Gerdab.IR | گرداب

تاثیر فضای مجازی در جعل هویت‌های جدید

تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۳۹۳

اعتیاد به فضای مجازی در ابعاد بزرگ‌تر، باعث بروز شکاف یا تضاد بین نسلی در جامعه می‌شود.

به گزارش گرداب و به نقل از رصد، دکتر مهدی منتظر القائم، عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران در جلسه ای با مدیران تشکل های تربیت محور مشهد مقدس، به تبیین اثر رسانه ها در تربیت کودک و نوجوان پرداخت و گفت: مسئولیت فوق‌العاده خطیری را بر عهده دارید، چرا که به گمان من رستگاری شما چه در این دنیا و چه در عالم آخرت، در گرو این فعالیت امروزتان است. معتقد هستم که با تلاش در چنین عرصه‌هایی، قدم در مسیر حرکت حضرت رسول اکرم (ص) گذاشته‌اید و گام به گام شما مقدس است. چرا که تلاش می‌کنید با جهاد اکبر انسان را به نقطه مطلوب ‌الهی برسانید.

متن پیش رو بخشی از صحبت های او است که در ادامه آن را می خوانید.

ارتباط میان تکنولوژی، رسانه و مباحث تربیت
مفهوم تربیت، ارتباط گسترده‌ای با مفاهیم گوناگونی هم‌چون فلسفه، تاریخ، شرع، فقه، و دیگر ارزش‌ها دارد. به معنای بهتر، مفهوم تربیتی نه تنها با منابع درون دینی، بلکه با منابع معرفتی گوناگون  دیگری نیز در ارتباط است، لذا ما نمی‌توانیم صرفا با تکیه بر یکی از منابع معرفتی، به مدل تربیتی کاربردی برسیم، چرا که برخی از منابع تربیتی بالذات بوده و سرمنشا الهی دارند، و برخی دیگر تاکتیکی و مقطعی بوده و با توجه به شرایط زمانی مکانی، جنسیت و دیگر متغیرها تعیین می‌گردند.

تلاش بنده بر این است تا به بیان ارتباط میان تکنولوژی، تغییرات و رسانه  –به عنوان واسطه‌ ارتباطی- با مباحث تربیتی بپردازم که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

علوم تربیتی بیش از آنکه جولانگاه مفسران قرآن، دانشمندان و فلاسفه درجه یک باشد، تبدیل به جولانگاه کاربران آن علوم شده و از عمق و غنای کافی برخوردار نیست، به همین علت در تولید تئوری‌های بنیادین عاجز بوده‌ایم.

در علوم تربیتی علم‌النفس، می بایست حضور داشته باشد تا مبتنی بر آن روانشناسی ظهور کند. انسان شناسی فلسفی دینی می‌بایست حضور داشته باشد تا پس از آن انسان شناسی تاریخی اجتماعی ظهور پیدا کند.

تکنولوژی دارای ابعاد گوناگونی است و با‌لتبع، رویکردهای اتخاذی نسبت به آن نیز وسیع و متفاوت است. در برخی رویکرد‌ها، اعتقاد بر این است که تکنولوژی اثرات بالذات دارد، در حالی که برخی دیگر اعتقاد دارند تکنولوژی ابزاری‌ در دست استفاده کننده‌گان از آن است.

اثرشناسی رسانه ها
ما در اینجا به بررسی دو مقوله می‌پردازیم، از یک طرف به بررسی رسانه و ابعاد اثرگذاری آن و از طرف دیگر، میدان اصلی بحث ما، تربیت و اثرات آن است.

در علوم یک متغیر اصلی به عنوان عامل اثرگذار و یک متغیر به عنوان عامل اثر پذیر وجود دارد به همین علت اثرات می‌توانند انواع گوناگونی داشته باشند. به عنوان نمونه این اثرات می‌تواند بر اساس حجم اثر‌[۱]، نوع اثر[۲]، مدت اثر[۳]، داوری[۴]و منبع داوری[۵] دسته‌بندی گردند.

