مشاور عالی امام خامنه‌ای عنوان کرد؛

نتیجه جنگ ایران و صهیونیست‌ها؛ فرار یک میلیون یهودی در عرض یک هفته

تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۳۹۱

اگر صهیونیست‌ها بخواهند جنگی علیه ایران ‏راه بیندازند ممکن است در همان یکی دو هفته اول، یهودیان آنجا که بسیار آسیب‌پذیرند، یک میلیون ‏نفرشان از سرزمین‌های اشغالی فرار کنند.‏

به گزارش گرداب، سردار سرلشکر‎ "سیدیحیی صفوی" ‌دستیار و مشاور عالی نظامی فرماندهی معظم کل قوا در گفتگویی به ‏تشریح نقش مقام معظم رهبری در دفاع مقدس و ابعاد رهبری ایشان پرداخت و با اشاره به شرایط سیاسی ‏پس از رحلت حضرت امام رحمت الله علیهگفت: «از نظر سیاسی دشمنان ما می‌گفتند که ردای ولایت‌فقیه فقط برای قامت حضرت امام دوخته شده است و ‏پس از ایشان، دیگر کسی نمی‌تواند این ردا را به تن و انقلاب را رهبری کند. انتظارشان این بود که اوضاع ‏ایران به هم بریزد.»

صفوی ادامه داد:‌ «در داخل کشور، عده‌ای نقشه کشیده بودند که پس از امام، شورای رهبری کشور را اداره ‏کند و بحث شورای رهبری در خبرگانی که پس از رحلت امام تشکیل شد، تا ظهر ادامه داشت. من این را از ‏قول کسی که خودش در خبرگان بود، نقل می‌کنم. بعد از ظهر که رأی‌گیری کردند، شورای رهبری رأی ‏نیاورد، آنگاه مطرح شد که پس چه کسی رهبر باشد؟ از اطراف مجلس گفتند: «آقای خامنه‌ای! آقای ‏خامنه‌ای!» ایشان از جا بلند می‌شوند و در حالی که عبایشان داشت از روی شانه‌هایشان می‌افتاد،  پشت تریبون ‏آمدند و گفتند: «صبر کنید! صبر کنید! خود من موافق نیستم». تلویزیون پارسال یک قسمتی از این جلسه را ‏گذاشت. دیگران گفتند: «شما بفرمایید بنشینید، رأی می‌گیریم» و حضرت آقا با اکثریت قاطع آرا به رهبری ‏انقلاب اسلامی انتخاب شدند.‏»

وی افزود:‏ «من اعتقادم را عرض می‌کنم. همان ‌طور که ورود حضرت امام به کشور و پیروزی انقلاب اسلامی را به جز ‏عنایات خداوند متعال و توجهات حضرت بقیة‌الله اعظم ارواحنا له الفداء نمی‌دانستم و نمی‌دانم، این انتخاب ‏را هم جز عنایات خداوند و توجهات حضرت می‌دانم. این اعتقاد عمیق قلبی من است. ‏به هر حال خداوند متعال به قلب عزیزان خبرگان رهبری انداخت که حضرت آقا را انتخاب کنند و الان که ‏‏23 سال از رهبری ایشان می‌گذرد، واقعا باید به آن عزیزانی که در خبرگان بودند و در میان آنها، به روح ‏مطهر حضرت آیت‌الله مشکینی و خبرگانی که به رحمت خدا رفتند، سلام و درود بفرستیم، چون واقعا یک ‏انتخاب شایسته و الهی و همراه با هوشمندی بود و آرامش زیادی برای تمام مردم ایران به ارمغان آورد. ‏آقا هشت سال رئیس‌جمهور بودند و مردم، ایشان را از نزدیک می‌شناختند و انتخاب ایشان، مایه تسلی و ‏آرامش مردم شد و مسلمانان سایر کشورها هم امیدوار شدند.» ‏

صفوی با اشاره به نقش مقام معظم رهبری در تصویب طرح شکست حصر آبادان، گفت: «حضرت آقا از اوایل شروع جنگ تا قبل از ریاست جمهوری، در جبهه‌ها حضور مستمر داشتند. در دوران ‏جنگ، در شورای عالی دفاع نیز خدمت ایشان می رسیدیم. اوایل سال 60 بود و من با مسئولیت فرماندهی ‏عملیات سپاه در جنوب، اولین طرح شکستن حصر آبادان را به شورای عالی دفاع که در دزفول و با حضور ‏بنی‌صدر تشکیل شده بود، بردم. بنی‌صدر با طرح شکستن حصر آبادان مخالفت می‌کرد. حضرت آقا از ما ‏شناخت داشتند و با اصرار ایشان آن طرح تصویب شد و آقا با بنی‌صدر که رئیس‌جمهور و فرمانده کل قوا ‏بود، برای تصویب این طرح -شکستن حصر آبادان- برخورد بسیار قوی‌ای کردند.» ‏

