کار فرهنگی در زمینه‌ حجاب نباید تفننی تلقی شود

تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۳۹۱

حجاب تمام موفقیت‌ها یا عدم موفقیت‌های ما را در تربیت یک انسان مؤمن در اندازه‌های کلان اجتماعی به چالش خواهد کشید و اتفاقا بیشتر از اینکه یک تهدید تلقی شود، یک فرصت است.

گرداب- برخورد ریشه‌ای و برنامه‌ریزی شده با مسئله‌ حجاب همواره از چالش‌های پیش روی مسئولان فرهنگی بوده است. واکاوی این مطلب که آیا پس از گذشت 30 سال از انقلاب اسلامی راهکار مدونی برای برخورد با این پدیده تنظیم شده است، موضوع گفت‌وگو با حجت‌الاسلام و المسلمین "علیرضا پناهیان" است.
 
برخی این شبهه را وارد می‌کنند که بر اساس نص صریح قرآن حجاب مخصوص زنان مؤمن است و زنان غیرمسلمان یا افرادی که ایمان معمولی دارند، می‌توانند حجاب نداشته باشند. این افراد همچنین معتقدند که حکومت نباید در این خصوص دخالت کند. نظر شما در رابطه با این شبهه چیست؟
ممکن است صریحا حکمی در رابطه با اینکه حکومت باید در امر حجاب دخالت کند (به صورت خاص و جزئی) نداشته باشیم، ولی طبیعتا حکومت دینی فلسفه‌ای دارد و بر اساس آن فلسفه وظایفی بر عهده‌اش هست که یکی از آن وظایف زمینه‌سازی برای رشد معنوی آحاد جامعه و ایجاد امنیت روانی لازم برای برخورداری از حیات طیبه است. در شرایطی که کسانی راه از بین بردن امنیت روانی یا رشد معنوی جامعه را ترویج بی‌حجابی می‌دانند و با انواع و اقسام ابزار‌ها به اغواگری می‌پردازند تا زمینه‌های فساد را در جامعه تقویت کنند، طبیعتا حاکمیت دینی وظیفه پیدا می‌کند که نسبت به این موضوع عکس‌العمل نشان دهد.
 
یکی از دلایل اینکه در صدر اسلام حکومت‌ها دستورالعمل روشنی برای دخالت در امر حجاب نداشتند، می‌تواند این باشد که اساسا حجاب به عنوان یک امر فرهنگی در میان مسلمانان و حتی جوامع غیراسلامی کم‌ و بیش رواج داشت و غیر از برخی موارد، حجاب به عنوان یک امر ارزشی در جامعه مطرح بود. در چنین شرایطی، بی‌حجابی‌های فردی صرفا باعث محدودیت فرد می‌شد که معمولا فرهنگ علاقه‌مند به حجاب آن جامعه می‌توانست با آن مقابله کند و نیازی به دخالت حکومت دینی نبود.
 
این در حالی است که ما امروز با پدیده‌ حجاب یا بی‌حجابی به عنوان یک موضوع نسبتا جدید مواجه هستیم و بر اساس مصالح جامعه و عموماتی که امنیت و سلامت جامعه را حفظ می‌کنند، حکومت دینی مجبور است که در امر حجاب دخالت کند. اگر شما به سخنان حضرت امام رحمت الله علیه و دیدگاه‌های ایشان در این باره مراجعه کنید، می‌بینید که امام با پدیده‌ای که از سوی رژیم طاغوت آغاز شده بود، یعنی فساد و در نقطه‌ شروع آن بی‌حجابی، برخورد می‌کنند و در چند سخنرانی‌شان صریحا متذکر می‌شوند که حکومت باید در اجباری بودن حجاب دخالت کند.
 
خیلی از امور در احکام اسلامی هستند که ممکن است صریحا برایشان دستوری نباشد، ولی تابع مصالح و مفاسد، چه در زمینه‌ فردی و چه در زمینه‌ اجتماعی، دستوراتی برای آنها صادر شده است. زمانی نه تنها در مورد سیگار عکس‌العمل خاصی از طرف فقها دیده نمی‌شد، بلکه بالاتر از سیگار هم در بین مسلمانان رواج داشت و حکمی درباره‌ آنها صادر نشده بود، ولی اخیرا می‌بینید که بعضی از فقها حتی نسبت به حرمت سیگار هم فتاوایی داده‌اند؛ چون امروز سیگار آغازگر جریانی است که منجر به فساد و تباهی جامعه می‌شود.
 
