به گزارش
گرداب و به نقل از فارس، این روزها رواج ابزارهای جدید ارتباطی در فضای مجازی و پیرامون آن استفاده
بی حد و حصر و بدون کنترل افراد جامعه از این امکانات و تکنولوژیها، دردسر
ساز شده است به گونهای که با دامن زدن بر اتفاقات و حوادثی که در کشور رخ
میدهد یا حتی کنجکاوی در زندگی شخصی بسیاری از چهرهها از جمله چهرههای
فرهنگی، بازیگران و ... بازار شایعات را در ابتدا در فضای مجازی و با
اندکی تاخیر در کل فضای جامعه داغ کرده است.
بروز شایعات بی اساس در جامعه بدون شک مردم و شهروندان را تحت تاثیر قرار میدهد بهطوریکه موجب تشویش اذهان عمومی خواهد شد.
به منظور بررسی علل و آشنایی با تبعات منفی استفاده گسترده مردم جامعه از
فضای مجازی در کشور و اتکای آنها به اخبار بی اساس در این فضا به جای رجوع
به رسانههای موثق و رسمی کشور و در نهایت افسار گسیختگی شایعات در جامعه
با مسعود بصیری رئیس سازمان بسیج رسانه کشور به گفتوگو نشستیم.
با توجه به گسترش شایعات در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به
خصوص درباره شخصیتها و چهرههای کشور، چه راهکاری برای برطرف کردن این
معضل میتوان پیشنهاد داد؟در فضای مجازی ما نیازمند ساماندهی و سازماندهی تمام کسانی هستیم که
تریبون در اختیار دارند، همیشه و همهجا ما از ساماندهی و سازماندهی حمایت
کردهایم و این یک واجب است.
در کنار ساماندهی این فضا، در اذهان اینطور به نظر میرسد که این
ساماندهی یا سازماندهیها آیا به معنای محدود سازی است؟ پاسخ شما به این
سوال چیست؟آزادی بیان به معنای این نیست که هرچه به زبان میآید و به فکر
میرسد باید عنوان شود، چرا که برخی مسائل موجب تشویش اذهان عمومی میشود و
مرم را نگران میکند.
دقیقا مانند اتفاقی که در خصوص اسیدپاشی در استان
اصفهان افتاد است که برخی از رسانهها از وبلاگها تا خبرگزاریها موجب
مشوش شدن ذهن مردم شدند به گونهای که افرادی که در اصفهان تردد میکردند
هر آن احساس میکردند امکان دارد اسیدپاشی در خصوص آنها اتفاق افتد.
عملکرد رسانهها در فضای مجازی در سایر کشورها چگونه است؟در انگلستان ظرف یک سال 140 مورد حادثه اسیدپاشی اتفاق افتاد اما
رسانههای این کشور حتی در فضای مجازی به این اتفاق نظر میافتند که ذهن
مردم را مشوش نکنند اما متاسفانه ما نمیتوانیم به این جمع بندی برسیم.
چه میزان ساماندهی فضای مجازی باید در اولویت قرار گیرد؟زمانی که ساماندهی صورت میگیرد متوجه میشیم با چه اشخاصی باید
برخورد کرد و درباره آنها کنترل صورت گیرد.
هماکنون در فضای مجازی به
شخصیت و خانواده افراد توهین میشود و اسرار شخصی افراد به وسیله
دوربینهای گوشیهای همراه در معرض دید عموم قرار میگیرد این در حالی است
که نمیدانیم صاحب این وبلاگها یا رسانهها چه کسانی هستند.