وی ادامه داد:‏ «در آن جلسه بنی‌صدر پشت سر هم ایراد می‌گرفت، از جمله این‌ که می‌گفت این فقط طرح سپاه است و باید ‏ارتش هم در این عملیات شرکت داشته باشد. آخر سر هم بنا شد با هماهنگی لشکر 77 این عملیات صورت ‏بگیرد. من در آن زمان فرمانده عملیات جنوب بودم و سردار "رشید" جانشین من، شهید "حسن باقری" معاون ‏اطلاعاتی و سردار سید "محمد حجازی" که الان در ستاد کل هستند، مسئول اعزام نیرو بودند و با کمک آنها، ‏ستاد عملیات جنوب را سامان داده بودیم. به هر حال با همکاری لشکر 77 و در 5 مهر سال 60، پس از فرار ‏بنی‌صدر، طرح شکستن حصر آبادان اجرا شد.» ‏

مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا یکی از جریان های اوایل جنگ را سازش با آمریکا عنوان کرد و ‏گفت: «در اوایل جنگ در جلسات شورای عالی دفاع دو تا خط وجود داشت. یک خط سیاسی بود که معتقد بود ما ‏باید با آمریکایی‌ها سازش و این جنگ را از طریق سازش متوقف کنیم. یک خط هم خط مقاومت و در واقع ‏خط امام بود که نظری خلاف گروه اول داشت. در جلسات شورای عالی دفاع آن زمان، حضرت آقا، شهید ‏"رجایی"، نخست‌وزیر وقت، شهید "چمران" این خط را دنبال می‌کردند که بعد از فرار بنی‌صدر، غلبه پیدا کرد. ‏بعد از بنی‌صدر، آقای رجایی رئیس‌جمهور شدند که چند وقتی بیشتر طول نکشید.» ‏

صفوی با تشریح فرازهایی از حضور مقام معظم رهبری در جنگ تحمیلی ادامه داد:‏ «حضور حضرت آقا در جبهه‌ها برای پاسدارها و بسیجی‌ها امیدآفرین و روحیه‌آفرین و تالی حضور امام در ‏جبهه‌ها بود. همچنین حضور آقا در مقاطع مهم و سرنوشت‌ساز، تعیین‌کننده بود. عراقی‌ها یک بار سوسنگرد ‏را تصرف کردند و فرماندار عراقی هم برای آنجا گذاشتند و بعد سوسنگرد آزاد شد. دفعه دوم که آنجا را ‏محاصره کردند، قرار بود تعداد زیادی پاسدار و بسیجی، با تدبیر حضرت آقا به همراه نیروهای ستاد ‏جنگ‌های نامنظم و یک تیپ از ارتش وارد عملیات ‌شوند، ولی بنی‌صدر نمی‌گذاشت. آقا ارتباطی با ‏حضرت امام و آسید احمد آقا برقرار کردند و امام دستور ورود ارتش را به این عملیات دادند. اگر اصرار آقا ‏و نامه‌ ایشان به فرمانده لشکر 92 -سرهنگ قاسمی- نبود و آن تیپ بالاخره وارد عملیات نمی شد، محاصره ‏سوسنگرد شکسته نمی‌شد.‏

تدابیر و فرامین حضرت آقا در شکستن حصر آبادان و محاصره سوسنگرد، از مقاطع سرنوشت‌ساز جنگ ‏است
صفوی تدابیر و فرامین مقام معظم رهبری، را از مقاطع سرنوشت ساز جنگ دانست و افزود: «تدابیر و فرامین حضرت آقا در دو مقطع شکستن حصر آبادان و شکستن محاصره سوسنگرد، از مقاطع ‏سرنوشت‌ساز جنگ است که حضور ایشان و تصمیم‌گیری و دخالت به موقع و قاطعانه‌شان سرنوشت جنگ را ‏تغییر داد. پاسدارها، بسیجی‌ها و ارتشی‌ها به حضرت آقا ارادت قلبی داشتند، منتها بنی‌صدر نمی‌گذاشت، ‏چون فرمانده کل قوا بود و مسئولیت اجرایی داشت. ‏ آن هم اوایل جنگ که یک نوع روحیه یأس در شورای عالی دفاع حاکم بود و برخی می‌گفتند مهمات ‏نداریم، سلاح نداریم. آقا می‌فرمودند شاه این همه سلاح و مهمات خریداری کرده. بروید و توی انبارها را ‏بگردید. در آن ایام، روحیه‌ها، روحیه ناامیدی بود، اما حضرت آقا در شورای عالی دفاع به همه روحیه ‏می‌دادند. در مسائل سیاسی هم همین‌ طور بودند.‏»

