هیپنوتیزم تکنولوژیک مشکل اساسی بشر امروز

هیپنوتیزم تکنولوژیک مشکل اساسی بشر امروز
تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۹۱

اگر انسان تحت اغوای جوانب مختلف تکنولوژی‌های جدید قرار نگیرد، هیچ‌گاه در دام جهت دهی فکری آن‌ها نخواهد افتاد.

به گزارش گرداب، عموما کنترل ذهن انسان از سه طریق صورت می‌گیرد:

1. آگاهانه

2. ناآگاهانه

3. بیولوژیک

شاید روش اول و سوم جزء سخت‌ترین روش‌های کنترل ذهن باشند زیرا هرکدام نیازمند فضا و شرایط فیزیکی خاص خود هستند، ولی روش دوم علاوه بر این که شرایط فیزیکی خاصی را نمی‌طلبد به طور کاملا نامحسوسی فرد را درگیر فرایندی می‌کند که به صورت ناخودآگاه در بستر جریان کنترل ذهن قرار گیرد.

کنترل ذهن از روش ناآگاهانه نیز ممکن است از طریق دو بستر صورت گیرد. بستر اول که شاید بتوان آنرا مادرزادی و یا بیماری‌محور نامید، عموما بر اساس مشکلات پیش آمده در کودکی است. فرد در این بستر به دلیل اتفاقات هنگام زایمان و یا حتی مصرف نادرست دارو به طور ناخودآگاه به شرایط و اتفاقات محیطی خاص و یا حتی بعضی مکان‌ها حساس می‌شود و اگر به درمان خود نپردازد و فردی به وجود این مشکلات در وجود او پی ببرد می‌تواند از طریق تحت تاثیر قرار دادن ناخودآگاه قربانی، ذهن و کنش‌های او را تحت کنترل بگیرد.

امّا بستر دوم کنترل ذهن از طریق ابزار الکترونیک و ورود تکنولوژی در کنترل کردن ذهن انسان است. بشر در طی قرون اخیر بسیار تحت تاثیر این بستر قرار گرفته است؛ البته مقدمه پیدایش این بستر را شاید بتوان در ظهور و شیوع رسانه‌های نوشتاری جستجو کرد. خط دهی به افکار بشر از طریق روزنامه‌ها در طی چند صد سال گذشته و دستیابی به تجربه‌های موفق در این فضا، تفکر ماسونی حاکم بر دنیای رسانه‌ها را به سمت یافتن راه جدیدی برای کنترل بشر هدایت کرد.

لذا این تفکر بعد از گذر از دوره نوشتار، اختراعات انسان در زمینه انتقال صوت و تصویر را راهکاری مناسب برای ایجاد عرصه‌ای جدید در کنترل ذهن انسان یافت و با پرورش افراد و نسل‌هایی قوی وصاحب ایده در این عرصه، احاطه خود را بر این عرصه دو چندان کرد. به‌طوری که شاید بتوان "رابرت مُرداک" را در عرصه‌ خبر و رسانه‌های تصویری و "آرون میلشان" را در دنیای فیلم و هالیوود فرزندان حقیقی این تفکّر دانست.

امّا ماسون‌ها در عصر شنیداری و دیداری نیز متوقف نماندند و پس از ورود رایانه به عرصه تکنولوژی‌های نوین سعی کردند که نسل بعدی خود را صاحب‌منصبان این عرصه نمایند و البته در این راه نیز موفق بودند. افرادی همچون مارک زاکربرگ، تحت تربیت این نسل، عرصه‌ای جدید در زمینه کنترل ذهن بشر ایجاد کردند که در طی ‌دهه‌های اخیر به موفقیت‌هایی دوچندان در زمینه کنترل بشر دست‌یافته است و هر جایی که بشر قدری تحت اغوای ویژگی‌های این زمینه جدید ارتباطی قرار گرفته‌، به گونه‌ای ضربه‌ای جبران ناپذیر نیز خورده است.

گاهی این ضربات در زمینه خط‌دهی به تفکرات بشر در جریانات سیاسی بوده، که صدمات ناشی از آن نیز بر جامعه‌ای وارد آمده است و گاهی این صدمات در زمینه امنیت فردی و شخصی بوده، که در این زمینه می‌توان به مشکلات ناشی از نابخردی افراد در به اشتراک‌گذاری تصاویر، فیلم‌ها و نیز جزئی‌ترین اطلاعات فردی در این شبکه‌های اجتماعی اشاره کرد.

اما کنترل ذهن بشر توسط تکنولوژی در این عرصه نیز متوقف نماند و ماسون‌ها با بهره گیری از بستر قدیمی امّا کارآمد تبلیغات، به فکر ایجاد عرصه‌هایی جدید در تحت اختیار گرفتن انسان افتادند. لذا این بستر را با دنیای تکنولوژیک درآمیخته و از آن ابزارهایی جدید برای جاسوسی و تسلط بشر پیدا کردند؛ شاید گسترش استفاده از تلویزیون‌های دیجیتالی که تمامی حرکات افراد در محیط خانه را تحت نظر دارند، بتوان نمونه بارز این عرصه دانست.

اما با وجود تمامی این اتفاقات، انسان می‌تواند با لحاظ کردن یک نکته روانشناسانه تحت تاثیر اغوای تکنولوژی قرار نگیرد؛ آن نکته این است: "انسان همواره بایستی مواظب باشد که در زمان انجام یک عمل، هیچ‌گاه احساسش بر قوه تعقل وتفکرش پیشی‌نگیرد."، این نکته در تمامی زمینه‌های زندگی بشر می‌تواند کمک کننده باشد.

اگر انسان با بکارگیری این نکته تحت اغوای جوانب مختلف تکنولوژی‌های جدید قرار نگیرد، هیچ‌گاه در دام جهت دهی فکری آن‌ها نخواهد افتاد.