بی‌بی‌سی؛ اسب تروای دیپلماسی فرهنگی و قدرت نرم انگلیس در جهان

تاریخ انتشار : ۰۷ دی ۱۳۹۰

استراتژی‌ها و مقاصد سفارت انگلیس و بی‌بی‌سی از استراتژی‌ها و مقاصد دولتشان جدایی ناپذیر است و این دو، قدرت و نفوذ انگلیس را در تمام دنیا با دستور مستقیم دولت انگلیس به صورت مخفیانه توسعه می‌دهند.

گرداب- "سالیم فردریکز"، نویسنده کتاب "تهاجم سیاسی و فرهنگی" از پایگاه اطلاع رسانی "نیو سیویلایزیشن" می‌گوید که دولت انگلیس از "بی‌بی‌سی" و سفارت انگلیس به عنوان ابزار قدرت نرم استفاده کرده و از این طریق به کشورها نفوذ می‌کند.

موزه هنر متروپولیس نیویورک
در نوامبر 2011 موزه هنر متروپولیس نیویورک افتتاح شد. این موزه دارای یکی از بهترین مجموعه‌های هنر اسلامی در جهان است. این مجموعه از جهان اسلام می‌تواند راهی برای ترمیم زخم‌های اتفاقات یازده سپتامبر در ده سال قبل باشد. این موزه خودش دارای اهمیت نمادین خاصی است. موزه هنرهای متروپولیس در حدود 10 کیلومتری شمال جایی است که برج‌های دوقلوی جهانی ایستاده بودند. مسئولان موزه امیدوارند که علاوه بر جذب مردم باورهای کلیشه ای در مورد فرهنگ اسلامی در آمریکا را نیز از بین ببرد.

نمایش فرهنگ
نمایش هنر، شعر، موسیقی، رقص و علم مردم به مردم دیگر وجهه‌ای از وجود انسانیت بوده که از زمان‌های قدیم با ما بوده و دارای صورت‌های رسمی و غیررسمی بوده است. این میل آتشین برای هر کدام از ما که بخواهیم افکار و احساسات شخصی‌مان را منتشر و تقسیم کنیم جزئی از ذات ما هست. فرهنگ برای این است که نمایش داده شود و به کسانی نشان داده شود که با آن همدلی و یا همفکری کنند، آن را قبول کرده و یا آن را رد کنند.

تبادل افکار در دنیای امروز
تبادل افکار یکی از چیزهایی است که ما را به عنوان یک گونه حیاتی تعریف می‌کند. امروزه جایگاه‌های متعددی برای عرضه افکارمان هستند. امروزه مهاجرت‌های توده‌ای، پروازهای هوایی ارزان، اخبار 24 ساعته، پست الکترونیکی، پیامک‌های کوتاه، توییتر، اسکایپ، یوتیوب و فیس‌بوک سرعت تبادل افکار فرهنگی را تقویت کرده‌اند. این روش‌های ارتباطی به مردم اجازه ارتباط با یکدیگر به صورت چهره به چهره، چه از طریق مستقیم و یا الکترونیکی در سطح جهانی داده است که در تاریخ جهان بی‌سابقه است. این می‌تواند به یک تفاهم و یا سوءتفاهم فرهنگی بزرگ‌تر شود. این می‌تواند برای ارتقا ارتباط و گرمای بین مردم استفاده شود؛ همچنین می‌تواند تفرقه‌انداز باشد.

سفارت انگلیس در روسیه
چهار سال پیش به سفارت انگلیس دستور داده شد تا دفاترش را در روسیه ببندد. تصمیم مقامات روسیه بر این ادعا استوار بود که سفارت انگلیس برخلاف قوانین مالیاتی مشغول به فعالیت غیر قانونی بود. با این حال عمده مردم در انگلیس دلیل این کار را با قوانین مالیاتی بی‌ارتباط دانسته و روابط ضعیف بین دو کشور را دلیل اصلی آن تلق کردند. این قضیه در زمان پرونده "الکساندر لیتونکو" و اخراج سفرای روسیه از انگلیس اتفاق افتاد. از آن موقع به بعد در جهان تغییرات زیادی رخ داده است. اخیرا سفارت انگلیس برنامه‌اش برای معاوضه کارهای هنری در سال 2012 اعلام کرده است.

آثاری از سوی "هنری مور" و "آنتونی گورملی" برای نمایش در کرملین و هرمیتاژ (واقع در سنت پترزبورگ) و همچنین آثاری از نقاش و شاعر "ویلیام بلیک" در موزه پوشکین آماده نمایش شده‌اند. همچنین طرح‌هایی برای نمایش آثار روسی در انگلیس است که نقاشی کاترین بزرگ از هرمیتاژ در موزه ملی اسکاتلند شامل آن است. سفارت انگلیس همچنین از یک نمایش مد لباس انگلیسی در مسکو پشتیبانی می‌کند که هنرمندانی همچون "ویوین وست وود" و "حسین شالوان" و "پائول اسمیت" در آن شرکت می‌کنند. این معاوضه هنری همزمان با دیدار "دیوید کامرون" از روسیه است.