در این میان برخی اثرات علل موجده[۶]، برخی دیگر علل مشدده[۷] و بعضی عوامل، نقش بازدارنده را دارند. به عنوان نمونه روحانیت در جامعه یک منبع تربیتی بوده و فضای مجازی نیز، منبع تربیتی به حساب می آید.

حال ممکن است در این جامعه، فضای مجازی، به گونه ای نوجوان و جوان را مجذوب خود کند که مانع برقراری ارتباط میان او و روحانیت شود. فضای مجازی، خود اثر منفیِ مستقیمی بر روی ارتباط فرد با روحانیت نگذاشته است اما نتایج و اقتضائات آن، این نتیجه را به دنبال دارد.

با توجه به علل شکل‌دهنده موضوعات، سیاست‌هایی اتخاذی متفاوت می شود با این وجود می بایست در برابر علل موجده، سیاست ممنوعیت و در برابر علل مشدده، سیاست محدودیت را اتخاذ کرد اما در برابر علل بازدارنده، ما سیاست خود را حول میادین علل تعریف می کنیم چرا که عوامل در این بخش با یکدیگر تداخل کرده و نتایج نهایی را حاصل می کنند.

تصمیم‌گیری‌های نادرست، عامل عدم موفقیت در رسانه
در حوزه‌ تکنولوژی یکی از بزرگترین اشتباهات ما در ایران، محرومیت ۱۰ساله‌ استفاده از ویدئو، بدون  فرهنگ سازی و بستر سازی مناسب بود؛ یعنی ما بدون آنکه بتوانیم آن مسئله را مهار کرده و کار ایجابی کنیم، با تکیه بر استراتژی صرف محرومیت، با مسئله برخورد کردیم. این کار اشتباهی استراتژیک بود که عوارض گسترده‌ای در فرهنگ و تاریخ ما داشته و همچنان به دنبال خواهد داشت.

در همان سالی که ویدئو آزاد شد، –که البته این آزاد کردن به معنای کنترل آن نبود، بلکه به معنای رها کردنش بود.- ماهواره در جامعه ممنوع شد ولی در نقطه‌ مقابل، اینترنت را با تکیه بر انگیزه‌های اقتصادی، تجاری در جامعه وارد کرده و در حالی که تقریبا هیچ عقلانیت و برنامه‌ریزی کامل و صحیحی در مورد آن لحاظ نشده بود، آن را گسترش دادیم.

به همین جهت هر زمان که با یک مسئله و مشکل مواجه می‌گردیم، به سراغ مفهوم فیلترینگ رفته و گمان می‌کنیم که فیلترینگ راهکار تمام مشکلات است. در  حالی که ما می بایست به جای ممنوعیت، سواد رسانه ای و محدودیت را در اولویت قرار دهیم.

اصول اساسی در شناسایی یک پدیده و اثرات آن
گاهی برخی اثرات آنچنان سریع به جامعه وارد می‌شوند که واکنش در مقابل آن ها مقدور نیست و جامعه در چنین حالتی می‌بایست اندکی صبر کند تا اثرات آن موضوع کاهش یابد.

به عنوان نمونه ما تا به حال در فضای مجازی با چندین موج مواجه شده‌ایم. در سال‌های گذشته، چت به عنوان یک عامل فراگیر شناخته شده و حتی بسیاری از مراکز سیاست‌گذاری به این موضوع ورود کردند، اما امروزه  تب آن فرو کش نموده است. امروز نیز تب شبکه‌های اجتماعی در جامعه‌ ما حاکم است و این امکان وجود دارد که با مرور زمان، از جذابیت های آن کاسته شود.

با این وجود اگر سرمایه‌گذاری فراوانی در این زمینه انجام شود، امکان دارد در سال های آینده تب فضای شبکه‌های اجتماعی افول کند و این همه هزینه و تلاش‌ بی‌نتیجه ماند؛ اما اگر ما مفهوم تربیت و چالش‌های بنیادین را مورد بررسی قرار دهیم، موفق خواهیم شد که بر کلیه‌ این موج‌ها اثر گذار باشیم.

