان و....
جواب این بخش رو قبلا براتون نوشتم و متاسفم که یک مسلمان اینطور تحت تاثیر القا دشمنان اسلام و بشریت قرار گرفته که فلسطینیان رو جنگ افروز میدونه. اسناد دقیق و دلایل منطقی و عقلانی زیادی دال بر جنگ افروزی از سوی اسرائیل وجود داره. هیچ انسان آگاه و با وجدانی نمیتونه بگه این مسئله که هربار قبل از انتخابات در اسرائیل این کشور به نوار غزه حمله میکنه، تصادفیه. سند دیگر هم همین جنگ اخیر بود. روز 14 نوامبر 2012، اسرائیل با حمله به فلسطین و ترور احمد الجعبری فرمانده نظامی این کشور، حملات خود را به این کشور به طور رسمی آغاز کرد و با حمله به مقر نخست وزیری به این تجاوزات ادامه داد.
میفرمائید: دوما اگر رفتار دولت بر مبنای منویات و سخنان امام راحل باشد،یا بر اساس دستورات و رهنمود های قران باشد،باید خیلی از کارها رو انجام داد مثلا در خیلی از ایات قران (آیات جهادی)دستور داده شده که "جنگ و خونریزی راه بیندازید"،ایات زیادی در مورد جنگ مسلمانان با مسیحیان و یهویدیان امده که "یهود و مسیح کثیفترین ملت دنیا هستند" و مخالفت و دشمنی و کشتن اونها در جای جای قران توصیه شدهک
آیه 5 سوره مایده :یهود و نصارا رو به دوستی مگیرید.
ایه 64 سوره مایده:
ایه 82 سوره مایده
آیه 29 توبه
و ده ها ایات دیگر که همه و همه گفته اند که نباید با یهود و نصارا دوستی و رفاقت کرد و فلان و فیصارند!!
عرض میکنم: تنها کسانی که از اسلام کینه به دل دارند آیات جهادی را "جنگ و خونریزی راه بیندازید" قلمداد میکنند و شایسته نیست که ما مسلمین هم از چنین تعاریفی استفاده کنیم و نا آگاهانه با آنان هم نوا شویم.
در مورد آیاتی که مثال زدید:
آیه پنجم سوره مائده:
امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده و ( همچنین ) طعام اهل کتاب ، برای شما حلال است و طعام شما برای آنها حلال و ( نیز ) آنان پاکدامن از مسلمانان ، و آنان پاکدامن از اهل کتاب ، حلالند هنگامی که مهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید نه زناکار ، و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید. و کسی که انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد ، اعمال او تباه می گردد و در سرای دیگر ، از زیانکاران خواهد بود.
در این نه تنها اشاره ای به ادعای شما مبنی بر " یهود و مسیح کثیفترین ملت دنیا هستند" نشده است، بلکه، طعام اهل کتاب و همچنین وصلت میان مسلمین و اهل کتاب حلال اعلام شده است.
آیه 64 سوره مائده:
و یهود گفتند: دست خدا در بند است ( هم در مرحله تشریع و از این روست که احکام دین چه در تورات و غیر آن قابل نسخ نیست ، و هم در انفاق به مردم ، و گرنه چرا مؤمنان همه فقیرند و خود از مردم وام می خواهد ) دست های خودشان در بند باد و به سزای گفتارشان از رحمت خدا دور باشند! بلکه هر دو دست ( قدرت ) او همواره باز است و قدرت کامله او همیشه محفوظ است ( احکام و شرایع را نسخ می کند و نسبت به دوستان و دشمنان ، در دنیا و در آخرت ) هر گونه اراده نماید انفاق می کند. و حتما آنچه به سوی تو از جانب پروردگارت نازل شده بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان خواهد افزود. و ما میان آنان ( یهود و نصاری و فرقه های آنها با یکدیگر ) تا روز قیامت دشمنی و کینه افکنده ایم هر بار آتشی را برای جنگ ( با مسلمانان ) افروختند خداوند آن را خاموش نمود. و آنها در روی زمین راه فساد می پویند ، و خداوند مفسدان را دوست ندارد.
