اسلام‌هراسی در بازی‌های ویدیویی (۴)؛

پرونده/ دگرستیزی و اسلام‌هراسی در بازی‌های ویدیویی

پرونده/ دگرستیزی و اسلام‌هراسی در بازی‌های ویدیویی
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۴۰۲

در بسیاری از بازی‌های ویدیویی غربی، مسلمانان بیگانه، نامتمدن و غیرقابل اعتماد تصویر شده‌اند.

به گزارش گرداب، از جمله مهم‌ترین پدیده‌های مدرن در کشور‌های غربی رواج اسلام‌هراسی است. بازی‌های ویدیویی غربی همواره به این معروف بوده‌اند که تصویری نادرست و جانبدارانه از مسلمانان ارائه می‌کنند. در این پژوهش برای به دست آوردن نحوۀ بازنمایی مسلمانان در بازی‌های ویدیویی غربی، تعدادی از بازی‌هایی را که مضمون جنگی دارند، بررسی می‌کنیم. در پرونده‌های قبلی اهمیت اسلام‌هراسی را مطرح کرده و شیوه پژوهش و بازی‌های مورد مطالعه را معرفی کردیم. حال در این نوشته به دنبال این هستیم که ببینیم کدام یک از استریوتایپ‌های پیرامون مسلمانان در این بازی‌های مورد بررسی قرار گرفته وجود دارند. ما در بررسی هر بازی به دنبال این بودیم که تا چه اندازه استریوتایپ‌ها و یا کلیشه‌های موجود درباره مسلمانان را بازنمایی می‌کنند. هیچ‌کدام از این استریوتایپ‌ها ابداع و یا کشف ما نیستند، بلکه فقط استریوتایپ‌هایی را شناسایی کرده‌ایم که درباره وجود آن‌ها در فیلم‌ها و شبکه‌های خبری در میان پژوهشگران اجماع وجود دارد.

بخش‌های دیگر این پژوهش را بخوانید:

پرونده/ نژادپرستی فرهنگی در بازی‌های ویدیویی

پرونده/ کدام بازی‌های ویدیویی به اسلام‌هراسی دامن می‌زنند؟

پرونده/ کلیشه‌های اسلام‌ستیزانه در بازی‌های ویدیویی

پرونده/ بازی‌های ویدیویی چگونه اسلام‌هراسی را رواج می‌دهند؟

ما در بازی‌های مورد مطالعه حضور شش استریوتایپ را بررسی می‌کنیم؛ این شش استریوتایپ عبارت‌اند از:

۱. مسلمانان عرب هستند.

۲. مسلمانان تروریست هستند.

۳. مسلمانان خشن هستند.

۴. مسلمانان خارجی و بیگانه هستند.

۵. مسلمانان نامتمدن می‌باشند.

۶. مسلمان غیرقابل اعتماد هستند.

در مقاله قبل سه مورد نخست را بررسی کردیم و در این شماره به بررسی سه مورد آخر می‌پردازیم.

۴. مسلمانان خارجی و یا بیگانه هستند

در بازی نبرد: طوفان صحرا بازیکن از کشور‌های متعدد مسلمان‌نشین دیدن می‌کند مثل کویت، عراق و عربستان سعودی. مهم‌تر از همه هیچ‌کدام از شخصیت‌های آمریکایی، عرب نشان داده نمی‌شوند، به‌گونه‌ای که صحبت کردن به زبان عربی، نشان دهنده بیگانه بودن و یا خارجی بودن است و هیچ مسلمانی در آمریکای شمالی وجود ندارد. به‌طور مشابهی در نبرد: طوفان صحرا ۲ نیز این مسئله وجود دارد. در این بازی شخصیت‌های غیرقابل بازی، سربازان عراقی و امیر جابر سوم پادشاه کویت است، تنها کاراکتر‌های آمریکای نیرو‌های ویژه دلتا هستند که هیچ‌کدام مسلمان نیستند.

در بازی میدان نبرد ۲ (۲۰۰۵) ائتلاف کشور‌های خاورمیانه تماما بر پایه کشور‌های عرب خارجی ساخته شده است. این ائتلاف شامل لبنان، کویت، قطر، عمان، سوریه و مناطقی درون شبه‌جزیره عربستان است. متعاقباً این ائتلاف از سربازان عربی تشکیل شده است که صحبت کردن به زبان عربی در حین بازی شاهد این مدعاست. در هر صورت هیچ آمریکایی مسلمان یا عربی در بازی نشان داده نمی‌شود و سربازان تفنگ‌داران نیروی دریایی آمریکا صرفا به زبان انگلیسی صحبت می‌کند، با بازنمایی ائتلاف خاورمیانه به عنوان عرب و سربازان آمریکایی به عنوان غیر عرب، این بازی به‌طور ضمنی این پیام را منتقل می‌کند که مسلمانان تماماً خارجی هستند.

