گروه فرهنگی گرداب- سرعت تحولات تکنولوژی در عرصه ارتباطات، عصر ارتباطات را به بستری دائما در حال تحول تبدیل کرده است. سرعت تغییرات و شکل گیری فضاهای مختلف ارتباطی به قدری بالاست که زمان فرصت شناسایی و تدبیر برای مدیریت این فضاها را به افراد نمیدهد.
کاربر فقط میبیند که فیس بوک بوجود آمده و همه فیسبوکی شدهاند لاجرم کاربری فیس بوک خود را میسازد و هنوز زمانی از حضور فیس بوکیاش و گشت و گذاریهای بیهدف و ورود امواج دادههای مدیریت نشده بر ذهن او نگذشته که همین داستان در توئیتر تکرار میشود. حالا او در توئیتر مشغول است و اکانت فیسبوکش را نیز کماکان با حساسیت کمتر چک میکند که شبکههای اجتماعی موبایلی با سرعت بیشتر و دسترسی راحتتر به میدان میآیند. لاین و تانگو و وی چت و... به راحتی در جیب شما جا میشوند و جای فیسبوک و توئیتر وابسته به رایانه را میگیرند. کاربر هنوز موج شبکههای اجتماعی موبایلی را به درستی درک نکرده است که مردم خسته از متن و نوشتن و مدیریت وال و هوم پیج؛ شبکه اجتماعی فاقد متنی همچون اینستاگرام را باب میکنند.
بازهم سختیهای مدیریت کاربری شخصی موج پیام رسانهای موبایلی را خلق میکند دیگر کاربران بیحوصله و تنوع طلب حتی در حد بارگذاری یک عکس بر روی اکانت شخصی خود در اینستاگرام نیز انگیزه ندارند و فقط میخوانند و میخندند و به دنبال آن واتساپ و سپس وایبر شکل میگیرد و در آخر پدیده باور نکردنی که به «مهاجرت ایرانیان به تلگرام» مشهور شد؛ خلق میشود و ظرف کمتر از شش ماه ۱۳ میلیون نفر ایرانی را وارد این شبکه میسازد. به گونهای که در ماههای نخست سرورهای تلگرام را با مشکل مدیریت ترافیک مواجه میسازد و این یقینا پایان ماجرا نیست و این قصه قطعا سر دراز دارد و معلوم نیست در آینده نزدیک چه موجهای جدیدی جامعه مجازی کشور را در مینوردد.
در چنین فضایی نه تنها مسئولین فرهنگی و خانوادهها بلکه خود کاربر نیز فرصت کافی برای شناخت شبکهای که در آن حضور دارد و انتخاب فضاهای مناسب و دریافت دادههای مورد نیازش را ندارد.
سایتهای متعدد داخلی و خارجی، چت رومها و وبلاگها و هزاران فضای مدیریت نشده دیگر رها در عالم اینترنت در در دسترس جوانان، نوجوانان و بعضا حتی کودکان قرار دارند و باید به صراحت عنوان کرد که موج ورود دیتا در شبکه جهانی اینترنت به قدری سهمگین است که با فیلترینگ رسمی و هوشمند نیز به طور کامل مدیریت نمیشود.
در چنین فضایی در کنار واژه امنیت سایبری که ناظر به حفاظت اطلاعات در برابر دزدیده شددن توسط هکر هاست واژه دیگری تحت عنوان بهداشت سایبری ذهن اندیشمندان و کارشناسان حوزه فضای مجازی را به خوددرگیر کرده است.
در حوزه بهداشت سایبر برخلاف امنیت سایبر نگرانی از دست رفتن اطلاعات مطرح نیست بلکه نگرانی از بابت ورود اطلاعاتی است که فرهنگ و ادبیات رایج جامعه را مخدوش میکند و سلامت روانی را برهم میزند.
این گونه اطلاعات و دیتا الزاما از سوی کشورهای غربی نمیآیند و ادبیات سخیف و مستهجن تولید شده در گروهها و چت رومهای داخلی متعلق به برخی از طیفهای جوانان و نوجوانان نیز نقش مهمی در برهم زدن آرامش روانی جامعه دارد.
بهداشت سایبری چه مواردی را شامل میشود در حقیقت بهداشت سایبری ناظر بر شکل گیری یک فضای مجازی عاری از ادبیات سخیف و توهین آمیز، متنهای غیر اخلاقی اعم از خشونت بار یا مستهجن، تصاویر و ویدیوهایی با این مضامین، به سخره گرفتنهای بیحد و مرز و توهین به شخصیت هایی حقیقی و حقوقی یا قومیتها و ملیتها، تجاوز به حریم خصوصی افراد نظیر انتشار ویدوهایی که برخی را در ادامه زندگی اجتماعی دچار مشکل میسازد، توهین و تمسخر اعتقادات ادیان و مانند آن است.