در حال حاضر انواع مواد مخدر صنعتی به بازار آمده‌اند و ریشه‌ سلامت جامعه را از بین می‌برند. طبیعتا فقها نسبت به این مسئله حساسیت نشان می‌دهند. این نظر شخصی فقیه یا سلیقه‌ فردی حاکمان نیست، بلکه هر مسلمانی که ببیند موضوعی به سلامت او یا جامعه ضرر می‌زند، به صورت جدی باید برای خودش حریم‌هایی قائل شود. دین از او چنین انتظاری دارد. بحث باید پیرامون مصالحی باشد که اقتضا می‌کند حاکمیت در امر حجاب دخالت کند. مطمئنا اگر در این باره بحث شود، خیلی‌ها متقاعد می‌شوند که ورود حاکمیت دینی به این مسئله امر معقولی است. در فضای بین‌المللی امروز که با بی‌بندوباری زمینه‌ به استثمار کشیدن ملت‌ها فراهم می‌شود، دخالت حکومت در این عرصه مشروع به نظر می‌رسد.
 
با گذشت بیش از 30 از انقلاب اسلامی و با توجه به تأکیداتی که خود حضرت‌عالی فرمودید حضرت امام بر مسئله‌ حجاب داشتند، آیا دستاوردهای انقلاب در ترویج و اشاعه‌ فرهنگ حجاب و عفاف رضایت‌بخش است؟
اصل اینکه نظام مقدس جمهوری اسلامی یا انقلاب اسلامی ما با حجاب به عنوان یک پرچم برخورد کرده و آن را به عنوان یکی از شعائر خود قرار داده برکات بسیار فراوانی در داخل و خارج کشور داشته است. همه‌ کسانی که به اسلام ناب و انقلابی معتقد هستند مقیدتر از گذشته با موضوع حجاب برخورد کرده‌اند. حجاب آثار پربرکت دیگری هم در خارج از مرزهای جامعه‌ ما داشته است و همواره به عنوان علامتی‌ برای ضدیت با جهان استکبار و فرهنگ غرب تلقی می‌شود. این‌ها همه از برکات فرمایشات حضرت امام  نسبت به موضوع حجاب بوده است.
 
منتها قطعا ما به اقتضای اهمیت موضوع حجاب و متناسب با دشمنی‌هایی که با آن صورت گرفته است فعالیت نداشته‌ایم. برای اینکه ما بتوانیم با موضوع حجاب برخورد مناسبی داشته باشیم، آن هم در جهانی که دشمنی‌های حساب‌شده با حجاب وجود دارد، باید یک سری اقدامات همه‌جانبه و بسیار دقیق و اصولی انجام دهیم تا بتوانیم از این مفهوم امنیت دینی و انقلابی دفاع کنیم.
 
اوایل انقلاب حجاب، به عنوان یکی از شعائر انقلاب، امری بود که به سهولت پذیرفته شد. حتی در خیابان‌ها دخترهای جوانی را می‌دیدیم که محجبه شده بودند، در حالی که مادرانشان تحت تأثیر فرهنگ رژیم طاغوت هنوز نمی‌توانستند از خودشان انعطاف نشان دهند و با حجاب و پوشش اسلامی بیرون بیایند. در اوایل انقلاب، به واسطه‌ آن شور انقلابی و معرفت فراگیری که انقلاب در جامعه ایجاد کرده بود، حجاب به سهولت رواج پیدا کرد، اما ما باید می‌دانستیم که بعد از دوران انقلاب و دفاع مقدس به مرور به کار فرهنگی عمیق‌تری نیاز است تا حجاب در جامعه ماندگار شود و حتی توسعه پیدا کند. ما آن کارهای فرهنگی عمیق‌ و حتی اقدامات معمولی را هم در جهت ترویج حجاب انجام ندادیم. حتی بعضا اقدامات زیادی بر خلاف منش حجاب در جامعه صورت گرفت که امروز آثار آنها را در جامعه می‌بینیم.
 
بنده معتقدم، در عین حال که برای حفظ حجاب در جامعه‌ خودمان و حتی ترویج آن در جامعه‌ جهانی نیاز به اقدامات اساسی داریم، همین مقدار حجابی که در جامعه رواج دارد از معجزه‌های انقلاب است. وقتی تعداد محجبه‌های جامعه‌ ما را در نظر می‌گیرید و میزان اعتقادشان را به حجاب ملاحظه می‌کنید، می‌بینید که این امر ناشی از فعالیت‌های فرهنگی و خدمات ما در زمینه‌ ترویج حجاب نیست، بلکه ناشی از فطرت مؤمنین است که البته در جامعه‌ اسلامی شکوفاتر از هر جامعه‌ دیگری است. علاوه بر این، روح کلی انقلاب و نظام اسلامی منجر به ترویج حجاب شده است.
 