در بازی ندای وظیفه: جنگاوری مدرن (۲۰۰۷، ۲۰۱۹) مسلمانان بسیاری در کشور‌هایی خارج از ایالات متحده آمریکا نشان داده می‌شود، اما هیچ مسلمانی در آمریکا به نمایش در نمی‌آید. در طول بازی بازیکن از مناطق متعدد مسلمان‌نشین دیدن می‌کند، مثل ریاض عربستان، الکویت کویت و بصره عراق. در هر کدام از این نواحی نوشته‌های عربی و پوستر‌های جهادی در میان علائم خیابان‌ها، دیوار‌ها و مغازه‌ها دیده می‌شود که این معنا را می‌رساند که این نواحی مسلمان‌نشین هستند. در هیچ جایی از بازی، اما هیچ آمریکایی مسلمانی نمایش داده نمی‌شود. به‌طور مشابه در بازی ندای وظیفه: جنگاوری مدرن ۲ (۲۰۰۹، ۲۰۲۰) مسلمانان از کشور‌های متعددی به جز ایالات متحده آمریکا حضور دارند. مناطق مسلمان‌نشین زیادی در طول بازی به نمایش در می‌آید از جمله قزاقستان، افغانستان و کراچی پاکستان، اما مسلمانان آمریکایی در هیچ کجای بازی دیده نمی‌شوند و مناطق آمریکایی مثل واشنگتن دی سیی و آرکادیا کانتی که در بازی به نمایش در می‌آیند، هیچ علائم و نشانه‌ای از ساکنان مسلمان ندارند. بار دیگر در این بازی نیز مسلمان به عنوان یک غیرآمریکایی بیگانه که جزئی از شهروندان آمریکا نیست، بازنمایی شده است.

در بازی نشان افتخار: مبارز جنگی (۲۰۱۲) بازیکن از مناطق متعدد مسلمان‌نشینی در خارج ازآمریکای شمالی دیدن می‌کند، مناطقی، چون سومالی، پاکستان، دوبی و یمن. اما هیچ بازنمایی از اسلام و مسلمانان در درون آمریکایی شمالی در بازی یافت نمی‌شود.

این گرایش در بازی میدان نبرد ۳ (۲۰۱۱) نیز ادامه پیدا می‌کند. در این بازی بازیکن از عراق، ایران و آذربایجان دیدار می‌کند که تمام آن‌ها مناطقی هستند که اکثراً مسلمان نشین هستند؛ اما در سایر مناطقی که در بازی به تصویر کشیده می‌شود، مانند نیویورک و پایرس هیچ نشانه‌ای در بازی وجود ندارد که نشان دهد تعدادی از ساکنان آن‌ها مسلمان هستند. از این‌رو مسلمانان آمریکایی تماماً در این بازی بازنمایی نشده‌اند و مسلمانان تنها در مناطقی غیر از آمریکا حضور دارند.

۵. مسلمانان نامتمدن هستند

این استریوتایپ را نیز در تعدادی از بازی‌های مورد مطالعه می‌توان نشان داد. مثلا در بازی میدان نبرد ۲ (۲۰۰۵) نواحی مسلمان‌نشین به عنوان خرابه‌هایی جنگ‌زده به نمایش در می‌آید و اکثر نقشه‌های خاورمیانه شامل صحرا‌ها و خرابه‌هاست که در این تضاد با مناطق شهری و همچنین جنگلی نقشه‌های چین است. در میان نقشه‌های مربوط به خاورمیانه، «شهر مشتور» و «شبه‌جزیره شرقی» حاوی خرابه‌های وسیع کثیف هستند، و نقشه‌های «خلیج عمان» و «بزرگراه ترامپا» حصار‌های شکسته و دیوار‌های خراب‌شده را به نمایش در می‌آورند. به علاوه در نقشه «راه به جلال‌آباد» ماشین‌های خراب متعددی در حال سوختن و در نقشه «سد کوبرا» ساختمان‌های وسیع نیمه‌کاره به نمایش در می‌آیند. در مجموع، این شواهد نشان می‌دهد که این بازی مناطق خاورمیانه‌ای به عنوان نواحی غیرقابل سکونت توصیف شده‌اند و در تضاد هستند با نقشه‌های مربوط به چین که سرسبز و آباد توصیف شده است.