وی ادامه داد:‏ «بنی‌صدر آدم بداخلاق و مغروری بود و شئونات را رعایت نمی‌کرد، ولی حضرت آقا با صبوری و بردباری ‏و منطق محکم، رفتار او را تحمل می‌کردند. فکر می‌کنم ماه‌های دوم و سوم جنگ بود که کویتی‌ها یک ‏میلیارد دلار به عراق کمک کردند. در شورای عالی دفاع بحث شد که با کویت هم برخورد بشود. آقا ‏فرمودند نباید جنگ را گسترش بدهیم، ضمن این‌ که عراق به کویت هم نظر دارد و روزی به سراغ کویت ‏هم خواهد رفت...‏ هوشمندی و فهم عمیق سیاسی- نظامی ایشان را نسبت به مسائل عراق و کویت و منطقه خلیج فارس ببینید. ‏ایشان در شورای عالی دفاع و در سال 59 چنین نظری را بیان کردند.» ‏

وی افزود:‏ «این فهم عمیق از مسائل سیاسی منطقه را نه بنی‌صدر داشت، نه دیگران، ولی حضرت آقا دید جامعی نسبت ‏به مسائل سیاسی و اجتماعی و نظامی و حضوری شجاعانه در جبهه‌ها داشتند. من در خرمشهر حضور ‏نداشتم، اما دوستانی که بودند می‌گویند هر چه به آقا می‌گفتیم شما به خط مقدم نروید، ایشان با ‏کلاشینکوفی که داشتند، به خط مقدم که هر آن تیر و ترکش انسان را تهدید می‌کرد، می‌رفتند و اصلاً از ‏این‌که صدمه ببینند، ترسی نداشتند.‏»

صفوی، حضور مقام معظم رهبری در جبهه ها را امری تعیین کننده دانست و افزود: «حضور حضرت آقا در خط مقدم خرمشهر، خط مقدم جبهه سوسنگرد و جبهه‌‌های دیگر از جمله دُبّ ‏حردان در نزدیکی اهواز امر بسیار مسلمی است. ایشان نه‌تنها خودشان در جبهه‌ها حضور پیدا می‌کردند، بلکه ‏بعد هم که رئیس‌جمهور شدند، دو فرزند بزرگ ایشان، آسید مصطفی و آسید مجتبی در خط مقدم حضور ‏داشتند. در عملیات بدر، فرزند بزرگ ایشان، آسید مصطفی را در کنار دجله دیدم. گفتم: «اگر شما در اینجا ‏شهید بشوید، می‌گویند پسر رئیس‌جمهور را شهید کردیم». در مهران، عملیات کربلای 1، فرزند دیگر ایشان ‏آسید مجتبی حضور داشتند. اینها مشاهدات شخصی من هستند. در حضور شجاعانه حضرت آقا در خطوط ‏مقدم جبهه های نبرد در جنوب و غرب کشور و حداقل این دو فرزندشان را که خودم دیده‌ام، تردیدی ‏نیست.» ‏

هماهنگی ارتش و سپاه در ابتدای جنگ، یکی از برکات حضور حضرت آقا بود
صفوی با اشاره به هماهنگی به وجود آمده میان ارتش و سپاه در جنگ تحمیلی و نقش مقام معظم ‏رهبری در ایجاد این هماهنگی، گفت: «هماهنگی ارتش و سپاه در ابتدای جنگ، یکی از برکات حضور حضرت آقا بود. ایشان فرماندهان سپاه را ‏مثل فرزندان خود دوست داشتند. فرماندهان ارتش هم رابطه عاطفی خوبی با ایشان برقرار کرده بودند. پیوند ‏دادن ماهیت ارتش با سپاهی که به هر حال هویتی متفاوت با ارتش داشت، کار بسیار مشکلی بود که آقا در ‏آن بیش از همه سهم داشتند.‏ در زمان بنی‌صدر، او نمی‌گذاشت این کار انجام شود. او به دنبال اختلاف بین سپاه و ارتش بود و سپاه را هم ‏تجهیز نمی‌کرد؛ یعنی به ما سلاح و مهمات نمی‌داد. اولین پارتی‌های آرپی‌جی که وارد شد، با دخالت ‏حضرت آقا نصفش را به سپاه و نصف دیگرش را به ارتش دادند.» ‏

وی افزود: «با حذف بنی‌صدر و پس از شهادت شهید رجایی که آقا رئیس‌جمهور شدند، با دخالت حضرت آقا و البته ‏آمدن فرماندهانی مثل صیاد شیرازی و محوریت آقا و نقش پررنگ حضرت امام، نزدیکی فرماندهان سپاه و ‏ارتش به همدیگر ممکن شد که بسیار مؤثر بود. با شروع رهبری حضرت آقا، در نیروهای مسلح تحول ‏بزرگی ایجاد شد.» ‏

تفکیک مأموریت‌های قوای مسلح، جزء تدابیر حضرت آقا و از تصمیمات بسیار کلان نظام ‏است
دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا با اشاره به طرح ادغام ارتش و سپاه در اواخر عمر حضرت امام ‏‏رحمت الله علیه و نقش رهبری مقام معظم رهبری در جلوگیری از این طرح، ‌گفت:‏ «اواخر عمر شریف حضرت امام، یک خط سیاسی به دنبال ادغام ارتش و سپاه بود. در رأس این خط ‏سیاسی، آقای هاشمی رفسنجانی بود که بعد از ادغام جهاد کشاورزی و وزارت کشاورزی، نیروهای ‏انتظامی، ژاندارمری و شهربانی و کمیته به دنبال ادغام ارتش و سپاه بودند که خطر بسیار بزرگی بود و همه ‏ما ‌به شدت مخالف بودیم. البته در سپاه بعضی از فرماندهان موافق بودند، ولی من جزء مخالفان بودم و ‏می‌گفتم این، هم به ضرر سپاه است، هم به ضرر ارتش و هم به ضرر انقلاب.»