این آیه هم اشاره به گستاخی قوم یهود و "جنگ افروزی" آنها در برابر مسلمانان دارد و خداوند وعده حمایت از مسلمین را داده اند و چون دین اسلام آخرین دین الهی است پس قوانین آن تا قیامت استوار خواهد بود و لذا میتوان نتیجه گرفت مسلمین مومن که به قدرت خداوند ایمان دارند ترسی از دشمنان نخواهند داشت. خواه دشمنی دارای لشگری فیل سوار خواه دشمنی دارای "بمب اتمی".
مجددا ملاحظه میشود که در این آیه هم خداوند مسلمین را به "جنگ و خونریزی" دعوت نکرده است.
آیه 82 سوره مائده:
بطور مسلّم ، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را ، یهود و مشرکان خواهی یافت و نزدیکترین دوستان به مؤمنان را کسانی می یابی که می گویند: «ما نصاری هستیم» این بخاطر آن است که در میان آنها ، افرادی عالم و تارک دنیا هستند و آنها ( در برابر حق ) تکبّر نمی ورزند.
بازهم در این آیه ملاحظه میشود که خداوند مسلمین را به " جنگ و خونریزی" دعوت نکرده است بلکه آنها را نسبت به گروه های مختلف آگاه میسازند. ذکر این نکته لازم است که هر کس کوچکترین مطالعه ای در تاریخ قوم یهود داشته باشد. بی شک اذعان میکند که این قوم ناسپاس ترین اقوام در برابر نعمت های خداوند بوده اند و پیامبران خود را به قتل میرساندند. و این روند سرپیچی و عناد تا دوران پامبر (ص) نیز ادامه داشته پس چه دلیلی وجود دارد که اکنون تغییری در این گروه ایجاد شده باشد؟ نکته جالب دیگر اینکه بر خلاف گفته های شما خداوند حساب عده ای نصاری را به واسطه اینکه افرادی عالم و تارک دنیا هستند و آنها ( در برابر حق ) تکبّر نمی ورزند، از "مشرکین" و "یهود" (که سابقه خیانت و بت پرستی و قتل پیامبران را در کارنامه خود دارند) جدانموده و آنها را نزدیک ترین "دوستان" به مؤمنان بر میشمارند.
آیه 29 سوره توبه:
با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا ، و نه به روز جزا ایمان دارند ، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام می شمرند ، و نه آیین حق را می پذیرند ، پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم ، جزیه را به دست خود بپردازند!
مثل بارز این گروه در حال حاضر، جبهه دولتهای اروپایی آمریکایی و رژیم صهیونیستی است. کسانی که خود را اهل کتاب (مسیحی یا یهودی) معرفی میکنند و نه به خدا و نه روز جزا ایمان دارند (مثلا مسیحیان معتقدند که خداوند مسیح را فرستاد تا بر صلیب رود و تاوان گناهان انسان را بدهد و در نتیجه همه انسانها به بهشت میروند و حسابی در کار نیست!(mesih2020.com) ویا در فیلمهای هالیودی خود که تجلی افکار و خط مشی فکری واقعی آنان است به خیال خام خود، خود را قادر به فرار از روز قیامت و نابودی جهان میدانند!) و یا رسمی و قانونی و علنی شدن ازدواج و روابط هم جنس گرایان در آمریکا و اروپا، مثال روشنی است از حلال دانستن آنچه خدا و رسولش تحریم کرده است. و ظلم و فساد و برخورد دوگانه آنها با حقایق دنیا و حقوق دیگر مردم و کشورها و دشمنی و توهین به دین اسلام و پیامبران الهی (حضرت مسیح (ع) و حضرت محمد (ص))نیز دلیل روشنی بر نپذیرفتن آیین حق از سوی آنان است. دستور خداوند هم در مورد این گروه روشن است و "اجازه تسلیم شدن را به هیچ مسلمانی نمیدهند." باز خداوند راه بازگشتی برای آنان قرار داده و آن تسلیم شدن آنان در برابر حق است. پس چگونه میتوان دین اسلام را متهم به "جنگ و خونریزی" کرد حال آنکه اسلام جنگ را به عنوان آخرین گزینه مطرح میکند و آن را بر علیه کسانی دستور میدهد که سرکش هستند و به هیچ وجه حاضر به پذیرش حق و عدالت نیستند.