در بازی ندای وظیفه ۴: جنگاوری مدرن (۲۰۰۷، ۲۰۱۹) نیز این استریوتایپ به شکل واضحی قابل مشاهده است. در این بازی نواحی مسلمان‌نشینی که در طول بازی به نمایش در می‌آید، شهر‌های بیابانی جنگ‌زده‌ای هستند که در محاصره ساختمان‌های خراب و دشت‌های شنی می‌باشند. این در مورد تمام شهر‌های مسلمان‌نشینی که در بازی وجود دارد، صادق است یعنی ریاض، الکویت و بصره. به علاوه در مرحله «چارلی موج نمی‌زند» که در شهر کویت رخ می‌دهد، یک علامتی در کنار راه قرار گرفته که تصویری از یک شتر را به جای یک ماشین نشان می‌دهد. این به‌طور ضمنی این پیام را منتقل می‌کند که مردم شهر کویت بر شیوه‌های حمل و نقل بدوی تکیه دارند و همچنین این که شهر‌های مسلمان‌نشین بدوی‌تر و غیر پیشرفته هستند.

بازی ندای وظیفه: مدرن‌افزار ۲ (۲۰۰۹، ۲۰۲۰) نیز تصویر مشابهی از شهر‌های مسلمان‌نشین ارائه می‌کند. این شهر از نظر تکنولوژیکی دچار ضعف هستند و همگی نیمه‌تخریب شده به نمایش در می‌آیند. به‌طور مثال در مرحله «بازیکن تیم» افغانستان یک بیابان جنگ‌زده با ساختمان‌هایی ویران توصیف شده است. سربازان آمریکایی به راحتی و بی‌دقت ساختمان‌های افغانی را نابود می‌کنند، به‌گونه‌ای که انگار ساختمان‌های آن‌ها هیچ ارزشی ندارند. به علاوه تابلوی کنار جاده نیز تصویر شتر‌ها و بز‌ها را نشان می‌دهد که گویا باز به‌طور ضمنی این پیام را می‌خواهد منتقل کند که برخلاف مناطق غربی که از اتومبیل برای حمل‌ونقل استفاده می‌کنند، نواحی مسلمان‌نشین مانند افغانستان از حیوانات برای رفت‌وآمد استفاده می‌کنند. همچنین در مرحله‌هایی، چون «بازیکن تیم»، «دشمنِ دشمن من»[۱] و «پایان بازی»[۲] افغانستان به عنوان کشوری غیرمتمدن توصیف شده که بخش اعظمی از آن را بیابان پر کرده است. از نظر بصری این دقیقاً نقطه مقابل شهر‌های به‌ظاهر مدرن آمریکاست که در بازی نشان داده می‌شود، مثلا در مرحله «خروج»[۳] ناحیه آرکادیا در آمریکا با خانه‌های تماما سالم و محله‌های تمیز به نمایش در می‌آیند، علی‌رغم این که تبدیل به ناحیه‌ای جنگی شده است.

مناطق مسلمان‌نشین افغانستان در بازی نشان افتخار (۲۰۱۰) نیز ویرانه ترسیم شده است. این مسئله را می‌توان در مرحله «نخست» مشاهده کرد که شهر گردیز افغانستان، چون بیابانی کثیف با خانه‌های فروریخته، ماشین‌های نابودشده ترسیم شده است و بز‌ها در خیابان می‌چرخند. به‌طور مشابه در مرحله «عملیات بگرام» فرودگاه بگرام در افغانستان نیز، چون کویری ویرانه با خانه‌های فروریخته به نمایش در می‌آیند. این روند در مرحله «دوروتی نابه‌کار است» نیز ادامه پیدا می‌کند که در آن دره شاهی‌کوت افغانستان، با ساختمان‌هایی خراب و حیواناتی که می‌چرخند توصیف شده است. به‌طور کلی افغانستان سرزمینی بیابانی، کثیف با خانه‌هایی خراب و حیواناتی که در شهر‌ها آزادانه می‌چرخند وصف شده است.

مناطق مسلمان‌نشینی که در بازی میدان نبرد ۳ (۲۰۱۱) توصیف شده نیز سراپا غیرتوسعه‌یافته، نابود شده و خرابه نشان داده می‌شوند. به‌طور مثال در مرحله «عملیات شکننده شمشیر» که در آن عراق، چون یک سرزمین بیابانی با ساختمان‌های خرابه و مدارس ویران‌شده توصیف شده است. به‌طور مشابه، در مرحله «عملیات گیوتین» تهران نیز، چون شهری ویران‌شده، ماشین‌های خراب با ساختمان‌هایی فروریخته به نمایش در می‌آید. در مرحله «دویدن صاعقه» دشت کویر ایران پر است از ساختمان‌های نیمه‌کاره که به راحتی فرو می‌ریزند و در هیچ جای آن ساختمان کامل و سالمی پیدا نمی‌شود. در مقابل با مناطق مسلمان‌نشین، پاریس و نیویورک، چون شهر‌هایی کاملاً توسعه‌یافته، ساختمان‌هایی دست‌نخورده و زیرساخت‌هایی بی‌نقص تصویر شده است. همان‌طور که از این شواهد واضح است، یک تقابل بصری شدید میان مناطق مسلمان‌نشین و مناطق غیرمسلمان‌نشینی که در بازی وصف شده، وجود دارد.