وی افزود: «به‌ محض این‌که حضرت آقا ‏رهبر شدند، آن موضوع را که کار میدانی آن به عهده آقای عبدالله نوری بود، تعطیل کردند و فرمودند من ‏اعتقاد به این کار ندارم. ارتش و سپاه دو بازوی انقلاب هستند و باید به همین شکل هم باقی بمانند. این یک ‏تصمیم استراتژیک و راهبردی، هم برای سپاه و هم برای ارتش بود و تصمیم دوم تفکیک مأموریت‌ها بود؛ ‏یعنی تفکیک مأموریت‌های نیروی زمینی ارتش از نیروی زمینی سپاه، نیروی دریایی ارتش از نیروی دریایی ‏سپاه و نیروی هوایی ارتش از نیروی هوایی سپاه. حضرت آقا این کار را به ستاد کل واگذار کردند. تفکیک ‏مأموریت‌های قوای مسلح، جزء تدابیر حضرت آقا و از تصمیمات بسیار کلان نظام است.‏»

صفوی در ادامه برخی خطرات و مشکلات ادغام ارتش و سپاه را تشریح کرد و گفت: «حالا که 20 سال از این تجربه گذشته و نتیجه ادغام‌ها معلوم شده، مخصوصا با نتایج بد برخی از این ادغامها، ‏معلوم می‌شود چه خطری از سر کشور گذشته و بر سر جهادسازندگی که آثاری از آن نمانده. جهادی‌ها ‏خیلی به انقلاب و دفاع مقدس خدمت کردند. آنها بیش از 500 هزار نیرو به جبهه آوردند و بالای سه چهار ‏هزار شهید دادند، ولی الان همه نیروهای جهاد پراکنده شدند. اساسا جهاد سازندگی را آن هم با آن توان ‏میدانی قوی از بین بردند.» ‏

صفوی در خصوص تسلط و اشراف مقام معظم رهبری، ‌به مسائل سیاسی و نظامی گفت: «اطلاعات و تسلط ایشان در این حوزه هم نه در تنها در میان روحانیان و مراجع بلکه در میان رهبران جهان ‏هم بی‌نظیر است. من حضرت آقا را یک رهبر جامع، شجاع، مدیر، مدبّر، عادل و یک فقیه عارف می‌شناسم. در میان رهبران ‏سیاسی 192 کشور، به اعتقاد من، ایشان آگاهترین رهبری هستند که شأن فرماندهی کل قوا را دارند و ‏نیروهای مسلح را چه در بعد هوایی، چه دریایی و چه زمینی می‌شناسند و به استراتژی‌ها و تاکتیک‌های ‏نظامی در سطوح مختلف آگاهی دارند. ما چنین رهبری نداریم که در مسائل مختلف صاحب‌نظر باشد و این ‏‏‌قدر هم، نه فقط نسبت به ملت ایران که نسبت به ملت‌های اسلامی و بلکه بشریت، محبت و عاطفه انسانی ‏داشته باشند.‏ ایشان در باب سلاح‌های اتمی و سلاح‌های شیمیایی فتاوی درخشانی دارند و اینها را حرام اعلام کرده‌اند. ‏بایستی خدا را سپاس بگوییم که بعد از حضرت امام، با عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، خبرگان رهبری چنین ‏فردی را برای ملت ایران انتخاب کردند و این جز عنایات خداوند و عنایات حضرت مهدی عجل الله تعالب فرجه الشریف نبود. ‏حضرت امام ده سال رهبری کردند و حضرت آقا بیست و چند سال است که این مسئولیت را به عهده دارند. ‏ملاحظه کنید که در این مدت چه خطراتی از سر کشور ما رد شد.‏»

وی افزود: ‏«در این 23 سال چند دولت آمدند و رفتند و مسائل زیادی بر کشور ما گذشت. مسئولیت عالی اداره کشور به ‏عهده رهبر معظم انقلاب است که هم فرمانده کل قوا هستند و هم بر سه قوه کشور نظارت عالی دارند. ‏حضرت آقا هم در مدیریت مسائل داخلی کشور و هم در عرصه بین‌المللی با هوشمندی و درایت بسیار عمل ‏کردند. ما مشکلات داخلی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی فراوانی داشتیم و در منطقه نیز با مشکلات بسیاری ‏روبه‌رو بودیم.‏»

