به گزارش
گرداب، در گزارشهای پیشین مشرق، (
اینجا،
اینجا و
اینجا)
از شبکهسازی بیگانگان و ضدانقلاب برای نفوذ در فضای رسانهای کشور گفتیم.
شبکهای متشکل از خبرنگاران و چهرههای سیاسی فراری از کشور (
اینجا)
که با اقامت در پایتختهای اروپایی، تحت پوشش بنیادهای ظاهرا غیردولتی
(اما تحت اداره و حمایت مستقیم دولتهای اروپایی) مشغول فعالیت هستند.
از بنیاد
هیفوس به
عنوان اصلیترین منبع تغذیه و سازماندهی این شبکه (که اعضای شاخص آن در
داخل با اقدام به موقع دستگاه امنیتی بازداشت شدند) نام بردیم که مستقیما
از طرف
وزارت خارجه هلند
مأمور اجرای برنامههایی در جامعه ایران است که در نهایت همه یک هدف را
دنبال میکنند؛ برهم زدن آرامش و نظم حاکم بر جامعه و در ادامه آن بسترسازی
برای تغییرات فرهنگی - اجتماعی که میتواند زمینهساز گذار سیاسی شود؛
گذاری که در نهایت آن، همان مدل براندازی نرم خواهد بود که این بار نه از
طریق آشوب و لشکرکشی خیابانی، بلکه از راههای پیچیدهتری چون نفوذ در فضای
فرهنگی و اجتماعی، استحاله فرهنگی-دینی، کادرسازی و تشکیل جنبشهای
اعتراضی محدودتر در پوشش مطالبه حقوق شهروندی است.
هیفوس یکی
از مهمترین پایگاههای سازماندهی و تأمین مالی پروژههایی است که در قالب
«همکاریهای انساندوستانه» و «توانمندسازی» بویژه در کشورهای آسیایی،
آفریقایی و آمریکای لاتین فعالیت دارد. شعار این موسسه هلندی «انسان بدون
مرز» است. فلسفه وجودی بنیاد هیفوس ضدیت با مذهب و مقابله با سازمانهای
مذهبی (در هلند) است. این بنیاد حالا در کشورهای اندونزی، کاستاریکا،
زیمبابوه، کنیا، بولیوی، هند، اکوادور، گواتمالا، تانزانیا، آفریقای جنوبی
دارای دفاتر منطقهای و محلی است و مجموعا در 26 کشور نیز فعال است.
این
بنیاد به نیابت از وزارت خارجه هلند (و طی تقسیم وظیفهای که از سوی
آمریکا صورت گرفته است) در مجموع چهار هدف اصلی را در کشورهای مقصد دنبال و
برنامههایی را با این عناوین اجرا میکنند: توسعه اقتصادی، دموکراسی و
حقوق بشر، فرهنگ و نسلها، ابزارهای ارتباط جمعی و رسانه و روابط خارجی.
بطور خلاصه،
وزارت
خارجه هلند با کمکگرفتن و تحت پوشش بنیادها و سازمانهایی نظیر شبکه
امیدیار، بنیاد فورد، گروه آتیه، دانشگاه سواز انگلیس و ... برنامههای
خود را در این حوزهها پیش میبرد. برنامهریزی و طراحی اصلی برنامهها نیز
بر عهده سازمانهای اطلاعاتی کشورهای اروپایی به واسطه سفارتخانههایشان
در کشور انجام میشود.دموکراسی و حقوق بشر، فرهنگها و
نسلها و رسانه، سه حوزه اصلی است که هماکنون در اولویت برنامهها برای
تغییر در جامعه ایران، در دستورکار قرار گرفته است و طی ماههای اخیر شواهد
و اتفاقاتی در داخل و خارج از کشور نشان میدهد این جریان شدت بیشتری
گرفته است.
یکی از برنامههای هیفوس برای اجرا در غرب آسیا، حمایت
از استقلال زنان از مردان در داشتن فرزند است. بدین ترتیب، این بنیاد به
زنان کمک میکند تا بدون نیاز به ازدواج یا نیاز به مردان به هر شکل،
بتوانند نسبت به بچهدار شدن اقدام کنند. توضیح بیشتری درباره مکانیزمهای
اجرای این برنامه داده نشده است، اما حمایت از پدیدههایی مانند آنچه امروز
به نام «
ازدواج سفید» شناخته میشود و شکل گرفتن خانوادههای تک والدی، از جمله این راههاست.