آنها یک توافق حسنه در زمینه دیپلماسی فرهنگی عرضه کرده‌اند. سرکنسول انگلیس در روسیه "مارتین داویدسون" این را بیان کرد که ارتباطات فرهنگی اعتماد را جلب می‌کند و اعتماد تجارت را پایه‌ریزی می‌کند. این بیانیه خیلی چیزها را آشکار می‌کند. این که این گرمی روابط در مورد تجارت و سود ملی است. از دیدگاه انگلیس این شاید ترویج ایده ساخت شهر مقدس در چمنزارهای مطبوع انگلیس به جای فرشته شمالی باشد.

فرهنگ؛ منبع درآمد انگلیس
انگلیس بر روی فرهنگ و تاریخش به عنوان منبع درآمد تکیه می‌کند. از این مهم‌تر اینها باعث اعتبار و جایگاه بین‌المللی هستند. تصاویر "من یونایتد" و "مستر بین" و "مینی کوپر" در همه جای دنیا یافت می‌شوند. میلیون‌ها نفر آدم با میلیاردها پول نقد به انگلیس سفر می‌کنند تا محصولات "بئاتریکس پاتر"، "هری پاتر" را ببینند. هر ساله بیش از 30 میلیون توریست به انگلیس سفر می‌کنند و 14 میلیارد پوند به درآمد کشور اضافه می‌کنند. مردم نمی‌آیند تا در ساحل "اسکگنیس" و "اسکاربروگ" حمام آفتاب بگیرند و موج‌سواری کنند. آنها برای آثار تاریخی و موزه‌ها می‌آیند. در واقع بررسی‌ها نشان می‌دهند که 70 درصد توریست‌ها این حرف را می‌زنند. آنها برای فرهنگ می‌آیند نه برای "کامرون و کلگ".

یکی از کارهای سیاستمدران در این زمینه این است که این فرهنگ را در خارج تبلیغ کنند. این به نفع کشورها نیست که سیاستمدرانشان با بد کردن روابط بین‌المللی با جنگ و جدال در مورد مسائل اقتصادی جلوی روابط فرهنگی‌شان را بگیرند. سیاست و سیاستمداران باید با دقت رفتار کنند. دیپلماسی باید برای در حرکت نگه داشتن نیروی عظیم فرهنگ به کار گرفته شود؛ مسائل دیپلماتیک باید با تدبیر سامان داده شوند.

دیپلماسی فرهنگی
دیپلماسی فرهنگی و یا در یک معنی منفی‌تر، امپریالیسم منفی‌تر نقش مهمی در حوادث جهانی پیدا کرده است. دیپلماسی فرهنگی به عنوان یکی از اصول روابط بین‌الملل شناخته شده است. یکی از جنبه‌های نرم تقابل سیاسی است. این با جنبه‌های سخت مقررات، قراردادها، تحریم‌ها، معاهده‌ها، گروه‌های چند جانبه و مسائل نظامی فرق دارد. "دونالد رامسفلد"، وزیر خارجه سابق آمریکا، گفت که مفهوم قدرت نرم را متوجه نمی‌شود. این حرف شاید بی‌معنی به نظر برسد ولی اگر از مهارت رامسفلد در مسائل بین‌المللی آگاه باشید، متوجه می‌شوید که حقیقت محض است.

یک نظر صادقانه تر از سوی "والتر لاکئور" بیان شده است: «دیپلماسی فرهنگی در همه حالت‌ها بر اهمیتش افزوده شده است در حالی که دیپلماسی سنتی و قدرت نظامی... استفاده محدودی دارند.» استفاده از قدرت نرم یک واقعیت است. این یک نفوذ نرم است که تظاهر به نداشتن اثر می‌کند، گرگی در لباس میش. این دیپلماسی به صورت گسترده‌ای استفاده شده است، حتی در دولت "بوش". نه در دیپلماسی "دونالد رامسفلد"، بلکه در دیپلماسی "مک دونالد" و "دانلد داک".

دیپلماسی فرهنگی در انگلیس
معاوضه فرهنگی در خیلی از قسمت‌های تاریخ به طور ناگشودنی با روابط خارجی پیوند داشته است. این مطلب در هدایایی که دو طرف رئیس جمهور ونیز (از جمهوری‌های باستانی) و "کوبلای خان" به هم دادند، روشن شده است. جهانگردان، باستان شناسان، معلمان و هنرمندان همگی می‌توانند مثالی از سفرای غیر رسمی و سیاستمداران فرهنگی باشند. رابطه بین فرهنگ و سیاست به طور ناپایداری نهادینه شده است. روش انگلیسی متعادل کردن آنها از سوی کسان زیادی تحسین شده است، هرچند رامسفلد ممکن است میان آنها نباشد. این روش در شیوه سیاست جهانی دولت انگلستان به خصوص از زمان فرو ریختن امپراتوری کلیدی بوده است. دولت انگلیس به ارزش فرهنگ در روابط بین‌المللی توجه دارد، ولی فاصله خود را برای این که فرهنگ به سوءاستفاده سیاسی منجر نشود، حفظ می‌کند.