صفوی با اشاره به حمله نظامی عراق به کویت و اتخاذ تدابیر از سوی مقام معظم رهبری افزود:‏ «در بحث سیاست خارجی در سال 1990 میلادی عراقی‌ها به کویت حمله و در کمتر از 7 ساعت، کل این ‏کشور را اشغال کردند. در سال 1991 آمریکایی‌ها و متحدان آنها و برخی از کشورهای دیگر، ارتش عراق را ‏از کویت بیرون کردند و این حمله را تا داخل خاک عراق ادامه دادند. حضرت آقا هم عراق را در تجاوز ‏به کویت و هم حمله امریکا به عراق را محکوم کردند. مردم عراق قیام کردند و آمریکایی‌ها که دیدند ‏اوضاع عراق دارد از دستشان خارج می‌شود و در انتفاضه عراق، بصره و الاماره و تعداد دیگری از شهرهای ‏عراق به دست مردم آزاد شد، آمریکایی ها ادامه عملیاتشان را متوقف کردند و صدام با سرکوب شدید همه ‏شهرها را پس گرفت. رهبری داهیانه حضرت آقا در آن برهه خطیر، ایران را از درگیر شدن در جنگی تازه ‏حفظ کرد. در آن دوران شورای عالی امنیت ملی تشکیل می‌شد، ولی در نهایت حضرت آقا تصمیم گرفتند ‏که چه مواضعی اتخاذ شود.» ‏

بیداری اسلامی، نشان‌دهنده تشکیل خاورمیانه اسلامی است‏
وی ادامه داد: «دو جنگ دیگر پیرامون ما، یکی حمله آمریکا در سال 2001 به افغانستان و دیگر به عراق در سال 2003 ‏بودند. استراتژی آمریکایی‌ها این بود که بعد از افغانستان و عراق به سراغ ایران بیایند. باز روی این نکته تأکید ‏می‌کنم که آمریکایی‌ها قصد داشتند پس از عراق و افغانستان به ایران حمله کنند. آمریکایی‌ها می‌‌خواستند ‏ظرف حداکثر دو سال، مسائل عراق و افغانستان را حل کنند و به اهداف استراتژیک مورد نظرشان برسند، ‏ولی حدود 10 سال است که در افغانستان گیر کرده‌اند و بیش از 8 سال هم در عراق ماندند و تلفات سنگینی ‏هم دادند. خودشان می‌گویند در عراق حدود 5000 کشته داده‌اند و هزینه اقتصادی و نظامی بسیار بالا که نه‌ ‏تنها تنفر مسلمانان که تنفر مردم جهان و حتی خود مردم آمریکا را برانگیخت و علیه بوش و جنگ‌طلبان ‏تظاهرات کردند.»

صفوی تاکید کرد: «آمریکایی‌ها به بهانه تولید سلاح کشتار جمعی به عراق حمله کردند. بوش در ‏استراتژی‌ عملیاتی که اسمش را پیش‌دستانه گذاشت، گفت: «ما منتظر نمی‌مانیم کسی به ما حمله کند؛ همین‌ ‏قدر که احساس کنیم کسی می‌خواهد به ما حمله کند، به او حمله می‌کنیم» که البته این استراتژی شکست ‏خورد. تشکیل خاورمیانه بزرگی که خانم "کاندولیزا رایس" وعده‌اش را داده بود، این روزها دیگر بر زبان ‏هیچ‌ یک از آمریکایی‌ها نمی‌آید. هم استراتژی جنگ پیشدستانه و هم طرح خاورمیانه بزرگ شکست خورد ‏و به لطف خداوند متعال، هم‌ اکنون خاورمیانه اسلامی شکل گرفته است. این بیداری اسلامی، نشان‌دهنده ‏تشکیل خاورمیانه اسلامی است.» ‏

صفوی در بخش دیگری از سخنان خود، ‌مدیریت و مواضع سیاسی مقام معظم رهبری را شگفت ‏آور دانست و به تشریح برخی از این مواضع پرداخت و گفت:‏ «در جریان افغانستان و عراق، در آن برهه، رهبر معظم انقلاب واقعاً مواضع عالمانه، حکیمانه و مقتدرانه‌ای ‏اتخاذ فرمودند. آمریکایی‌ها قدرت شیطانی و  قدرت بزرگ نظامی و سیاسی هستند و می‌توانند آسیب بزنند، ‏کما این‌ که در بلایی که سر عراق آوردند، فقط سه میلیون از مردم عراق آواره و نزدیک به یک میلیون ‏نفرشان کشته و زخمی شدند. آنها تمام زیرساخت‌های عراق را نابود کرده‌اند. رهبری حضرت آقا در این‌ ‏که ایران در این جنگ افغانستان و عراق مصون ماند و آسیبی ندید، شگفت‌آور است و مدیریت و خردمندی ‏و حکمت بالایی می‌طلبید تا خطر از ایران دفع شود.»

