وبلاگ "عصیان"؛

مزه گس گربه متعفن...

تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۳۹۰

جنازه متعفن گربه‌ای که دیشب کسی زیرش گرفته باشد و صبح جلوی درب خانه‌تان در اولین صحنه صبح دل و روده اش را پاشیده به در و دیوار ببینید.

گرداب- اول: گاهی پیش می آید که باید درباره چیز مشمئزکننده ای حرفی بزنی. مثل جنازه متعفن گربه ای که دیشب کسی زیرش گرفته باشد و صبح جلوی درب خانه تان در اولین صحنه صبح دل و روده اش را پاشیده به در و دیوار ببینید... و حالا می خواهی برای کسی (آن هم از سر اجبار) تعریفش کنی... دیده ای چقدر کامت تلخ می شود؟ حالا من همان حس را دارم... و ای کاش لااقل درباره همان گربه مرده حرف می زدم...

دوم: گاهی آدم فکر می کند همه می فهمند... (یا لااقل در حد خودت می فهمد!) اما کمی بیشتر که آشنا شدید یا کمی در احوالش کنکاش کردی می بینید که... ای بابا... خوشا به حال آن درازگوش...

سوم: گاهی حماقت است و گاهی حِمارت! من اسمش را می گذارم حِمارت... کسی که حُمق به خرج می دهد به مراتب بهتر و مفید تر است از کسی که حُمر (خریّت آن هم با تشدید) به خرج می دهد. البته گاهی هم مجبوری به خاطر سرسپردگیت حمارت به خرج بدهی.

چهارم: سکس، یک جور رابطه است، البته چون خیلی درونی است، اسلام برای آن شرایط خاصی درنظر گرفته است. مثلاً اولین شرط برقراری این رابطه تعهد یا همان ازدواج است (حتی برای ازدواج موقت هم که گروهی چوب بر سر اسلامش می دانند_ آن هم به خاطر همان مورد دومی که در بالا عرض شد_  شرایط بسیاری در اسلام هست که یکی اش همین سه ماه و ده روز تعهدی است که خیلی ها به چشمشان نمی آید...)

حالا اگر کسی بیاید این رابطه درونی را، این حجاب را، عریان نشان بدهد تکلیفش چیست؟  بگذارید مثالی بزنم... علی دایی را همه می شناسند... و همه هم می خواستند بدانند همسر این آقای میلیاردر چه شکلی است؟... خب! آن عکاس امانت نداری که عکس هایش را منتشر کرد، فقط به این حس کنجکاوی جامعه پاسخ داده بود. این که چیز بدی نیست... آیا همچین کسی که دل میلیون ها مشتاق علی دایی را شاد[!!!!!] کرد، مستحق این برخورد امل گونه از طرف علی دایی بود؟! بگذارید کمی بازتر به ماجرا نگاه کنیم. کسی که در اتاق پرو مغازه اش دوربین کار  می گذارد، چه کار خطایی کرده است؟ خب کمی درباره "جسم" مشتری هایش کنجکاوی کرده است... این که چیز بدی نیست!

آن چیزی که این اعمال را مذموم می کند "اسلام" نیست! که اگر اسلام بود فعالیت سایت های پورنوگرافی در خارج از ایران با محدودیت هایی همراه نبود... آن چیز مورد بحث من در این جا "اخلاق" هم نیست! چون اگر اخلاق هم بود، گروهی که شاید متخلق به اخلاق (به آن معنی ای که ما و شما می خوانیمش) نیستند با وب سایت های فتیش یا پورنو یا اجاره کودکان و سکس با کودکان (دقیقا به همین کثافتی) مخالفت نمی کردند. آن چیزی که مورد بحث ماست "انسانیت" و شان آدمی است. آن چیزی که کار آن عکاس را زشت جلوه می دهد و یا کار آن مغازه دار را مشمئزکننده می کند، جدای از دین و اخلاق و شرف، انسانیت است.

حال جایگاه کسی که افراد را ترغیب کند از جایگاه انسانی خودشان تنزل کنند کجاست؟ کسی که وب سایت سکسی راه می اندازد و می گوید هر چقدر از "خودتان" عکس بیشتری بدهید رتبه بالاتری دارید، در کجاست؟ تازه برای ترغیب شما عکس و فیلم های پورنوی پولی خارجی را هم اشانتیون و فی سبیل الله (و یا بهتر بگویم فی سبیل الشیطان) می خرد و در اختیارتان می گذارد... هه! تند نروید! این تازه اول کار است! گام های بعدی خاطره نگاری سکسی و سکس چت و نوشتن داستان های سکسی با محارم است... حالا شما اگر جرئت داری در همان غرب آزاد با مادرت یا خواهرت سکس کن! ببین پلیس چه می کند با تو! در رژیم صهیونیستی که آزادی جنسی حاکم است، درباره تجاوز باید چیزی در حدود 12 میلیون تومان (38,66000  شیکل اسرائیل) جریمه بدهی. تازه اخیراً حضرات سکس با حیوانات را هم اضافه کرده اند... می بینی انسانیت تا کجا پایین می آید؟ خب نگفتید حالا تکلیف ما با این افراد چیست؟



