به گزارش گرداب به نقل از مشرق سال گذشته یک فیلم سینمایی هالیوودی به نام «Robocop»روی پرده سینماهای آمریکا و جهان رفت که در آن، سکانسهای ابتدایی فیلم، صحنههایی از اشغال شدن تهران توسط رباتهای جنگجو را به تصویر کشیده بودند.
در ابتدای فیلم، ارتباط مستقیمی از تلویزیون آمریکا با اتاق جنگ پنتاگون گرفته میشود و رباتهایی را نمایش میدهند که ادعا میشود توسط آمریکا و برای برقراری صلح و آزادی در دنیای خارج ساخته شدهاند. پس از آن، عملیات ارتش آمریکا در خیابانهای تهران، به طور مستقیم توسط یک خبرنگار نظامی نمایش داده میشود که "عملیات آزادی تهران" نام دارد.
در فیلم روبوکاپ 2014، آمریکا با لشکری از رباتهای ضد گلوله تهران را اشغال میکند
در عین حال، گزارشات منتشره نشان میدهد که آمریکا به دنبال واقعی کردن توهمات سازنده فیلم روبوکاپ 2014 است. طبق گزارش آزمایشگاه تحقیقات ارتش آمریکا میدان نبرد در آینده مملو از روباتها خواهد بود، رباتهایی که به لحاظ مهندسی ژنتیکی «ابَر انسان» بوده و طیف وسیعی از آنها ماشینهای کشنده خودکار هستند.
خبرگزاری روسی اسپوتنیک در گزارشی در این باره نوشته است: مدیران وزارت دفاع آمریکا و آزمایشگاه تحقیقات ارتش آمریکا، دانشمندان و متفکران امنیتی معتقدند میدان نبرد در سال 2050 به لحاظ فنی تمامی انتظارات را برآورده خواهد کرد، چرا که روباتها و قاتلان ابر انسانی نقش اولیهای را در میدان ایفا خواهند کرد.
طبق گزارش آزمایشگاه تحقیقاتی ارتش آمریکا تحت عنوان «تجسم میدان نبرد زمینی و فنی در سال 2050: گزارش کارگاه»، میدان نبرد آینده انسانهای اندکی را در بر خواهد داشت، با این حال این انسانها به لحاظ فیزیکی و روحی دارای قابلیتهای بهبودیافتهای هستند که توانایی درک محیط، برداشت درست از محیط و تعامل با یکدیگر و نیز با «انسانهای بهبودنیافته»، فرآیندهای خودکار، و ماشینهای مختلف در آنها افزایش یافته است.
تحلیلگران آمریکایی ابراز میدارند: «در نتیجه، آنها نه تنها کارها را به گونهای مختلف انجام خواهند داد بلکه کارهای مختلفی را نیز در قیاس با جنگجویان انسانی امروزی که از بهبود و ارتقای محدودی برخوردارند، انجام میدهند.»
طبق این گزارش، موفقیت در جنگافزار آینده به واسطه هفت توانمندی یکپارچه و خاص تعیین میشود، یعنی: انسانهای ارتقایافته؛ تصمیمگیری خودکار و فرآیندهای مستقل؛ اطلاعات نادرست به مثابه سلاح؛ هدفگذاری میکرو؛ خودساماندهی در مقیاس بزرگ و تصمیمگیری جمعی؛ مدلسازی شناختی از رقیب؛ و نیز توانایی درک و غلبه بر محیط اطلاعاتی ناقص و بحثبرانگیز.
نویسندگان این گزارش توضیح میدهند که واحد نظامی اصلی مشتمل بر انسان و ماشینهای قاتل مستقل خواهد بود. با این حال، برای این که انسانها بتوانند همطراز با روباتها باشند، این سربازان آینده «به گونههای مختلف ارتقا خواهند یافت». آنها ضمن تجهیز شدن به اسکلتبندی بیرونی بهبودیافته، دارای کاشتهای بیشماری خواهند بود که حس و ادراک آنها را کاملاً بهبود خواهد داد.
و این تمام ماجرا نیست، چرا که تحلیلگران ارتش آمریکا حتی پا را فراتر گذاشته و خلق ابرانسانهای ژنتیکی دارای قابلیتهای فیزیکی، حسی، و ادراکی بهبودیافته را نیز در نظر گرفتهاند.
این گزارش تأکید میکند که «حضور ابرانسانها در میدان نبرد سال 2050 بسیار محتمل است زیرا ترکیبات مختلف مورد نیاز برای میسر ساختن این توسعه در حال حاضر وجود داشته و تحت توسعه سریع قرار دارند.»
دریغ اینکه به گفته نویسندگان گزارش، قابلیتهای بهبودیافته ابرانسانها مبتنی بر فرآیندهای ارتباطی خواهد بود و لذا «هک شدن و خرابکاری نیز بخشی از آن است».
به گفته فرانس استفان گادی، کارشناس روابط مدنی ـ نظامی و دیپلماسی سایبری آمریکا، چنین مفهوم جنگافزاری خشنی نیازمند «معماری فرماندهی ادراکی و پیوندی جدیدی» است تا بتواند با انسانها، ابرانسانها، و روباتهای قاتل ادغام شده و آنها را هدایت کند.
این کارشناس ضمن اشاره به آسیبپذیریهای مبرم ارتش آینده، این سؤال را مطرح میکند که اگر هکرهای دشمن بتوانند کنترل روباتهای ارتش آمریکا را در اختیار بگیرند چه اتفاقی خواهد افتاد: «آیا آنها میتوانند همانند فیلم ترمیناتور سلاحهای خود را بر روی همرزمان انسان خود در میدان نبرد بگیرند؟»
از طرفی، پاتریک تاکر، کارشناس فنی آمریکایی، مسئله اخلاقی این جنگافزار آینده را مطرح میکند. از آنجا که «کارهای کثیف» عمدتاً توسط ماشینهای قاتل مستقل انجام خواهد شد، انسانها «داوری» خواهند کرد. این مسئله که چه کسی مسئول مرگ و میرها و خسارات خواهد بود نیز مطرح میشود.
تراکر بیان میدارد: «چه تخیلی باشد و چه واقعی، این آیندهای است که در این گزارش کارگاهی بررسی شده است. آیندهای که در آن بشریت دیگر نمیتواند میزان یا تأثیرات پیشرفتهای فنی را کنترل کند، حداقل نه به گونهای که ما امروزه سعی در انجام آن داریم. این مسئله میتواند از هر دشمن خاص دیگری تهدیدآمیزتر باشد.»