تفكر و عبرت درباره فتنه 88 (7) + متن

تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۳۸۹

هفتمین بخش از ویژه‌نامه تفكر و عبرت، به بیانات فرمانده كل قوا در اجتماع یكصد و ده‌هزار نفری بسیجیان در روز عید غدیر می‌پردازد؛ آنجا كه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به بررسی و تبیین هم‌افزایی "اخلاص و بصیرت" می‌پردازند و با اشاره به فتنه سال 88، دلیل پشت كردن برخی افراد به حقیقت را، ظلمت دل و عوارض هوای نفس می‌دانند.

 
عزيزان بسيجى اين را قدر بدانند و اركان بسيجى بودن را در خودشان تقويت كنند. بسيجى بودن اركانى دارد. همه‌ ما بايد اين اركان را روزبه‌روز در خودمان تقويت كنيم. جوانان عزيز! بارها گفتيم كه در درجه‌ اول، روحيه‌ اخلاص و روحيه‌ بصيرت است. اين اخلاص و بصيرت روى هم اثر مي‌گذارند. هرچه بصيرت شما بيشتر باشد، شما را به اخلاص عمل نزديكتر مي‌كند. هرچه مخلصانه‌تر عمل كنيد، خداى متعال بصيرت شما را بيشتر مي‌كند.
 
«اللَّه ولىّ الّذين آمنوا يخرجهم من الظّلمات الى النّور»؛ خدا ولى شماست. هرچه به خدا نزديكتر شويد، بصيرت شما بيشتر خواهد شد و حقايق را بيشتر مى‌بينيد. نور كه بود، انسان مي‌تواند واقعيات و حقايق را مشاهده كند. وقتى نور نباشد، انسان واقعيات را هم نمي‌تواند ببيند؛ «والّذين كفروا اوليائهم الطّاغوت يخرجونهم من النّور الى الظّلمات». وقتى طغيان جلوى چشم انسان را بگيرد، وقتى هوا‌هاى نفس - كه طاغوت حقيقى‌اند و در وجود خود ما بدتر از فرعونند - جلوى چشم ما را بگيرند، وقتى جاه‌طلبى‌ها و حسادتها و دنياطلبى‌ها و هوى‌پرستى‌ها و شهوترانى‌ها جلوى چشم ما را بگيرند، واقعيات را هم نمي‌توانيم مشاهده كنيم.
 
ديديد بعضى‌ها نتوانستند واقعياتِ جلوى چشم را ببينند، نتوانستند تشخيص بدهند. در فتنه‌ طراحى‌شده‌ پيچيده‌ سال 88 حقايقى جلوى چشم مردم بود؛ نگذاشتند يك عده‌اى اين حقايق را ببينند، بفهمند؛ نديدند، نفهميدند.
 
وقتى در يك كشور فتنه‌گرانى پيدا مي‌شوند كه براى جاه‌طلبى خودشان، براى دست يافتن به قدرت، براى رسيدن به اهدافى كه به صورت آرزو در وجود خودشان متراكم و انباشته كردند، حاضر مي‌شوند به مصلحت يك كشور، به حقانيت يك راه پشت كنند و لگد بزنند؛ كارى مي‌كنند كه سردمداران غربى و دشمنان درجه‌ يك ملت ايران به هيجان مى‌آيند و سر شوق مى‌آيند و از آنها حمايت مي‌كنند، اين يك حقيقت روشن است؛ اين چيزى نيست كه وقتى نور هست، انسان آن را نبيند؛ اما بعضى نديدند، بعضى نمى‌بينند، بعضى درك نمي‌كنند؛ بعضى به خاطر ظلمت دل، حتّى درك هم مي‌كنند، اما حاضر نيستند به اين فهم ترتيب اثر بدهند؛ اينها همه عوارض هواى نفس است؛ اينها همه نتيجه‌ امر و نهى همان فرعون درونى ماست، همان فيل مستِ هوى‌ و هوس است كه شرع مقدس چكشى از تقوا و ورع به دست مؤمن مي‌دهد كه بر سر اين فيل مست بكوبد و او را آرام كند.
 
اگر توانستيم اين را در وجود خودمان آرام كنيم، آن وقت دنيا نورانى خواهد شد، همه چيز را مى‌بينيم، چشم ما مى‌بيند؛ اما وقتى هوا‌پرستى باشد، نمى‌بيند. شما كه بسيجى هستيد، جوان هستيد، دلهاى شما پاك است، نورانى است، با صفاى باطنِ خودتان مي‌توانيد اين روحيه را، اين حالت را در خودتان تقويت كنيد. بسيجى باصفاست، نورانى است.