Gerdab.IR | گرداب

پیام سیدحسن نصرالله به اجلاس حمایت از انتفاضه فلسطین:

مقاومت تنها گزینه برای آزادسازی فلسطین است

تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۳۹۰

دبیرکل حزب‌الله لبنان در پیامی به اجلاس حمایت از انتفاضه فلسطین اعلام کرد: «به خدا توکل کنید و بدانید که گزینه مقاومت تنها گزینه آزادسازی فلسطین است.»

به گزارش گرداب به نقل از فارس، "ابراهیم"، نماینده سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان که در پنجمین کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین شرکت کرده بود، پیام سید حسن نصرالله را در اختیار خبرنگاران قرار داد.
 
متن این پیام به شرح ذیل است:
 
از رهبر و مسئولان و ملت ایران به خاطر میزبانی این کنفرانس تشکر می‌کنم به ویژه در شرایط کنونی که امت اسلامی شاهد تحولات بزرگی است.

من به نمایندگی از حزب الله مقاومت اسلامی، رهبری آن و از طرف سید حسن نصرالله ـ دبیرکل حزب الله لبنان ـ به جمهوری اسلامی ایران و شرکت کنندگان درود می‌فرستم و امیدوارم که این کنفرانس به موفقیت لازم دست یابد.

پروژه‌ تسلط استعمارگران در منطقه در سه اصل است:
اول اشغال نظامی مستقیم و غیرمستقیم و تسلط امنیتی و اقتصادی در اکثریت کشورهای منطقه از سوی کشورهای استکبار و در راس آن‌ها آمریکا.
دوم اشغال بین‌المللی از طریق اشغال فلسطین و بیت‌المقدس به وسیله‌ صهیونیست‌ها.
سوم نظام‌های دیکتاتوری در منطقه که با این پروژه در ارتباط هستند.

این عناصری که ذکر کردم یک ائتلاف واحد و مرتبط با هم تشکیل دادند و در اصول، دیدگاه، نقش و ا هدف و در مجموع منافع با هم در ارتباط هستند.

ارتباط این ائتلاف در حدی است که در صورت بروز هرگونه مشکل و یا ضعف‌ و یا شکست در یکی از این عناصر، کل مجموعه آسیب می‌بیند. مبارزه با هر کدام از این عناصر به معنای مبارزه با کل مجموعه است و هرگونه پیروزی و موفقیت برای آن‌ها در واقع به معنای پیروزی و موفقیت کل مجموعه است.

نتیجه‌گیری منطقی از این مسئله این است که هیچ کشور و یا جنبش مردمی نمی‌تواند از هیچ کدام از این عناصر در جهت سرنگونی عنصر دیگر استفاده کند. مثلا نمی‌توان از آمریکا برای از بین بردن یک نظام دیکتاتور و یا برای آزادسازی فلسطین از اشغال صهیونیست‌ها استفاده کرد.

هم‌پیمانی و کمک از هر کدام از این عناصر در واقع خیال‌پردازی و اشتباه و نادیده گرفتن عاقبت کار است.

با این کار ما خود را تحت سلطه کسی که خود را به عنوان دوست و پشتیبان درآورده قرار می‌دهیم و در نتیجه حقوق ما از بین می‌رود. ملت ما کشته می‌شود و سرزمین ما و منابع ما به یغما می‌رود.

در آن سو هرگونه مبارزه با این عنصرها موجب می‌شود که از لحاظ ایمانی، شرعی، اخلاقی و سیاسی ملت‌های مقاوم و کشورهای مبارزه کننده در یک مجموعه‌ واحد مرتبط با هم قرار بگیرند و با هم متحد شوند. چرا که ما از لحاظ فکری، سیاسی، برادری و حتی خطرها و منافع دارای عنصرهای مشترک زیادی هستیم.

