به نظر گافمن هنگامی که یک فرد در مقابل فرد دیگری ظاهر می شود، فعالیت ها و کنش های خود را با نشانه هایی در می آمیزد تا بتواند تایید طرف مقابل را کسب کند. بنابراین عرصه تعامل میان افراد سرشار از نشانه هایی است که آن ها بکار می گیرند تا بتوانند معنا را منتقل کنند.
کارکردهای فضای مجازی و قدرت آن از طرفی عده ای را به تحسین واداشت و از طرفی دیگر موجب نگرانی عده دیگری شد.
در این مطلب ابتدا به اهمیت علوم انسانی و زیرشاخه های آن برای شناخت، تفسیر و تحلیل فضای مجازی اشاره کرده و در ادامه با استفاده از نظریه نمایشی گافمن، تحلیلی مختصر از فضای مجازی ارائه می شود.
در علوم انسانی درک عمیق تری از فضای مجازی حاصل می شود
برای شناخت و تحلیل فضای مجازی، علوم در حوزه های متنوع و متعددی از علوم انسانی (ارتباطات، جامعه شناسی، فلسفه و روان شناسی) گرفته تا علوم فنی و مهندسی دست به کار شدند؛ اما به نظر می رسد علوم انسانی بهترین راه برای فهم این فضا است. هرچند که علوم فنی توان نمایان ساختن زیرساخت های فنی فضای مجازی را دارند اما تنها در حوزه علوم انسانی است که می توان بصورت کلی از خواستگاه ظهور رسانه ها و بصورت جزئی تر رابطه انسان، سیاست، فرهنگ و جامعه با فضای مجازی سخن به میان آورد.
در علوم انسانی نیز علوم مختلف، تحلیل های متنوعی را از فضای مجازی ارائه می دهند. برای نمونه در حوزه هایی مانند روانشناسی سخن از موضوعاتی چون اثرات فضای مجازی بر رشد کودک به میان می آید اما این نوع معرفت و شناخت به تنهایی قدرت ارائه توصیف و تبیین دقیق از آنچه که در این فضا می گذرد را ندارد. به همین جهت حرکت به سمت حوزه مطالعات رسانه، جامعه شناسی، فلسفه و روان شناسی بصورت موازی برای درک عمیق تر آثار و کارکرد فضای مجازی، امر مفیدی به نظر می رسد.
کنش متقابل نمادین، گافمن، نظریه نمایشی و رسانه های نوین!
در حوزه علوم اجتماعی، مکاتب و پارادایم های نظری گوناگونی وجود دارند که برای تحلیل اتفاقات اجتماعی دید خاص خود را دارند و با توجه به وجوه متنوع اجتماعی به تعداد این مکاتب، گفتمان ها و پارادایم ها افزوده می شود. یکی از این مکاتب «کنش متقابل نمادین» است که در ابتدا توسط «جرج هربرت مید» و «هربرت بلومر» مطرح شد و «اروینگ گافمن» نیز بعدها آن را بسط داد.
کنش متقابل نمادین مکتبی است که در حوزه جامعه شناسی مطرح شد و به صورت ویژه ای بر مطالعات رسانه ای متمرکز است. همانگونه که اشاره شد اروینگ گافمن از جمله نظریه پردازان مشهور این مکتب است که با طرح «نظریه نمایشی» در علوم اجتماعی، مورد استقبال قرار گرفت. در ادامه این مطلب سعی قصد داریم تا با استفاده از نظریه نمایشی گافمن، از آن برای فهم فضای مجازی و زیست جهان اجتماعی مجازی بهره ببریم.
گافمن در نظریه نمایشی چه می گوید!؟
یکی از مفاهیم اساسی که اصحاب کنش متقابل نمادین بر آن تمرکز ویژه ای دارند، مفهوم «خود» است. به نظر آن ها خود طی فرآیند و به مرور ساخته می شود. گافمن نیز در طرح نظریه نمایشی، توجه ویژه ای به مفهوم خود دارد.