اگر در عرصه‌های مختلف اقدامات شایسته‌ای انجام بگیرد، مطمئن باشید که ما نه تنها مشکلی به نام بی‌حجابی یا بدحجابی در جامعه نخواهیم داشت، بلکه به عنوان بیرق اسلام ناب می‌توانیم حجاب را به خارج از مرزهای جوامع اسلامی صادر کنیم و آن را زمینه‌ساز پذیرش بقیه‌ حقایق اسلامی قرار دهیم.
 
در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب برخی قائل به کار فرهنگی هستند و برخی دیگر به اقدامات سلبی معتقدند. نگاه سوم و غالب این دو را مکمل یکدیگر می‌داند. از نظر حضرت‌عالی راهبرد نظام در این مسیر به چه صورت باید باشد؟ نقاط ضعف و آسیب‌های هر کدام از این رویکردها چیست؟
بنده معتقدم کارهای نظارتی و سلبی که به هر حال برای کنترل هنجارها در جامعه لازم هستند باید در مرحله‌ آخر قرار بگیرند، ولی کار فرهنگی هم اولین کاری نیست که باید انجام شود. قبل از کار فرهنگی، ما نیاز داریم قوانینی را اصلاح کنیم که ساختارهای اجتماعی ما را شکل می‌دهند و حتی بر شکل‌گیری نهاد خانواده تأثیرگذار هستند. بعد از اصلاح قوانینی که به نوعی به بنیان‌های حجاب و روابط زن و مرد مربوط می‌شوند، می‌توانیم انتظار داشته باشیم که زمینه‌ ترویج حجاب در جامعه بیشتر فراهم شود. آن وقت کار فرهنگی نتیجه‌ خودش را بهتر نشان خواهد داد.
 
بعد از اصلاح وضعیت قانونی، باید به کارهای آموزشی اقدام کنیم. آموزش‌ و پرورش باید به گونه‌ای تفکر پشتیبانی‌کننده از حجاب را به خوبی در جامعه ترویج کند. در آموزش‌های موجود، دین به صورت دقیق آموزش داده نمی‌شود و معارف دینی آن طور که باید و شاید از یک رفتار دینی صحیح مثل حجاب پشتیبانی نمی‌کنند.
 
پس مرحله‌ دوم کار آموزشی و تحولی است که باید در آموزش‌ و پرورش ایجاد شود. این تحول و کار آموزشی را ممکن است به نوعی کار فرهنگی تلقی کنید، ولی مسلما یک اقدام خاص فرهنگی به چیزی غیر از فعالیت‌های عمومی فرهنگی اتلاق می‌شود.
 
در مرحله‌ بعد باید به کار فرهنگی بپردازیم. البته در زمینه‌ کارهای فرهنگی هم نیاز به سلسله قوانینی داریم که بتوانند فعالیت‌های فرهنگی را اساسا در کشور سامان دهند و نهادهای فرهنگی را نه تنها در این زمینه، بلکه در همه‌ زمینه‌ها به خط کنند و برای هر کدام مسئولیت‌های خاص خودشان را تعریف و انجام کار فرهنگی را از آنها مطالبه کنند.
 
کار فرهنگی در نظام اسلامی نباید یک سری فعالیت‌ تفننی و برآمده از ذوق آدم‌ها تلقی شود و برخی که استعداد یک کاری را دارند آن را انجام دهند. نباید این طور باشد که مثلا برخی استعداد ساختن فیلم سینمایی را دارند و اگر خواستند، آن را بسازند و اگر نخواستند، نسازند. نباید کار فرهنگی را به صورت امروزی آن باقی بگذاریم.
 
به این ترتیب، اقدام سلبی اقدام چهارم است. البته با همه‌ این حرف‌ها گاهی از اوقات اقدامات سلبی و نظارتی مقدم بر همه‌ این اقدامات قرار می‌گیرد و برای برخورد با حرکت‌های سازماندهی‌شده و برنامه‌ریزی‌شده علیه حجاب و سلامت جامعه به میدان می‌آید. اقدامات سلبی و نظارتی اگر برای برخورد با مواردی باشد که به صورت حساب‌شده به ترویج بی‌بندوباری در جامعه می‌پردازند، یقینا مقدم بر همه‌ اقدامات دیگر خواهد بود.
 
