Gerdab.IR | گرداب

بررسی جریان قبح زدایی در هالیوود (1)

هالیوود، هجومی به قلعه‌ اخلاق

تاریخ انتشار : ۰۵ مرداد ۱۳۹۰

غرب در تلاش است، از طریق ابزار قدرتمندی هم‌چون رسانه‌های تصویری، در سطح جهان زشتی‌های اخلاقی و مسائلی که از نظر اصول مذهبی انسانی قبیح شمرده می‌شود را عادی جلوه داده و حتی با شکستن قبح آن افراد را دعوت به انجام این کارها کنند.

گرداب- یکی از موضوعاتی که همیشه رسانه‌های غربی در بحث تهاجم فرهنگی برضد کشورهای دیگر به خصوص جوامع مذهبی به دنبال آن هستند، بحث عادی سازی مسائل نا‌هنجار و غیراخلاقی است. به ویژه که آن‌ها همیشه تلاش دارند از طریق ابزار قدرتمندی هم‌چون رسانه‌های تصویری، در سطح جهان زشتی‌های اخلاقی و مسائلی که از نظر اصول مذهبی انسانی قبیح شمرده می‌شود را عادی جلوه داده و حتی با شکستن قبح آن افراد را دعوت به انجام این کارها کنند.

 در این بین بدون شک شکستن قبح این مسائل جز با نشان دادن آن‌ها در این رسانه‌ها و حتی ارائه‌ برداشت جذاب و خوب از این ناهنجاری‌ها و مسائل غیراخلاقی، امکان پذیر نیست.
 
به همین دلیل همیشه تلاش دارند تا با نمایش مسائل مختلف غیراخلاقی و کاملاً غیرانسانی در رسانه‌های خویش این مسائل را با زبان فریب دهنده‌ تصویر، برای افراد عادی جلوه دهند. در این میان باید به این موضوع هم توجه کرد که این نمایش وقیحانه از مسائل غیراخلاقی و مبتذل در صورت اثرگذاری، تأثیرات بسیار زشتی بر جامعه به ویژه جوامع مذهبی مانند ما خواهد گذاشت.

چرا که اولین هدف پشت پرده این تصاویر ایجاد تعارض ذهنی - عقیدتی در ذهن مخاطب به ویژه مخاطبان دارای ایدئولوژی آسمانی است.

هالیوود، ابزاری قدرتمند برای تبلیغ خیانت
در این بین اگر به محصولات مختلف رسانه‌های متنوع غربی نگاهی بیاندازیم متوجه این مهم می‌شویم. چرا که این تصاویر به شکل شبانه روزی در قالب محصولات مختلف تصویری از سوی رسانه‌های مختلف تصویری به نمایش گذاشته می‌شود. اگر به این محصولات دقت کنیم متوجه می‌شویم که مسائلی هم‌چون خیانت، به صورت کاملاً عادی و حتی با توجیه در این محصولات تصویری غربی به نمایش گذاشته می‌شود.

در این بین فیلم‌های هالیوودی، برنامه‌ها و سریال‌های شبکه‌های ماهواره‌ای بهترین مکان برای نمایش این مسائل هستند. به ویژه هالیوود که در حال حاضر محصولاتش را به تمام نقاط دنیا با کم‌ترین هزینه صادر می‌کند تا بتواند از این راه بیش‌ترین تأثیرگذاری را در نهادینه کردن فرهنگ زندگی غربی در جوامع دیگر به خصوص جوامع مخالفش، داشته باشد.
 
شاید فیلم "تایتانیک" که تا قبل از فیلم "آواتار" یکی از پر فروش‌ترین فیلم‌ها بود را اکثر مخاطبان سینما دیده باشند، تمام داستان این فیلم حول محور یک خیانت می‌چرخد و "جیمز کامرون" تمام داستان رومانتیک نمای فیلم را در طول داستان همین خیانت برای بیننده روایت می‌کند.

 او حتی سعی می‌کند به نوعی با نشان دادن جلوه‌ای فوق‌العاده و فریبنده، احساسات بیننده را تحریک و او را به این باور برساند که خیانت همیشه بد نیست. هر چند که این فیلم در آن زمان با تبلیغات فراوان فروش بسیار خوبی کرد، اما کسی به اصل داستان تایتانیک توجهی نداشت.
 
بی‌وفا، نمایشی وقیحانه از خیانت
اما به هر صورت تایتانیک را شاید بتوان آغازی برای نمایش بی‌پرده و جذاب از موضوع خیانت در هالیوود دانست. چرا که چند سال بعد، فیلم "بی‌وفا"‌ 1  به کارگردانی "آدریان لین" تولید شد. این فیلم پر بود از صحنه های مستهجنی که در آن یک زن بارها و بارها به شوهرش خیانت می‌کرد.

