Gerdab.IR | گرداب

آنچه خانواده های ایرانی می خواهند:

سیاسی‌کاری نکنید/ این فضا نیاز به پالایش دارد

تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۳۹۴

خانواده‌های ایرانی از خود می پرسند که دلیل مخالفت عده ای در داخل کشور با محدودسازی چنین شبکه هایی (حتی با وجود محتوای غیراخلاقی) چه می تواند باشد؟

شايد زماني نخستين موضوعي كه با شنيدن عبارت "فضاي مجازي" به ذهن متبادر مي شد، موتورهاي جستجوگر و خصوصا "گوگل" بود. شگفتي اي كه هنگام جستجوي واژه يا مطلبي و مشاهده نتيجه شگفت آور آن، اعم از انبوه عكس، فيلم و مطالب گوناگون مخاطب را فرامي گرفت، در نوع خود حقيقتا امري بود بي نظير. در كنار آن، رسانه هاي ارتباطي از جمله ايميل و... هم نقش به سزايي در ايجاد محيط جذب سريع مخاطب براي اين فضا فراهم مي كردند.

اما مهمترين تحول ايجاد شده طی سالیان اخیر در اين حوزه را مي بايست راه يافتن هرچه بيشتر "شبكه هاي اجتماعي" به "تلفن هاي همراه" بدانيم.

اينترنت، از ابتدا تنها خلاصه مي شد در سيم ها و كابل هاي در هم تنيده تلفن و نامي هم نداشت جز dial up؛ اما پس از ورود فناوري wireless به اين حوزه و توليد انبوه و در دسترس قرار گرفتن wifi براي همه، مفهومي بسيار گسترده تر از اينترنت ارائه شد. مفهومي كه با به كارگيري سيستم هاي پرسرعت اينترنت و اضافه شدن G هاي متعدد به آنها، هر روز رو به پيشرفت دارد.

در كنار اين همه سرعت و تكنولوژي، همواره دو نکته وجود دارد که کاربران فضای مجازی با آن در درگير بوده اند.

نخستین نکته، موضوع فراگيري اينترنت است.باید اذعان کرد تمامی اقشار و در تمامی سنین، از کاربران فضای مجازی محسوب می شوند. اما اينكه آیا همه بايد سهم يكساني از اين فضا داشته باشند يا نه؟، سوالی است که به نظر می رسد پاسخ آن، توضیح واضحات محسوب می شود.

نكته ديگري كه هميشه ذهن مخاطب را به خود مشغول داشته، "امنيت" اين فضاست. امنيتي كه ذيل دو مفهوم "اطلاعاتي" و "اخلاقي" تعريف مي شود و مورد توجه ما در اين نوشتار، كليدواژه دوم و همان "امنيت اخلاقي" است. در میان مباحث مختلفی که پیرامون امنیت اخلاقی مطرح می شود، نکته زیر تا حدودی مغفول مانده است.
 
کدام خانواده‌ای حاضر است فرزندش بی‌هیچ فیلتری به محتوای غیراخلاقی دست پیدا کند؟

 امروزه كودكان به راحتي و در تمامی ساعات شبانه روز در فضاي مجازي قدم مي زنند و به راحتي از تمام حواس پنج گانه براي درك آنچه مي بينند، مي شنوند و لمس مي كنند بهره مي برند. این در حالیست كه تا مدتي نه چندان دور استفاده و رد و بدل كردن CD و... داشتن دستگاه پخش ويدئويي، در میان خانواده های ایرانی، امری مذموم و خلاف عرف و اخلاق بود.


اکنون و با این سابقه طبیعی است که خانواده های ایرانی خواستار نظارت بر این فضای بی در و پیکر باشند که بستری مناسب برای نشر محتوای غیراخلاقی و مستهجن به شمار می آید. لذا با توجه به آنکه نمی توانند فرزند خود را به صورت کامل از حضور در این فضا منع کنند، طبیعی است که علاوه بر نظارت شخصی، از دولت و حاکمیت ایجاد یک فضای امن و اخلاقی را مطالبه کنند.

شاید عده ای معتقد باشند تربیت نقش اساسی را در این زمینه ایفا می کند و چنانچه خانواده ها از پسِ این وظیفه مهم برآیند، دیگر جای نگرانی برای گمراهی فرزندشان وجود ندارد. هرچند این فرضیه در گام نخست نیز رد شده است، اما اگر فرض را بر صحت این ادعا نیز قرار دهیم، هیچ عقل سالمی نمی پذیرد که محتوای مسموم فرهنگی و اخلاقی با این توجیه که فرزند ما به شیوه صحیح تربیت شده است، براحتی در دسترس کودک و نوجوان قرار بگیرد. حتی دین نیز در کنار تربیت صحیح، وجه جذابیت گناه را تایید کرده و اذعان داشته که همین جذابیت هاست که زمینه گمراهی افراد و فریب خوردن وسوسه های شیطانی را فراهم می نماید.

چنانچه متولیان امر حرفی از فیلترینگ و محدودسازی دسترسی افراد به برخی شبکه های اجتماعی بر زبان جاری می کنند، در واقع به نوعی تمکین به خواست خانواده های ایرانی است که قطعا دوست ندارند فرزندانشان زمان خود را در یک محیط آلوده اجتماعی (شبکه های اجتماعی حاوی محتوای غیراخلاقی) سپری کنند.


اینک خانواده های ایرانی از خود می پرسند که دلیل مخالفت عده ای در داخل کشور با محدودسازی چنین شبکه هایی (حتی با وجود محتوای غیراخلاقی) چه می تواند باشد؟ آیا به راستی پیاده سازی اهداف غربی ها در زمینه آزادی بیان، دموکراسی و مباحثی از این دست در کشور، به متلاشی شدن بنیان خانواده ایرانی می ارزد؟  اگر براستی این افراد حضور در شبکه های اجتماعی را مصداق آزادی بیان می دانند، چرا از شبکه ها و نرم افزارهای بومی حمایت نمی کنند؟! یا حداکثر چرا قدمی برای بهبود این شبکه ها که نتیجه آن فراگیر شدن شان است، بر نمی دارند؟! چرا در بحبوحه مباحث مربوط به فیلترینگ شبکه های خارجی، اخباری علیه شبکه های اجتماعی داخلی منتشر می شود؟ چه سود و منفعتی از حضور یک شبکه اجتماعی خارجی قرار است به جیب عده ای در داخل کشور برود؟!

بی شک عموم مردم نیز به خوبی از سیاسی کاری  افراد منفعت طلبی که در تلاشند مانع نظارت و پالایش اخلاقی بر این فضا شوند، آگاهند. لذا انتظار می رود مردم نیز در راستای صیانت از حقوق جامعه، خانواده و فرزندان خود، با ذکر دلایل محدودسازی برای فرزندانشان و بالا بردن سواد رسانه ای انان، مطالبه گری پیرامون این موضوع را بر عهده خود آنان بگذارند.