به گزارش گرداب به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان؛ دختران و پسران جوان که اغلب براي سرگرمي وارد چت روم های مجازی می شوند، باید به این نکته توجه داشته باشند که این شبکه های اجتماعی علاوه بر سرگرمی، خطراتی هم دارد که باید به آن ها توجه کنند.
چهارشنبه هفته قبل ۲۴ تیرماه ۹۴ ،ماجرای آشنایی یک دختر و پسر از طریق واتس آپ، ویروسی که این روزها به خانه همه مردم راه باز کرده است،آغاز می شود .
دختری ۲۰ ساله که فرزند تاجری ثروتمند ساکن خراسان رضوی است او ماجرای فریب خوردنش را از طریق واتس آپ اینگونه شرح داد : چند وقت بود که با پسری از طریق واتس آپ آشنا شده بودم ،پسر بدی به نظر نمی آمد، چیز زیادی ازش نمی دانستم ولی آنطور که فهمیدم انگار ۲۵سال داشت ،مدت زیادی نبود که او را می شناختم ولی در همین مدت کوتاه خیلی برایم جذاب به نظر می رسید البته آنگونه که خودش را درپشت واتس آپ معرفی کرده بود ومن نیز به این دوستی اعتماد کرده بودم او را قبول داشتم.
با اینکه زمان کوتاهی از مدت آشنایی ما از طریق واتس آپ می گذشت اما در همین مدت کوتاه بسیاری از اطلاعات زندگی من در اختیار او قرار گرفت البته او با زیرکی در بعضی از پست هایی که برایم می فرستاد از زندگی شخصی من نیز سوالاتی می پرسید، درآمد و شغل پدرم برایش خیلی اهمیت داشت یادم هست وقتی که گفتم پدرم یک تاجر ثروتمند است برای دفعه اول اصلا باورش نشد و فکر می کرد من واقعیت را پنهان می کنم، برای همین چند مرتبه در مورد شغل پدرم سوال می کرد و من ندانسته از نقشه ای شوم تمام واقعیت های زندگی ام را با او در میان گذاشتم.
هفته گذشته بود که یک روز گفت می خواهم از نزدیک ببینمت، وقت آن رسیده که با یکدیگر ملاقات داشته باشیم و من هم مثل همه روزهای گذشته که به او اعتماد کرده بودم ،حاضر به این دیدار ملاقات شدم ، دیداری که به دور از اطلاع خانواده ام شکل گرفت و تقدیری بد را برایم رقم زد.
در یکی از شهرهای خراسان رضوی قرار ملاقات گذاشت، آن روز به هر بهانه ای بود خودم را به قرار ملاقات رساندم. او مثل همان پست های واتس آپی که برایم می فرستاد جذاب به نظر می رسید و حرفهایش بیشتر مجذوبم می کرد.
او مرا به شهری که بعدا فهمیدم زابل است آورد، بلافاصله پس از رسیدن به زابل مرا دراتاق منزلی زندانی کرد و تلفن همراه ام را گرفت، تازه فهمیده بودم چه کلاهی بر سرم رفته و امید آرزوهای من قلابی است.
به صراحت می گفت من تو را فقط به خاطر پول پدرت به اینجا آوردم، او درخواست ۷۰۰ میلیون پول از پدرم داشت، حتی تصمیم داشت که مرا به افغانستان ببرد تا ۷۰۰ میلیون به دستش برسد اما پدرم پس از اولین تماس خودش را به زابل رساند، البته با همان مقدار پولی که او می خواست و سربازان گمنامی که مرا از چنگال دام شیطانی واتس آپ نجات دادند.
برات حمیدیان مدرس دانشگاه زابل گفت: شبکههای اجتماعی در چند سال گذشته روند نامطلوبی در زندگی مردم داشتهاند تا جایی که برخی از استفادهکنندگان به عنوان معتادان شبکههای اجتماعی یاد میشوند.
وی افزود: برخی از استفادهکنندگان از شبکههای اجتماعی تا جایی پیش رفتهاند که زندگی خانوادگی آنها تحت تاثیر قرار گرفته و مشکلاتی برای آنها به وجود آمده است و گاهی نیز زندگی برخی افراد در اثر استفاده از این شبکهها به مرز و جدایی و طلاق رسیده است، نگرانی خانوادهها نیز از حضور فرزندان خود در این شبکهها در اوج قرار دارد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه متاسفانه با تربیت فرهنگی جامعه و شیوههای فرهنگ اسلامی نتوانستهایم سبک زندگی را به درستی تبیین کنیم، خاطرنشان کرد: اگر سبک زندگی اسلامی به درستی به جامعه تبیین شود، تاثیر مثبتی خواهد داشت.