هر فرهنگی، برای تعریف خود، دست به فعالیتها و رفتارهای فرهنگی خاصی میزند تا او را از سایر فرهنگها "متمایز و قابل تشخیص" کند. اما امروزه، به واسطهی اینکه خیلی از افراد از فرهنگ پوشش، موسیقی، فیلم و سایر مظاهر فرهنگیِ مربوط به فرهنگ خودشان پیروی نمیکنند، تشخیص اینکه فرد به کدام دستهی فرهنگی تعلق دارد کاری دشوارتر شده است.
مد و مدگرایی
هر فرهنگی، نشانهها و مظاهری را برای خود تعریف میکند تا به واسطهی آن از سایر فرهنگها متمایز شده و در واقع، مرزهایی میان فرهنگ خود و فرهنگ دیگری تعریف نماید. یکی از این نشانهها، نحوهی پوشش افراد پیرو یک فرهنگ است. به وسیلهی همین پوشش، ما به راحتی میتوانستیم، اقوام مختلف را از یکدیگر تشخیص دهیم. حتی در تاریخ فعالیتهای اجتماعی، ما این دست از تعاریف فرهنگی برای خود را در رفتار خردهفرهنگها به راحتی میتوانیم تشخیص دهیم. مثلا، زمانی که در دههی 1970، جنبش هیپهاپ در میان جوانان نیویورکی رشد پیدا کرد، نوع پوشش، موسیقی و فعالیتهای هنری خاصی[1] را بسط و گسترش دادند. بنابراین، هر فرهنگی، برای تعریف خود، دست به فعالیتها و رفتارهای فرهنگی خاصی میزند تا او را از سایر فرهنگها "متمایز و قابل تشخیص" کند. اما امروزه، به واسطهی اینکه خیلی از افراد از فرهنگ پوشش، موسیقی، فیلم و سایر مظاهر فرهنگیِ مربوط به فرهنگ خودشان پیروی نمیکنند، تشخیص اینکه فرد به کدام دستهی فرهنگی تعلق دارد کاری دشوارتر شده است؛ امروزه به سختی میتوان ویژگیهای "جوانِ ایرانی" را برشمرد.
به عقیدهی نگارنده مد و پوشش، در میان مظاهر فرهنگی، از اهمیت بالاتری برخوردار است. زیرا در وهله اول بیش از سایر ویژگیهای فرهنگی دیگر (مانند موسیقی، فیلم و غیره) حالتی خودآگاه و انتخابی دارد و در وهله بعد، در پوشش، ارتباطات بین فردی و تایید دیگران بیش از سایر موارد اهمیت دارد. بنابراین، برنامهریزی برای نوع پوششی که افراد انتخاب میکنند تا از آن استفاده کنند، اهمیتی بیش از سایر موارد دارد.
چند عامل در گسترش نوعی پوشش خاص در حوزهی فضای مجازی موثر است:
نخست اینکه در فضای مچازی برخی سایتها، به بررسی پوشش خاص هنرمندان، میپردازد و تصاویر آن را در معرض عموم میگذارد. برای مثال، یکی از سایت های مطرح در حوزه سینما، در بیستونهمین جشنوارهی فجر، تصویر تمامی بازیگرانی که بر روی "فرش قرمز" برج میلاد حضور پیدا کرده بودند را روی سایت بارگذاری و خوشپوشترین آنها را انتخاب میکرد. با توجه به تصاویر زنان بازیگری که در آن زمان بر خروجی سایت قرار گرفت، به راحتی میتوان ویژگیهای مشترکی را در پوشش آنها یافت و به واسطهی آن، تلاش کرد تا ظاهری شبیه آنها داشت. هیمن موضوع که زنان در دورهی خاصی از سال، از آرایش مو و صورت خاصی استفاده میکنند نیز حاکی از فعالیتهای فضای مجازی است. چرا که سابقا، اگر فعالیتی در حوزهی پوشش و آرایش مو و صورت وجود داشت، سلیقه اثرگذارترین عامل بود و "قاعدهای" وجود نداشت.
