به گزارش
گرداب، "جوئل هاردینگ" کارشناس جنگ اطلاعاتی گزارشی تحت عنوان "چگونه جنگی در فضای سایبری علیه ایران به راه بیندازیم؟" نگاشته است.
در ابتدای این گزارش آمده است؛ هر از چندگاهی من روی "یاهو پاسخ" (Yahoo Answers) سوالاتی می بینم که بسیار جالب هستند. این یکی از این آخرین سوال هاست: من می خواهم بخشی از جنگ سایبری ارتش آمریکا باشم؟ آیا باید آموزش های خاصی را ببینم تا بتوانم برای دولت کار کنم؟
من درباره اینکه چگونه به این سوال پاسخی مختصر و ساده بدهم فکر کردم، اما به جای آن فکر کردم که بهتر است تا فقط این جمله را به صورت عنوان یک وبلاگ بنویسم. ایران نیز دست به تشکیل نیروی سایبری زده است، بنابراین من می خواستم تا یک حدس کاملا منطقی و حساب شده درباره اینکه ایالات متحده چگونه با دیگران همکاری می کند تا با تهدید ایرانیان در فضای سایبری مقابله کند، بزنم.
ایالات متحده به تازگی فرماندهی سایبری را ایجاد کرده اما این مرکز، جنگ در فضای سایبری به راه نمی اندازد. فرماندهی سایبری آمریکا، همه دیگر قسمت ها را راهنمایی و هماهنگ می کند.
فرماندهی سایبری هدایت تمامی عملیات ها در فضای سایبری را تمرکز بخشیده، منابع سایبری موجود را سازماندهی کرده و دفاع و حفاظت از شبکه های نظامی آمریکا را هماهنگ می کند.
فرماندهی سایبری آمریکا و آژانس امنیت ملی هر دو به وسیله ژنرال چهار ستاره "کیث الکساندر" هدایت می شوند. قسمت اعظم فعالیت فرماندهی سایبری شامل بحث و گفتگو درباره امنیت سایبری می شود (عمدتا فرماندهی سایبری فقط درباره امنیت سایبری صحبت می کند). به بیان بسیار ساده، آژانس امنیت ملی و فرماندهی سایبری دارای یک فرمانده یکسان بوده اما کارکنان آنان از هم منفک هستند. اما به هرحال یکی از این سازمان ها بدون دیگری قادر به انجام وظایف خود نیست، بنابراین تداخل های زیادی در کارهای این ها وجود دارد. فرماندهی سایبری در حال حاضر یک فرماندهی متحد است که ذیل فرماندهی استراتژیک قرار دارد، اما اخیرا گزارشی منتشر شد که در آن آمده است که فرماندهی سایبری آمریکا اگر به صورت یک فرماندهی متحد درآید کارایی آن بیشتر می شود. بسیاری از ما که در این زمینه برای ده تا پانزده سال گذشته مشغول بوده ایم، انتظار داشتیم که این اتفاق سه تا پنج سال پس از تشکیل فرماندهی سایبری صورت گیرد.
قسمتی از نیروی زمینی که جزئی از فرماندهی سایبری آمریکا محسوب می شود، معروف به فرماندهی سایبری نیروی زمینی آمریکا با نام اختصاری ARFORCYBER معروف به ارتش دوم است. فرمانده آن ژنرال سه ستاره "رت هرناندز" است.
قسمتی از نیروی هوایی فعال در این بخش فرماندهی سایبری نیروی هوایی یا AFCYBER است که معروف به نیروی هوایی بیست و چهارم است.
سهم نیروی دریایی نیز ناوگان دهم آمریکا یا فرماندهی سایبری ناوگان ایالات متحده است.
نیروی سایبری تفنگداران دریایی نیز با نام فرماندهی فضای سایبری تفنگداران دریایی ایالات متحده یا MARFORCYBER شناخته می شود.