صحنه‌های فیلم آن قدر اروتیک (شهوانی) و جذاب به نمایش گذاشته می‌شد که گویی داستان فیلم در حال القای پیامی است برای مخاطب تا خیانت را موضوعی عادی و حتی کاملاً قابل توجیه به نمایش بگذارد. نکته‌ جالب این جاست که در پایان فیلم همسر زن خیانت کار از او می‌گذرد. در این جاست که فیلم افزون بر محتوا با علامت سؤال‌های عجیبی همراه می‌شود.
 
این در حالی است که سینماگران هالیوودی تنها در قالب ژانر فریبنده‌ رومانتیک یا ملودرام خیانت را امری موجه جلوه نمی‌دهند، بلکه حتی در فیلم‌های ژانر اکشن نیز این موضوع بسیار دیده می‌شود. حتی فیلم‌هایی مانند "مرحوم" که از ساخته‌های "اسکورسیزی" است از این موضوع بی‌نصیب نمانده و کارگردان، موضوع خیانت را در فیلم به نمایش می‌گذارد به گونه‌ای که یک زن در عرض چند روز با دو مرد همراه می‌شود در حالی که این فیلم یک فیلم در ژانر جنایی- اکشن است و به هیچ وجه نیازی به نمایش چنین صحنه‌هایی در آن نیست.
 
تبلیغ خیانت دست مایه‌ هر ژانری
از سویی دیگر آن‌ها در ژانر طنز و کمیک این موضوع را در کنار دیگر انحراف‌های اخلاقی، بسیار جالب و حتی مایه‌ خنده نشان می‌دهند. نمونه‌ این موضوع را می‌توان در فیلم "No-Strings-Attached" به کارگردانی "ایوان ریتمن" به وضوح مشاهده کرد. فیلم به شدت تلاش دارد تا در ذهن بیننده خیانت را دست‌مایه‌ خنده نشان دهد. به گونه‌ای که با زبان طنز بیننده را تشویق به دیدن تصاویر متعدد خیانت و حتی پذیرفتن آن می‌کند.

در این بین باید به این موضوع توجه کرد که در بسیاری از فیلم‌های هالیوودی در کنار نمایش عریان انحراف‌های اخلاقی و حتی قبح شکنی آن‌ها، موضوع تغییر معانی واژه‌ها نیز صورت می‌پذیرد. نمونه‌ این سخن را می‌توان در فیلم‌هایی هم‌چون "بازنده" به کارگردانی "مایک نیکولاس" که در سال 2004 میلادی تولید شده و هم‌چنین در فیلم "گناه اصلی" با بازی "آنجلیا جولی" کاملاً مشاهده کرد.
 
در فیلم بازنده، واژه‌ "خیانت" به جای واژه‌ "عشق" به خورد بیننده داده می‌شود و حتی هرزگی مصداق بارز انتخاب همسر به نمایش در می‌آید. فیلم از حرف‌ها و صحنه‌هایی که زنان و مردان متأهل به گونه‌ای مشکوک با هم ارتباط دارند پر شده و حتی به صورت کاملاً آنارشی‌گونه و بدون توجه به هیچ قید و بند ناشی از تأهل، یک‌دیگر را دعوت به برقراری رابطه می‌کنند. به گونه‌ای که حتی بیننده سر درگم می‌شود که کدام زن همسر کدام مرد است.

 آشفتگی ذهنی که داستان فیلم سعی دارد در ذهن بیننده با نمایش روابط هرج و مرج گونه‌ زنان و مردان ایجاد کند دقیقاً به دنبال هدف همیشگی ضدفرهنگی هالیوود یعنی نمایش عریان زشتی و شکستن قبح آن‌ها است.
 
وقتی که هرزگی توجیه می‌شود!
از سوی دیگر این موضوع در فیلم "گناه اصلی" با بازی "آنتونیو باندراس" به گونه‌ای دیگر آشکار می‌شود. داستان فیلم درباره‌ زنی است که روسپیگری می‌کند و در این بین موفق می‌شود دل مردی پولدار و وفادار را به دست بیاورد.

 او پس از مطلع شدن از عشق این مرد به خودش به راحتی به شغل قبلی خود ادامه می‌دهد و در نهایت نزد همسرش باز می‌گردد و همسرش هم او را می‌پذیرد. فیلم داستانی فوق‌العاده بی‌قید و بند دارد، به شکلی که فیلم پر شده از صحنه‌هایی که در آن آنجلیا جولی مانند فیلم‌های دیگری هم‌چون "جیا"، تن خود را در اختیار هر مردی قرار می‌دهد و به همسرش خیانت می‌کند.
 
در این میان از این موضوع هم نباید غافل شد که جذاب سازی خیانت در هالیوود در ژانرهای مختلف به شیوه‌های متفاوت صورت می‌پذیرد. اگر به فیلم "آیا مایل هستی با من برقصید" به کارگردانی "آوردی ولز" محصول 2004 میلادی نگاهی بیاندازیم، به این موضوع پی خواهیم برد که هالیوود در راستای استراتژی همیشگی خود، یعنی عادی سازی شکستن خطوط قرمز انسانی، از شیوه‌های مختلفی استفاده می‌کند.
 