هیفوس با شعار
«توانمندسازی زنان» و استقلال زنان از مردان حتی در امر بچهدار شدن، یکی
از اصلیترین حامیان پدیدههایی چون «زندگی مجردی»، «ازدواج سفید» و
«خانواده تک والدی» است.بطور خلاصه،
برنامههای هیفوس در ایران بیشتر بر حوزه «حقوق بشر» متمرکز شده است و در
سه محور «حقوق زنان»، «حقوق همجنسبازان» و «زندانیان» با مشارکت دو گروه
دنبال میشود؛ یکی از طریق شبکه رسانهای وابسته به هیفوس در خارج و برخی
دنبالههای داخلی آن که البته هم اکنون این شبکه پس از ضربات سنگین دستگاه
امنیتی همچنان در مرحله بازسازی قرار دارد. اما بازوی دیگر این بنیاد،
اپوزیسیون داخلی -و خارجی- ، برخی مسؤولان در بدنه سازمانها و دولت و
همچنین فعالان مدنی و چهرههای آکادمیک هستند. هیفوس تنها در سال 2014
میلادی بیش از دو میلیون یورو در ایران هزینه کرده است.
شادی صدر
یکی از شخصیتهایی است که البته در پوشش حمایت از همجنسبازان و حقوق زنان
توانسته پول خوبی هم از این بنیاد بگیرد. وی تنها در یکی از پروژههای
حمایتی، 180 هزار یورو برای تشکیل یک جنبش صوری دریافت کرده است؛ پروژه
عدالت برای ایران.
هدیه 180 هزار یورویی وزارت خارجه هلند به شادی صدر بابت یکی از پروژهها
همانطور که در گزارش ویژه مشرق از بنیاد هیفوس (
اینجا) ذکر شد، یکی از
نمایندگان هلندی پارلمان اروپا
نیز از دیگر رابطان شبکه مذکور هستند که طی دو سال اخیر چند نوبت نیز به
ایران سفر کرده است که هر بار به دلیلی حاشیهساز شده است. اما هیفوس، شادی
صدر و شبکه مورد نظر به تنهایی در این حوزه فعالیت نمیکنند؛ بلکه بازوی
دیگری در این مسیر دارند که وجه مذهبی و اسلامی جامعه زنان ایران را نشانه
رفته است.
تغییر تمرکز بر روی مسأله «حقوق زنان و همجنسبازان»
نکته قابل توجه، مدیریت این بنیاد «ادوین هویزینگ» است که بدلیل اجرای موفق برنامهها و مأموریتهای وزارت خارجه هلند در حوزه «توانمندسازی زنان» و «حقوق همجنسبازان»
انتخاب شده است؛ دو حوزهای که هم اکنون با کمک بخش رسانهای این جریان در
مورد ایران همزمان در حال پیگیری است؛ شبکه رسانهای مورد نظر، ضربات
سنگینی را در داخل و از دستگاههای نظارتی و امنیتی دریافت کرد که به
متلاشی شدن یکی از پایگاههای اصلی آن (روزآنلاین) و تغییراتی در مهمترین
آن (بیبیسی فارسی) منجر شد.
جنبشهای فمینیستی در کشور همواره با
فرود و فرازهایی همراه بودند و فعالیت آنان عمدتا به چند چهره حقوقی - فعال
مدنی محدود میشد و بیش از این هم البته اقبالی نسبت به آن از طرف جامعه
زنان وجود نداشت. به عنوان مثال، در جریان مسابقات لیگ جهانی والیبال 2014
کمی این جنجال بر سر حضور زنان در ورزشگاهها تشدید شد.
فعالان فمینیست در هرجا و به هر بهانهای سعی میکنند دیده شوند شبکه
مورد نظر، فردی به نام غنچه قوامی (دارای تابعیت انگلیسی و فارغالتحصیل
دانشگاه امنیتی سواز لندن) را وارد کشور کردند و با تشکیل گروهی کوچک و
البته شبکه رسانهای بزرگ سعی کردند مطالبات حوزه زنان و جنبشهای فمینیستی
را از فاز فردی (نظیر حق قضاوت) به مرحله مطالبات فراگیر (حضور در
ورزشگاهها) منتقل کنند. این برنامهریزی دقیق طراحی شده بود. تعدادی از
چهرههای شناخته شده فعالان مدنی دو تابعیتی (برای سهولت در پیگیریهای پس
از بازداشت احتمالی و فشار دیپلماتیک برای آزادی) کار را آغاز کردند و
ادامه این جریان در بدنه سازمانهای تصمیمگیر و سیاستگذار را نیز وارد
ماجرا کرد.
