به گزارش
گرداب، بالاترين امروز 18 جولاي (27 تير) با انتشار مطلبي نوشت: دموکراسي بنا شده بر چهار ستون است، هر يک از اين ستون ها ديگر ستون ها را محافظت مي کند.
بسياري، نظام هاي دموکراسي و مردم سالار را بنا شده بر سه اصل اساسي مي دانند، اول قوه اجراييه، دوم قوه مقننه و سوم قوه قضاييه. به ديگر عبارت، نفر اول حکومت و رياست جمهور، بر اساس راي مستقيم يا غير مستقيم مردم انتخاب مي شود و در نهايت هم به مردم و هم به قوه مقننه (پارلمان) و هم قوه قضاييه پاسخگو است. از طرف ديگر، قوه مقننه (مجلس يا پارلمان) نيز با راي مستقيم مردم انتخاب مي شوند و هم رئيس قوه مجرييه و هم قوه قضاييه بر آنها نظارت دارد.
قوه قضاييه اما داستانش کمي متفاوت است، در کمتر نظام دموکراسي است که اين قوه با راي مستقيم مردم انتخاب شود، بلکه آنها با راي غير مستقيم مردم و از سوی قوه مقننه و قوه مجريه انتخاب مي شوند. اين سه قوه، جلوي فساد را مي گيرند و تلاش مي کنند حکومت به بهينه ترين روش اداره شود و تا جايي که ممکن است نظرات اکثريت مردم را اجرا کنند[!].»
بالاترين افزود: اما لختي بعد از تشکيل حکومت هاي مردم سالار و با وجود آمدن مطبوعات آزاد، يک ستون ديگر نيز بر ارکان دموکراسي افزوده شد و آن ستون نامش مطبوعات آزاد است. مطبوعات آزاد به عنوان رکن چهارم دموکراسي و در قالب نمايندگان افکار عمومي، با قدرت تمام بر کار سه قوه اول نظارت مي کند و با انتقاد مداوم از هر سه قوه فوق، اجازه خطا و فساد را نمي دهد.
بالاترين در پايان عليرغم نقض صريح دموکراسي در انگلستان، اين کشور را داراي سه رکن اول دموکراسي خواند و تعطيلي بزرگ ترين نشريه تاريخ انگليس را خطاي رکن چهارم دموکراسي دانست و مدعي شد: اما اتفاقات اخير در بريتانيا و رسوايي شنود تلفني از سوی يکي از بزرگترين نشريات و بعد بازداشت ها و تحقيقات وسيع صورت گرفته به وضوح نشان ميدهد که تا چه حد دمکراسي توانا و پويا است و اگر رکن چهارم نيز خطا کند و به فساد آلوده شود، سه رکن اول به چه زيبايي مي توانند جلوي آن فساد را بگيرند.
رهبر حزب کارگر بريتانيا به چه زيبايي خواستار مهار قدرت مرداک شده و گفته است: کاملا واضح است که تمرکز اين همه قدرت در دست يک نفر منجر به سوء استفاده از قدرت در درون اين سازمان شد. به نظر من اگر مي خواهيم اينگونه سوء استفاده ها را به حداقل برسانيم بايد قبول کنيم که اينچنين تمرکز قدرتي خطرناک است.
بالاترين در شرايطي تلاش مي کند تا استعمار پير را به عنوان الگويي از دموکراسي جلوه دهد که واقعيت چيز ديگري است و ارکان چهارگانه دموکراسي در اين کشور در خدمت منافع سرمايه داران و مافياي ثروت و قدرت قرار گرفته است.
انگليسيها که ادعاي نقض حقوق بشر و دموکراسي را در کشورهاي ديگر و طي يک سال اخير به خصوص در ايران مطرح کردهاند، جزء اصليترين ناقضان حقوق بشر هستند. تاريخ نقض حقوق بشر در انگليس تنها به تظاهرات اخير دانشجويي و برخورد پليس با آنها بازنميگردد، اين جريان داراي پيشينهاي مشهور است که تاکنون ادامه پيدا کرده و حتي در فيلمهاي متفاوت هم به آن پرداخته شده است.
نمونههاي فراواني را ميتوان يافت که دولتمردان انگليسي چگونه براي رسيدن به اهداف پليد خود دست به هر اقدامي ميزدند تا به آن اهداف برسند و با مردمي که با حضور در خيابان ها، مخالفت خود را نسبت به سياست هاي دولمردان نشان مي دهند به شديدترين نوع برخورد مي کنند.
اکنون مردم اين کشور به خاطر سياستهاي غلط اقتصادي و اجتماعي تحت فشار هستند و همين فشارها باعث شده تا بازي تازهاي را آغاز کنند و اين بازي نيز به ضرر آنها تمام خواهد شد.
منبع:
جام نیوز