افزایش حجم و سرعت انتشار اطلاعات شکاف دانش و آگاهی را بین اقشار بالا و پایین جامعه افزایش داده است. همین اتفاق را میتوان در مقایسه کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه نیز مشاهده کرد.
گروه فرهنگی و اجتماعی؛ نظریه شکاف آگاهی که در سال1970 توسط «تیکنور»، «دونوهو» و «اولین» ابداع شد، بیان میکند که وقتی حجم بالایی از اطلاعات به سرعت در جوامع منتشر می شوند، شکاف دانش و آگاهی نه تنها کم نشده، بلکه بر آن افزوده میشود.
در واقع این نظریه بیان میکند که افرادی که دارای پایگاه اقتصادی بالاتر هستند در مقایسه با افرادی که در پایگاه اقتصادی پایینتری قرار دارند تمایل بیشتری به دریافت اطلاعات با سرعت زیاد دارند.
همین اتفاق را میتوان در مقایسه کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه نیز مشاهده کرد. در کشورهای توسعه یافته به دلایل مختلف از جمله تولیدگری بیشتر آنها و فراهمتر بودن امکانات رسانهای، مردم معمولی دسترسی راحتتر و بیشتری به محتوای اطلاعات دارند. اتفاقی که در کشورهای در حال توسعه دیرتر و سختتر میافتد و طبق این نظریه میان این دو جامعه، شکافی در دریافت اطلاعات ایجاد میشود.
این اتفاق در جامعه به دلایل مختلفی روی می دهد. سطح تحصیلات مختلف، میزان آگاهی قبلی در مواجهه با رسانهها، ماهیت نظام رسانههای جمعی از جمله این دلایل است. معمولا رسانههای جمعی همسویی بیشتری با افراد و کشورهای ثروتمندتر و با نفوذتر دارند.
شکاف آگاهی و دنیای اینترنت
در دنیای امروز با پیشرفت فضای مجازی و امکاناتی که اینترنت در خدمت بشر قرار داده است امید این میرفت که این شکاف آگاهی کاهش یابد. به این معنا که اینترنت امکانی یکسان را در اختیار کشورهای مختلف قرار میدهد تا اطلاعات بدون وجود تبعیض، انتقال پیدا کند.
عدهای نیز معتقدند در حال حاضر تا حدود زیادی این اتفاق افتادهاست. به عقیده آنها همین که امروز دسترسی به انواع سایتهای اینترنتی در کشورهای مختلف آسان است، یعنی مردم میتوانند دسترسی یکسانی به اطلاعات داشته باشند. آنها مفهوم دهکده جهانی را مطرح کرده و معتقدند در دنیای جدید مرزها به مرور از بین رفته و تأثیر خود را از دست خواهند داد.
اما در طرفی دیگر عدهای
از اندیشمندان این چنین خوشبین نیستند و بنا بر نظریه شکاف آگاهی معتقدند این شکاف
در دنیای امروز علیرغم پیشرفتهای تکنولوژیک، حفظ شده و بلکه ممکن است بیشتر نیز شود.
آنها مفهوم «شکاف دیجیتالی» را بیان میکنند.
مفهوم شکاف دیجیتالی
مفهوم شکاف دیجیتالی بیان میکند که در دنیای جدید، بهرهگیری از تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی میان کشورهای مختلف و همچنین درون جوامع به صورت عادلانه تقسیم نشدهاست. در واقع مردم کشورهای توسعه یافته در مقایسه با مردم کشورهای فقیر دسترسی مشابهی به اطلاعات ندارند و اینترنت به این شکاف دامن زده است. همچنین پیشرفتهای تکنولوژیک چنان با سرعت اتفاق میافتد که انتقال همزمان آن به کشورهایی که مولد این تکنولوژیها نیستند با مشکل روبرو شدهاست.
از طرفی قدرتهای غربی که رسانههای قدرتمند و زیرساختهای عظیمی را در اختیار دارند از این شکاف به سود خود بهره میبرند. نظارتهای انحصارطلبانه این قدرتها بر رسانههای نوین شاهد این مدعاست. همچنین میتوان به سختگیریهای این کشورها بر دیگر رسانهها اشاره کرد که کوشش آنها برای در انزوا قرار دادن شبکه پرس تیوی از جمله این تلاشهاست.
در واقع پیشرفتهای ارتباطی و اطلاعاتی جدید باعث نشده این شکاف آگاهی از بین برود بلکه با به وجود آوردن نوعی شکاف دیجیتالی و انحصارطلبی و سلطهطلبی، قدرتمندان را قدرتمندتر کردهاست. اگرچه وجود میزانی از شکاف دیجیتالی اجتنابناپذیر است، چرا که کشورهای توسعهیافته تجربه بیشتری در استفاده و به کارگیری فنآوریهای نوین دارند اما ارزان نبودن این فناوریها باعث باقی ماندن این شکاف شدهاست. در واقع نمونهای از وجود شکاف دیجیتالی در موضوع اینترنت، تفاوت بهرهمندی کشورهای مختلف از این تکنولوژی است.