کارنامه‌ رسانه‌ای جمهوری اسلامی را در طول 3 دهه‌ گذشته و به خصوص دهه‌ اخیر در اشاعه‌ فرهنگ حجاب و عفاف چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اگر بخواهیم رسانه‌های جمهوری اسلامی را در مقایسه با رسانه‌های کشورهای دیگر در نظر بگیریم، می‌شود نمره‌ خوبی به این رسانه داد. اما برای تأمین نیاز جامعه‌ ما فعالیت‌های رسانه‌ها نه تنها کافی نبوده، بلکه بعضا مخرب هم بوده است. ما به هیچ وجه در رسانه‌ها قدرت تولید محصولات رسانه‌ای خوب را برای تعمیق و ترویج حجاب در جامعه نداشته‌ایم و نداریم. فکر نمی‌کنم به این سادگی بتوانیم به رفع چنین نیاز مهمی بپردازیم. اساسا اهالی رسانه باید از قدرت ویژه‌ای در پرداختن به مسائل فرهنگی و دینی برخوردار شوند تا بتوانند در این موضوعات ورود پیدا کنند و به صورت تأثیرگذار به تولید محصولات فرهنگی مورد نیاز بپردازند.
 
حجاب نقطه‌ای است که تمام توانایی‌های ما را به چالش می‌کشد. حجاب تمام موفقیت‌ها یا عدم موفقیت‌های ما را در تربیت یک انسان مؤمن در اندازه‌های کلان اجتماعی به چالش خواهد کشید و اتفاقا بیشتر از اینکه یک تهدید تلقی شود، به نظر من یک فرصت است که جامعه می‌تواند کاستی‌های خودش را در مسیر تربیت انسان مؤمن و ساختن یک جامعه‌ ایمانی ببیند. مشکل بی‌حجابی یک مشکل خاص فرعی نیست، بلکه برآمده از عموم کاستی‌های ما در زمینه‌های مختلف است که حتی بعضا ممکن است به مسائل اقتصادی هم مرتبط باشد.
 
ما اگر جامعه را در ابعاد مختلف خوب و دقیق اداره کنیم، نتیجه‌ خودش را در حجاب نشان خواهد داد. مثلا وقتی در پی توسعه‌ اقتصادی به شیوه‌های نظام سرمایه‌داری باشیم، تبعا فرهنگ نظام سرمایه‌داری را هم باید بپذیریم، چون به وجود آمدن این فرهنگ و رواج آن در جامعه اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. بی‌حجابی هم یکی از مشخصه‌های آن جامعه است. وقتی ما به ایمان و معنویت فطری آدم‌ها اتکا کنیم یا به تربیت فردی بپردازیم و از مباحث اخلاقی و تربیت جامعه‌ ایمانی غافل شویم، مشکلاتی پیش می‌آیند که ممکن است در بی‌حجابی خودشان را نشان بدهند.
 
حجاب غیر از اینکه یک رفتار خاص باشد، یک شاخه برای عموم ابعاد جامعه در زمینه‌های مختلف است. به همین دلیل، موضوع حجاب از طرف دشمنان فرهنگ اسلامی خیلی مورد توجه قرار گرفته است و تخریب می‌شود. موضوع حجاب باید از جانب ما هم مورد توجه قرار بگیرد تا با تأمین نیازهای متنوعی که با حجاب مبارزه می‌کنند فرهنگ حجاب و عفاف را در جامعه رونق ببخشیم.
 
به نظر شما، در مواجهه‌ رسانه‌ای با رسانه‌های معارض در موضوع حجاب چه راهبردی باید مد نظر قرار گیرد؟
مهم‌ترین راهبردی که در نبرد رسانه‌ای می‌توانیم اتخاذ کنیم گرفتن نقطه‌ضعف‌های حریف است. ما امروز در جهان با پدیده‌ نوظهور بی‌بند‌و‌باری و بی‌حجابی مواجه نیستیم، بلکه بی‌حجابی، بی‌بند‌وباری و آزادی جنسی مدت‌هاست در غرب تجربه شده و به نتایج شوم خودش رسیده است. کسی نیست که از این فرصت برای تقویت بنیان‌های حجاب و عفاف استفاده کرده باشد.
 