سفارت انگلستان و بی‌بی‌سی
این اصل به صورت بنیادی پشتیبانی می‌شود. دو نهاد مسئول سرایت دادان ارزش‌های بریتانیای کبیر هستند، بدون این که ارتباط مستقیمی با وزارت خارجه و خزانه‌داری داشته باشند. آنها سفارت انگلیس و خبرگزاری "بی‌بی‌سی" هستند. آنها دو وسیله برای قدرت نرم به شمار می‌آیند. سفارت انگلیس در صدها کشور دفتر دارد و دارای بودجه سالانه 600 میلیون پوند است. دفاترش دارای برنامه‌های آموزشی هستند که شامل دروس زبان انگلیسی، فیلم‌های سینمایی، برنامه‌های زنده و نمایشگاه هنر است.

در بعضی از کشورها این دفاتر خارج از سفارت انگلیس عمل می‌کنند. با این حال سفارت دفاتر جداگانه را ترجیح می‌دهد. این جدایی به خلق یک تصویر از مستقل بودن از سازمان‌های دولتی کمک می‌کند. خبرگزاری بی‌بی‌سی هم، همین حقیقت که از سوی وزارت خارجه و خزانه داری تامین می‌شود، هرگونه تصور استقلال از دولت را از بین می‌برد. برخلاف تصور عامه بخش عمومی خبرگزاری از طریق حق‌الزحمه مجوزی که مردم انگلیس سالانه برای بخش خصوصی خبرگزاری می‌دهند، تامین نمی‌شود. مردم برای بخش خصوصی پول می‌دهند و بخش عمومی از طریق مالیات مردم تامین می‌شود.

بی‌بی‌سی، عامل گسترش نفوذ دولت انگلیس
بی‌بی‌سی مدام شعار می‌دهد که در پخش برنامه‌هایش بدون هیچ گونه تغییری از طرف دولت آزادی کامل دارد. فرض می‌شود که این درست است. به نظر می‌رسد فرد محبوب خبرگزاری‌های غربی "آئونگ سان سوکوی" این خط را خریده باشد. بی‌بی‌سی گزارش کرده که به گفته وی برنامه درخواست موسیقی خبرگزاری بی‌بی‌سی برای او طناب نجاتی در هنگام زمان بازداشتش در خانه خودش بود. دولت انگلیس درگیر کارهای روزانه و جزئی خبرگزاری بی‌بی‌سی نیست، ولی آنها سرمایه‌گذاران اصلی هستند پس بر مسائل مهم‌تری نظارت دارند.

در زمان شوروی خبرگزاری بی‌بی‌سی به صورت عمده بر بلوک شرق متمرکز بود و در این اواخر توجهش را به "بی‌بی‌سی عربی" و "بی‌بی‌سی فارسی" معطوف کرده است. این مسیری است که از سوی روسایشان در وزارت خارجه و خزانه‌داری به آنها نشان داده شده است. بی‌بی‌سی یک شرکت عظیم غول‌آسا است که حتی قبل از زمان ریاضت (سیاست ریاضت اقتصادی که در تمام اروپا اجرا می‌شود) مسئولان از کمبود بودجه آن حرف می‌زدند. با این حال دولت انگلیس تصمیم گرفته است که بودجه خبرگزاری را زیادتر کند.

به تازگی "ویلیام هیگ" با افزایش بودجه بی‌بی‌سی موافقت کرده و گفته است: «اضافه کردن 2.2 میلیون پوند به بودجه سالانه خبرگزاری آن را قادر می‌سازد که سرمایه گذاری در بی‌بی‌سی عربی را بیشتر کند. این بودجه خبرگزاری را به نسبت بودجه "اف سی او" 14.5 درصد بالاتر می‌برد. در دولت قبلی این نسبت حدود 12 درصد بالاتر بود. دولت تصمیم می‌گیرد که بی‌بی‌سی به چه زبانی پخش شود. دولت تصمیم می‌گیرد که به چه نقاطی از جهان توجهش را معطوف کند. آیا این کنترل مطلق نیست؟ سندی که رابطه بین دولت و بی‌بی‌سی را تعریف می‌کند، بیان می‌کند که بی‌بی‌سی باید اهداف، اولویت‌ها و مقاصدش را با وزیر خارجه هماهنگ کند. خبرگزاری احتیاج به اجازه کتبی از وزیر خارجه برای شروع و یا قطع برنامه های خبری به هر زبان را دارد.»

اسب تروای انگلیس
سفارت انگلیس و خبرگزاری بی‌بی‌سی در تمام دنیا برای تعادل، بی غرضی و استقلالشان مورد تحسین هستند. با این حال هر دو به صورت یک اسب تروا عمل می‌کنند. استراتژی‌ها و مقاصدشان از استراتژی‌ها و مقاصد دولتشان جدایی ناپذیر است. آنها قدرت و نفوذ انگلیس را در تمام دنیا با دستور مستقیم دولت انگلیس به صورت مخفیانه پخش می‌کنند.

منبع: فارس