شکاف دیجیتالی از مهمترین چالشهای اقتصادی این عصر است. سرعت انتقال پول با بهرهگیری از دنیای اینترنت افزایش چشمگیری یافتهاست و پیوند عمیقی میان اقتصاد و اینترنت ایجاد شده اما کشورهایی توانستهاند خود را با این سرعت همراه کنند که قدرت بیشتری در بهرهگیری تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی داشتهاند. در واقع این موضوع باعث ثروتمندتر شدن کشورهای ثروتمند میشود و خود نوعی استعمار نامحسوس است.
استفاده نامناسب از اینترنت و فقر سواد رسانهای
علاوه بر کیفیت ارائه خدمات اینترنتی در کشورهای مختلف، نوع استفاده کاربران نیز از این خدمات متفاوت است. در بسیاری از کشورها اغلب فعالیتهای کاربران فضای مجازی، مربوط به بازدید از صفحات زرد و حتی غیراخلاقی میشود که میزان ناهنجاریهای اجتماعی را افزایش میدهد.
در ایران نیز میزان
استفاده نامناسب از اینترنت آمار قابل توجهی دارد. این مسئله به خاطر ضعف در افزایش
آگاهی مردم و عدم جایگاه مناسب دروس مرتبط با «سواد رسانهای» در کشورهای در حال
توسعه، به منظور استفاده مناسب از فناوریهای نوین مانند اینترنت است.
این در حالی است که در بسیاری از کشورهای پیشرفته، موضوع سواد رسانهای تا حد زیادی در نظام آموزشی آنها مورد توجه قرار میگیرد. توجه به این موضوع باعث افزایش بهرهمندی صحیح و کارامد از فضای مجازی خواهد شد و توسعه کشورها نیز با این موضوع پیوند دارد. در کشور ژاپن، سواد رسانهای به عنوان یک واحد درسی اختیاری در نظام آموزشی این کشور جایگاه دارد و آموزش و پرورش متولی این امر است. در استرالیا نیز ایالتهای مختلفی مطالعات رسانهای را به عنوان یک واحد اختیاری ارائه میدهند. همچنین بسیاری از مدارس ایسلند از ابزارهای مختلف نظیر اینترنت برای آموزش سواد رسانهای استفاده میکنند. در کشورهای دیگری همچون روسیه، آفریقای جنوبی، امریکا نیز موضوع سواد رسانهای بسیار مورد توجه بوده و در قالب برنامههای آموزشی و رسانهای بررسی شده است. این توجه باعث افزایش آگاهی مردم به چگونگی استفاده از رسانهای مانند اینترنت خواهد شد و از آسیب های فراوان آن میکاهد. اتفاقی که در کشورهای در حال توسعه کمتر روی میدهد.
نتیجهگیری
نظریه شکاف آگاهی بیان میکند که میان افراد در پایگاههای متفاوت اقتصادی و همچنین میان کشورها با میزان توسعهیافتگی متفاوت، دسترسی یکسان به اطلاعات وجود ندارد. دانشمندان با تکیه بر همین نظریه و با توجه به پیشرفتهای ارتباطی جدید مفهومی به نام شکاف دیجیتالی را مطرح میکنند. آنها معتقدند که میان کشورهای توسعهیافته که تجربه بیشتری در استفاده از این تکنولوژیها دارند و کشورهای در حال توسعه نوعی شکاف دیجیتالی وجود دارد. این شکاف به خاطر نقش پررنگ دنیای دیجیتال و اینترنت، دنیای اقتصاد را نیز تحت تأثیر قرار داده و باعث شکاف بیشتر میان کشورهای ثروتمند و فقیر میشود. از طرفی سرعت انتقال اطلاعات میان کشورها و همچنین اعضای متفاوت یک جامعه نیز یکسان نیست و این دنیای دیجیتال و به خصوص اینترنت است که به این شکاف دامن زدهاست. همچنین میزان استفاده نامناسب از اینترنت در برخی کشورها بیشتر است و بسیاری از کشورهای در حال توسعه با آموزشهای متعدد، شکافی میان آگاهی مردم خود و دیگر کشورها در بهرهمندی از این فناوری ایجاد کردهاند. میتوان گفت اگر انحصارطلبی کشورهای بهرهمندتر از اینترنت از میان برداشته شود و هزینه استفاده از اینترنت کاهش یابد، این شکاف نیز میتواند سطحی شود. اما بسیاری به این موضوع خوشبین نیستند، چرا که این شکاف لازمه قدرت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشورهای توسعهیافته شدهاست.