گافمن از تمایز دو نوع خود،
یعنی «خود محض» و «خود اجتماعی» سخن می گوید. وی، عرصه زندگی
اجتماعی بشر را به صحنه نمایش تشبیه می کند. به نظر گافمن هنگامی که یک فرد در
مقابل فرد دیگری ظاهر می شود، فعالیت ها و کنش های خود را با نشانه هایی در می آمیزد
تا بتواند تایید طرف مقابل را کسب کند. بنابراین عرصه تعامل میان افراد سرشار از
نشانه هایی است که آن ها بکار می گیرند تا بتوانند معنا را منتقل کنند.
در شبکه های اجتماعی به وضوح این فرآیند قابل مشاهده است. افراد به صورت مکرر به دنبال ارسال نشانه هایی هستند تا خود را مقابل دیگری تعریف کنند و نظر آنها را نسبت به اعمال و کردار خود جلب کنند.
به نظر گافمن تفاوتی اساسی میان کاری که دیگران از ما انتظار دارند و کاری که خودمان میل به اجرای آن داریم، وجود دارد. به عقیده او، برای اینکه اجرای فرد برای فرد دیگر به نتیجه برسد، وی باید از طرح های پیشینی یا همان ارزش های یکسانی که در جامعه وجود دارد، بهره گیرد. بنابراین فرد هنگام تعامل با دیگری ارزش ها و همچنین آداب و رسوم موجود در جامعه را بازتولید میکند.
در تعامل با دیگران وجه
دیگری نیز وجود دارد که گافمن از آن به عنوان اجرای ایده آل یاد می کند. اجرای
ایده آل به این معنا است که افراد در هر تعاملی سعی دارند تا تصویر ایده آلی
از خود نشان دهند. بنابراین از نشانه ها و طرح های پیشینی استفاده می کنند که
تصویر ایده آلی از خود را برای دیگران به نمایش درآورند.
نکته ای که در شبکه های اجتماعی نیز بصورت یک کلیشه رفتاری درآمده است. بسیاری از کاربران سعی دارند تا با نمایش هویتی ایده آل از خود، ضمن جلب نظر سایر کاربران، این اتفاق را با افزایش تعداد دنبال کنندگان خود همراه کنند. این یعنی عموم افراد در شبکه های اجتماعی می خواهند به تعداد افرادی که اجرای ایده آل او را می بینند، بیفزایند!
مشهورترین وجه نظریه گافمن،
ایده پشت صحنه-جلو صحنه است. او میان منطقه جلو و منطقه پشت صحنه تفکیک
قائل می شود؛ به این تعبیر که در منطقه جلو، رفتار روی صحنه فرد برای اجرای یک نقش
خاص در حضور مخاطبانش قرار دارد و سعی دارد تا اجرای ایده آلی از خود به نمایش
بگذارد؛ اما در پشت صحنه لزوما فرد سعی در اجرای تصویر ایده آل را ندارد. گافمن
رفتار پیش خدمت های رستوران در برابر مشتری و در داخل آشپزخانه را به عنوان مثال
بیان می کند. مسئله ای که در فضای مجازی نیز به وفور قابل مشاهده است. برخی
کاربران برای جلب نظر سایرین به خود، به صورت اغراق شده رفتاری را از خود بروز می
دهند که با رفتار آنها در خارج از چارچوب های مجازی و در خلوت خود متفاوت است.
تلفیق پارادایم دو فضایی شدن و نظریه نمایشی گافمن
با وجود نقدهای وارد شده بر نظریه گافمن، اما در مطالعه فضای مجازی، این نظریه توان بالایی برای توصیف، شناخت، تبیین و بیان چگونگی و چرایی های فضای مجازی دارد. همچنین لازم است تا حاشیه ای را بر مبنای پارادایم دوجهانی شدن بر نظر گافمن اضافه کنیم؛ به این صورت که خود اجتماعی را به دو بخش خود اجتماعی فیزیکی (خودحقیقی اجتماعی) و خود اجتماعی مجازی تقسیم کنیم.