درست مانند
این است که تمامی افرادی که مالک خودرو هستند وسایل نقلیه خود را بدون پلاک
در خیابانها و معابر بیاورند و بدون گواهینامه در شهر تردد کنند. این
روزها زمانی که یک بازیگری ذکر مصیبت امام حسین(ع) را میکند در برخی از
وبلاگها یا صفحات شخصی فیسبوک بدترین اهانتهای شخصی به این فرد میشود،
آیا نام این آزادی است؟
ساماندهی این دسته از رسانهها در کشور ما چگونه است؟ چه میزان این امر تحقق یافته است؟ساماندهی رسانهها در کشور ما بعضاً دچار سیاستزدگی شده است. زمانی
که میخواهیم با رسانهای برخورد کنیم صحبت از ساماندهی میکنیم اما
زمانی که آن ماجرا و وضعیت تمام میشود ساماندهی آن رسانهها را رها
میکنیم سوال اینجاست که تکلیف چندهزار رسانه بدون عنوان و ثبت نشده در این
کشور چه میشود؟
تکلیف کسانی که در شبکههای مجازی خارجی مانند «وایبر» و
«واتساپ» هرآنچه که دلشان میخواهند مینویسند و انعکاس میدهند چه
میشود؟ کجای دنیا هرکسی اجازه دارد به هر طریقی که دلش میخواهد راجع به
دیگران اظهار نظر و صحبت کند؟آیا در امریکا هرکسی اجازه دارد در وایبر و
واتسآپ هر چه که دلش میخواهد راجع به دیگران بنویسد؟
با چنین شرایطی میتوان گفت که در سایر کشورها مردم نمیتوانند
درباره شخصیتها در رسانههای مجازی هرگونه مطلبی را انعکاس دهند؟وقتی در برخی از کشورهای وابسته به بلوک غرب فیسبوک فیلتر میشود
معلوم است که شهروندان این کشورها اجازه ندارند هرچیزی که دلشان میخواهد
در شبکههای مجازی انعکاس دهند.
در این میان سوالاتی مطرح میشود مبنی بر
اینکه واتساپ و وایبر برای چه کسانی هستند و شایعات در چه رسانهها و
فضاهایی منتشر میشوند؟ کنترل کننده این رسانهها چه کسانی هستند؟
تمامی این موارد در جای خود مکان بحث و بررسی دارد اما سوال
اینجاست که چرا مردم کشور ما به جای استفاده از رسانههای موثق و رسمی کشور
بیشتر به شبکههای مجازی رجوع میکنند؟دریافت اطلاعات برای همه جالب است و نمیتوان به مردم گفت که به
سراغ دریافت اطلاعات نروند چرا که دریافت اطلاعات از کانالهای مختلف برای
مردم میتواند جالب باشد.البته باید آگاه سازی شود که هر کانال و خط
ارتباطی نمیتواند معتبر باشد. البته در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است
که زمانی که فاسدی خبری را میآورد نباید به آن اعتماد کرد.
متولی فرهنگسازی و آگاهسازی مردم در این میان کیست؟این فرهنگ را باید مسئولان فرهنگی کشور در کشور جا اندازند.
متاسفانه همانطور که بسیاری از مباحث فرهنگی در کشور روی زمین مانده این
امر نیز مغفول مانده است.
ما در کشور دسترسی را ایجاد میکنیم به این معنی
که این امکان برای مردم فراهم میشود که در شبکههای اجتماعی وارد شوند و
به طور غیر مجاز و غیرقانونی از این شبکهها استفاده کنند سپس از آنها این
سوال را میپرسیم که چرا از این شبکهها استفاده میکنند. ما مردم را بدون
سلاح و ذره و دفاع مناسب در شبکههای اجتماعی رها میکنیم.
با چنین شرایطی چه باید کرد؟باید به مردم گفت و مردم باید بدانند که کسانی فضای مجازی و اینترنت
را در دست دارند بزرگترین جنایتکاران تاریخ هستند.
یک محقق آمریکایی گفت
که در جنگ جهانی دوم به بسیاری از افرادی که اسیر شده بودند به دلیل اینکه
آمریکا اجازه نداد غذا به آنها برسند، آنها از گرسنگی مردند. این در حالی
است که این جنایتهای جنگی هیچ وقت در رسانههای گفته نمیشود.
چه خلایی در کشور وجود دارد که مردم به جای استفاده از اخبار موثق
رسانههای داخلی از شبکههای اجتماعی برای آسیب وارد کردن به جامعه
استفاده میکنند؟مردم ما دارای فرهنگ غنی ایرانی اسلامی هستند که تهمت زدن، دروغ
گفتن، بی عفتی و بی حیایی را نسل در نسل و پیش از اینکه حتی اسلام را
بپذیرند بد میدانستند. اینکه ما مردم را آگاه نمیکنیم در خصوص
تکنولوژیهای جدید مشکلاتی را به وجود آورده است.
سالهاست که در کشور شبکه
ملی اینترنت راهاندازی نشده است این امر میتوانست در کنترل چنین شرایطی
بسیار موثر باشد.