همانطور که در قرآن آمده است: "وقاتلو المشرکین کافه کما یقاتلونکم کافه" ما باید یک مجموعه‌ واحد از ملت‌ها و جنبش‌های مقاومت، جهاد و آزادسازی باشیم و میان ملت‌ها و کشورها خود اتحاد به وجود بیاوریم.

از این نظر هیچ‌کدام از کشورها و یا جنبش‌هایی که با سلطه استعمارگران مبارزه می‌کنند نمی‌تواند منبع ایجاد اختلاف و درگیری مذهبی و قومی باشند و یا این که باعث شود اتحاد این گروه‌ها از بین برود و فتنه و درگیری میان آن‌ها به وجود بیاید.

برای مبارزه با استعمارگران مظلومیت به تنهایی کافی نیست بلکه باید به اصول و قواعد فکری، اخلاقی و سیاسی پایبند بود. نتیجه‌گیری دوم در سایه‌ ارتباط مجموعه در رفتار و رفتار جنبش‌های مبارزه کننده با آن‌هاست.

از این رو هر کشور و یا جنبشی که در یکی از عناصر سلطه استعمارگران پیروز شود مسئولیت بزرگی دارد تا تاثیر این پیروزی را به سرعت بر همه‌ مجموعه بگذارد و پیروزی بر هر کدام از دیکتاتوری‌ها راهی بزرگ برای فعالیت در جهت آزادسازی قدس و فلسطین باشد. هرگونه پیروزی در برابر دشمن صهیونیست نیز باید راهی اساسی و بزرگ برای آزادسازی منطقه از استعمارگران خارجی باشد.

پیروزی بر هر کدام از عناصر دیکتاتور نیز باید گامی در جهت متحد کردن ملت‌های مسلمان و جنبش‌های آزادی‌خواه و مقاوم و کشورهای مبارزه کننده باشد.

ما در این جا شاهد چیز عجیب و متناقضی هستیم، برخی‌ها گفت‌وگو با دشمنان را آسان می‌دانند اما نمی‌توانند با برادران دوستان و هم‌پیمانان از جمله جنبش‌های آزادی‌خواه و مقاوم و کشورها و ملت‌ها خود گفت‌وگو کنند.

از سوی دیگر این مسئولیت وجود دارد که مبارزه ملی برای دستیابی به استقلال کامل به آزادی تا زمان سرنگونی دیکتاتور و سقوط نظام حاکم بر کشور و مجموعه‌ای که در سطح بین‌الملل و منطقه از آن حمایت می‌کند ادامه داشته باشد تا ملت‌ها بتوانند تصمیم‌گیری را در دست بگیرند و امور خود را اداره کنند و کشور قوی دارای سیاستی در راستای منافع خود تشکیل دهند. به ویژه اگر آن کشور جزئی از امت عرب و یا امت اسلامی باشد نه جزیی از مجموعه‌ بین‌المللی استعمار و استکبار.

بر اساس همه آن چه گفتم، من می‌توانم به ملت ایران، فلسطین و لبنان اشاره کنم. در طول 70 سالی که این مجموعه استعمارگر به وجود آمده است، ایران تحول بزرگی و دستاورد بزرگی به وجود آورد که سردرگمی و سرگیجه را برای این مجموعه به همراه داشت.

از سوی دیگر افق‌های روشنی از امید برای امت اسلامی جهت از سرگیری نقش خود به همراه داشت و ارزش ایمانی، اخلاقی و سیاسی انسان و توانایی وی برای ساختن آینده را نشان داد.

من در این‌جا به 4 مسئله اشاره می‌کنم. اول این که بزرگ‌تر از سرنگونی شاه و اخراجش از ایران سرنگونی مجموعه‌ وی و بیرون کردن مجموعه‌ آمریکایی موجود در ایران بود.

دوم این که جمهوری اسلامی با استقلال کامل و توانایی و پیشرفت همراه بود هر چند که در این مدت شاهد جنگ، محاصره و تحریم‌های زیادی علیه خود بود.