نکته قابل تامل این است که بر خلاف ادعای شما که میگویید:
"ایات زیادی در مورد جنگ مسلمانان با مسیحیان و یهویدیان امده که "یهود و مسیح کثیفترین ملت دنیا هستند"
در هیچ یک از این آیات چنین چیزی بیان نشده چرا که اصولا اسلام دین عدالت و حق و کامل ترین دین الهی است و هرگز بی عدالتی در آن جای ندارد. حال شما چگونه به خود اجازه میدهید بدون مطالعه و دلیل و مدرک روشن به اسلام و به کتاب مقدس مسلمین افترا بزنید؟ اینگونه گفتار در مورد قرآن ابدا از جانب کسی که خود را مسلمان میداند قابل پذیرش نیست!
فرمودید: شما نظرتون در مورد منویات و دستوات قران چیة؟به نظر شما بعضی از منویات و دستورالعمل های بزرگان دینی و مذهبی ما مقتضیات زمانی ندارند؟اگر ما بیاییم بر اسا ایات جهادی قران کریم عمل کنیم باید بیاییم در اولین فرصت یک جنگ جهانی و خانمان سوز و ویرانگر بین مسلمانان و یهودیان و مسیحیان جهان راه بیندازیم که مثلا از دستورات و توصیه های قرانی و دینی عمل میکینم؟
همانطور که قبلا هم عرض کردم این نوع برداشت شما ناشی از برداشت سطحی و آگاهی کم شما از آیات قرآن میباشد. قرآن کریم هیچ وقت مسلمین را به " جنگ جهانی و خانمان سوز و ویرانگر بین مسلمانان و یهودیان و مسیحیان جهان" دعو ت نکرده است و این سخنان شما ناشی از القا رسانه های بیگانه است که سعی در وحشی و غیر منطقی نشان دادن اسلام دارند است و مطمئنا با مطالعه صحیح در مورد اسلام نظر شما هم مانند شمار روزافزون مردمی که در سر تا سر دنیا با وجود تبلیغات مسموم رسانه های غرب، به حقیقت ناب و پاک اسلام پی میبرند، تغییر خواهد کرد.
فرمودید: دوما شما شاید بگی دولت با چه رویی و با چه بهانه و عذر موجهی با اسراییل رابطه دوستانه آغاز کند؟جواب خانواده شهدای هسته ای و دیگر مردم رو بدهیم؟؟شما هم میتوانید جواب درست و قانع کننده بدهید که خود خانواده شهدای هسته ای و دیگر مردم راضی شوند و هیچ اعتراض و انتقادی هم نکنند.مثلا بگید و در جامعه این رو القا کنید که دشمنی کردن با اسراییل مضرات و ضرر و زیان های زیادی رو برای کشور به بار می اورد و دشمنی رو ادامه دادن به ضرر کشور و منافع ملی و مصالح کشور است.و یا هزارتا دلیل منطقی ،معقول و قانع کننده دیگر براشون ذکر کنید از جمله فواید روابط دوستانه وبراردانه با کشور اسراییل
باید عرض کنم که شاید این دلایل شما برای یک جامعه سکولار و مادی، منطقی و عقلانی به نظر بیاد ولی برای یک "ملت مسلمان" که "بر اساس دستور صریح اسلام" در برابر ظلم استادگی کرده (رجوع به آیه 29 سوره توبه) بسیار مزحک و غیر قابل پذیرش میباشد و واقعیت این است که برای یک مسلمان که به "روز جزا" ایمان داره، دوستی با ظالم برای رسیدن به منافع دنیوی ابدا منفعتی ندارد. چراکه این دنیا موقتی است و کسی در این جهان پیروز میشود و به سعادت ابدی آخرت میرسد که با وجود تمام سختی ها در برابر ظلم ایستادگی و از حق دفاع کند.
در مورد اهمیت دفاع از حق شما را به آیه 135 سوره نسا ارجاع میدهم که میفرماید:
اى کسانى که ایمان آورده‏اید پیوسته به عدالت قیام کنید و براى خدا گواهى دهید هر چند به زیان خودتان یا [به زیان] پدر و مادر و خویشاوندان [شما] باشد اگر [یکى از دو طرف دعوا] توانگر یا نیازمند باشد باز خدا به آن دو [از شما] سزاوارتر است پس از پى هوس نروید که [درنتیجه از حق] عدول کنید و اگر به انحراف گرایید یا اعراض نمایید قطعا خدا به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است.
بر اساس این آیه قطعا کسی که برای "منافع دنیوی" از هر نوع که میخواهد باشد، با ظالمی مثل اسرائیل دست دوستی دهد ضرر کرده است.
جالب اینکه دانشکده حقوق هاروارد مشهورترین دانشگاه آمریکا، این آیه را بر سر در ورودی اصلی این دانشکده قرار داده است! (حال اگر اسلام نماد خشونت است، چرا این آیه در کشوری که دشمنی آشکار با اسلام دارد به عنوان بهترین توصیف عدل انتخاب شده است؟)
در ابتدا فکر میکردم نحوه و حجم نگارش شما جالب ترین بخش مطلب شما است ولی در پایان این گفتار آنچه مرا متعجب میکند این است که شما در ابتدا فرمودید:
" دوستان عزیز دقت فرمایند که حرف های من فقط یک پیشنهاد و یاد اوری دوستانه به شما براردان عزیز بنده است نه چیز دیگه ای-خواهشا برداشت بدنکنید و بر اساس یک پیشنهاد شخصی خداینکرده به من انگ سیاسی و برچسپ های سیاسی نزنید چون من دوست داشتم چیزهایی که تو ذهنم بودند و خیلی وقت بود که تو فکر این بودم که به موقع خودش به شما بگم و بالاخره ذهنیاتم رو نوشتم و به زبان آوردم! و این رو بگم من این حرف ها رو به هییچ منظور و قصد خاصی به شما نگفتم(قصد زیرسوال بردن یا اینجورکارها رو ندارم)فقط دوست داشتم بپرسم و اعتراض و انتقاد دوستانه و از روی دلسوزی بکنم که چرا ....؟؟؟؟"
ولی در کل این گفتار تنها گروهی که مورد دلسوزی شما قرار گرفت، رژیم صهیونیستی بود! حتی یک بار هم به جنایات این رژیم اشاره ای نکردید و دیدگاه های ملت انقلابی و وفادار به اسلام ایران را بی پایه و بدون سند خواندید! ما را به جنگ طلبی متهم و ظلمی که بر مردم فلسطین میرود را از چشم ما دیدید! دوست گرامی، برادرانه توصیه میکنم که از رسانه های غربی پرهیز کنید، چراکه این رسانه ها با بودجه های کلان تنها برای گسترش استعمار نرم نظام سلطه و گمراهی بشریت طراحی و مهندسی شده اند و با بمباران خبری و تبلیغاتی خود، حقایق دنیا را وارونه برای مخاطبان خود جلوه میدهند.

