پایگاه تحلیلی کهنه سربازان آمریکا:

ایران قربانی همیشگی تبلیغات سیاه رسانه‌های غربی است (1)

تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۳۹۰

رسانه‌های غربی هیچ گاه پیشرفت‌های علمی ایران را تحت پوشش خبری قرار نداده‌اند و همیشه ایرانیان را به صورت مردمی که زندگی در عصر معاصر را درک نمی‌کنند نشان داده‌اند.

گرداب- رسانه‌های غربی همیشه از موضوع حقوق بشر برای تحت فشار قرار دادن ایران استفاده ابزاری کرده‌اند، در همین راستا رسانه‌های غربی هیچ گاه پیشرفت‌های علمی ایران را تحت پوشش خبری قرار نداده‌اند و همیشه ایرانیان را به صورت مردمی که زندگی در عصر معاصر را درک نمی‌کنند نشان داده‌اند.
 
پایگاه تحلیلی کهنه سربازان آمریکا، "وترنز تودی"، در مصاحبه‌ای از سوی کورش ضیابری با "ریچارد جواد حیدریان" ضمن بررسی رفتار دوگانه آمریکا و غرب در برخورد با بهار عربی و موضوع حقوق بشر، به بررسی رابطه بین ایران، آمریکا و اروپا می‌پردازد.

رفتار دوگانه آمریکا، اسرائیل و متحدان اروپایی آنها در بهار عربی

خاورمیانه دوران سخت و پیچیده‌ای را پشت سر می‌گذارد. تونس و مصر در حال حاضر شاهد انقلاب فراگیری هستند که به دهه‌ها استبداد دیکتاتورهای مورد حمایت آمریکا پایان می‌دهد. این در حالی است که بحرین و یمن ظاهرا به ورطه جنگ‌های داخلی افتاده‌اند. جهان با نگرانی تحولات منطقه را دنبال می‌کند. آمریکا، اسرائیل و متحدان اروپایی آنها با حمایت از سرکوب معترضان در بحرین، دامن زدن به ناآرامی‌های سوریه و همچنین حمایت از ماجراجویی‌های نظامی در لیبی تا کنون واکنش ریاکارانه‌ای از خود نشان داده‌اند. برای آمریکا و اروپا، انقلاب تونس و مصر چیزی جز یک عمل انجام شده نبود و آنها هیچ چاره‌ای جز همراهی با قیام مردمی آنجا نداشتند. از طرف دیگر، ایران با پیوستن به باشگاه هسته‌ای و وارد مدار نمودن اولین نیروگاه هسته‌ای خود، روابط تار خود با غرب را بیش از پیش پیچیده کرده است.
 
به منظور بررسی تحولات اخیر خاورمیانه و روابط ایران و غرب، من مصاحبه‌ای با "ریچارد جواد حیدریان"، نویسنده و مفسر سیاسی ایرانی که در "مانیل" زندگی می‌کند، انجام دادم. او برای "فارین پالیسی این فوکوس"، "آلترنت"، "تهران تایمز"، "کانتر پانچ"، "ایران ریویو"، "آسیا تایمز آنلاین"، مقاله می‌نویسد.

در این مصاحبه، ما در مورد بهار عربی و پیامدهای آن برای آمریکا و ایران، آینده روابط ایران و غرب، تبلیغات رسانه‌های غربی علیه ایران و دورویی آمریکا در مورد مسئله حقوق بشر بحث کردیم.

کورش ضیابری: به عنوان اولین سوال، می‌خواهم در مورد انقلاب‌های اخیر خاورمیانه و پیامدهای آن برای آمریکا و ایران از شما سوال کنم. کشورهای غربی ایران را به دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه متهم می‌کنند. آیا این ادعاها ریاکارانه و دوگانه نیستند؟ همه می‌دانیم که نیروهای سعودی، یک عملیات نظامی با حمایت همه جانبه آمریکا برای نجات رژیم آل‌خلیفه از خشم مردم انقلابی در بحرین به راه انداخته‌اند. همچنین می‌دانیم که بحرین میزبان ناوگان پنجم آمریکا و یک متحد راهبردی واشنگتن در خلیج فارس است. به نظر می‌رسد که این خود آمریکا است که در امور داخلی کشورهای دستخوش تحول در خاورمیانه مداخله می‌کند. نظر شما چیست؟
 
