از بىنظمیهاى بسیار خطرناك این است كه در جامعهاى مبانى فكرى که جامعه به آن ایمان و اعتقاد دارد، یك چیز باشد؛ اما رفتارهایى كه بر اساس همین قواعد و باورها باید شكل با آن باورها منطبق نباشد.
جملهاى را از امیرالمؤمنینعلیهالصّلاةوالسّلام مطرح مىكنم كه به وصیت آن بزرگوار به اولاد و بازماندگانشان مربوط است و آنگونه كه خود ایشان - بنا به نقل نهجالبلاغه - در آن نوشته مرقوم كردهاند، مخاطب این وصیت، همه كسانى هستند كه این نامه و این وصیت به آنها مىرسد؛ یعنى ما هم مخاطب كلمات امیرالمؤمنینعلیهالصّلاةوالسّلام هستیم. این همان وصیت معروف است كه بعد از یكى دو سطر مىفرمایند: «اوصیكما و جمیع ولدى و أهلى و من بلغه كتابى بتقوى اللَّه و نظم أمركم و صلاح ذات بینكم».
تقریباً بیست مطلب در این وصیت ذكر شده است. بدیهى است وصیت یك انسان بزرگ، آن هم وقتى كه در آخرین ساعات عمر او این وصیت نوشته مىشود، شامل حسّاسترین مطالب به نظر اوست. امیرالمؤمنینعلیهالصّلاةوالسّلام این وصیت را بعد از ضربت ابنملجم نوشتهاند؛ «لمّا ضربه إبن ملجم». تقریباً بیست مطلبى كه در این وصیت آمده، مهم است. مطالب، درباره دنیاطلبى، قرآن، حج، جهاد، یتیمان،همسایگان و... است. دو مطلب از تقریباً بیست مطلب را انتخاب كردهام تا امروز عرض كنم: یكى "نظم أمركم" و دوم "صلاح ذات بینكم"؛ یعنى ایجاد الفت میان برادران. از اینجا مىشود فهمید كه این دو مطلب جزء مطالب بسیار مهم در نظر امیرالمؤمنینعلیهالصّلاةوالسّلام است.
البته قلمرو نظم، وسیع است. از زندگى خصوصى انسان و درون اتاقى كه در آن زندگى یا كار مىكند، نظم مطرح مىشود -اتاق منظّم، اتاق نامنظّم- تا رفتارهاى فردى او در محیط كار و درس و تحصیل و تا محیط اجتماعى و ساخت جامعه و بناى نظام اجتماعى؛ یعنى همان ساختى كه از نظم ویژهاى كه تابع فلسفه خاصى است، سرچشمه گرفته است. همه اینها مشمول "و نظم أمركم" است كه امیرالمؤمنینعلیهالصّلاةوالسّلام در این قطعه از وصیتشان آن را بیان فرمودند.
هماهنگی باور و رفتار
یك مصداق مهمِ نظم هم این است كه میان كاركرد ما در جامعه و افكار و عقاید و شعارهاى ما هماهنگى برقرار باشد. از بىنظمیهاى بسیار خطرناك یكى همین است كه در جامعهاى مبانى فكرى و عقیدتى و باورهایى كه جامعه به آن ایمان و اعتقاد دارد، یك چیز باشد؛ اما رفتارهایى كه براساس همین قواعد و باورها باید شكل بگیرد و هنجار عمومى اجتماعى را تشكیل دهد، با آن باورها و فكرها و مبانى منطبق نباشد. این نوعى دورنگى و دورویى و نفاق عمومى را به وجود مىآورد و بسیار خطرناك است.
اسم اسلام را آوردن و تكرار كردن اما در عمل هیچ به مبانى اسلامى باور نداشتن؛ اسم حقوق بشر را به عنوان مبنا و قاعده فكرى مطرح كردن اما در عمل هیچ رعایت حقوق بشر را نكردن -كه امروز در سطح بینالمللى متأسفانه یكى از بلاهاى بزرگ جامعه بشرى این است- اسم آزادیخواهى را آوردن اما در عمل رعایت آزادى دیگران را نكردن؛ اسم قانون و قانونطلبى را آوردن اما در عمل پایبند به قانون نبودن، از جمله خصوصیات بسیار بد و یكى از مصداقهاى بارز و خطرناك بىنظمى است. البته مسئولان كه مىخواهند مقررات و قوانین را بهوجود آورند یا اجرا نمایند، باید بیشتر رعایت كنند؛ آحاد مردم هم در رعایتهاى عمومى خودشان باید به این موضوع توجه كنند.