این فیلم، افراد متأهل را برای از بین بردن یکنواخت شدن زندگی به ایجاد رابطه‌ دوم و پنهانی دعوت می‌کند. به گونه‌ای که شخصیّت اصلی فیلم پس از خیانت با روحیّه‌ بیش‌تری به زندگی خود ادامه می‌دهد. به صورتی که مخاطب احساس می‌کند،  با خیانت می‌توان رنگ تازه‌ای به زندگی بخشید. صحنه‌های رقصیدن او با جنیفر لوپز ـ بازیگر مشهور هالیوودی ـ در این فیلم دقیقاً تلاش دارد به بیننده خوب بودن خیانت را القا کند.
 
تاوان، نمایش فاجعه انگیز از رابطه با محارم
این در حالی است که افزون بر این موضوع در بسیاری از فیلم‌های هالیوودی ترویج مسائل غیراخلاقی و قبیحانه‌ دیگری هم به چشم می‌خورد. نمونه‌ این موضوع را می‌توان در فیلم "تاوان" محصول سال 1992میلادی به کارگردانی "لوئیس مال" به عینه مشاهده کرد. داستان فیلم، داستان شخصی به نام "آیرونز" است که به عروس خود علاقه مند شده و با او رابطه‌ جنسی برقرار می‌کند.

 فیلم تمام تلاش خود را به کار می‌برد تا از این رابطه تصویری فریبنده و رومانتیک به بیننده ارائه دهد. به طوری که حتی صحنه‌های برقراری رابطه‌ عروس با پدر شوهر خود، از صحنه‌هایی که همراه با همسر خود است، اروتیک‌تر (شهوانی‌تر‌) و بسیار وقیحانه‌تر به نمایش در می‌آید.
 
به نظر می‌رسد که فیلم تلاش می‌کند به بیننده بباوراند که حتی ارتباط با محارم هم مشکلی ندارد و هر چیزی مجاز است. در این میان نباید از این موضوع هم به راحتی عبور کرد که در این فیلم افزون بر نمایش عریان تمام این مسائل، صحنه‌های رابطه‌ جنسی بین دو کاراکتر، به گونه‌ای بیمار گونه به تصویر کشیده می‌شود گویی که این صحنه‌ها تلاش دارند ذهن بیننده را آشفته و دیدن چنین صحنه‌هایی را برای او عادی جلوه دهند.

برای این توطئه چاره‌ای باید اندیشید
هم‌چنین بدون تردید باید به این موضوع اشاره کرد که این رفتار هالیوود دقیقاً در راستای سیاست‌های ضد فرهنگی برضد کشورهای دیگر است، به ویژه که آن‌ها تلاش دارند تا از این راه نحوه‌ زندگی غربی را به بینندگان و البته حتی بسیار بدتر از آن را به مخاطب انتقال دهند.

 از سوی دیگر به دلیل این‌که در اکثر این فیلم‌ها چنین صحنه‌هایی در قالب مفاهیم زیبا برای بیننده به تصویر در می‌آید، برخی از بینندگان جذب مفهوم آن می‌شوند، مفهومی که نابود کننده‌ بنیان خانواده است.

 باید به این موضوع هم توجه کرد که چنین مفاهیمی به شدت در تعارض با دستورهای مکاتب آسمانی و به خصوص دین مبین اسلام است و به همین دلیل می‌توان آن را نمونه‌ یک تهاجم فرهنگی همه جانبه بر ضد جوامع مذهبی دانست، به ویژه که چنین موضوعاتی مصداق بارز فحشا گسترانی از راه رسانه است.
 
به همین علّت هم باید راه‌حل‌های مختلفی برای بیمه کردن و به نوعی ایجاد مصونیّت فکری در مقابل این سیگنال‌ها در جامعه پیش بینی کرد. به ویژه که روشن‌گری در حال حاضر بهترین ابزار برای خانواده‌هاست.

در حال حاضر فیلم‌های هالیوودی به راحتی در اختیار جوانان قرار می‌گیرند بی آن که خانواده‌ها بر آن نظارتی داشته باشند. به همین دلیل باید به خانواده‌ها این نکات را گوش زد کرد که نمایش عریان چنین تصاویری در پیش چشم فرزندانشان بدون شک آن‌ها را در تعارض با فرهنگ اصیل و مذهبی خود قرار می‌دهد. در این بین این تعارض می‌تواند آغازی باشد برای سردرگمی و حتی ترویج همین مسائل در جامعه!
 
از سوی دیگر ساخت محصولات فرهنگی که در آن بتوان به بیننده نقاط متقابل مسائلی مانند خیانت را انتقال داد، می‌تواند یک راهکار مناسب و پاسخ متقابل رسانه‌ای باشد. به خصوص که رسانه‌های ما به دلیل برخورداری از توانایی مفهومی و ارزشی بالا می‌توانند حرف‌های بسیاری برای گفتن داشته باشند. مفاهیمی که با استفاده از آن می‌توان این توطئه را خنثی کرد.
رضا فرخی

ادامه دارد...

پی نوشت:
1 .   unfaithful

منبع: برهان