بنده در اشتباه نیستم و در بخشی از نوشتارم هم اشاره کردم "مجددا من مرجع این صحبت شما رو در بحث مطرح شده پیدا نکردم. اگر لازم میدونید معرفی کنید تا بتونیم در موردش بحث کنیم."
اشتباه، همانطور که شما فرمودید از جانب شما بود که مطلبتان را در صفحه ای نادرست درج فرمودید. جوابی هم که به شما دادم بر اساس نوشته شما بود و با در نظر گرفتن احتمال اشتباهی که شما فرمودید به آن پاسخ بخش به بخش دادم.

شمار را ارجاع میدهم به منابع زیر:
http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/0/0/15886
http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/0/4204/27058

سلام مجید جان
من هم با شما موافقم
خیلی خوب میشه با هم برادرانه زندگی کنن دیگه دولت اسراییل با فلسطین چرا جنگ و خونریزی
اصلا امام حسین هم نعوذبالله اشتباه کرد با یزید جنگید میرفتن دوتا شون باهم گل میگفتن و گل میشنفتن
عزیز دلم من دیگه موارد بالا رو که دوستم در جوابت گفت رو تکرار نمیکنم یا شما سنت کمه یا ساده انگارانه داری حرف میزنی یا اصلا جهت دار حرف میزنی
شما برو اول معنی دوست و دشمن رو قشنگ بخون و تاریخ رو یه ورقی بزن اعتقادات دو طرف رو بسنج و دوما ببین منبع شرع دشمنی ها از اوایل اسلام تا به حال ما بودیم یا اونا
شما به خودت زحمت ندادی اون آیه ها رو با قرآن و معنیش تطبیق بدی که درسته یا غلط معلومه داری نقل قول میکنی بعدش هم اون شری که خوندی غنایی نه سیاسی منظور از مدارا این مظلوم کشی و دوستی با ظالم نیست من دیگه خیلی پرو پیمانش نکردم
بزار بهت بگم به ارسطو گفتند چرا 2*2 میشه چهار باید ثابت کنی گفت این ها نیاز به اثبات ندارند چرا ؟ چون از بدیهیات اند برنامه اسراییل و ما دشمنیها از بدیهیاته دشمنی رژیم جعلی اسرایییل مومن اعتقادیه و الا این همه بحث آخرالزمانی و خیرو شر رو اونا دارن مطرح میکنن برو نظرات مسحی های صهیونی رو در مورد آخر الزمان بخون ببین ما شر مطلقیم یا اونا
در کل ای کاش همه مثل تو فکر میکردند دنیا نیازی به نبی و وصی و .. نداشت

(5-2مدارا با دشمن
اسلام بر مدارا با دشمن تأکيده کرده تا جايي که در بعضي از روايات، مدارا نمودن با دشمنان خدا را بهترين صدقه دانسته است.(39) قرآن مجيد مي فرمايد: خداوند شما را از نيکي کردن و رعايت عدالت درباره ي کساني که با شما "در دين دشمني نکرده" و "از ديارتان بيرون نرانده اند" باز نمي دارد.(40(
امام علي (ع) پس از رسيدن به حکومت، با مخالفان خود و از جمله خوراج، مدارا مي کرد؛ آنان در نماز جماعت امام شرکت نمي کردند و گاهي در مسجد در اثناي نماز يا سخنراني حضرت شعارهاي تندي مي دادند و اخلال مي کردند. حضرت اعلام کرد "تا وقتي که دست به شمشير نبرده ايد" و در جمع ما هستيد از سه حق برخورداريد: 1- شما را از وارد شدن به مساجد و اقامه ي نماز مانع نمي شويم؛ 2- حق شما را از بيت المال قطع نمي کنيم؛ 3-"تا زماني که شروع به جنگ نکنيد، با شما نمي جنگيم."(41)
رفتار و سيره معصومين (ع) با مخالفان، مايه ي عبرت و درس آموزي است. ابن مسکان مي گويد: امام صادق (ع) به من فرمود: درباره ي تو گمان دارم که اگر حضرت علي (ع) مورد شتم و اسائه ي ادب قرار گيرد، اگر بتواني بيني او را با دندان مي گزي. عرض کردم: آري والله، فدايت شوم من و اهل بيتم چنين هستيم. حضرت فرمود: اين گونه مباش. قسم به خدا که بسا مي شنيدم کسي به علي (ع) اهانت مي کرد و بد مي گفت و بين من و او جز ستون مسجد فاصله اي نبود. من خود را پشت ستون پنهان مي کردم و موقعي که از نماز فارغ مي شدم از کنارش گذر مي کردم. به او سلام مي دادم و با وي مصافحه مي نمودم.(42)

