سفره‌ رمضان

تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۳۹۰

محتویات این سفره كه من و شما باید از آن استفاده كنیم، یكى‌اش روزه است؛ یكى‌اش فضیلت قرآن است -قرآن را گذاشتند در این سفره با فضیلتِ زیاد.

گرداب- پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت آيت‌الله العظمی خامنه‌ای در ایام ماه مبارك رمضان، به صورت روزانه گفتار و توصیه‌هایی اخلاقی از رهبر معظم انقلاب را منتشر می كند.

روز یازدهم: "سفره‌ رمضان"

اینكه مى‌گویند ماه رمضان، ماه ضیافت الهى است و سفره ضیافت الهى پهن است، محتویات این سفره چه چیزهایى است؟ محتویات این سفره كه من و شما باید از آن استفاده كنیم، یكى‌اش روزه است؛ یكى‌اش فضیلت قرآن است -قرآن را گذاشتند در این سفره با فضیلتِ زیاد، بیش از ایام دیگر و به ما گفتند كه تلاوت قرآن كنید- یكى‌اش همین دعاهایى است كه مى‌خوانیم؛ "یا على و یا عظیم"، دعاى افتتاح، دعاى ابوحمزه؛ اینها همان مائده‌هایى است كه سر این سفره گذاشته شده.

بهره‌بری بیشینه
بعضى هستند كه وقتى از كنار سفره رد مى‌شوند، اینقدر حواسشان پرت است و متوجه جاهاى دیگرند كه اصلاً سفره را نمى‌بینند. داریم كسانى را كه اصلاً سفره ماه رمضان را نمى‌بینند؛ یادشان نیست كه ماه رمضانى آمد و رفت. بعضى هستند كه سفره را مى‌بینند اما به‌خاطر همان سرگرمى‌ها و اشتغال، وقت ندارند سر این سفره بنشینند؛ مى‌خواهند سراغ یك سرگرمى بروند؛ كار دیگرى دارند -دنبال دكان، دنبال كار، دنبال دنیا، دنبال شهوات- مجال اینكه سر این سفره بنشینند و از آن بهره ببرند، ندارند.

بعضى دیگر هم هستند كه نه، سر سفره مى‌نشینند، سفره را مى‌بینند، قدرش را هم مى‌دانند؛ لیكن آدم‌هاى خیلى قانعى‌اند؛ به كم قناعت مى‌كنند؛ لقمه‌اى برمى‌دارند و مى‌روند؛ نمى‌نشینند پاى سفره، خودشان را بهره‌مند و سیراب كنند و از آنچه در سفره هست خود را محظوظ كنند؛ لقمه مختصرى برمى‌دارند و مى‌روند. بعضى هستند كه احساس بى‌میلى مى‌كنند؛ یعنى اشتهایشان تحریك نمى‌شود؛ به‌خاطر اینكه غذاى پوچِ بیهوده‌اى را خورده‌اند و پاى سفره ضیافتى كه رنگین و جذاب و مقوى است، اصلاً اشتها ندارند. بعضى هم هستند كه نه، در حد اشتها -كه اشتهاشان هم زیاد است- از این سفره استفاده مى‌كنند و واقعاً سیر نمى‌شوند؛ چون مائده، مائده معنوى است.

تمتع به این مائده، فضیلت است؛ چون فتوح و انفتاح و تعالى روح انسانى است. هرچه انسان از این مائده بیشتر استفاده كند، روح انسان تعالى بیشترى پیدا مى‌كند و به هدف خلقت نزدیك‌تر مى‌شود. این غیر از موائد جسمانى است. مائده جسمانى براى رفع نیازى است كه بشود انسان بدن را راه ببرد. زیاده‌روى در آن، یك اشتباه و خطاست؛ یك غلط است. در مائده روحى و معنوى این‌طور نیست؛ چون اصلاً خلقت ما براى تعالى معنوى و تعالى روحى است. مائده روحى چیزى است كه این تعالى را براى ما امكان‌پذیر، تسهیل و محقق مى‌كند. بنابراین هرچه بیشتر بتوانیم استفاده كنیم، باید بكنیم.