این
تحرکات دستگاههای متولی امور زنان را به سمت پاسخ به مطالبات مطرح شده
سوق داد و در مدت زمان کوتاهی در دستورکار قرار گرفت. البته این تلاشها در
نهایت به نتیجه نرسید شبکه مذکور با طرح این موضوع در فدراسیون جهانی
والیبال، حتی تلاش کردند با ایجاد محرومیت برای تیم ملی کشورمان، خواسته
خود را به کرسی نشانده و به عنوان پیروز میدان، مطالبات بعدی را با قوت
بیشتری ادامه دهند.
این یکی از نمونههای کوچک فعالیت این شبکه در خارج و داخل کشور است که به زودی به تفصیل به آن خواهیم پرداخت.
گام دوم؛ ولوم (WLUML) - بنیادی برای دینزدایی از جامعه اسلامیبنیاد
ولوم (کوتاهشده «زنانی که تحت قوانین مسلمانان زندگی میکنند») یک شبکه
بینالمللی است که با هدف تأثیرگذاری بر زنان در جوامع اسلامی و مقابله با
قوانین اسلام در حوزه زنان تشکیل شده است. این مقابله با قوانین اسلامی
همواره به شکل مخالفت با آن نیست، بلکه در مواردی هم ارائه تفاسیر به رأی و
بیپایه از احکام اسلامی با هدف تحریف در قوانین اسلام است. به عبارت
دیگر، تأکید این بنیاد بر «احکام مسلمانان» است و نه «احکام اسلام» که بدین
ترتیب مسیر برای تفسیر و تغییر احکام در جوامع مختلف فراهم میشود.
تمرکز
ولوم و دستورکار اعلام شده از سوی سرویس اطلاعاتی دو کشور مورد نظر به این
بنیاد، که میبایست در کلیه برنامهها و کمپینها رعایت شود عبارتست از:
قداستزدایی
از دین و قوانین اسلامی، تأکید بر تسلط و اختیار زنان بر بدن و جنسیت خود
برای برگزیدن تجرد، حفظ برابری جنسیتی و تلاش برای تغییر قوانین اسلامی بر
همین مبنا. مورد آخر (تغییر قوانین) از جمله اهداف این شبکه برای تبلیغ و
تشویق حضور هرچه بیشتر زنان در عرصه قانونگذاری و تشکیل مجلسی با 50درصد
نمایندگان زن بوده است. به عقیده سازماندهندگان این شبکه، تا زمانیکه زنان
وارد عرصه قانونگذاری نشوند، نمیتوان انتظار تغییر قوانین در راستای
اهداف فمینیستی را داشت.
این
بنیاد جوامعی که زنان مسلمان در آن زندگی میکنند را به چند دسته تقسیم
کرده و برای هریک برنامهای تهیه کردهاند: زنانی که در کشورهای با دین
رسمی اسلام زندگی میکنند؛ زنان ساکن کشورهای سکولار با اکثریت مسلمان؛
زنان کشورهای سکولاری که گروههای سیاسی خواستار اجرای قوانین مذهبی هستند؛
زنان مهاجر مسلمان به کشورهای اروپایی و آمریکا؛ و حتی زنان غیرمسلمان در
کشورهایی که قوانین مسلمانی مستقیما یا از طریق فرزندانشان بر آنان اجرا
میشود.
این بنیاد را 9 زن از کشورهای مسلمان (الجزایر، مراکش،
سودان، ایران، موریس، تانزانیا، بنگلادش و پاکستان) تأسیس کردند تا به امور
زنان در کشورهای مسلمان رسیدگی کنند. بنیانگذاران اصلی این بنیاد، «مریم
هلی لوکاس» الجزایری و «
هما هودفر» ایرانی-کانادایی-ایرلندی هستند. در بین زنان ایرانی همکار ولوم میتوان از
شادی صدر نیز نام برد که با وساطت و معرفی هما هودفر به ولوم پیوست تا کمکهای مالی بیشتری در راستای برنامهها (هتاکیها) خود دریافت کند.
مریم هلی لوکاس
مریم نمازی
هم از دیگر همکاران بنیاد ولوم در هلند و انگلستان است. نمازی کمیتهای را
به نام «کمیته مسلمانان سابق» در هلند و با حمایت مالی همین بنیادهای نام
برده شده زیرمجموعه وزارت خارجه هلند تشکیل داده است که البته در سطحی
بسیار مستهجن و مبتذل اقدام به فعالیتهای ضداسلامی میکند. یکی از آخرین
اقدامات مریم نمازی، برهنه شدن وی در پاریس و در محوطه موزه لوور در
اعتراض به نقض حقوق زنان بود!