قانون مبتنی بر دین چون شانیات انسان را می داند و بر برتر بودن آن بر سایر موجودات تاکید دارد، مجازات سختی را برای تجاوز در نظر گرفته است. که درصورت اثبات زنا و یا عدم اثبات آن احکام مختلفی دارد که وارد آن نمی شوم اما با یک سرچ ساده پیدایش می کنید.

بحث من پیرامون کسی است که ترغیب به نازل شدن از انسانیت و تبدیل شدن به کثافت است می چرخد... کسانی مثل "سعید ملک پور". جایگاه همچین موجودی (ابا دارم از کلمه آدم استفاده کنم) کجاست؟ چرا و چگونه به کسی که کمر به قتل شان انسانیت و بنیان خانواده دارد باید رحم کرد؟ مگر نه این که این موجود از دایره انسانیت خارج شده و دیگر حیوانی ناطق است؟ و چقدر خانواده را بنیان کن، کرده است... خدا می داند...

روی دیگر صحبتم با کسانی مثل "نیمای اکبرپور" که در حمایتش مرثیه ها سر می دهند و آنانی که به زور سعی دارند، مبارز سیاسی و روزنامه نگار معرفی اش کنند، است. اینان چه جایگاهی دارند؟ مثل این که همه مردم را مثل خودشان فرض کرده اند و یادشان رفته که سعید ملک پور سال 87 دستگیر شد! چیزی حدود 3 ماه قبل از فتنه... (این را من نمی گویم. خبر دستگیری و اعترافاتش در فروردین 88 منتشر شده پس قاعدتا باید حداقل یک ماه قبلش دستگیر شده باشد.) بیایید طور دیگری به ماجرا نگاه کنیم. هرکسی مثل ملک پور ملعون، فکر می کند، اول عکس سکسی خودش را منتشر کند و بعد با محارمش سکس کند و آن وقت بیاید از او دفاع کند. (سکس با حیوانات پیشکش!)

می گویند فقط برنامه نویسی سایت "آویزون" را بر عهده داشته و دخالتی در محتوا و مدیریت آن نداشته است! این برنامه یکی از صدها (دقت دارید که؟! نابغه بوده اند آقای ملک پور... صدها!) برنامه کامپیوتری است که سعید ملک پور در طول زندگی حرفه‌ای خود نوشته و بدون اطلاع وی در سایت اینترنتی مذکور استفاده شده است. در اینجا دو نکته حائز اهمیت است: اگر وی ارتباطی با آن سایت و گردانندگان آن نداشته، چگونه پس از دستگیری اش سایت بلافاصله تعطیل شد!؟

و اما نکته دوم و مهم تر اینکه این سایت برنامه اختصاصی نداشته که یک برنامه نویس آن را نوشته باشد و از یک سیستم مدیریت محتوا به نام "مووبل تايپ" استفاده می‌کرده است که اصولا ربطی به ملک پور ندارد و هر کسی به اندازه الاغی برنامه نویسی سرش بشود، این را می فهمد.



نکته دیگر که خود ملک پور به آن اعتراف کرده، اقدام به ثبت دامین‌های مختلف برای عبور از فیلترینگ بوده که به اسم طرح "جنگ با فیلترینگ جمهوری اسلامی ایران" در سایت‌های خود به اجرا در آورده.

حال سوال من اینجاست... کدام قاضی ........ (استغفرالله) حکم اعدام این موجود را لغو کرده است؟ یعنی فشار چهارتا و نصفی وبلاگ نویس مگس وزن انقدر زیاد است؟... اگر این طور باشد كَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ و البته ما ساکت نمی نشینیم تا این موجود به حیاتش ادامه دهد... که انفروا خفافاً و ثقالاً و جاهدوا با اموالكم و انفسكم فی سبیل الله ذلكم خیر لكم ان كنتم تعلمون. قتال کنید، خواه بر شما آسان باشد، خواه دشوار و با مال و جان خویش در راه خدا جهاد كنید اگر بدانید خیر شما در این است. (توبه 41) و خیر ما در این است.

عصیان