به بیان دیگر، ما می‌بایست به‌جای هدف گیری نظام‌های حاصل از موج‌ها و سوژه‌های خاص، به سراغ نظام تربیتی بنیادین برویم. شناخت نوع موثر و اثراتی که بر هر پدیده می‌گذارد، در نحوه‌ ورود به موضوع، اثر گذار است. منابع ما محدود است و می‌بایست در نحوه‌ توزیع توان خود، دقت زیادی داشته باشیم.

هنگامی که از مفهوم اثر، سخن به میان می‌آید، می‌بایست با دقت به تقدم زمانی منبع اثر بر اثرات آن توجه کنیم و در صورتی که تصمیم به هدف‌گذاری، سیاست‌گذاری و اقدام عملی گرفته‌ایم، ابتدا می‌بایست این قضاوت و داوری خود را مبتنی بر مجموعه‌ای از منابع معرفتی انجام دهیم و در برنامه‌ریزی‌های خود، تلاش کنیم که رفتار ما عقلانی باشد.

به گمان بنده مکانیزم تصمیم‌گیری ما می بایست شبیه فقها باشد. به این صورت که تا در یک موضوعی به ایمان نرسیده‌ایم، فتوایی صادر نکنیم. چرا که در نظر داشتن احتیاط در مسائل تربیتی، امری ضروری است.

اثرات تعدد و شدت حضور در فضای رسانه
بحث اثرات یکی از شاخه‌های جدی در مطالعات رسانه‌ای است. بنده اخیرا کتابی را در این زمینه ترجمه و توسط صدا و سیما منتشر کردم. در صد سال گذشته در دنیا، بیش از ۱۰۰ هزار تحقیق و پژوهش در زمینه اثر رسانه ها انجام شد، چرا که اثرات رسانه، در همه‌ جوامع بشری اهمیت ویژه‌ای دارد.

در بحث اثر گذاری رسانه ها می‌بایست به دو مقوله رسانه و شیوه اثر گذاری آن توجه شود. نکته قابل توجه دیگر این است که نظام تربیتی غربی چون با بنیان ها و متغیرهای معرفتی و بومی ما متفاوت است، می‌بایست بازسازی و بومی‌سازی شود؛ چرا که بعضی مفاهیم در نگاه نظام تربیتی غربی، به جهت تفاوت نگرش، امری کم اهمیت تلقی گردد، ولیکن همان مفاهیم در نگاه بومی ما، بسیار پر اهمیت باشد.

در حال حاضر افراد در شبکه‌های اجتماعی گوناگونی عضو هستند و این حضور در فضای مجازی، اثرات گوناگونی را بر زندگی فرد دارد. گاهی افراد در چندین شبکه و با چندین نام مختلف عضو می شوند، این سبب می شود که به تعداد شبکه‌هایی که فرد در آن عضو است، تعداد هویت‌ها و مسئولیت‌های او در شرایط گوناگون، متفاوت باشد.

به عنوان مثال ممکن است شخصی در شبکه‌های رسمی یا ملی با هویتی ظاهر شود که، با هویت او در شبکه‌های دوستانه یا خارجی کاملا متغایر باشد. در این حالت با پدیده‌ای به نام تعدد جلوه‌های شخصیتی و هویتی روبرو می شویم که می تواند فرآیند دو رویی و نفاق را به شدت گسترش دهد.

در کنار این موضوع، شدت و میزان درگیری فرد با فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی نیز اهمیت دارد. بسیار مشاهده‌ شده است که کودکی پای بازی کامپیوتری نشسته و در بازی هضم ‌شده به گونه ای که چیزی از اتفاقات فضای بیرون را متوجه نمی شود.

حتی رنگ صورتش سرخ می‌شود و اگر به او دست بزنید، ناگهان از جا می‌پرد. این به جهت این است که میزان درگیری‌ هیجانی و عاطفی‌اش او بیش‌ از اندازه است.