سوم این که سرنگونی شاه گامی بود در راستای آن که جمهوری اسلامی موقعیت، نقش و مسئولیت خود در برابر پروژه‌ سلطه‌ استعمارگران بر منطقه را به دست آورد و گامی بود در راستای متحد کردن امت اسلامی و مسئولیت و نقش آن برای آزادسازی فلسطین و قدس.

چهارم این که با افتخار می‌گویم جمهوری اسلامی، موضع‌گیری‌های شجاعانه، قوی و ثابتی در راستای حمایت از فلسطین و قدس اتخاذ کرد که این موضع‌گیری‌ها از موضع‌گیری‌های ایران در راستای منافع داخلی خود بیش‌تر بود.

هر آن چه که در ایران گذشته و هنوز نیز می‌گذرد به دلیل مسائل داخلی این کشور نیست ـ با آگاهی نسبت به این که ایران دارای یکی از پیشرفته‌ترین نظام‌های جهانی از نظر آزادی مشارکت و استقلال است ـ بلکه به دلیل موقعیت، نقش و مسئولیت آن درباره‌ فلسطین و قدس و هم‌چنین حمایت ایران از جنبش‌های آزادی‌خواه و مقاوم به ویژه در لبنان و فلسطین است.

این همان الگوی پیشرفته و مناسب برای همه‌ ملت‌هایی است که دنباله آزادی، استقلال و کرامت خود در جهان هستند.

در این راستا باید نگاهی به سوریه نیز بیاندازیم. شکی در این وجود ندارد که نظام‌ حاکم در سوریه جزئی از مجموعه آمریکایی در منطقه نیست بلکه نظامی است مقاوم و مبارزه کننده با رژیم صهیونیستی.

این نظام از جنبش‌های مقاومت در فلسطین، لبنان و سایر کشورهای منطقه در راستای آزادسازی از دست استعمار و اشغال‌گران صهیونیستی در فلسطین و سایر کشورهای عربی حمایت کرده و به آن‌ها کمک رسانده است. به دلیل نقش موقعیت و مسئولیت آن این نظام با محاصره، تحریم، تهدید و توطئه مواجه بوده و هست.

هم‌چنین هیچ شکی وجود ندارد که ملت سوریه ملتی بزرگ و دارای مسئولیت بزرگی است نسبت به مسائل جهان عرب و جهان اسلام و فداکاری‌های زیادی در جنگ‌های مقاومت و آزادسازی نشان داده است.

ما حمایت ملت و نظام سوریه از مقاومت در لبنان و فلسطین به ویژه هنگام جنگ‌های 33 روزه و 22 روزه علیه لبنان و غزه را شاهد بودیم. آن کشور لیاقت اصلاحات و پیشرفت بدون دخالت خارجی‌ها و به ویژه آمریکا را دارد چرا که دخالت خارجی‌ها می‌تواند روند اصلاحات در این کشورها را از بین ببرد.

در این‌جا دو سوال مطرح می‌شود:
اول این که ملت سوریه چه می‌خواهد؟ دوم این که آمریکا و همراهانش از سوریه چه می‌خواهند؟

هر اندازه‌ای که ملت سوریه می‌خواهد در این کشور اصلاحات و پیشرفت انجام شود، مسئله‌ داخلی آن‌هاست و آن را در گفت‌وگو با دولت بررسی خواهند کرد.

ما نیز به عنوان دوستار سوریه از این روند حمایت می‌کنیم و آن را تشویق می‌کنیم. اما مسئله‌‌ مهم‌تر این است که آمریکا و همراهانش از سوریه چه می‌خواهند.

آمریکا می‌خواهد نظام حاکم کشور و ملت را با هم از ملت از بین ببرد همان طور که هم اکنون در بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی شاهد این مسئله هستیم. آمریکا هم‌چنین می‌خواهد نقش سوریه، موقعیت آن و مسئولیتش در قبال امت فلسطین و مقاومت را تغییر دهد.