اگر دوربین را روی دوش افراد فهیم قرار بدهید و آنها بتوانند معضلات بی‌بندوباری در جوامع غربی را ثبت کنند و نمایش دهند، هم جامعه‌ ما در مقابل تهاجم فرهنگی بیمه می‌شود و هم خود جوامع غربی که تاکنون تحت ستم فرهنگ مستکبران قرار داشتند، بیدار خواهند شد. شما می‌بینید که رسانه‌های استکباری حتی اجازه نمی‌دهند ملت‌های خودشان از سیطره‌ فرهنگی‌شان بیرون بیایند. این طور نیست که رسانه‌های غربی فقط علیه ما تهاجم فرهنگی داشته باشند و بخواهند فرهنگ جامعه‌ ما را به عنوان یک جامعه‌ اسلامی تخریب کنند.
 
آنها قبل از اینکه به سراغ ما بیایند، به تخریب فرهنگی جوامع خودشان پرداخته‌اند و انسانیت را در آن جوامع تا حدود بسیار زیادی از بین برده‌اند تا بتوانند بر مردم سلطه پیدا کنند. چرا باید چند میلیون یهودی صهیونیست بر جهان بزرگ‌تری به نام مسیحیان مرفه و به ظاهر تحصیل‌کرده تسلط داشته باشند؛ این تسلط را آمار و ارقام بیان می‌کند. نیازی به تحلیل یا بیان دیدگاه‌های بنده و دیگران نیست. آنها بنیادهای فرهنگی جوامع مسیحی را تخریب کرده‌اند تا بتوانند بر آنها مسلط شوند.
 
ما باید این وضعیت را به مردم مغرب‌زمین، مردم خودمان و کل جهان به خوبی نشان دهیم. فیلم‌سازهای ما در نقد فمینیسم قدرت فیلم‌سازی ندارند، چه برسد به اینکه بخواهند در مقام معرفی نگاه دین به رابطه‌ زن و مرد قدرت بیان داشته باشند. همان طور که می‌دانید، نقد در مقایسه با طراحی یک نظام نوین و جایگزین کار آسان‌تری است. درک نظام اسلامی و نگاه آن به نظامات دینی کار بسیار دشواری است، در حالی که درک پوسیدگی و شکست نظامات غربی کار آسان‌تری به نظر می‌رسد. متأسفانه امروز این کار هم انجام نشده است.
 
ما در عرصه‌ رسانه، برای مقابله با رسانه‌های ضدحجاب در همه‌ دنیا، به کسانی نیازمندیم که بتوانند پایان زشت زیبایی‌های دروغینی را به تصویر بکشند که آنها برای آزادی جنسی متصور شده‌اند. اگر در عرصه‌ رسانه به مشکلات و بن‌بست‌های آنها بپردازیم، جامعه‌ ما حتما در مقابل تهاجم فرهنگ غرب مصون خواهد شد.
 
چه راهکاری برای ترویج حجاب در جامعه پیشنهاد می‌کنید؟
باید یک نگاه جامع و عمیق به این موضوع داشته باشیم، چون حجاب یک پدیده‌ خاص نیست. مشکل بی‌حجابی قبل از اینکه مشکل جامعه‌ ما باشد، مشکل جوامع غربی و اروپایی است. آنها با حجاب بیشتر مشکل دارند تا ما با بی‌حجابی. اگر این مقایسه را در نظر داشته باشیم، هم در برخورد با بی‌حجابی به ما روحیه می‌دهد و هم در برنامه‌ریزی هوشمندانه به ما کمک می‌کند.
 
البته باید در ابتدا بدانیم که حجاب یک رفتار خاص نیست، بلکه شاخصی برای وضعیت عمومی جامعه و ارتباط شبکه‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی است. لذا مسئله‌ حجاب را نباید رفتاری صرفا زنانه یا صرفا در رابطه با موضوعی مثل عفاف و حیا تلقی کرد. حجاب به هیچ وجه یک مسئله‌ اخلاقی صرف نیست، بلکه همان قدر که به اخلاق ربط دارد، به مسائل حقوقی و سیاسی مرتبط است و همان قدر به وضعیت فرهنگی یا بخش‌های دیگر، مثل وضعیت اقتصادی، ربط دارد.
 
من امیدوارم، برای ساماندهی روند حجاب، بتوانیم با استفاده از متخصصین رشته‌های مختلف و طرح مباحث گسترده‌ میان‌رشته‌ای به راه‌حل‌های دقیق‌تری برسیم.

منبع: برهان