وی تصریح کرد: «مدیریت و مواضع سیاسی حضرت آقا، در نحوه اداره ‏دولتمردان ما و در جنگ 33 روزه حزب‌الله لبنان و جنگ 22 روزه غزه نیز بی‌نظیر است. به نظر من ‏صهیونیست‌ها آمده بودند که حداقل تا رودخانه لیتانی پیشروی کنند و پشت رودخانه بمانند و حزب‌الله را ‏نابود کنند. در جنگ 33 روزه، مواضع جمهوری اسلامی و مواضع حضرت آقا و آنچه که حزب‌الله لبنان با ‏فداکاری و شهادت‌طلبی به دست آورد، باعث شد تا رژیم غاصب و اشغالگر قدس، برای اولین بار در طول ‏تاریخ ننگین خود، طعم شکست را بچشد، آن هم از گروهی که نظامی رسمی نیستند و لباس شخصی ‏می‌پوشند، گروهی که به نام خدا و به نام امام حسین علیه السلام و تحت تأثیر انقلاب اسلامی و حمایت ایران، در ‏طی 33 روز، طعم شکست را به صهیونیست‌ها چشاندند و امید را در دل همه مسلمانان، از جمله مسلمانان ‏مصر و همه اعراب منطقه زنده کردند.‏»

وی اضافه کرد:‏ «همچنین در طول جنگ 22 روزه غزه، حضرت آقا دو بار موضع گرفتند و بیانیه دادند، در حالی که ‏مصری‌ها و سعودی‌ها سکوت کردند و حتی به صهیونیست‌ها گفتند تمام نیروهای حماس را در غزه از بین ‏ببرید، چون اینها از سوی ایران حمایت می‌شوند. آنها با سکوت خود، از کشتار مردم اهل سنت غزه حمایت ‏کردند. اینها که دیگر شیعه نبودند، ولی تنها ایران و رهبری ایران بود که در طی 22 روز از مردم غزه، از ‏حماس و از جهاد اسلامی دفاع کردند.‏»

وی افزود:‏ «خداوند متعال رهبری حکیم، شجاع و مدبر را نه‌ تنها برای ایران اسلامی که برای مسلمین جهان عنایت ‏فرموده است. اگر خصوصیات رهبران 57 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی و 192 کشور مستقلی که در ‏کل جهان داریم،  مطالعه کنیم و ببینیم کشورشان را چگونه اداره می‌کنند، حوزه نفوذ منطقه‌ای و جهانی آنها ‏چقدر است و دیگر مردم جهان را چقدر تحت تأثیر قرار می‌دهند، خواهیم دید که بعد از حضرت امام، ‏خصوصیاتی که رهبر عزیزمان دارند را در هیچ ‌یک از رهبران دنیا نمی‌توان مشاهده کرد و این نیست جز ‏عنایات خداوند متعال.» ‏

صفوی خاطرنشان کرد: «انصافاً مردم ما هم به آقا عشق می‌ورزند و محبت آقا در دل‌ مردم ما ریشه‌دار و عمیق است. در همین ‏انتخاباتی که برای مجلس شورای اسلامی نهم انجام شد، به اعتقاد من مردم هوشمند ما به عشق رهبری ‏آمدند. هیچ‌ کس تصورش را هم نمی‌کرد بیش از 64% مردم در انتخابات شرکت کنند. البته عربده‌کشی‌های ‏دشمنان هم مردم ما را منسجم‌تر کرد و تحت لوای رهبری و ولایت، انتخابات بسیار باشکوهی برگزار شد.» ‏

شرایط اقتصادی و نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی به آنها اجازه جنگ جدید در منطقه را نمی‌‏دهد‏
دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در خصوص تهدیدات دشمن و میزان آمادگی جمهوری ‏اسلامی در قبال آن گفت:‏ «از نظر تحلیل نظامی، احتمال اینکه یک جنگ کامل نظامی، چه از سوی آمریکایی‌ها چه از سوی رژیم ‏صهیونیستی علیه ایران در آینده نزدیک رخ بدهد، ضعیف است ولی نیروهای مسلح ما همواره باید آماده ‏باشند و خودشان را تقویت کنند و آمادگی‌های هجومی و دفاعی خود را بالا ببرند، چون از آینده اطلاع ‏قطعی نداریم و باید هر آن منتظر یک حادثه غیرمنتظره باشیم.»

وی ادامه داد: «همین قدر بگویم که شرایط سیاسی داخلی ‏رژیم صهیونیستی و شرایط سیاسی داخل آمریکا و همچنین شرایط اقتصادی و نظامی این دو کشور به ‏صورتی نیست که بخواهند جنگ جدیدی را در منطقه شروع کنند. البته شاید بتوانند شروع کنند، ولی ‏ختمش در کنترل آنها نخواهد بود و دست ایران است. آمریکایی ها در آبان‌ماه انتخابات ریاست جمهوری را ‏در پیش دارند و آقای اوباما می‌خواهد دوباره انتخاب شود، بنابراین نمی‌خواهد جنگ جدیدی راه بیندازد، ‏چون مردم آمریکا و کنگره حمایت نمی‌کنند. حتی نظامی‌های آمریکا رسماً اعلام کرده‌اند که وارد جنگ با ‏ایران نمی‌شوند.» ‏

