گرداب- چندی پیش در حاشیه همایشی، ساعتی را به طور خصوصی در محضر پروفسور مولانا بودیم. بحث به بیداری اسلامی و وقایع وال استریت و جنبش ۹۹ درصدی ها کشید و ایشان خوشبختانه با صبوری و دغدغه مندی پاسخ سوالات ما را می داد. از این دیدار چند نکته را تقدیم می کنم:
۱. برایم جالب بود که ایشان هیچکدام از وقایع موسوم به بیداری را "انقلاب" نمی دانست. هر چقدر هم با ایشان بحث کردم راضی نشد که از لفظ انقلاب برای حرکتهای مردمی اخیر در کشورهای عربی و غربی استفاده کند. جناب مولانا معتقد بود حرکت هر کشوری خصوصیت خاص خود را دارد؛ یکی شورش و دیگری قیام و در برخی فقط اعتراضی دامنهدار است و در برخی از کشورها در نهایت جنبش در حال شکل گیری است ولی هیچ کدام انقلاب نیست!
اعتقاد ایشان را قبول داشته و دارم. قریب یک سال پیش هم در اوان شکل گیری بهار عربی متنی در این خصوص تقدیم کرده بودم که در مصر انقلاب رخ نداده است و مصر بعد از مبارک، نامبارک دیگری به خود خواهد دید. انقلاب بدون رهبر، بدون ایدئولوژی و بدون تغییر بنیادین انقلاب نبوده و ماندگاری ندارد. بر همان دیدگاه گذشته خودم استوار شدم که "انقلاب اسلامی ایران آخرین انقلاب نظام مند -و به تعبیر آکادمیکش کلاسیک - عصر جدید بوده و خواهد بود"
۲. جناب پروفسور مولانا پنج عامل را تاثیرگذار در بحران اقتصادی غرب می دانست: بحران اشتغال، بحران مسکن، بحران مالیات، بحران بیمه و بحران بنزین و حمل و نقل. معتقد بود نه تنها اوباما که هیچ دولتی نمی تواند هیچ یک از این پنج بحران را حل کند چرا که پیوستگی و ریشهدار بودن مسئله فراتر از توان و تدبیر دولتهاست و نتیجهای جز فروپاشی اقتدار و انسجام غرب ندارد.
غرب نه می تواند و نه می گذارند از تعظیم به سرمایه و سرمایه داران، که پایه تمدنش را بنا نهادهاند دست بکشد و نه می تواند شکاف روزافزون تودههای سرگردان را رفع کند و با گسترش دامنه شبهه و تردیدها، کوچک ترین جرقه به اشتعالی عالم گیر منتج خواهد شد.
۳. اما نکته ی درس آموز آنجا بود که جناب مولانا دلیل سقوط زودتر دو دولت ایتالیا و یونان و شکست دولت اسپانیا را در خوش مزاجی بیش از حد مردم آنان می دانست!
تنبلی و تنپروری مردم این سه کشور به نسبت سایر دولتهای اروپایی باعث بالا رفتن حجم بدهیها و وامهای کشورشان شده و حال با کوچکترین تلنگر به مرز ورشکستگی رسیدهاند. مسئلهای که خاصه در کشوری چون آلمان -که به سخت کوشی شهره اند- بر عکس است و به قدرت آنان در حل بحران کمک کرده است. رمز موفقیت، پیشرفت و استقامت در هر بحرانی "کار" است. کار است. کار
خارج از متن: جای بسی نگرانی است که طبق آخرین نظرسنجی به سفارش شورای فرهنگ عمومی در مجموع ایرانیان ۹ و نیم ساعت صرف استراحت، ۴ ساعت و بیست دقیقه صرف تفریح و اوقات فراغت، یک و نیم ساعت در ترافیک و تنها ۶ ساعت و چهل دقیقه صرف حضور در محل کار -و نه کار مفید- می شود!
سه الف