به گزارش
گرداب، مجله "نشنال اینترست" در مقالهای به قلم "تروور ثرال" به بررسی نقش دیپلماسی عمومی آمریکا در رابطه آمریکا و ایران پرداخت. به عقیده نویسنده، سفارت مجازی تهران یک محصول دیگر از الگوی شکستخورده دیپلماسی عمومی آمریکا است که پس از 11 سپتامبر دنبال شده است.
آمریکا هر چند در دوران جنگ سرد توانست با استفاده از رسانههای خود، علیه شوروی موفقیت کسب کند اما دوران مدرن به سه دلیل از دوران جنگ سرد متفاوت هستند. رقابت بین رسانههای متعدد، تاثیر بالقوه سفارتمجازی را کاهش میدهد. آمریکا فاقد اعتماد کافی برای ایفای یک نقش جدی در عرصه عمومی ایران (یا هر کشور دیگری در خاورمیانه) است. همچنین تناقض در گفتار و کردار مقامات آمریکا موجب افزایش سوء ظن نسبت به آمریکا در خاورمیانه شده است.
سفارت مجازی و ایجاد یک پل ارتباطی بین آمریکا و مردم ایران2 هفته قبل، آمریکا افتتاح سفارتمجازی خود در تهران را اعلام کرد. یک وب سایت اطلاعاتی که مردم ایران را هدف قرار داده است. به گفته "وندی شرمن"، معاون وزارت امور خارجه در امور سیاسی، هدف اصلی سایت ایجاد یک پل ارتباطی بین آمریکا و مردم ایران است. همانطور که وب سایت توضیح میدهد: عدم حضور آمریکا در ایران (پس از بحران گروگانگیری در سال 1979 ) به این معنی است که ما فرصت کمی داریم تا صدای خود را به گوش تعداد بیشتری از ایرانیان برسانیم.
دنبالهروی از اقدامات مشابه در حیطه زبان فارسی در یوتیوب، فیسبوک و توییتراین سایت دنباله روی تلاشهای وزارت امور خارجه در حیطه زبان فارسی در یوتیوب، فیسبوک و توییتر است. هر چند خود سایت ویژگی خاصی ندارد و کسلکننده است، قطعا هیچ اشکالی وجود ندارد تا اطلاعرسانی به مردم را در سراسر جهان تسهیل کرد.
محصول دیگری از الگوی شکست خورده دیپلماسی عمومی آمریکا پس از 11 سپتامبربا این حال سفارت مجازی تهران یک محصول دیگر از الگوی شکست خورده دیپلماسی عمومی آمریکا است که پس از 11 سپتامبر دنبال شده است. به این ترتیب، این عمل نشان دهنده ناتوانی مداوم دولت آمریکا در تشخیص اصول اساسی دورنمای ارتباطات جهانی و عدم تمایل مقامات به اذعان محدودیتها در دنبال کردن این روش است.
شکلدهی افکار عمومی ایران به کمک سفارت مجازیکارزارهایی مانند سفارت مجازی تهران، منعکسکننده یک مفهوم تاریخ گذشته در حوزه عمومی جهانی است. به نظر میرسد که مقامات فکر میکنند که سفارت مجازی (همراه با سایر تلاشهای مشابه در منطقه از جمله رادیو فردا، رادیو ساوا و الحره) روزهای عظمت رادیو آزاد اروپا و صدای آمریکا را تکرار خواهند کرد.
تئوری روشن است: ایرانیان به دلیل عطش برای دریافت اطلاعات در مورد جهان، به دنبال منابع اطلاعاتی جایگزین خواهند رفت. هنگامی که ایرانیها متوجه شوند که منابع جایگزین (مانند سفارت مجازی تهران)، نسبت به منابع دولتی خود ایران، اطلاعات دقیقتر و مفیدتری ارائه میدهند، به این منابع جایگزین اعتماد کرده و حتی با تعداد بیشتر به این منابع روی خواهند آورد. در نهایت این وضعیت به آمریکا کمک خواهد کرد تا افکار عمومی ایران را شکل دهد.
سه تفاوت عمده شرایط فعلی با دوران جنگ سرددر طول جنگ سرد، آمریکا واقعا به کمک رادیو آزاد اروپا و صدای آمریکا موفقیتهایی کسب کرد. با این حال، شرایط آن دوران از سه منظر متفاوت بودند. از همین رو نفوذ و موفقیت در آن دوره ممکن بود اما در شرایط فعلی بعید است، اگر نگوییم غیر ممکن است.