وی افزود:‏ «در مورد رژیم صهیونیستی، کابینه نتانیاهو" یک کابینه شکننده است. او با حزب "اسرائیل بیتنا" به رهبری "‏لیبرمن" ـ وزیر فعلی امور خارجه که یک یهودی روسی‌الاصل است و مواضع بسیار تندی هم دارد- کابینه ‏ائتلافی تشکیل داده است. اینها اگر بخواهند هر حرکت نظامی‌ای علیه ایران بکنند، ممکن است قسمتی از ‏ائتلاف از کابینه خارج شود. شرایط داخلی صهیونیست‌ها به صورتی است که اگر بخواهند جنگی علیه ایران ‏راه بیندازند ممکن است در همان یکی دو هفته اول، یهودیان آنجا که بسیار آسیب‌پذیرند، یک میلیون ‏نفرشان از اسرائیل فرار کنند.‏»

در مواجهه باتهدیدات، ارتش و سپاه برای هر خطری طرح‌های موثری دارند
صفوی با اشاره به آسیب پذیری صهیونیست‌ها، ‌گفت: «من دست کم برای آینده نزدیک جنگ بزرگی را پیش‌بینی نمی‌کنم چرا که صهیونیست‌ها بسیار ‏آسیب‌پذیرند. قبلاً حزب‌الله و حماس در مقابلش صف کشیده بودند، اما الان 75 میلیون نفر مردم مصر هم ‏اضافه شده‌اند و خط لوله گاز را هم بسته‌اند. مردم مصر مثل ایران ضدصهیونیست‌ها هستند و خطر بزرگی ‏بیخ گوش اسرائیل‌ محسوب می‌شوند. درست است که هنوز انقلاب مردم مصر به نتیجه نرسیده‌، ولی با ‏حضور حزب‌الله و حضور حماس، صهیونیست‌ها دوام خود را در خطر می‌بینند و لذا بعید است که حماقت ‏کنند و یک حرکت نظامی بزرگی را علیه ایران سامان دهند.‏»

وی اضافه کرد:‏‏ «از طرف دیگر هم ارتش و هم سپاه برای هر خطری طرح‌های موثری دارند و خود را برای مواجهه با هر ‏خطری آماده کرده‌اند. ملت ما هم یک ملت شجاع و از صهیونیست‌ها متنفر است. هر کسی که مسلمان ‏باشد، ضد این رژیم جعلی خونخوار کودک‌کش است. تحلیل و تصور ما این است که ما امسال خطر بزرگ ‏نظامی نداریم، اما باز تأکید می‌کنم که نیروهای مسلح ما بایستی طبق وظایفشان آماده مقابله با هر خطر ‏نظامی باشند. نیروهای مسلح باید مقتدر، آماده و با اشراف اطلاعاتی بالا باشند و عِدّه و عُدّه خود را همواره ‏آماده نگه دارند. این وظیفه ماست.‏»

دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا با تبیین استراتژی دفاعی و قدرت بازدارندگی جمهوری ‏اسلامی ایران در قبال تهدیدات، گفت: «ما هوشمندانه در مقابل هر عملیات نظامی و تهدید آنها، متناسب با هر آسیبی که به ما بزنند، به آنها آسیب ‏خواهیم زد، ولی هوشمندانه عمل خواهیم کرد؛ یعنی در همان سطحی که آسیب بزنند، به آنها ضربه ‏می‌زنیم.‏ ما دسترسی مستقیم به سرزمین آمریکا نداریم، ولی آمریکایی‌ها در منطقه پایگاه‌ها و منافع متعدد دارند. ‏آمریکایی‌ها بیش از 20 پایگاه و بیش از 100 هزار نیروی نظامی در منطقه دارند که تمام آنها در معرض خطر ‏ایران هستند. آمریکایی‌ها هم این را خیلی خوب می‌دانند. همین الان بیش از 60 ناو آمریکایی در خلیج فارس ‏و دریای عمان است، همه این ناوها آسیب‌پذیرند. سیاسیون و نظامیهای خودشان هم این را خوب می‌دانند. ‏همه پایگاه‌هایشان در تیررس موشک‌های ایران قرار دارند. به هر جهت نیروهای نظامی آمریکا در منطقه، ‏بسیار آسیب‌پذیر هستند.‏»

در صورت تهدید، هیچ نقطه‌ای از رژیم صهیونیستی نیست که در تیررس موشک‌های ما ‏نباشد
صفوی در تشریح عمق و عقبه استراتژی دفاعی جمهوری اسلامی ایران، ‌گفت: «حزب الله لبنان می‌تواند با خمپاره 60 اسرائیل را بزند و الان چندین هزار موشک در اختیار دارد. اگر ‏اسرائیلی‌ها بخواهند آسیبی به ما بزنند، به احتمال قوی حزب الله علیه آنها عملیات خواهد کرد. من آقای "سید ‏حسن نصرالله" را سرباز رهبر معظم انقلاب می‌شناسم. از سمت ایران هم محدودیتی نداریم و موشک‌های ‏دوربرد ما می‌توانند به خوبی مقابله کنند. هیچ نقطه‌ای از رژیم صهیونیستی نیست که در تیررس موشک‌های ما ‏نباشد.‏»