آیا تنها ایران به بهداشت سایبری میاندیشد؟ این چنین نیست که نگرانی از بهداشت محتوا و پیشگیری از نشر محتوای سخیف و برهم زننده آرامش روانی جامعه مختص کشور ایران باشد و امروزه حتی کشورهای غربی که خود تولید کننده بخش اعظمی از محتوای مستهجن-به عنوان بخشی از محتوای غیربهداشتی- در فضای مجازی هستند با خطوط قرمزی که برای خود تعریف کردهاند به پالایش فضای مجازی از محتوای غیربهداشتی میپردازند و مواردی همچون انتشار تصاویر و ویدیوهای خصوصی یا انتشار پورنوگرافی کودکان و یا توهین و مورد تمسخر قرار دادن افراد را از مصادیق رفتار مجرمانه ارزیابی میکنند.
اما باید گفت متاسفانه خطوط قرمز غربیها که بزرگترین تولیدکننده محتوا در عرصه اینترنت هستند بسیار محدود است و همین مساله باعث شده تا بخش اعظمی از تصاویر و ویدیوهای برهم زننده بهداشت سایبری از سوی همین کشورها تولید و در سطح جهانی منتشر گردد.
وقتی نگرانی فعالان اجتماعی بر نگرانی دولتها پیشی میگیرد امروزه موج نشر محتوای سخیف و غیر بهداشتی به قدری در فضای مجازی شدید است که به طور جدی از کنترل دولتها خارج شده و نه تنها در کشورهای غربی بلکه در ایران نیز شاهد کمپینهایی برای پاک سازی فضای مجازی هستیم.
چنانکه چندی پیش امین زندگانی و همسرش الیکا عبدالرزاقی کمپینی برای فضای مجازی پاک راه اندازی کرده و با شعار توهین در فضای مجازی ممنوع خواستار اصلاح رفتار کاربران در فضای مجازی شده بودند. این کمپین که تحت عنوان پاک کردن زباله های مجازی شکل گرفته بود با استقبال وزیر ارتباط مواجه شد.
همچنین این روزها کمپینهای مشابه فراوانی نیز در شبکههای اجتماعی انگلیسی زبان و سایر کشورها با مضامینی تحت عنوان پرهیز از خشونت در گفتار و... به چشم میخورد.
تصاویر کمپینی که توهین در فضای مجازی را ممنوع می کند همه این اتفاقات نشان دهنده مساله خطرناکی است که این روزها یک فرهنگ عمومی متفاوت از فرهنگ رایج در جامعه حقیقی را در فضای مجازی شکل داده است. افراد با بهره گیری از هویت مجازی که به راحتی میتوان آن را برایی همیشه پاک کرد و با آسودگی خیال از شناسایی نشدن در فضای حقیقی؛ در فضای مجازی بیحد و مرز و لجام گسیخته عمل میکنند، نخست ادب را کنار میگذارند و سپس حیا را و در نهایت اخلاق را و این گونه است که با بررسی کامنتهای منتشر شده توسط هواداران و مخالفان افراد مشهور مانند هنرمندان و ورزشکاران در صفحههای آنها به نتایج نگران کنندهای در مورد امنیت روانی جامعه دست مییابیم.
چیزی که در گروهها و چت رومها نیز مثالهای بیشتری از آن را میتوان مشاهده کرد و قطعا فردی که چنین رفتارهای سخیف و ادبیات نامناسبی را در فضای مجازی بکار میبرد، در فضای حقیقی نیز تنها به دلیل محدودیتها رفتار دیگری از خود نشان میدهد و حضور وی در جامعه همچون آتش زیر خاکستری است که در صورت فراهم شدن شراط شعله ور خواهد شد.
چه باید کرد؟ حقیقت اینجاست که بهداشت در فضای مجازی مساله پیچیده ایست و مدیریت آن تنها با فیلترینگ رسمی یا هوشمند حل نمیشود، بهداشت در فضای مجازی نیازمند عزم و همیاری هگانی است. تلاشی گسترده و ملی میطلبد تا فضای مجازی از این آلایندههای روانی تا حد امکان پالایش شود تا نسل آینده و فرزندانمان که خواه ناخواه بسیاری مفاهیم را در ایین فضا آموزش میبینند در فضایی از امنیت و سلامت روانی پرورش یابند.
گرداب در گزارشهای بعدی و با استفاده از کارشناسان به موشکافی ابعاد گسترده تری از مساله بهداشت سایبری خواهد پرداخت.