بندگان مؤمن و مخلصى كه ما اسم‌هاى اینها را شنیده‌ایم، حتى وقتى كارهاى اینها را براى ما نقل مى‌كنند، براى ما درست مفهوم نیست؛ اما واقعاً شگفت‌آور است. دو سه ساعت به اذان صبح بیدار شوند و شب‌هاى ماه رمضان اشك بریزند. نقل مى‌كنند مرحوم "آمیرزا جواد آقاى ملكى" وقتى بیدار مى‌شد، سر حوض آب مى‌نشست تا وضو بگیرد، به آب نگاه مى‌كرد، دعا مى‌خواند و گریه مى‌كرد و تضرع مى‌كرد؛ آب برمى‌داشت روى صورتش مى‌ریخت، گریه و تضرع مى‌كرد؛ به آسمان نگاه مى‌كرد، دعا مى‌خواند، گریه و تضرع مى‌كرد؛ تا وقتى كه بیاید سر سجاده بایستد و آن نماز شب و آن تهجد پُرفیض و پُرحال و پُرطراوت را با عشق و شور انجام بدهد. مرحوم ح"اج میرزا على آقاى قاضى" هم همین‌طور بود. از ماه رمضانش، روزه‌اش، توجهش، تذكرش، نمازش، حكایت‌هایى نقل مى‌كنند. این چیزها براى ما واقعاً درست مفهوم نیست؛ منتها خط روشنى را به ما نشان مى‌دهد و ما باید حداكثر استفاده را بكنیم.

تلاوت و تدبر
دوستان سعى كنند در همه اوقات –به‌خصوص در ماه رمضان- تلاوت قرآن را از یاد نبرند. قرآن نباید از زندگى‌تان حذف شود. تلاوت قرآن را حتماً داشته باشید؛ هرچه ممكن است. تلاوت قرآن هم با تأمل و تدبر اثر مى‌بخشد. تلاوت عجله‌اى كه همین‌طور انسان بخواند و برود و معانى را هم نفهمد یا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛ نه اینکه بى‌فایده باشد. بالاخره انسان همین‌كه توجه دارد این كلام خداست، نفس این یك تعلق و یك رشته ارتباطى است و خود همین هم مغتنم است و نباید كسى را از این‌طور قرآن خواندن منع كرد لیكن تلاوت قرآنى كه مطلوب و مرغوب و مأمورٌبه است، نیست. تلاوت قرآنى مطلوب است كه انسان با تدبر بخواند و كلمات الهى را بفهمد كه به نظر ما مى‌شود، فهمید. اگر انسان لغت عربى را بلد باشد و آنچه را هم كه بلد نیست به ترجمه مراجعه كند و در همان تدبر كند؛ دو بار، سه بار، پنج بار كه بخواند، انسان فهم و انشراح ذهنى نسبت به مضمون آیه پیدا مى‌كند كه با بیان دیگرى حاصل نمى‌شود؛ بیشتر با تدبر حاصل مى‌شود؛ این را تجربه كنید. لذا انسان بار اول وقتى مثلاً ده آیه مرتبط به هم را مى‌خواند، یك احساس و یك انتباه دارد؛ بار دوم، پنجم، دهم كه همین را با توجه مى‌خواند، انتباه دیگرى دارد؛ یعنى انسان انشراح ذهن پیدا مى‌كند. هرچه انسان بیشتر انس و غور پیدا كند، بیشتر مى‌فهمد و ما به این احتیاج داریم.

آنها كه لغزیدند...
عزیزان من! كسانى كه پایشان لغزید، خیلى از مواردش را كه ما دیدیم، ناشى بود از عدم تعمق در امر دین و معارف اسلامى؛ شعائرى بود، شعارهایى بود، احساساتى بود، بر زبانشان بود اما در دلشان عمق نداشت. لذا در گذشته ما كسانى را دیدیم كه آدم‌هاى خیلى تند و داغ و پُرشورى هم بودند، بعد صد و هشتاد درجه وضع اینها عوض شد. سال‌هاى اول انقلاب كسانى بودند -من با خصوصیات، آدم‌هایش را مى‌شناسم؛ یعنى كلیات نیست- كه افرادى مثل شهید بهشتى را راحت و صریح از نظر انقلابى بودن و فهم درستش از انقلاب و از راه امام، نفى مى‌كردند. بعد از گذشت مدتى، مشى اینها آن‌چنان شد كه مبانى انقلاب و نظام را انكار كردند! بعضى از آنها كه آدم‌هاى با انصاف‌ترى بودند، صریحاً و بعضى‌شان ملتویاً و مزوراً انكار كردند. آدم‌هاى بى‌انصاف‌ترشان اینها هستند كه به یك معانى‌اى هم تظاهر مى‌كنند اما باطنشان این‌طور نیست. این به‌خاطر این بود كه اینها عمق نداشتند. البته این یكى از عوامل است؛ یك عامل هم شهوات و دنیاطلبى و امثال اینهاست كه كسانى را هم كه عمق دارند، منحرف مى‌كند. بسیار كسانى بودند كه عمق نداشتند. یكى از راه‌هایى كه این عمق را در اعتقادات انسان، در مبانى فكرى انسان، در روح انسان، در ایمان انسان ایجاد مى‌كند، انس با قرآن است. بنابراین در زندگى حتماً قرآنِ با تدبر را در نظر داشته باشید و نگذارید حذف شود.