خود اجتماعی مجازی افراد همانند خود اجتماعی فیزیکی آنها دائما بر صحنه نمایش قرار دارد با این تفاوت که نوع نشانه ها، روال ها و طرح هایی که فرد برای اجرا یا تعامل با دیگری بکار می گیرد با جهان فیزیکی یا مادی متفاوت است. به عنوان مثال تصویر حساب کاربری افراد در شبکه های اجتماعی را می توان نوعی نشانه در نظر گرفت که بر مبنای روال موجود در این فضا انتخاب می شود. به تعبیر دقیق تر، فرد با انتخاب تصویر حساب کاربری سعی دارد تا خودش را به صورت ایده آل به دیگری معرفی کند.
اجرای ایده آل یا ایده آل سازی نیز فرآیندی است که معنای بسیاری از کنش های افراد در فضای مجازی را برای ما روشن می سازد. به این صورت که فعالیت های افراد در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام همواره مبتنی بر فرهنگ مشترک و طرح های پیشینی است. همانطور که گفته شد این رفتار فرد در جهت معرفی ایده آل فرد صورت می پذیرد. به عنوان نمونه فردی که در صفحه اینستاگرامش همواره تصاویری از خود را در سفرهای خارجی یا در فضاهای لوکس به نمایش می گذارد، سعی بر آن دارد تا با ارسال این نشانه ها، خود را به عنوان یک فرد متعلق به طبقات بالای جامعه به نمایش درآورد.
جمع بندی
اگر رویکرد آسیب شناسانه داشته باشیم و تلاش کنیم تا مانع انجام برخی از رفتارهای غیرعقلانی در فضای مجازی شویم، می توانیم دست به دامان تبیین جامعه شناسانه دورکیمی شویم و علل مادی این پدیده را توضیح دهیم. به این ترتیب شکل گیری این روال ها و طرح ها در فضای مجازی را باید به فرآیند جامعه پذیری ارجاع دهیم. به این صورت که نیروهای موثر در جامعه مانند رسانه ها، آموزش و پرورش و گروه های دوستان، نشانه ها و طرح های رفتاری فرد در فضای مجازی را در وی درونی کرده و به صورت خودآگاه و ناخودآگاه به فرد نحوه حضور در این فضا را آموزش می دهند. یعنی بسیاری از این سوء رفتارها در فضای مجازی نشئت گرفته از عدم جامعه پذیری صحیح افراد است. در این مورد نیز بیشترین نقش را نهادهای تربیتی دارند؛ بنابراین برای اصلاح رفتار افراد در فضای مجازی باید به نهادهایی مانند آموزش و پرورش و خانواده رجوع شود. نقاط ضعف این نهادها مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت راهکارهایی برای رفع آن ارائه شود. این مسئله می تواند با پویاکردن روند آموزشی و جامعه پذیری افراد، آنها را به افرادی مقاوم برابر آثار سوء رسانه ها تبدیل کند.
منابع
ریتزر، جورج(1393)، نظریه جامعه شناسی، ترجمه هوشنگ نایبی، تهران، نشر نی
عاملی، سعیدرضا(1390)، مطالعات جهانی شدن: دوفضایی شدنها و دوجهانی شدنها، تهران، انتشارات سمت
کچویان، حسین(1371)، تبیین جامعه شناختی، فصلنامه رشد آموزش اجتماعی، شماره 13 و 14، پاییز و زمستان، ص 24-27
گافمن، اروینگ(1392)، نمود خود در زندگی روزمره، ترجمه مسعود کیانپور، تهران، نشر مرکز
مهدی زاده، سیدمحمد(1392)، نظریه های رسانه: اندیشه های رایج و دیدگاههای انتقادی، تهران، انتشارات همشهری