قیام‌هایی برای پشت پا زدن به نظام‌های استبدادی سکولار
ریچارد جواد حیدریان: اول از همه، من فکر می‌کنم اکثر تحلیلگران، از جمله خود من از عمق و دامنه اعتراضاتی که مناطق بسیار زیادی را در جهان عرب فرا گرفته است، شگفت زده شدند، اما چیزی که بیشتر تعجب آور بود، این واقعیت است که چگونه این جنبش مردمی "فرا ملیتی" در یک کشور عرب نسبتا باز و یکپارچه مانند تونس آغاز شد.
 
با این حال، با کنکاش بیشتر، به وضوح مشخص می‌شود که شرایط ساختاری برای تحولات انقلابی، همیشه در تونس وجود داشته‌اند: عملکرد اقتصادی ضعیف، بیکاری، فقر، نابرابری‌های شدید، سرکوب دولتی، عدم وجود انتخابات سالم و رقابتی، از بین بردن صنایع تولیدی، سیاست خارجی غیرمردمی و فقدان سیاست‌های توسعه‌ای واقعی. هیچ مکانی کاملا در مقابل این چالش‌ها ایمن نیست، اما جهان عرب با مجموعه‌ای از چالش‌های اجتماعی و اقتصادی منحصر به فرد و شدید روبرو بوده است؛ بنابراین می‌توان استدلال کرد که این شورش‌ها به مدت طولانی در حال تکوین بوده و حتی شاید وقوع آنها اجتناب ناپذیر بوده است. علاوه بر این، با نگاه به تظاهرات و جنبش‌های اجتماعی سال‌های اخیر، می‌توان گفت که جریان‌های سکولار در آنجا به سمت یک تحول انقلابی حرکت می‌کرده‌اند. این قیام‌ها، طرد نظام‌های استبدادی سکولار و غیرقابل دفاع جهان عرب هستند که پس از دوران استعمار شکل گرفته بودند.
 
پیروزی انقلاب ایران و تقویت تصور پیروزی بر دیکتاتورهای وابسته به غرب 
از زمان انقلاب 1979، ایران در مرکز "مقاومت" علیه سیاست‌های ظالمانه و امپریالیستی قدرت‌های غربی و اسرائیل بوده است. بدون شک، انقلاب ایران یک منبع الهام فکری برای جنبش‌های مقاومت در سراسر منطقه از عراق گرفته تا لبنان و فلسطین بوده است. این انقلاب با سرنگون کردن قوی‌ترین متحد آمریکا در منطقه، این تصور را که مردم نیز می‌توانند خودکامگان عرب را (که با حامیان مقتدر خارجی متحد هستند) بیرون برانند، تقویت کرد.
 
خودجوش بودن قیام بهار عربی 
با در نظر گرفتن اینکه اکثر اعتراضات، از تونس گرفته تا مصر و یمن، در حکومت‌های استبدادی طرفدار آمریکا رخ داده است، نباید تعجب کرد که رژیم‌های سابق و متحدان خارجی آنها با مرتبط نمودن این قیام‌ها با فرضیه خیالی "توطئه ایرانی"، سعی کنند چنین قیام‌های واقعی، چند مذهبی و تظاهرات‌های توده‌ای گسترده را "بی اعتبار" کرده و غیر مشروع نشان دهند.
 
با نگاه به ترکیب، محتوا و پویایی این اعتراضات، به وضوح می‌توان دریافت که این شورش‌ها عمدتا دموکراتیک و مردمی هستند؛ به عبارت دیگر این شورش‌ها، واکنش‌های خود جوش به سیستم‌های سیاسی ورشکسته و بی مسئولیتی هستند که در فراهم کردن آزادی‌های اساسی سیاسی و اقتصادی برای اکثریت مردم، ناکام بوده‌اند. مطمئنا، ایران در میان بخش‌های خاصی از جوامع عرب از نفوذ قابل ملاحظه‌ای برخوردار است، اما متهم کردن ایران به راه‌اندازی تظاهرات گسترده با هدف تغییر رژیم، دور از واقعیت است.