اینان تمام کسانی هستند که در فضای سایبر جنگ به راه می اندازند، اگرچه تقریبا هرگز جنگی را آغاز نمی کنند مگر اینکه در همکاری و هماهنگی نزدیک با دیگر ستادهای فرماندهی متحد چه در سطح منطقه ای یا عملیاتی باشند.در ادامه گزارش آمده است: هر یک از این نیروها، ارتش، نیروی هوایی، نیروی دریایی و تفنگداران دریایی دارای برنامه های آموزشی مختص به خود برای تامین متخصصین به اجزای مختلف فرماندهی سایبری هستند. این نیروها ملزم هستند تا سربازان، دریانوردان، تفنگداران و هوانوردان را آموزش داده و به تجهیزات ویژه مجهز کنند. برنامه های آموزشی برای متخصصین سایبری برای هر یک از این نیروها متفاوت بوده و در زمان نگارش این مقاله نیز در حال توسعه هستند. سابقه افراد می تواند شامل متخصص کامپیوتر، برنامه نویس، تحلیلگر اطلاعات، رمز یاب، مجری جنگ اطلاعات، عامل ویژه باشد. برنامه های آموزشی نیز به شدت متفاوت بوده اما تقریبا همه افراد باید دارای اجازه نامه فوق سری باشند.
چگونه این افراد جنگی در فضای سایبری علیه ایران به راه می اندازند؟ بسیاری از این ها احتمالا خارج از پایگاه ها خود دست به عملیات می زنند، از فورت مید، سان آنتونیو، تگزاس، ویرجینیا و البته از سایر مناطق در دیگر نقاط دنیا. بحث های زیادی بوده درباره اینکه چه کسی اختیار و صلاحیت تایید چنین عملیات هایی را دارد؛ فرمانده عملیاتی یا فرمانده منطقه ای. مباحثی هم مطرح بوده که فرماندهی عملیات های ویژه آمریکا نمونه خوبی برای استقرار و به کارگیری نیروهای سایبری است. من تضمین می کنم که هرگونه جنگی در فضای سایبری با کارگیری نیروهای عملیاتی و سلاح های سنتی همراهی خواهد شد. یک کامپیوتر به راحتی و با سرعت می تواند با کامپیوتر دیگری جایگزین شود اما یک روتر، ایستگاه سوئیچ، کابل ها، خطوط فیبر نوری یا دیگر اجزای شبکه ها به سرعت قابلیت جایگزین شدن را ندارند.
من هیچ شکی ندارم که ایران نیز شروع به استقرار نیروهای سایبری خود در گروه های کوچک در سرتاسر جهان کرده است، تا در صورتی که شبکه های داخلی موجود در ایران فلج شدند از خرابی و انهدام آن ها جلوگیری کند. من در عین حال مطمئن هستم که آژانس های اطلاعاتی نیز بیکار ننشسته و هرگونه حرکتی از آن ها را ردیابی و هرنوع انتقال پیامی را مانیتور کرده و تاجایی که امکان دارد اطلاعات برای یک جنگ ممکن با ایران در فضای سایبری جمع آوری می کنند.
در پایان نیز به این سئوال پرداخته می شود که: اما شما پرسیدید که "چگونه چنین جنگی رخ می دهد؟" جنگ درست زمانی که هرکسی شروع به نقشه برداری شبکه دیگری کرد، آغاز شد. آن ها می دانند که چه سیستم عامل هایی استفاده می شود، کدام آپدیت نرم افزار نصب شده و مهمتر از آن کدام یک نصب نشده است. هر یک از سیستم های دیگری نقشه برداری شده و خصوصیات و آرایش فیزیکی آن نیز ثبت و ضبط شده است. در طول مرحله به کارگیری و استفاده، بسیاری از نرم افزارها به کاربرد دوگانه در مکان های مشخصی کار گذاشته شده اند. در زمان بحران و جنگ این قابلیت ها به راحتی تبدیل به تخریب، و نابودی شبکه های هدف می شود. چالش پیش رو چگونگی مراعات قوانین مربوط به جنگ های مسلحانه و محدود کردن آسیب ها است. ما قصد آسیب رساندن به بیمارستان ها و اماکن مذهبی را نداریم. همچنین ما می خواهیم که پاسخ ما به حملات علیه ما متناسب باشد، برای مثال نابودی یک شهر کامل اشتباه است، زیرا یک هدف نظامی نیست.
آیا ما دست به یک جنگ آشکار علیه ایران خواهیم زد؟ من به شدت شک دارم چنین شود. ایران چندتایی متحد دارد اما همه آن ها از اینکه درگیر این جنگ شوند به شدت بیزار هستند، زیرا اقتصاد آنها بسیار وابسته به اینترنت بوده و تمامی آن ها در بحث های مربوط به امنیت سایبری بسیار فعال بوده تا از زیرساخت های حساس و ارزشمند خود محافظت کنند.
منبع:
اشراف