وی ادامه داد:‏ «البته باید توجه داشت که دشمنان می‌خواهند وضعیت ایران را یک وضعیت نامطمئن و وضعیت کشوری که ‏به سمت جنگ پیش می‌رود و در آن عدم ثبات وجود دارد، جلوه بدهند. در صورتی که ایران  یک کشور ‏باثبات و قدرتمند است. ما یک کشور امن هستیم.‏»

صفوی القای ‌عدم ثبات سیاسی و اقتصادی در کشور را تلاش دشمنان دانست و اضافه کرد: «آنها می‌خواهند در ایران عدم ثبات سیاسی و اقتصادی و حالت نامطمئنی باشد تا مانع از سرمایه‌گذاری‌های ‏خارجی در ایران بشوند و می‌گویند ایران دارد در این تحریم‌ها از بین می‌رود، ولی ما به لطف خداوند متعال ‏قادریم هم کشورمان را اداره کنیم، هم در مقابل تهدیدات خارجی ایستادگی کنیم. اساساً این تفکر که ایران ‏در معرض هجوم نظامی است، چیزی است که آنها می‌خواهند و دائماً می‌گویند همین فردا پس فردا، در ‏حالی که ما می‌دانیم نه آمریکایی‌ها نه صهیونیست‌ها تصور حمله نظامی به ایران را هم نمی‌کنند، چون ‏می‌دانند ایران، به هر گونه عملیاتی با قدرت پاسخ خواهد داد. البته انسجام سیاسی داخل کشور و حل ‏مشکلات اقتصادی مردم و حمایت مردم از نظام مهمترین عامل بازدارندگی است.‏»

هدف برخی کشورها در برخورد با سوریه تضعیف محور مقاومت و حفظ بقای رژیم صهیونیستی است
صفوی در تشریح مسائل بین الملی و وضعیت منطقه، ‌خصوصا تلاش برخی کشورها در برخورد با ‏سوریه گفت:‏ «از نظر من آمریکایی‌ها، اسرائیلی‌ها، برخی از کشورهای اروپایی و برخی از کشورهای خلیج فارس به‌طور ‏خاص قطر و عربستان، برای دستیابی به اهدافشان؛ یعنی تضعیف و تسلیم حکومت بشار اسد و یا سرنگونی ‏آن، به ترکیه نمایندگی داده‌اند. هدف اصلی آنها تضعیف محور مقاومت و حفظ بقای رژیم صهیونیستی ‏است. آنچه که قطر، عربستان سعودی و ترکیه دارند در سوریه عمل می‌کنند، به نفع آمریکایی‌ها و ‏صهیونیست‌ها و در جهت تضعیف محور مقاومت، یعنی سوریه، حزب الله لبنان و ایران است.»

وی افزود: «تصور آنها این ‏بود که سوریه ظرف یکی دو ماه از هم می‌پاشد، ولی همین که با حمایت معنوی ایران، چین و روسیه، ‏حکومت بشار اسد تا کنون پابرجا مانده، این خود نشان دهنده شکست استراتژی آنهاست، اما تصور من این ‏است همان گونه که سعودی‌ها در مسئله دخالت در انتخابات عراق و دخالت در وضعیت لبنان با شکست ‏مواجه شدند، در سوریه هم با شکست مواجه خواهند شد. البته این به مدیریت سیاسی رهبری سوریه و مردم ‏سوریه هم برمی‌گردد و البته ایران دخالتِ نیروهایی از بیرون از سوریه را برای سرنگونی این حکومت ‏قانونی، محکوم می‌کند و حمایت سیاسی خود را از حکومت قانونی بشار اسد که در خط مقدم مقاومت ‏است، ادامه خواهد داد و سیاست‌های ترکیه را سیاست‌هایی در راستای اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی ‏می‌بیند. این بازی را ترکیه به نیابت از آنها دارد انجام می‌دهد.‏»

صفوی در پایان اظهار داشت:‏ «البته ترکیه منافعی هم دارد، هم منافع سیاسی و هم منافع اقتصادی، در عین حال که رقیب استراتژیک ایران ‏هم هست، ولی بیش از 500 سال است که مرزهای ایران و ترکیه مرزهای امنی بوده‌اند. ما ملت ترکیه را یک ‏ملت مسلمان می‌دانیم. روابط ایران و ترکیه، روابط خوبی است و امیدواریم آمریکا و صهیونیست‌ها نتوانند این ‏روابط خوب را به هم بزنند. البته دخالت ترکیه در مسائل سوریه، خود مردم ترکیه را هم نسبت به دولت ‏ترکیه مسئله دار خواهد کرد.‏»

منبع: فارس