مرجع:
http://rasekhoon.net/Article/Show-34091.aspx
مثالی دیگر:
مجددا رجوع کنید به آیه 29 سوره توبه:
با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا ، و نه به روز جزا ایمان دارند ، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام می شمرند ، و نه آیین حق را می پذیرند ، پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم ، جزیه را به دست خود بپردازند!
خداوند مدارا با دشمن سرکش با شرایطی که ذکر فرمودند را مجاز نمی دانند مگر آنکه عملا خود را تسلیم سازند!
میپرسم، آیا اسرائیل حاضر است تسلیم شده و برای یک به یک جنایاتش در دادگاه عادل محاکمه شده و به اشد مجازاتی که لایق اوست تن دهد و سرزمین غصب شده فلسطینیان را به آنان بازپس دهد؟ اساسا اگر چنین اتفاقی بیفتد، چیزی از اسرائیل باقی می ماند؟ آیا با توجه به اینکه اساس وجود و شالوده رژیم صهیونیستی بر ظلم و فساد است، اجرای عدالت برای آن مترادف با نابودی آن نیست؟
همانطور که گفته شد مدارا هم آداب و شرایط دارد و آن "تسلیم شدن دشمن به صورت عملی" میباشد و مدارا با دشمنی غاصب و جنایت کار که از کرده خود پشیمان نیست و همچنان خط مشی خود را در ظلم و فساد و جنایت دنبال میکند نه از نظر عقلانی و نه از نظر اعتقادی صحیح نیست.
نا گفته پیداست که خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی که از حافظان بنام قرآن بوده اند، مانند هر انسان مومن یا آزاده و حق طلب دیگر، مدارا کردن با دشمن را به معنی تسلیم شدن در برابر او نمی دانستند.

احسنت

سلام به ناشناس محترم یا محترمه :
اولا اگه به فرض ما رو گیر آووردن به کجای شما بر می خوره ناراحتی نخون
دوما معلومه افکارت یه جورایی به دیکتاتورا می خوره ها مهم نیست کی داره چی میگه مهم اینه که چی میگه
سوما یه تلنگر برا ما بود که اطلاعاتمون رو یه بازخوانی بکنیم ببینیم تا چه حده
ناراحتی برو بگیر بخواب

یه جوابی بهت میدم خودت ÷شیمون شی از حرفت-الان وقت ندارم ...بعدا ...

در جواب آقا / خانم "ناشناس"
شما رو ابتدا ارجاع میدهم به گزیده ای از فرمایشات امام خامنه ای در خصوص فتنه سال 88:
---------------------------
در امتحان هائى از قبیل همین حوادثى که حول و حوش انتخابات پیش آمد - بعد از انتخابات و قبل از انتخابات - دیدیم که در همین زمینه‌‌‌‌‌‌‌ها ضعف ها و مشکلاتى داریم. این حوادث براى ما نعمت بزرگى است؛ از این جهت که ضعف هاى خودمان را بشناسیم؛ مثل رزمایش هائى که نیروهاى مسلح راه مى‌‌‌‌‌‌‌اندازند. رزمایش اصلاً براى همین است که این یگان نظامى یا این سازمان نظامى، نقاط ضعفش را پیدا کند. هدفى را میدهند، فرمان صادر میشود که به سمت آن هدف حرکت بکنند؛ بعد چشمهاى بصیر و بینائى - در همه‌‌‌‌‌‌‌ى رزمایشها اینجور است - مى‌‌‌‌‌‌‌ایستند و از بالاى صحنه، صحنه را نگاه میکنند. مى‌‌‌‌‌‌‌بینند که بله، در فلان نقطه، ضعف وجود دارد یا بعضاً ناتوانیهاى مزمن وجود دارد. این براى ما یک رزمایش شد. البته به اختیار خود ما پیش نیامد؛ بر ما تحمیل شد؛ اما خوب شد؛ ضعف هاى خودمان را فهمیدیم. بنابراین این آرمانها، بالاى سر ماست و باید به سمت این آرمان ها حرکت کنیم؛ آن وقت این ضعف ها برطرف خواهد شد. این هم یک نکته است.

..."انسانِ هنرى و انسانِ فرهنگى"، در این صحنه چه وظیفه‌‌‌‌‌‌‌اى دارد؟ به نظر من وظیفه خیلى سنگین است، خیلى بزرگ است. مهمترین وظیفه هم تبلیغ و تبیین است؛ «الّذین یبلّغون رسالات اللَّه و یخشونه و لا یخشون احدا الّا اللَّه»؛ این یک معیار است؛ حقیقتى را که درک میکنید، آن را تبیین کنید. کسى انتظار ندارد برخلاف آنچه که می‌فهمید حرف بزنید. نه، آنچه را که می‌فهمید، بگوئید. البته براى اینکه آنچه می‌فهمید درست و صواب باشد، باید تلاش و مجاهدت کنید؛ چون در حوادثِ فتنه‌‌‌‌‌‌‌گون، شناخت عرصه دشوار است، شناخت اطراف قصه دشوار است، شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است، شناخت دشمن و دوست دشوار است...