مریم نمازی
ولوم هدف خود را اینگونه تعریف میکند: هدف
شبکه ولوم، قدرتمند ساختن زنانی است که به صورت فردی و جمعی، برای تساوی و
گرفتن حقوقشان در زمینه قوانین اسلامی، مبارزه میکنند.
ولوم توانسته است در پوشش فعالیتهای علمی - پژوهشی به مراکز داخلی، گروهها و فعالان حوزه زنان در کشور نیز نفوذ پیدا کند.
همانند
شبکهسازی صورت گرفته در حوزه رسانهای که با حمایتهای خارجی (بنیاد
هیفوس و وزارت خارجه هلند و شبکههایی نظیر بیبیسی و روزآنلاین) به همراه
برخی سفارتخانهها و رسانههای داخلی انجام شده بود، در حوزه زنان نیز
همین شبکهسازی با همکاری بنیادهای مذکور و ارتباط از طریق چهرههای
علمی-مدنی در داخل کشور نیز اجرا شده است که سرنخهای این شبکه را در برخی
از سازمانها و دانشگاهها نیز میتوان مشاهده کرد.
سفارتخانههای
خارجی در این زمینه به همچنان نقشی فعال در حوزه اطلاعاتی و راهبری را بر
عهده دارند و شبکهای منسجم از زنان دانشگاهی، سیاسی و حتی وابستگان
مسؤولان دولتی را تشکیل دادهاند.
مهمترین
اعضای شبکه خارجی این جریان تحت راهبری
هما هودفر
عبارتست از: شادی صدر، نسرین افضلی، محبوبه عباسقلی زاده، زیبا میرحسینی،
مهرانگیز کار، سحر مرانلو، آزاده مومنی، کتایون هودفر، مونا تجلی و شادی
امین.
البته
فعالیت این شبکه محدود به ایران نبوده و افغانستان هم یکی از مقاصد
پروژههای جریان فمینیستی مذکور است. در برنامه مشترک دولت افغانستان و
«آژانس توسعه ملی آمریکا» در سال 2014 با موضوع «توانمندسازی زنان» این
گزاره مطرح شد که «سرمایهگذاری بر دختران میتواند پنج نسل را تغییر بدهد
اما سرمایهگذاری بر پسران تنها میتواند یک نسل را تغییر بدهد.» از این رو
آمریکا در کشوری چون افغانستان با مشکلات ابتدایی زندگی نظیر بهداشت، تنها
در یک دوره کوتاه بیش از 200 میلیون دلار صرف اجرای برنامههای عمدتا
فرهنگی اجتماعی «زنان» شده است.
فمینیسم اسلامی!شبکه
ولوم و نهادهای مرتبط با آن بنیانگذار مفهومی به نام «فمینیسم اسلامی»
هستند که به منظور استحاله فرهنگی زنان مسلمان سعی دارد تأویل غربی از حقوق
زن را بر ذهن زن مسلمان مسلط سازد و از این طریق ضمن سست کردن پایههای
اعتقادی، زمینه را برای فشارهای سیاسی بر دولتها - و پیگیری آن از طریق
سازمانهای حقوق بشری و حقوق زنان - جهت ایجاد تغییر در قوانین مربوطه،
فراهم سازد.
ولوم
بدین منظور شبکهای پژوهشی-رسانهای را همراه دارد که ترکیبی از برگزاری
کنفرانسها، کارگاههای آموزشی، کمپینها را برای جذب زنان مسلمان تدارک
میبینند. در حال حاضر تمرکز این جریان بر «بنیادگرایی و سیاستهای هویتی»،
«برقراری و حفظ برابری جنسیتی در قوانین به ویژه قانون خانواده» و «تسلط
زنان بر بدن و جنسیت خود» قرار گرفته است. نمونههای زیر از پروژههای
انجام شده این جریان، گویای این طراحی است:
برنامه مادران الجزایری: کمپین اخذ حق حضانت برای مادران در ازدواجهای دو ملیتی (1988)
بررسی و تحلیل فمینیستی آیات قرآن (2004)
حقوق باروری و کنترل بر بدن (1998)
آموزشکده رهبری فمینیستی در جوامع مسلمان (2009)
کمپین جهانی برای توقف اعدام و سنگسار
برنامه برابری جنسیتیاجمالا،
باید به این نکته اشاره کرد که شبکه مورد اشاره، بیش از دو دهه (بواسطه
رفت و آمدهای هما هودفر و دیگر مرتبطین آن) در کشور سابقه فعالیت دارد و
متاسفانه در این مدت توانسته است با نفوذ به سازمانهای دولتی، طرحهای
مذکور را با سهولت بیشتری پیگیری و اجرا نماید.