این چیزی است که "فیلتمن" به وضوح آن را اعلام کرد. (نظام بشار اسد ـ رئیس‌جمهور سوریه ـ وکیل ایران در خاورمیانه است و منشاء بی‌ثباتی در این منطقه به شمار می‌رود. این نظام هم‌پیمانی در فلسطین و هم‌پیمان دیگری در لبنان دارد و باقی ماندن آن به نفع آمریکا نیست. گفت‌وگو با شبکه‌ الجزیره در 3/9/2011)

آمریکا به دنبال آشوب، درگیری داخلی، فتنه و تقسیم کشورهای منطقه و ملت‌های آن است. به همین دلیل ما از یک طرف با گفت‌وگوهای کنونی در سوریه موافق هستیم و از طرف دیگر با نظام حاکم و ملت سوریه علیه دخالت آمریکا و سایر کشورها می‌ایستیم.

اما در مورد فلسطین. آن چه در فلسطین گذشته و می‌گذرد جنایت غرب و رسوایی زمانه است. اشغالگران استکبار بر فلسطین تسلط پیدا کردند تا مردم آن را بیرون کنند و ملتی دیگر این سرزمین و مقدسات آن قرار دهند.

اشغالگران ملت را بیرون کردند؛ تاریخ را از بین بردند؛ مقدسات را نابود کردند؛ هویت و اسم سرزمین، خانه‌ها، مناطق و درختان و انسان‌ها نیز تغییر دادند. این یک جنایت است. در فلسطین تمدن، فلسفه، فرهنگ و ارزش و اخلاق و شعار و دموکراسی و آزادی و استقلال غرب از بین رفت.

فلسطین با مسیری طولانی و مقاومت مستمرش موجب افتخار و عزت است. شهدا، زخمی‌ها، اسیران و افراد تبعید شده‌ فلسطینی نیز باعث افتخار و عزت هستند. ما از جهات، ثبات و صبر فلسطینی‌ها و هم‌چنین خاک، سنگ، قدس، مسجد و کلیسای آن نیز تقدیر می‌کنیم. 70 سال از اشغال می‌گذرد و 70 سال مقاومت ادامه دارد. کسی که 70 سال جایی را اشغال کند و نتواند ثبات را در آن‌جا به وجود بیاورد در نهایت شکست می‌خورد و از بین می‌رود و کسی که 70 سال مقاومت کند در نهایت پیروز می‌شود و می‌ماند.

جنایت در فلسطین آغاز شد و امروز در ایران، عراق، سوریه، لبنان، سودان، افغانستان، لیبی، یمن و بحرین ادامه دارد.

من این را می‌خواهم بگویم که آیا عجیب نیست پس از این همه جنایت در فلسطین برخی‌ها مسئله آزادسازی قدس و فلسطین را در دست حامی و پشتیبان رژیم صهیونیستی و ضامن امنیت آن قرار دهند.

آیا قراردادن مسئله فلسطین در دست کشوری که رژیم صهیونیستی را به وجود آورده است کاری عاقلانه است؟ آیا عاقلانه است که برای آزادسازی فلسطین به دشمنان فلسطین تکیه کرد؟

آیا گفت‌وگوها و مذاکرات به تونلی تاریک منتهی نشد که در نتیجه‌ آن مایوس و ناتوان شدیم.

هم‌اکنون گزینه‌ پیش رو چیست؟ من به همه‌ ملت‌های عربی و اسلامی می‌گویم کسی که فلسطین را اشغال کرده شما را آزاد نمی‌کند. کسی که قدس را اشغال کرده مساجد و کلیساهای شما را نمی‌خواهد. کسی که از فلسطین متنفر است ملت عرب مسلمان و مسیحی را دوست ندارد، کسی که از ملت فلسطین متنفر است شما را دوست ندارد کسی که از اشغالگران صهیونیست حمایت می‌کند هم‌پیمان و دوست شما نیست.

هم اکنون به شما می‌گوییم که پرچم فلسطین را در دست بگیرید و آن را به دست دشمنانی که علیه آن توطئه می‌کنند ندهید به خدا توکل کنید و این را بدانید که گزینه‌ مقاومت تنها گزینه‌ای است برای آزاد سازی فلسطین. خدا و وعده‌اش با شماست.