بحرین گواه صریح رفتار دوگانه غرب و رژیم‌های ارتجاعی عرب است
بحرین، گواه صریح این واقعیت است که چگونه رژیم‌های ارتجاعی عرب (احتمالا با تایید ضمنی آمریکا) با سوء استفاده از فرضیه "توطئه ایرانی"، سعی در توجیه مداخله مستقیم و بی‌رحمانه خود در سرکوبی تظاهرات دموکراتیک واقعی در یک کشور مستقل دیگر را دارند. مداخله، از سوی حکامی تایید شد که مخالف تغییر دموکراتیک هستند، نه به وسیله یک مجلس مردمی که با تصویب یک "معاهده دفاع متقابل"، می‌توانست ورود نیروهای خارجی برای حفاظت از امنیت ملی را توجیه کند.
 
آمریکا بیش از ایران در مظان اتهام قرار دارد 

هر چند ممکن است مسائل فرقه‌ای، اعتراضات و جنبش‌های سیاسی در سراسر منطقه را تحت تاثیر قرار داده باشد، اما مرتبط کردن "سازماندهی" این اعتراضات با عناصر وابسته به رژیم ایران، کاملا غیر صادقانه خواهد بود.
 
نگاهی گذرا آشکار خواهد کرد که این اعتراضات تا چه حد چند قومی، چندمذهبی، گسترده و مردمی هستند. این ادعا که صدها هزار معترض در نقش نوعی "ستون پنجم" برای ایران فعالیت می‌کنند، مضحک است. در نقطه مقابل، این آمریکا است که عمیقا در سیاست اکثر این کشورها که در حال حاضر با قیام مردمی مواجه هستند، مداخله کرده است. برای چند دهه، واشنگتن حامی مالی و سیاسی اقتدارگرایان بوده است و خط مشی بسیاری از کشورهای عرب را تحت تاثیر قرار داده است؛ بنابراین آمریکا بیشتر در مظان اتهام "مداخله" در امور جوامع عرب قرار دارد تا ایران.

حمایت بی‌قید و شرط دولت‌های آمریکایی از رژیم‌های غیردمکراتیک

کورش ضیابری: فکر نمی‌کنید که آمریکا به یک سیاست ثابت و پایدار در مورد ارزش‌هایی مانند دموکراسی و آزادی، پایبند نیست؟ رژیم‌های غیر دمکراتیک در مصر، تونس، یمن، بحرین و عربستان سعودی به مدت طولانی توسط دولت‌های متوالی در آمریکا حمایت شده‌اند و تاکنون هیچ‌گونه اعتراض مهمی از درون دستگاه سیاسی آمریکا به این حمایت بی قید و شرط شنیده نشده است. این دولت‌ها، چندین دهه از متحدان نزدیک واشنگتن بوده‌اند و اکنون جامعه بین‌المللی شاهد انحلال آنها است. نظر شما در این مورد چیست؟
 
تعارض سخنرانی معروف اوباما در قاهره با تشدید عملیات نظامی در افغانستان
ریچارد جواد حیدریان: دولت اوباما در سال 2008  امیدی برای انجام گفت و گوهای واقعی و بسیار مورد نیاز، میان جهان اسلام و آمریکا بود. پس از دهه‌ها مداخلات امپریالیستی و ماجراجویی‌های اشتباه نظامی در خاورمیانه، رئیس جمهور اوباما، همانطور که در سخنرانی معروف خود در قاهره بیان نمود، وعده ایجاد یک نظم جدید پس از 11 سپتامبر را داد که در آن مصالحه، سازگاری تمدن‌ها، حل تعارض، احترام متقابل و دموکراتیزه کردن حرف اول را می‌زند. با این حال در مرحله عمل، این حسن نیت‌ها رنگ باختند. اشتباهات با تلاش ناموفق در برقراری دوباره روابط ایران و آمریکا شروع شد، پس از آن ناتوانی اوباما در توقف گسترش شهرک سازی در سرزمین‌های اشغالی ظاهر شد. به جای توقف نظامی‌گری، آمریکا عملیات نظامی خود در افغانستان را تشدید کرد و همچنین صادرات تسلیحات به کشورهای عربی خلیج فارس را شدت بخشید. موضع صلح‌طلبانه در مقابل سیاست واقعی رنگ باخت.
 
منبع: فارس