کشورهای جهان به فکر این افتادند که سواد رسانهای را بهصورت جدیتر دنبال کنند. کشورهای ژاپن و کانادا نمونه بارز این مسئله هستند. با این وجود همچنان این حوزه در ایران مهجور مانده است.
گروه فرهنگ و جامعه گرداب؛ جهان امروز جهان اطلاعات است؛ بیشتر از همه دورانها در معرض اطلاعات هستیم و ساعات فراوانی را صرف استفاده از رسانهها میکنیم؛ اطلاعاتی را دریافت می کنیم که خیلی از آنها مفید نیستند و لزومی برای دریافت آنها نداریم. در شرایطی که میزان استفاده و تأثیر رسانهها در حال افزایش است باید میزان آگاهی مردم نیز به همان اندازه از نحوه استفاده صحیح از آن افزایش یابد. بهترین راه برای انجام این کار عمومی کردن سواد رسانهای است که در بسیاری از کشورهای جهان با موفقیت همراه بوده است.
سواد رسانهای مثل یک رژیم غذایی است
که هوشمندانه مراقب است که چه
موادی برای بدن مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را
نه و اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد.
سواد رسانهای میتواند به مخاطبان رسانهها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانهای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانهای کمک میکند تا از سفره رسانهها به گونهای هوشمندانه و مفید بهرهمند شویم. سواد رسانهای دارای سه جنبه مهم است، که عبارتاند از:
الف) ارتقا آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانهای؛ به عبارت دیگر تعیین میزان و نحوه مصرف غذای رسانهای از منابع رسانهای گوناگون که در یک کلام همان محتوای رسانههاست
ب) آموزش مهارتهای مطالعه یا تماشای انتقادی
ج) تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانهها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست
درواقع پس از آموزش سواد رسانهای هر فرد
از اطلاعات مورد نیاز خود آگاهی دارد و میزان آن را هم میداند بنابراین خود را در
معرض هر اطلاعاتی قرار نمیدهد.
جنبه دوم سواد رسانهای بیانگر این مطلب است که
مصرف کننده رسانه شگردهای رسانه را تشخیص میدهد و هر مسئلهای را که رسانهها
مطرح میکنند، باور نمیکند. به عبارت دیگر مخاطب دیگر منفعل نیست.
جنبه سوم هم به این مطلب اشاره میکند که رسانهها را باید در بافت سیاسی و اقتصادی خود تحلیل کرد چون این بافت در نحوه عملکرد رسانه تأثیر بهسزایی دارد.
یونسکو، معیارهای سواد در دوره جدید را اینگونه برشمرده است: 1. سواد الفبایی 2. سواد رایانهای 3. سواد مالی 4. سواد عاطفی 5. سواد ارتباطی 6. سواد رسانهای؛ بنا به این شرایط، در دوره کنونی فردی باسواد است که همه معیارهای این سواد را دارا باشد. از این رو کشورهای جهان به این فکر افتاده اند که سواد رسانهای را بهصورت جدیتر دنبال کنند. کشورهای ژاپن و کانادا نمونه بارز این مسئله هستند که در این خصوص گامی اساسی برداشتهاند. در این کشورها سواد رسانهای آنقدر اهمیت داشت که آن را بهعنوان یک ماده درسی در میان مواد درسی دورههای تحصیلی راهنمایی تا دیپلم به رسمیت شناختند و حتی آن را برای سنین بزرگسال و مقاطع تحصیلی بالاتر نیز طراحی کردند.
سواد رسانهای در این کشورها آنقدر اهمیت دارد که برای
ارتقای آن در میان مردم، متولیان سیاسی و فرهنگی دست به کار شدهاند.
برای مثال، در ژاپن متولی امر سواد رسانهای وزارت ارتباطات این کشور است و به
همین دلیل در این کشور، بیشتر رویکرد فنی و سواد ابزاری درباره رسانهها مورد توجه
قرار گرفته است. در مقابل، در کشور کانادا متولی این امر، وزارت آموزش و پرورش و
آموزش عالی کاناداست و رویکرد فرهنگی و اجتماعی درباره سواد رسانهای
در فضای این کشور حاکم است.
سواد رسانهای در ایران
در ایران توسعه رسانهها از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. معضلاتی از قبیل غلبه فرهنگ شفاهی بر کتبی باعث شده است که افراد از روزنامهها و رسانههای مکتوب بهطورکل استفاده لازم را نبرند؛ از طرفی دیگر، پایین بودن تیراژ مطبوعات و ضعف رسانههای شنیداری و دیداری در زمینه عدم رقابت لازم، باعث ایجاد مشکلاتی مانند نبود زمینه کافی برای بهبود سطح کیفی و کمی آنها شده است. با نگاهی تاریخی به وضعیت کشورها در مواجهه با رسانه، متوجه خواهیم شد که در ایران ظهور و بروز رسانههای ارتباط جمعی با سرعت بیشتری نسبت به سایر کشورها صورت گرفت.
در مقایسه با کشورهای دیگر رسانههای جمعی
در ایران قدمت کمتری دارند؛ اما میزان استفاده مردم از آنها بهخصوص در سالهای اخیر بهطور
چشمگیری افزایش یافته است. با این وجود آموزش سواد رسانهای به اندازه این میزان استفاده از
رسانه هنوز گسترش پیدا نکرده است؛ این مسئله میتواند زنگ خطری برای اتفاقات ناگوار فرهنگی
باشد.
درحالیکه ما سواد رسانهای و نحوه استفاده درست از رسانهها را آموزش ندادهایم، اما انتظار داریم مردم از ماهواره و اینترنت که اقیانوس بیکرانی از برنامههای مختلف و بدون محدودیت را پیش روی آنان قرارداده است، استفاده درستی داشته باشند. رسانههای بیگانه در تلاشاند که آرمانها و ارزشهای اسلامی و انقلابی مردم ایران را تغییر دهند و از این جهت است که برنامههایی با محتواهای غیراخلاقی بخش عظیمی از برنامههای این شبکهها را شامل میشود. اگر مخاطبان ایرانی با دید انتقادی حاصل از سواد رسانهای با رسانههای خارجی و فارسیزبان مواجه شوند، بدون شک بسیاری از معضلات اجتماعی ناشی از رسانهها کاهش چشمگیری خواهد داشت. تجربه موفق کشورهای دیگری چون کانادا و ژاپن میتواند الگوی مناسبی برای عمومی کردن سواد رسانهای باشد. ارائه دروسی برای آموزش استفاده از رسانه در مدارس و دانشگاهها میتواند روش خوبی برای عمومی کردن سواد رسانهای باشد.
سواد رسانهای در ایران متولی
خاصی ندارد و ایراد اصلی در شکل
نگرفتن آموزش این حوزه در ایران همین مسئله است. شورای عالی فضای مجازی
از همین رو تشکیل شده است اما این شورا نوپاست و ضمانت اجرایی مشخصی برای آن در
قانون وجود ندارد. شاید لازم باشد برای ارتقای سواد رسانهای، نهادها و مراکز مختلفی از جمله
آموزشوپرورش، وزارت فرهنگ، شورای عالی فضای مجازی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و
سایر مراکز مرتبط، دست به اقدامات لازم بزنند تا سواد رسانهای جایگاه خود را در
ایران پیدا کند.
منبع: سواد رسانه ای چیست؟ دکتر یونس
شکرخواه