ملت فلسطین با شماست و بسیاری از کشورها با شما هستند و ایران با ملت و رهبرش که همانند کوهی است که طوفان‌ها آن را به لرزه در نمی‌آورند و بمب باران آن را از بین نمی‌برند با شما هستند. ملت‌ها با شما هستند و جنبش‌های آزادسازی و مقاومت با شما هستند.

برادران فلسطینی بهترین دوستداران شما همان‌هایی هستند که با شما در راستای آزادسازی حرکت می‌کنند نه کسانی که شما را به سوی سازش‌های خفت‌بار می‌برند.

درباره لبنان نیز در ابتدا باید تاکید کنیم که مقاومت مهم‌ترین پیروزی‌ها را با کمک خداوند در سال‌های 2000 و 2006 به دست آورد. ارزش استراتژیک این دو پیروزی در این مسئله نهفته است که رژیم اشغالگر قدس و فلسطین در آن دچار شکست شد که این مسئله نیز تاثیر و پیامدهای زیادی علیه این رژیم و یا در جنبش ملت مسلمان و نقش آن دارد.

در همه‌ جنگ‌ها و توطئه‌های داخلی و خارجی که به وجود آمده همواره موقعیت مقاومت نقش و پیروزی‌های آن مورد هدف بود که آخرین توطئه در این راستا دادگاه بین‌المللی ترور رفیق حریری است.

در پایان باید بگویم که وضعیت موجود پیش از این در منطقه وضعیت ایده آلی برای آمریکایی‌ها بود اما ملت‌های منطقه با انقلاب‌های خود در واقع علیه این وضعیت ایده‌آل قیام کردند.

بنابراین نمی‌توان این انقلاب‌ها را ساخته‌ آمریکا دانست و تلاش‌های مایوسانه ‌آمریکا برای در دست گرفتن انقلاب‌ها جهت کنترل آن و مصادره این انقلاب‌ها با شکست مواجه شده و می‌شود چرا که این انقلاب‌ها از اصالت ملت‌ها و مسائل اساسی آن سرچشمه گرفته است و منفعت استراتژیک بزرگی برای امت و در کوتاه‌مدت و طولانی مدت است. چرا که در جوهر و اصل آن این انقلاب‌ها در واقع پروژه‌های مقابله با استعمارگران و متحد کردن مسلمانان و بازسازی است.

امت اسلامی هم اکنون مسئولیت بزرگی بر عهده دارد و باید نسبت به خطر آمریکا که قصد دارد انقلاب‌ها را از بین ببرد و آن را از مسیر اصلی خود منحرف کند آگاه باشند.

آمریکا در صورت شکست تلاش‌هایش برای کنترل انقلاب‌ها به ایجاد فتنه و درگیری در منطقه روی خواهد آورد و تلاش خواهد کرد که جدایی را به وجود بیاورد و نقشه‌های خود در جهت تقسیم کشورها و تحریک جهت ایجاد درگیری قومی و مذهبی را اجرا خواهد کرد.

به مسئله فلسطین بر می‌گردم مسئله‌ای که همواره با ماست. چرا که محور اصلی و معیار همه‌ مسائل است. و هم‌چنان محور و معیار اصلی باقی خواهند ماند. چرا که فلسطین عروس عشق، آزادی، مقاومت و پیروزی است. فلسطین هم‌چنان عنوان مقاومت و مسیر تفنگ و جایگاه پیروزی خواهد ماند چرا که فلسطین معیار همه‌ آزادی‌ها، تغییرات و پیروزی‌هاست.

70 سال اشغالگری و 70 سال مقاومت. فلسطین هم‌چنان باقی خواهند ماند. کسی که 70 سال مقاومت کند می‌ماند و پیروز می‌شود و کسی که 70 سال اشغال کند شکست می‌خورد و از بین می‌رود.