اول، سیستم جهانی رسانهها بینهایت متراکمتر و متنوعتر شده است. از همین رو تاثیر گذاری سختتر است. مردم اتحاد جماهیر شوروی، به جز اطلاعات ارائه شده از سوی آمریکا، هیچ منبع جایگزین قابل توجه دیگری نداشتند اما ایرانیها به هزاران رسانه در خاورمیانه دسترسی دارند.
هم اکنون میلیونها خانواده ایرانی با کمک بشقابهای ماهوارهای غیر قانونی، به شبکههای تلویزیونی الجزیره، العربیه، المنار، شبکه فارسی "بیبیسی" و شبکه بینالمللی "سیانان" دسترسی دارند. یک خانواده ایرانی که از طریق "وی پی ان"، شبکه خصوصی مجازی به اینترنت دسترسی دارد با یک کلیک به تمام رسانههای سراسر جهان راه پیدا میکند. با وجود رقابت بین این رسانهها، اهمیت و نفوذ بالقوه سفارت مجازی در دوران مدرن، بسیار کمتر از دوران جنگ سرد و یا حتی سال 1979 که آمریکا روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کرد، است.
دوم، آمریکا به هیچ وجه یک منبع قابل اعتماد اطلاعات نیست. بنابراین
آمریکا یک عامل تعیینکننده و اجباری در شکلدهی افکار عمومی در ایران نیست. تمام پژوهشها در زمینه ارتباطات موثر از گفتههای ارسطو گرفته تا تحقیقات پس از آن، بر اهمیت اعتماد تاکید میورزند. در طول جنگ سرد، جلب اعتماد افرادی که کشور آنها از سوی اتحاد جماهیر شوروی اشغال شده بود، برای آمریکا مشکل نبود. اما امروزه، جلب اعتماد مردم ایران به آمریکا، یک موضوع متفاوت است. تنها این دلیل که ایرانیها با دولت خود مشکل دارند به این معنی نیست که آنها به شیطان بزرگ اعتماد خواهند کرد.
یک نگاه سریع به نگرش مردم در سراسر خاورمیانه نسبت به آمریکا حاکی از آن است که آمریکا فاقد اعتماد کافی برای ایفای یک نقش جدی در عرصه عمومی ایران (یا هر کشور دیگری در خاورمیانه) است. به عنوان مثال، مطالعات اقناع ریاست جمهوری آمریکا نشان میدهند، روسای جمهوری که مورد تایید کمتر از 50 درصد مردم هستند قادر به تغییر افکار مردم خود نیستند، چه برسد به افکار سایر مردم.
سوم،
آمریکا نمیتواند ایرانیان را با کلمات خود متقاعد کند، در حالی که اقدامات آمریکا به وضوح بر خلاف گفتههایش هست. در طول جنگ سرد، آمریکا از لحاظ اخلاقی نسبت به اتحاد جماهیر شوروی دارای موقعیت بهتری بود و دیپلماسی عمومی آمریکا این تفوق را تقویت کرد. آمریکا از آزادی مردمی صحبت میکرد که خواستار آزادی بودند. اما دیپلماسی عمومی آمریکا از 11 سپتامبر، به طور گستردهای، تنها یک لفاظی در خدمت منافع خود آمریکا و پوششی برای تلاشهای یک جانبه در جنگ با تروریسم و گسترش نفوذ آمریکا در خاورمیانه بوده است. ایرانیها ممکن است دولت فعلی خود را دوست نداشته باشند اما این بدان معنی نیست که آنها سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه را تایید میکنند.
افزایش سوء ظن نسبت به آمریکا در خاورمیانه به دلیل دیپلماسی اشتباه آمریکاحتی هنگامی که "شرمن"، معاون وزیر، افتتاح سفارت مجازی را اعلام کرد، اظهار کرد که این اقدام در راستای تحریمهای اقتصادی و سایر اقدامات اجباری به منظور جلوگیری از توسعه سلاحهای هستهای ایران است. در نتیجه تلاشهای فعلی دیپلماسی عمومی آمریکا، همانند دوران جنگ سرد موثر خواهند بود اما در جهت معکوس، این تلاشها سوء ظن و انتقاد از اقدامات آمریکا در خاورمیانه را تقویت میکنند.
سوال منطقی که در اینجا مطرح میشود این است که یک راهبرد بهتر دیپلماسی عمومی چگونه راهبردی خواهد بود؟ در عین حال، دولت ایران تقریبا به محض راه اندازی سفارت مجازی تهران، آن را فیلتر کرد و بدین گونه نظر رسمی خود را در مورد آن اعلام کرد.
منبع:
فارس