در عالم فرهنگ بایستى گره‌‌‌‌‌‌‌گشائى کرد؛ بایستى حقیقت را باز کرد، بایستى گره‌‌‌‌‌‌‌هاى ذهنى را باز کرد. و این تبیین لازم دارد، یعنى همان کار انبیاء؛ فصاحت و بلاغتى هم که گفته‌‌‌‌‌‌‌اند در بیان لازم است، بلاغتش به این معناست. اگر چه که بلاغت را در کتب فنى به معناى مطابقه‌‌‌‌‌‌‌ى با مقتضاى حال معنا میکنند، اما آن یک معناى خاصى از بلاغت است؛ معناى اوّلى و صریح بلاغت این نیست؛ بلاغت یعنى رساندن، بلاغ یعنى رساندن ... بلیغ یعنى رسا؛ رسا بگوئید، روشن بگوئید، مبیَّن بگوئید؛ اما آنچه را که می‌فهمید بگوئید؛ هیچ انتظار نیست - حق هم نیست که انتظار باشد - کسى بر خلاف فهمیده‌‌‌‌‌‌‌ى خودش حرف بزند. سعى هم بکنید که آنچه که فهمیدید درست باشد.

من به شما عرض میکنم که این حرکت عظیم انقلاب اسلامى، یک حرکت تمام شده نیست. حالا یک گوشه‌‌‌‌‌‌‌ى از لشکر آن من و شمائیم که حالا یک ذره مثلاً اهل ادب و فرهنگ و اینها محسوب می‌شویم؛ «و للَّه جنود السّماوات و الارض»؛ لشکر او زمین و آسمان نمی‌شناسد؛ «و کان اللَّه عزیزا حکیما»؛ خدا عزیز است - عزیز یعنى غالبِ لایغلب، یعنى بى‌‌‌‌‌‌‌نیاز از همه - من و شما هم حالا یک گوشه‌‌‌‌‌‌‌اى از کار را در دست می‌گیریم. این حرکت عظیمى که با انقلاب اسلامى شروع شد، یک حرکت تمام شده نیست؛ مطلقاً تمام شده نیست، آن حرکت ادامه دارد. همینى که حالا معمول شده که در بیانها و در تلویزیون و توى تبلیغات و توى دادگاه و توى زبان همه، میگویند: جنگ نرم؛ راست است، این یک واقعیت است؛ یعنى الان جنگ است.

البته این حرف را من امروز نمی زنم، من از بعد از جنگ - از سال 67 - همیشه این را گفته‌‌‌‌‌‌‌ام؛ بارها و بارها. علت این است که من صحنه را مى‌‌‌‌‌‌‌بینم؛ چه بکنم اگر کسى نمى‌‌‌‌‌‌‌بیند؟! چه کار کند انسان؟! من دارم مى‌‌‌‌‌‌‌بینم صحنه را، مى‌‌‌‌‌‌‌بینم تجهیز را، مى‌‌‌‌‌‌‌بینم صف‌‌‌‌‌‌‌آرائى‌‌‌‌‌‌‌ها را، مى‌‌‌‌‌‌‌بینم دهان هاى با حقد و غضب گشوده شده و دندان هاى با غیظ به هم فشرده شده علیه انقلاب و علیه امام و علیه همه‌‌‌‌‌‌‌ى این آرمان ها و علیه همه‌‌‌‌‌‌‌ى آن کسانى که به این حرکت دل بسته‌‌‌‌‌‌‌اند را؛ این ها را انسان دارد مى‌‌‌‌‌‌‌بیند، خب چه کار کند؟ این تمام نشده. چون تمام نشده، همه وظیفه داریم. وظیفه‌‌‌‌‌‌‌ى مجموعه‌‌‌‌‌‌‌ى فرهنگى و ادبى و هنرى هم وظیفه‌‌‌‌‌‌‌ى مشخصى است: بلاغ، تبیین؛ بگوئید، خوب بگوئید...
---------------------------
حال شما را دعوت میکنم به مطالعه مجددا مطلب اول آقای "مجید". بحث بر سر مشروعیت دادن به اسرائیل است. به هر قیمتی هم تلاش شده است که مشروعیت داده شود. در ان نوشتار ایشان از یک طرف جنایات اسرائیل را تماما نادیده گرفته و مواضع ما را بی پایه و اساس میدانند و از طرفی هم مرتبا "منافع" رابطه با اسرائیل را به ما یادآوری میکنند.
حالا برویم به صحنه کلان بین المللی و ردپای این حرفها را در آنجا پیدا کنیم، شاهدیم که جبهه غربی به رهبری آمریکا تمام تلاش خود را میکند تا با اعمال تحریم ها، به ایران فشار بیاورد تا در گام اول از حق هسته ای خود که کاملا شفاف و تحت نظارت بیش از حد و نا متعارف آژانس قراردارد، عقب نشینی کند و در ادامه از مواضع بر حق خود در صحنه بین المللی اعم از حمایت خود از جبهه مقاومت، دست بردارد و در آخر نیز خود را تماما تسلیم اراده جبهه استعماری-صهیونیستی غرب کند.
لیکن با وجود همه این تلاش ها، ایران تسلیم نشده است و طراحی های جبهه غربی نا کارآمد بوده است. در چنین شرایطی با توجه به اینکه نه تهدید نظامی و نه تحریم ها بر ایران کارگر نبوده، جبهه غربی تلاش میکند تا با جنگ روانی و دروغ پردازی به وسیله شبکه های اجتماعی و شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و چهره های سیاسی و مطبوعاتی و جریان های دخیل در فتنه 88 از داخل به ایران فشار بیاورد. این مسئله را یک بار در سال 88 شاهد بودیم که طرح آنها شکست خورد. ولی نبرد همچنان ادامه دارد، اینبار دشمن سعی میکند تا اینگونه القا کند که همه تحریم ها و تهدید ها به دلیل مواضع غیر منطقی ایران است و اینگونه جلوه میدهند که آنها دست دوستی را به سمت ایران دراز کرده اند لیکن این ایران است که بر دشمنی اصرار دارد و تمام تلاش خود را میکنند تا بین ملت و مسئولین فاصله ایجاد کنند تا بتوانند دست برتر را در فشار آوردن به ایران و رسیدن به اهدافشان داشته باشند. نمونه های زیادی از این ادعا ها در مطلب اول آقای "مجید" به چشم می آید.
نمونه بارز دیگر از این مطلب در حرف های کلینتون دیده میشود که تمامی عناصر مذکور اعم از دست دوستی، رفع تحریم ها، غیر منطقی بودن ایران، مسئله هسته ای و سعی در ایجاد فاصله بین ملت و مسئولین در آن به چشم می خورد:

«هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه آمریکا گفت در صورتی که ایران برای همکاری با قدرت های بزرگ در پاسخ دادن به سوالاتی درباره برنامه هسته ایش ابراز تمایل کند، احتمال برداشته شدن سریع تحریم ها علیه تهران وجود دارد.
وی که در جمع خبرنگاران صحبت می کرد، گفت: تحریم ها تاثیرات خود را داشته است اما آنها باید به یاد داشته باشند در صورتی که دولت ایران برای همکاری با گروه 5+1 و بقیه جامعه بین الملل به شیوه ای صادقانه ابراز تمایل کند، تحریم ها برداشته می شود.
وزیر امور خارجه آمریکا همچنین دولت ایران را مسئول کاهش شدید ارزش ریال طی روزهای اخیر دانست و گفت که باید دولت را به این خاطر مورد محاسبه قرار داد و امکان حل این موضوع در صورتی که ایران رویکرد خود در مذاکرات هسته ای را تغییر دهد، وجود دارد.

تاثیر این تلاشها را می توان در نظر اول آقای "مجید" دید که به گفته خودشان "چند سال پیش شب و روز به صدای آمریکا گوش میدادم،به حرف های نوری زاده هم زیاد گوش میدادم" همینطور که ملاحظه میشود، این رویکرد رسانه ای غربی-صهیونیستی مسئله جدیدی نیست و مدتها است که بر روی آن کار میکنند تا از آن در ایجاد فتنه ای جدید استفاده کنند.

این تفکری است که باید جلوی آن گرفته شود. باید با این بمباران مسموم رسانه ای مقابله کرد. حال اگر موفق شدیم کسی را متوجه اشتباهش بکنیم که چه بهتر ولی اگر هم نشد، باید همگی سعی کنیم تا سدی محکم از منطق و استدلال در برابر این نیرنگ ها و فتنه انگیزی های دشمن ایجاد کنیم.

مجددا از امام خامنه ای نقل قول میکنم:
بایستى حقیقت را باز کرد، بایستى گره‌‌‌‌‌‌‌هاى ذهنى را باز کرد. و این تبیین لازم دارد.

به عقیده بنده یک مثال از این باز کردن حقیقت یعنی همین جواب دادن به مسئله بدیهی رابطه با اسرائیل. بله، وقتی ما در جمع خود جواب این مسئله و مسائل دیگر را میدانیم، در بین ما این جوابها بدیهی به نظر میرسد ولی ممکن است همین بدیهیات، در اثر بمباران تبلیغاتی دشمن، در میان برخی از افراد، تردید ایجاد کند، مسئله، مسئله جنگ نرم است.حق را باید گفت، هزار بار هم باید گفت، آنقدر باید گفت تا دشمنی که صبح و شب در حال تبلیغات و دروغ پردازی علیه اسلام و جمهوری اسلامی ایران است، به زانو در بیاید.

بنده هم در ابتدا در مورد آقای "مجید" چند فرض در نظر گرفتم:

1- ایشان همانطور که شما گفتید ممکن است سن کمی داشته باشند شاید هم اینطور نباشد.
در هر صورت وظیفه ما امر به معروف و نهی از منکر است، مسئله بر سر سن و سال نیست، بر سر حق و باطل است. اگر هم ایشان کم سن باشند، در آن صورت وظیفه ماست که جلوی انحراف نسل آینده خود را بگیریم. ممکن است قانع شوند که چه بهتر، ممکن است قانع نشوند ولی به مواضع خود شک کنند که این نیز خوب است و در بد ترین حالت نیز آنان همچنان بر افکار باطل خود اصرار می ورزند که در اینصورت بدین وسیله با آنان اتمام حجت شده است.