اما بازی نشان افتخار: مبارز جنگی (۲۰۱۲)، این استریوتایپ را به چالش می‌کشد و در این بازه این آموزه که مسلمانان نامتمدن هستند، به نوعی وجود ندارد. در حالی که اکثر فیلم‌ها و بازی‌ها، همانند موارد قبلی که به آن‌ها اشاره شد، سرزمین‌های اسلامی را مناطق ویرانۀ جنگ‌زده که در آشوب مطلق به سر می‌برد، نشان داده‌اند، اما این بازی، مناطق مسلمان‌نشینی را نشان می‌دهد که این‌گونه نیستند. مناطقی از سومالی و دره آدم خیل پاکستان در این بازی مطابق با این استریوتایپ می‌باشند و این مناطق در مراحلی، چون «برگ‌های ساحل» و «پیدا کردن فراز» کثیف و خراب و سرشار از زباله توصیف شده‌اند. اما شهر کراچی پاکستان و دوبی امارات به عنوان شهر‌هایی زنده، با مغازه‌های باز، ساختمان‌هایی دست‌نخورده، خیابان‌هایی شلوغ و انسان‌های عادی که در خیابان‌ها گشت‌وگذار می‌کنند، به نمایش در آمده است. این مسئله در مراحل «تعقیب سریع» و «سلام و دوبی» نشان داده شده است. با نمایش این دو شهر مسلمان‌نشین به عنوان مناطق متمدن و صلح‌آمیز، باید گفت بازی نشان افتخار: مبارز جنگی تصویری یگانه و کم‌نظیر، به نسبت سایر بازی‌های ژانر جنگی، از مناطق مسلمان‌نشین ارائه کرده است!

۶. مسلمانان غیرقابل اعتماد هستند

این استریوتایپ در بین بازی‌های مورد مطالعه، از رواج کمتری برخوردار است. تنها در دو بازی مورد مطالعه این استریوتایپ حضور دارد. نخست بازی نشان افتخار (۲۰۱۰) است که درآن بازی شخصیت مسلمانی در بازی وجود آورد که در ابتدا به نیرو‌های آمریکایی کمک می‌کند. در مرحله «نخست» به نیرو‌های آمریکایی توسط عضو سابق طالبان، به نام طارق کمک می‌شود. اما به‌طور ضمنی مطرح می‌شود که طارق ممکن است در حال فریب دادن آمریکایی‌هاست. سربازان آمریکایی وقتی که درباره رابطه طارق با طالبان از بازجویی می‌کنند، این تصور که او غیرقابل اعتماد است برایشان بیشتر ایجاد می‌شود و به این مسئله اصلا توجهی ندارند که او صرفاً به عنوان یک گروگان و به اجبار برای طالبان فعالیت می‌کرده است. چه طارق خیانت‌کار بوده یا نه، این که آمریکایی‌ها به شخصی که تا لحظه‌ای پیش گروگان طالبان بوده، بدین چشم نگاه می‌کنند که ممکن است خود عضوی از طالبان باشد، به‌طور ضمنی نشان از بی‌اعتمادی شدید آن‌ها به کاراکتر مسلمان داستان است.

بازی دومی که این استریوتایپ در آن یافت می‌شود، بازی میدان نبرد ۳ (۲۰۱۱) می‌باشد. کاراکتر‌های این مسلمان این بازی فریبکار توصیف شده‌اند. به‌طور مثال در مرحله «قیام» صدای یک سرباز گروهگ مقاومت و آزادی مردم شنیده می‌شود که می‌گوید تمام سربازان آمریکایی مجروح، اگر تسلیم شوند، درمان خواهند شد. درحالی که سربازان ایرانی، هنگامی که سربازان مجروح آمریکایی را مشاهده می‌کنند، بلافاصله شروع به تیراندازی می‌کنند و معلوم می‌شود که پیشنهاد صلح یک فریب بوده است. به علاوه در مرحله «از هیچ شیطانی نترس» البشیر رو به دوربین می‌گوید: ”شما به کشور ما آمدید تا ما را بکشید، با این حال به ما می‌گویید تروریست؟“. در حالی که در پشت دوربین البشیر نقش قربانی را ایفا می‌کند، اما در همان زمان او نقشه کشتن مردم بی‌گناه زیادی را با بمب اتم در سر دارد؛ بنابراین تلاش البشیر برای نشان دادن خود به عنوان یک قربانی بی‌گناه، به دروغگویی او اشاره می‌کند.


پی‌نوشت‌ها:

[1] The Enemy of My Enemy

[2] Endgame

[3] Exodus