Gerdab.IR | گرداب

واکاوی فرقه‌گرایی (1)؛

چرا نباید قوانین ضدفرقه داشته باشیم؟!

تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۳۹۰

دولت‌های استعمارگر روس و انگلیس با اعزام جاسوسان خود از بابیان و بهائیان به شدت حمایت کرده و به دنبال آن هستند که به هر نحوی مردم جهان را از توحید و یکتاپرستی منحرف کنند.

گرداب- چرا در کشوری که دانشمندان آن با تمسک به قرآن و احادیث، جامعه را به وحدت دعوت می‌کنند، قوانین ضدفرقه نداشته باشیم؟ چرا در فرانسه و بعضی دولت‌های استعمارگر که خودشان منادیان تفرقه در میان ملت‌ها هستند قوانین ضدفرقه تصویب و اجرا می‌شود ،ولی اگر ما بخواهیم جلوی فرقه‌های منحرف را بگیریم با چماق حقوق بشر سرکوب می‌شویم؟!

قبل از ورود به مبحث تفرقه و فرقه‌گرایی لازم است با تمسک به فطرت بشری و آموزه‌های اسلام عزیز مبانی وحدت را خوب بشناسیم. اسلام توحید و یکتاپرستی را زیر بنای وحدت بشریت و دوری از تفرقه می‌داند، به نحوی که شعار اولیه‌ پیامبر اسلام صلی ‌الله ‌علیه‌ و آله جمله‌ معروف «قولوا لا اله ‌الا الله ‌تفلحوا» است. در قرآن مجید نیز شرط دوری از تفرّق، اعتصام به حبل الله است، چنانچه در آیه‌ 103 سوره‌ آل عمران می‌خوانیم: «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا...»
 
پس طبق آموزه‌های فطری اسلام، بشریت در صورتی به وحدت می‌رسد که ابتدا به نفی الهه‌ها اقدام کرده و متوجه یک کانون و مرکز واحد یعنی "الله" شود، از این رو به همین دلیل قرآن در داستان اصحاب کهف، مجادله‌ حضرت ابراهیم علیه‌السلام با نمرود، مقابله‌ حضرت موسی علیه‌السلام با فرعون و مباحثه‌ها و جدال حضرت عیسی علیه‌السلام با علما و سران متکبر یهود جانب اقلیت حق طلب و موحد را می‌گیرد و جدا شدن آنان از اکثریت گمراه را در راستای تفرقه و چند دستگی نمی‌داند.
 
اگر بشریت در صراط مستقیم و دژ توحید قرار گیرد، هیچ‌گاه دچار تفرقه و چند دستگی نخواهد شد، زیرا همه متوجه یک کانون شده و در یک شاهراه روشن و مشخص حرکت خواهند کرد، ولی به محض غفلت بشریت از توحید، وحدت نیز جای خود را به تفرقه خواهد داد. بنابراین باید به این اصل اساسی توجه داشت که "وحدت کلمه" در صورتی محقق می‌شود که بشریت به توحید و یگانه‌پرستی روی آورد و متوجه کانون اصلی نور یعنی ذات لایزال الهی گشته و از ظلمت بهره‌کشی، جهل و ظلم و جور خارج شود.
 
تا زمانی که خدایان دروغینی چون بت‌های سنگی و انسانی که همان اعیان و اشراف صاحبان ثروت و قدرت‌اند، پرستش شوند، وحدت کلمه و رسیدن به وحدت عالم انسانی نیز محال است. البته این جدای از آن وحدت عالم انسانی و شعاری است که بابیان، بهائیان منفور آن‌ را در بوق و کرنا کرده‌اند و بشریت مظلوم را به پرستش باب، بها و تمکین در مقابل ظلم و استثمار دولت‌های استعمارگر روس و انگلیس دعوت می‌کنند.
 
ناگفته پیداست زمانی که دولت‌های استعمارگر روس و انگلیس با اعزام جاسوسان خود نظیر "کینیاز دالگورگی"، "لرد کروزن"، "ادوارد براون" و... از بابیان و بهائیان به شدت حمایت کرده و پرستش نابخردانی چون "علی محمد باب" شهرت طلب و "میرزا حسین‌ علی نوری" فاسد و جاسوس روس را توصیه می‌کنند و به دنبال آن هستند که به هر نحوی مردم جهان را از توحید و یکتاپرستی منحرف کنند، چون اگر بشریت کانون روشنایی و نور را گم کرد آن گاه می‌توان او را دچار تفرقه کرد و هر فرقه را به کوره راه‌های ظلمانی و سنگلاخ وهم کشاند و در تاریکی ظلم و جور و فساد مورد بهره‌کشی و استثمار قرار داد.
 
به همین دلیل اسلام عزیز و قرآن کریم بشریت را به توحید و آن گاه وحدت کلمه سفارش کرده و روایات و احادیث پیامبر اسلام و ائمه‌ معصومین نیز فریادگر اعتصام به حبل الله و نفی فرقه‌گرایی است. به‌عنوان مثال هنگامی که مردم نیشابور از امام رضا علیه‌السلام درخواست حدیث می‌کنند، امام می‌فرماید: «کلمه‌ لا اله ‌الا ‌الله حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی» ایشان مردم را به استقرار در دژ توحید و یکتاپرستی و حرکت در شاه راه ولایت و امامت یعنی صراط مستقیم دعوت می‌کند. امام در این حدیث نورانی که به "سلسله الذهب" معروف است افزون بر دعوت به توحید، دوری و احتراز از فرقه و حرکت در صراط مستقیم را نیز تعلیم می‌دهند. افزون بر امامان، علمای اصولی و عامل نیز همواره منادیان توحید و وحدت بشریت و نفی کننده‌ تفرقه، جهل و ظلم بوده‌اند و هیچ‌گاه بشریت را به خود دعوت نکرده‌اند، بلکه هم و غم آنها دعوت به توحید و وحدت کلمه بوده است. اگر به سخنان امام خمینی رحمة الله علیه توجه کنیم، در می‌یابیم او نیز دقیقاً پیام پیامبران الهی و ائمه‌ معصومین علیهم‌السلام را تکرار می‌کند.

حال سزاوار است در کشوری که علما و دانشمندان آن با تمسک به قرآن و احادیث، جامعه را به اتحاد و وحدت دعوت می‌کنند، قوانین ضدفرقه نداشته باشیم، چرا در فرانسه و بعضی دولت‌های استعمارگر که خودشان منادیان تفرقه در میان ملت‌های جهان سوم‌‌اند قوانین ضدفرقه تصویب و اجرا می‌شود، ولی اگر ما بخواهیم جلوی فرقه‌های شیاد و منحرف را بگیریم با چماق حقوق بشر سرکوب می‌شویم. به‌نظر می‌رسد در این شرایط که اسلام ناب محمدی و انقلاب اسلامی مورد هجمه و شبیخون تفرقه‌افکنان قرار گرفته لازم است افراد آگاه و کارشناسان مربوط با خرد جمعی راهکارهای برون رفت از بحران فرقه‌گرایی و قوانین ضدفرقه را تدوین، تصویب و اجرایی کنند.

منبع: برهان