2- ممکن است ایشان با هدفی مشخص و هماهنگ با گروهی از افراد در حرکتی مهندسی شده قصد دارند تا در این سایت و سایر سایت های اسلامی و وفادار به نظام، به نوعی تبلیغ رابطه با اسرائیل را بکنند و با بی پایه جلوه دادن مسئله مبارزه ما با اسرائیل، مواضع جمهوری اسلامی ایران را زیر سوال ببرند.
یادآور میشوم که پایگاه اطلاع رسانی گرداب مربوط به "مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی" میباشد. پس "تطهیر اسرائیل" در چنین محلی قدری تامل برانگیز است. اهداف این حرکت میتواند ایجاد سرخوردگی به وسیله ساختارشکنی در مسئله ای بدیهی مثل مسئله اسرائیل ، در بین مخاطبین اینگونه سایت ها باشد. در چنین حرکتی سعی میشود تا اینگونه القا شود که عموم مردم جامعه دارای تفکر مساعدی نسبت به موضوع مطرح شده هستند و در نتیجه مخاطبین را در اقلیت جلوه دهند و موجب دلسردی آنها شوند که در این صورت، با نزدیک شدن به انتخابات یا برهه های حساس دیگر، شاهد افزایش این چنین نظرات از طرف اشخاص به ظاهر مختلف خواهیم بود. مشابه این ادعای بنده را مطلب زیر از همین سایت تایید میکند.

"يک شرکت مستقر در کاليفرنيا برنده مناقصه فرماندهي مرکزي ارتش آمريکا (Centcom) به عنوان متولي نظارت بر عمليات نظامي ايالات‌متحده در خاورميانه و آسياي‌مرکزي براي توليد نرم‌افزاري موسوم به "سرويس مديريت شخصيت آنلاين" شده که به پرسنل نظامي امکان مي‌دهد به طور همزمان با 10 هويت مجازي به ظاهر ساکن در مناطق مختلف دنيا در فضاهاي مجازي حضور پيدا کنند. گمان مي‌رود منتقدان از اين روند که به ارتش آمريکا اجازه مي‌دهد نوعي اجماع دروغين در مباحثات آنلاين ايجاد کرده، افراد دگرانديش را به حاشيه برانند و تفاسير يا گزارشاتي را که همسو با اهدافشان نيست در نطفه خفه کند ابراز ناخرسندي كردند."
منبع:
http://tinyurl.com/b7cx922
در چنین حالتی، تنها با استدلال میتوان جلوی این حرکت تبلیغاتی و جهت دار را گرفت. چون هنگامی که یک تفکر مانند تفکر رابطه با اسرائیل در استدلال شکست بخورد، دیگر تبلیغ پیرامون این مسئله تاثیر معکوس خواهد داشت.
البته باید به انواع شگرد ها در این عرصه، توجه داشت. نقطه مقابل استدلال، درگیری کلامی است که فضا را برای پیشروی چنین حرکاتی باز می کند. در چنین حرکاتی، طرف مهاجم بیشترین استفاده را از جواب های تند و احساسی موافق یا مخالف میبرد و با ارائه چهره ای مظلوم و حق به جانب، صحنه را به نفع خود بر می گرداند و حتی در مواردی ممکن است به انتشار نظری تند و احساسی با نامی جعلی بر علیه خود روی بیاورد تا خود را از بن بست ایجاد شده در عرصه استدلالی، خارج کند.

فرضیات دیگری نیز میتوان در مورد هویت پنهان پشت نام "مجید" مطرح کرد که در جای خود قابل بررسی است ولی در هر صورت، آنچه که ایشان مطرح کردند، خواه آگاهانه و خواه نا آگاهانه چه اینکه نظر خودشان بوده باشد یا تکرار حرف های رسانه های غربی باشد. بوی فتنه میدهد. من از بین خطوط نظرات ایشان صدای کلینتون را شنیدم و پشت حرف های کلینتون نیز دست های جبهه استعمار و صهیونیسم را می بینم.
لذا بر خود لازم دیدم تا به این مطالب هرچند بدیهی، عکس العمل لازم را نشان بدهم.
در بدبینانه ترین حالت، هدف من از درج مطالب مذکور این بوده که مخاطب سوم شخص که تنها بر مطالب این پایگاه خبری نظاره کرده و نظری ارسال نمی کند، با مطالعه مطالب درج شده در این صفحه، دچار شک و تردید نشود و به تحقیق پیرامون این مسئله ترغیب شود.

اول شما یه جمله بچهگانه تو کامنت ھام پیدا کن،بعد بگو که حرف از بچگی بزن،دوما حرف شما کاملا بی ربط است به حرف ھای من،سوما شما به خاطر مخالفت شدیدی که بانظر من دارید،سعی در تحقیر و مسخرھ کردن بنده و بیاناتم دارید،شما می خواھید با مسخره خواندن و بدگویی در باره من و نظراتم، من و نظراتم رو غلط و سبک کنید،غیر از اینھ؟

مجید کیه؟
*************
اینجا همه اسم مستعار دارند،قرار نیست که اسم یا تمام مشخصات سجلی و واقعی رو بگم،اصلا معلومه شما چی می گی؟

اتفاقا وقتی که نامه یک مسلمان به "پاپ بندیک شانزدهم"رو دیدم یه جورایی دیدم که نظر پاپ هم نزدیک به نظر من هست،