معارف استثنائی
یكى هم این دعاهاست. در دعاهاى معتبر خیلى معارف وجود دارد كه انسان اینها را در هیچ‌جا پیدا نمى‌كند؛ جز در خود همین دعاها. از جمله این دعاها، دعاهاى صحیفه سجادیه است. در منابع معرفتى ما چیزهایى وجود دارد كه جز در صحیفه سجادیه یا در دعاهاى مأثور از ائمه علیهم‌السّلام انسان اصلاً نمى‌تواند اینها را پیدا كند. این معارف با زبان دعا بیان شده. نه اینکه خواستند كتمان كنند؛ طبیعت آن معرفت، طبیعتى است كه با این زبان مى‌تواند بیان شود؛ با زبان دیگرى نمى‌تواند بیان شود؛ بعضى از مفاهیم جز با زبان دعا و تضرع و گفتگو و نجواى با پروردگار عالم اصلاً قابل بیان نیست. لذا ما در روایات و حتّى در نهج‌البلاغه از اینگونه معارف كمتر مى‌بینیم اما در صحیفه سجادیه و در دعاى كمیل و در مناجات شعبانیه و در دعاى عرفه امام حسین و در دعاى عرفه حضرت سجاد و در دعاى ابوحمزه ثمالى از این‌گونه معارف، فراوان مى‌بینیم.

روح خستگی‌ناپذیری
از دعاها غفلت نكنید؛ به دعاها بپردازید. دعا هم بكنید. شما بارهاى سنگینى بر دوش دارید؛ دشمن‌هاى زیادى هم دارید؛ مخالفان زیادى هم دارید؛ دولت اسلامى همیشه همین‌طور بوده. از اول انقلاب دولت‌هاى ما، به‌خصوص وقتى كه تازه‌نفس‌اند، مخالفانى دارند؛ هم مخالفان بیرونى، هم مخالفان داخلى. جوّسازى مى‌كنند، شایعه‌پراكنى مى‌كنند، منفى‌بافى مى‌كنند، دروغ پخش مى‌كنند، احیاناً در صحنه عمل و در كارهاى میدانى كارشكنى مى‌كنند. مقابله با این مخالفت‌ها یك مقدار عزم و تصمیم قاطع و جدّ در عمل و خسته نشدن و دنبال كار را گرفتن مى‌خواهد؛ یك مقدار هم توسل و توجه و تضرع و از خدا كمك خواستن لازم دارد. اگر از خداى متعال استمداد و استعانت كنیم، روح خستگى‌ناپذیرى را در ما به‌وجود خواهد آورد. یكى از نعمت‌هاى بزرگ خدا این است كه آدم خسته نشود و حوصله‌اش سر نرود. در راه‌هاى طولانى گاهى انسان قوّه هم دارد، زانو و پاها اصلاً خسته نشده اما آدم از حركت، خسته روحى مى‌شود. این خستگى روحى، انسان را از رسیدن به اهداف بازمى‌دارد. براى اینكه این خستگى روحى پیش نیاید -كه از خستگى جسمى گاهى خطرش هم بیشتر است- استمداد از پروردگار، توكل به خدا و امیدوارى به كمك الهى لازم است؛ این را از دست ندهید و این را داشته باشید.

 من و شما پیش خداى متعال عزیزتر نیستیم از كسانى كه قبل از ما بودند و از كسانى كه بعد از ما خواهند آمد؛ مگر اینکه عملمان خوب باشد و تقوایمان بیشتر از آنها باشد؛ این را توجه داشته باشید. اگر تقواى بیشترى به خرج دادیم، از خودمان بیشتر مراقبت كردیم، بهتر كار كردیم، بهتر به وظایفمان عمل كردیم، به قانون بیشتر احترام گذاشتیم و در جهت این اهداف، بیشتر پیش رفتیم، پیش خداى متعال عزیزتر خواهیم بود؛ اما بدون آن، نخیر. باید تلاشمان را در این جهت متمركز كنیم. مواظب باشیم در دام‌هایى كه دیگران افتادند، ما نیفتیم. هر كس در آن دام‌ها بیفتد، همان بلاها و همان عواقب برایش متصور است؛ لذا فرقى بین ما و آنها نیست.

سخنرانی در دیدار اعضاى هیئت دولت‌؛ 1384.7.17