بهتر از نماز و روزه
مطلب دوم، "صلاح ذات بینكم" است. صلاح ذاتالبین كه امیرالمؤمنینعلیهالصّلاةوالسّلام در وصیت مهم خود آن را بیان مىكنند، فقط ائتلاف و اتحاد ظاهرى نیست كه دو گروه و دو جماعت بر سر یك چیز، قراردادى ببندند و ائتلاف ظاهرى تشكیل دهند؛ از این بالاتر است؛ یعنى فىمابین همدیگر،دلها با هم صاف شود؛ ذهنها نسبت به یكدیگر خوشبین شود و هیچگونه تعرّض و ایذایى از كسى و از جناحى به یك مجموعه دیگر صورت نگیرد.
در همین جمله، بعد از اینكه مىفرمایند "و صلاح ذات بینكم"، به سخن پیغمبر اكرم استشهاد مىكنند و مىفرمایند: «فإنّى سمعت جدّكما صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم یقول صلاح ذاتالبین أفضل من عامّة الصّلاة و الصّیام»؛ یعنى فضیلت اصلاح ذاتالبین مردم –دلها را به هم نزدیك كردن و ذهنها را نسبت به هم خوشبین نمودن- از هر نماز و روزهاى بیشتر است. اگر كسى نماز مستحبى بخواند یا روزه مستحبى بگیرد یا برود براى اصلاح ذاتالبین تلاش كند؛ دومى افضل است. این هم از چیزهایى است كه ما امروز به آن خیلى احتیاج داریم.
یكى از كارهایى كه دشمنان ملت ایران از اولِ انقلاب تاكنون بهطور جدى دنبال آن بودهاند، همین دل چركین كردن گروههاى جامعه نسبت به یكدیگر است؛ چه گروههاى سیاسى، چه گروههاى مذهبى و دینى و چه قشرهاى مختلف. در طول زمان، استعمار و بهخصوص استعمار انگلیس -آن زمان كه بر تمام مناطق خاورمیانه و كشور ما و كشورهاى دیگر مسلط بود- این سیاست را دنبال مىكرد؛ بعد هم دیگران یاد گرفتند. آمریكاییها هم امروز همین كار را مىكنند؛ دشمنان ملت ایران هم نسبت به كشور ما همین كار را در برنامه خود دارند: دلها را نسبت به هم چركین و قشرها را از یكدیگر روگردان كنند.
نگران شكافها
اولِ انقلاب به بركت فریادِ اصلاحطلبِ امام و حركت اصلاحى انقلاب، دلها و قشرها به هم نزدیك شدند. سالهاست آن شكافهایى كه قبل از انقلاب بین قشرها وجود داشت، دیگر وجود ندارد. بین روحانى و دانشجو، بین نظامى و غیر نظامى، بین روشنفكر و مجموعه كاسب و تاجر، شكافهاى سنّتىاى وجود داشت كه سالها روى آن كار شده بود؛ اما این شكافها بعد از انقلاب ترمیم گردید، از بین رفت و یا كم شد. امروز بار دیگر مىخواهند این شكافها را بهوجود آورند؛ همچنان كه شكافهاى مذهبى را زیاد مىكنند و گروههاى مذهبى را وادار به تظاهر به دشمنى با یكدیگر مىنمایند، براى اینكه شكاف ایجاد شود. شكافهایى كه بین بدنه یكپارچه مردم بهوجود مىآید، راه را براى دشمن باز مىكند و دشمن با این اختلافها مىتواند در داخل یك جامعه و یك كشور نفوذ كند و سیاستهاى خود را دنبال نماید. همه باید خیلى مراقب باشند.
شما مىبینید امروز تبلیغات جهانى روى چند چیز متمركز است: یكى از آنها این است كه در داخل نظام جمهورى اسلامى، مجموعه متصدیان و خدمتگزاران نظام و كارگزاران كشور را به دو دسته تقسیم مىكنند و براى هر دسته اسم مىگذارند؛ البته یك عده هم سادهلوحانه در داخل كشور همان حرفى را كه آنها مىزنند، تكرار مىكنند كه در واقع حرف اینها نیست، حرف آنهاست... اینها دام دشمنان است؛همه باید متوجه باشند در دام دشمن قرار نگیرند. امیرالمؤمنینعلیهالصّلاةوالسّلام به ما مىفرمایند: «صلاح ذات بینكم»؛ دلها را با هم صاف و به هم نزدیك كنید. اختلاف سلیقهها را به معناى دشمنى تلقى نكنید. اختلاف نظر و اختلاف سلیقه، حتى اختلاف عقاید سیاسى و دینى و غیره، تا آنجایى كه به مبانى عملى نظام ارتباطى ندارد، مىتواند موجب دشمنى و جدایى و خصومت با یكدیگر نشود.