دومین عامل که در فضای مجازی بر نوع پوشش و گرایش به مد و مدگرایی تاثیرگذار بسزایی دارد، فعالیت گروههای طراحی و فروش لباس است که از طریق همین حوزه فعالیت کرده و محصولات خود را به فروش میرسانند. دسترسی به محتوای این فروشگاههای مجازی بسیار راحت بوده و با نگاهی گذرا به این فروشگاهها، میتوان شکل اصلی و کلی پوشاکی که افراد از آن استقبال زیادی میکنند، مشاهده کرد. برای مثال، استقبال از مانتوهای جلوباز و یا ساپورت، یکی از عواملی بود که توسط این فروشگاههای مجازی تقویت شد و بر میزان فروش خود این فروشگاهها نیز اثر گذاشت. در بسیاری از این طراحیها، مشاهده میشود که مانتوها یا جلوباز هستند و یا از ساپورت در طراحی آنها استفاده شده است. نظارت بر این ناهنجاری ها، زمانی که از فضایی مانند سایت، برای راهاندازی و کسب درآمد استفاده می شود به این دلیل که عموما نیامند سازوکاری قانونی و مجوز برای فعالیت است، تا حدودی وجود دارد ولی زمانی که از مجرای سایتها خارج شده و به حوزههایی مانند فیسبوک و اینستاگرام میرسد، به عنوان مسئلهای جدیتر بروز مینماید.
سومین عامل که به عقیدهی نگارنده مهمترین عامل نیز هست، فاصلهی میان حوزههای قانونی خرید پوشاک و حوزههای مجازی و غیرقانونی آن است. در واقع، تلاش جمهوری اسلامی، برای ارائه پوششی مناسب و درخور زن و مرد ایرانی مسلمان به مردم، بسیار محدود بوده و نتوانسته است همهی مخاطبان را جذب کند. این عامل باعث میشود که بسیاری از افراد، به جای اتکا به سبک و نوع پوششی داخلی، به سبک و نوع پوششی خارجی روی بیاورند. به علاوه، همین فاصله و نیز جذابیت و زیبایی بیشتر سبکهای پوششیای که از مجاری غیرقانونی به بازار پوشاک وارد میشود، باعث میشود که گرایش افراد به این دو سبک از پوشش متوازن نبوده و تفاوتهای فاحشی با یکدیگر داشته باشند.
نتیجهگیری
باید بپذیریم که نوعی پوشش خاص در میان کشورها به صورت مشترک وجود دارد که با توجه به محدودیتهای قانونی و فرهنگی هر کشوری، این ویژگیها و پوششها تا حدی تغییر میکند ولی عناصر اصلی آن حفظ میشوند. این اثرپذیری از فرهنگهای دیگر در مظاهر فرهنگی و به خصوص نوع پوشش، چندین نتیجه اثر دارد که یکی از آنها، درجهبندی فرهنگها به فرهنگهای "دست اول" و "تاثیرگذار" و فرهنگهای "دست دوم" و "اثرپذیر" است. این خود نتایج فرهنگی بسیار زیاد به بار میآورد که یکی از آنها، از بین رفتن توانایی فرهنگهای اثرپذیر در ایجاد مظاهر فرهنگی مختص خود است. در نتیجه، همواره این دسته از فرهنگها، به دنبال محتواهای فرهنگیای هستند که به آنها دیکته شده و آنها از آن پیروی کنند. این، در سطحی کلانتر، قدرت خلاقیت و در نتیجه تولید فکری کشور را پایین آورده و به سمت تخریب مرزهای فرهنگی کشور حرکت میکند.
[1] گرافیتی، موسیقی رپ، استفاده از DJ و بسیاری از فعالیتهای دیگر، توسط همین گروه از جوانان رشد پیدا کرد.