شدت درگیری فرد با فضای مجازی معیار هایی دارد که می‌توان آن را اندازه گرفت. کودکی که شدت درگیری هیجانی و عاطفی‌اش خیلی زیاد است، نمی‌تواند بیش از یک ساعت بازی را ادامه دهد، چرا که به خاطر شدت درگیری، طول مدت درگیری، کاهش می یابد. اما کودکی که بسیار آرام است، ممکن است، ساعت‌ها وارد یک فضای مجازی ‌شود و در کوتاه مدت، اثر محسوسی بر روی او نداشته باشد.

در نوع اول، به جهت بروز شدید پدیده، حساسیت اطرافیان برانگیخته شده و برای درمان آن واکنش نشان می‌دهند اما  هنگامی که شدت بروز کم بوده و طول دوره زیاد، اثرات فضای مجازی در نظام شخصیتی فرد نفوذ کرده و مفاهیم اساسی شخصیتی او را تحت تاثیر قرار می‌دهد، به تعبیر دیگر در نوع دوم قدرت تخریبش به مراتب می تواند بیشتر باشد.

در بحث شدت ارتباط فرد با رسانه، مفهومی به نام اعتیاد مطرح می‌گردد. اعتیاد حالتی است که معمولا فرد را به معنای زمان و یا به معنای ابعاد مختلف روانشناختی و رفتاری از حد نرمال جامعه متفاوت کرده و در جامعه برجسته می‌کند.

با تعریف فوق، فرد معتاد ممکن است که فعالیتش در فضای مجازی، بیش از حد معمول و یا بسیار کمتر از حد معمول باشد. اعتیاد می‌تواند در هر دو مسیر عمل کند. البته معمولا در ایران ما بیشتر به موارد بیش از حد معمول توجه می‌کنیم.

اثرات فیزیکی حضور در فضای مجازی
حضور نامتعارف و بیش از اندازه در فضای مجازی و رسانه، اثرات ناخرسندی فیزیکی بر روی فرد دارد.

رایج‌ترین آسیب‌، چاقی است، اما می‌توان اثراتی همچون ایجاد ضعف در مچ دست، آسیب به چشم، خمیدگی کمر را به آن اضافه نمود. حتی در حوزه‌ بازی‌ها، فضای مجازی می تواند در نظام هماهنگی میان نیم‌کره‌ چپ و راست مغز اثر گذاشته،  ترشح غدد فرد را تحت تاثیر قرار داده و رشد او را دچار عارضه نماید.

اعتیاد به فضای مجازی و نشستن زیاد می‌تواند باعث عدم رشد شش‌ها، ضعف قلب و ضعف سیستم گردش خون گردد. علت طرح این اثرات از سوی بنده، اشاره به این موضوع بود که گاهی در برخورد با نسل نوجوان، داشتن آگاهی‌هایی از این موضوعات  باعث می‌شود که ما راحت‌تر به زبان مشترکی با آن‌ها برسیم.

اعتیاد به فضای مجازی در ابعاد بزرگ‌تر، در صورتی که در جامعه گسترده‌تر گردد، باعث بروز شکاف یا تضاد بین نسلی در جامعه می‌گردد. این شکاف، الگوهای تشخص و ادراکی فرد را تغییر داده و بدین طریق ارتباط او با تاریخ و سنن دچار مشکلاتی جدی می‌شود.

این مشکل، صرفا به یک مدرسه و شهر محدود نشده و کل کشور را شامل می‌شود. امروز این شکاف نسلی، مشکلی کلان است که راه حل این امر، ورود در مسیرهای عمومی و عرصه‌های سیاست‌گذاری کلان برای مدیریت آن است، چرا که اعتیاد می‌تواند امکان ادغام متوازن و یک‌سو با جهان واقعی را تحت تاثیر قرار دهد.

پی‌نوشت:
1. فردی یا گروهی و کلان
2. گرایشی، نگرشی، ارزشی و رفتاری
3. کوتاه مدت، بلند مدت و میان مدت
4. خوب یا بد
5. عرف، شرع، اخلاق، علم
6. ایجاد کننده
7.عامل تشدید کننده سایر عوامل