عدم کنترل و نظارت بر شبکههای اجتماعی و فضای مجازی چه تبعات منفی را برای جامعه و مردم آن به همراه دارد؟زمانی تلفن همراه را دست کودکی میدهیم به این معنا است که انواع و
اقسام فسادها میتواند برای آن اتفاق افتد چرا که هرگونه عکس با هر مضمونی
و هرگونه مطلبی میتواند در این شبکهها رد و بدل شود. مصرف اطلاعات غلط و
اعتیاد به مطالب فساد برانگیز در شبکههای اجتماعی به وفور یافت میشود و
باید خانوادهها مطلع شوند.
در کشور برای اطلاع خانوادهها از این آثار زیانبار چه اقداماتی صورت گرفته است؟متاسفانه در کشور ما مسئولان و به خصوص مسئولان فرهنگی ما آنقدر
اسیر سیاستزدگی شدهاند که این موضوعات را رها کردهاند و به مسائل
متفرقه میپردازند.
باید مشخص شود که متولی امر در این میان چه کسی است و
باید وزن کار فرهنگی در کشور مشخص شود و افراد مسئولیت کار خود را بپذیرند.
اگر فضای اینترنت مسموم است باید افراد و متولیان امر در مجلس پاسخگو
باشند.
به نظر شما متولیان امر در این باره چه کسانی هستند؟خیلی از افراد در این میان میتوانند به عنوان متولی عنوان شوند
البته در دولت وزیر ارشاد و در مکانهای دیگر کانونهای فرهنگی و رسمی
باید پاسخگو باشند.
به عنوان نمونه از وزرات ارتباطات باید سوال شود که چرا
یک رسانه فساد برانگیز مانند وایبر لاین یا واتساپ فعالیت میکند چرا
شورای فیلترینگی در این وزارتخانه تشکیل شده است در این زمینه اقدامی را
صورت نداده است؟ این شورا باید جوابگو باشد.
وظیفه رسانههای رسمی در این میان چیست؟در دانشگاههای کشور که رشتههای ارتباطات و مرتبط با رسانه تدریس
میشود حتی یک واحد در خصوص شناخت منافع ملی، شناخت مخاطب و شیوه نفوذ در
افکار عمومی تدریس نمیشود. باید خبرنگار بداند که چه مطلبی را عنوان کند
که تا مخاطب به انحراف نرود.
خبرنگاران ما در جمهوری اسلامی ایران بر منبر
وعظ نشستهاند. باید دید چه کسانی را بر این منبرها مینشانیم؛ آیا اینها
با اصول اولیه منافع ملی، سرزمینی و دینی آگاه هستند. رسانهها باید از
اطلاع رسانی صرف عبور کنند و به سمت آگاه سازی حرکت کنند.
امروز درگیر این
هستیم که خبر خبرگزاری «آ» 15 ثانیه از خبر خبرگزاری «ب» زودتر روی خط
برود. چه میزان اهمیت دارد که خبرها چند دقیقه بافاصله از هم کار شوند؟
اینها فریبی است که غرب میدهد چرا که غرب رسانه را در سرعت و خبررسانی
صرف خلاصه کرده است. خبرنگاران باید به شکل یک رسول منتقل کننده پیام اسلام
در منبر اطلاعرسانی قرار بگیرند.
با توجه به اینکه هماکنون شاهد افسار گسیختگی شایعات در فضای
مجازی هستیم آیا میتوان انتظار تبعات بدتری را نیز برای جامعه و مردم آن
داشت؟زمانی که شایعهای ساخته میشود به این معنی است که دروغ گفته
میشود در چنین شرایطی زمانی که برخوردی صورت گرفته نمیشود به این معنا
است که به طرف مقابل مجوز داده میشود که از خود دفاع کند زمانی که
میخواهد از خود دفاع کند اما کاری از عهدهاش خارج نیست به زور متوسل
میشود.
اگر بلبشوی خبری، شایعات و دفاع در برابر شایعات در کشور اتفاق
افتد ما از حمله نظامی قدرتمندترین نیروهای نظامی دنیا بیشتر ضربه خواهیم
خورد. دشمن ما که در مقابل ما ایستاده است تنها خواستهاش این است که مردم
این سرزمین به خودشان، رفتارها و اختلافات درونی خود در حوزه مسائل کوچک
درگیر باشند.
این خبررسانی صرف و شایعه پراکنی امنیت روانی و ملی کشور را
تهدید میکند. یک نفر باید به عنوان متولی به مراجع قانونی پاسخگو باشد.