در سالهای اخیر مدیران اپل دیگر قدرت سابق را برای کنترل و نظارت روی کارمندان خود ندارند. کارمندان اعتراضات و افشاگریهای گستردهای را علیه ناعدالتیهای این شرکت در مورد کارمندان، بهخصوص تبعیض جنسیتی میان کارمندان زن و مرد آغاز کردهاند و اپل با نگرانیهای جدی در این زمینه مواجه شده است.
به گزارش گرداب - در این مطلب قصد داریم مواردی از تلاش کارمندان اپل برای مقابله با این شرکت و رسیدن به حق و حقوق خود را بیان کنیم و ببینیم این تلاشها تا چه اندازه مؤثر بودهاند و آیا این کارمندان توانستهاند اپل را در مقابل خود تسلیم کنند.
پویش حمایت از تداوم دورکاری اپل
با آغاز پاندمی کرونا در اوایل سال ۲۰۲۰ اپل هم مانند بسیاری از شرکتها تمام کارمندان خود را دور کار کرد؛ اما با تسریع واکسیناسیون کرونا و کنترل نسبی ویروس، این شرکت در ماه ژوئن سال میلادی جاری اعلام کرد که کارمندان از ماه سپتامبر باید در شرکت حضور یابند و بهصورت عادی به کار خود ادامه دهند؛ اما متأسفانه به دلیل افزایش مجدد ابتلا به بیماری و ایجاد گونههای جدید از کووید ۱۹، اپل آغاز فعالیت حضوری کوپرتینونشینها را به تأخیر انداخت و اعلام کرد کارمندان تا پایان سال ۲۰۲۱ همچنان باید بهصورت دورکاری کار کنند و از ژانویه ۲۰۲۲ در محل کار خود حاضر شوند.
اپل قبلاً اعلام کرده بود که با آغاز فعالیت حضوری در شرکت، کارمندان باید سه روز در هفته به محل کار خود بیایند و حضور فیزیکی در محل کار در تعدادی از روزهای هفته ضروری است؛ اما عدهای از کارمندان با این تصمیم مخالف هستند و تقاضا کردهاند پس از آغاز زمان فعالیت حضوری در شرکت، همچنان بتوانند به فعالیت دورکاری ادامه دهند و حق انتخاب برای کار کردن به این شکل داشته را باشند.
در ماه ژوئن عدهای از این کارمندان با ارسال ایمیلی بینامونشان به تیم کوک، تقاضای خود برای ادامه فعالیت دورکاری بهصورت کاملاً غیرحضوری را را اینچنین مطرح کردند:
«تمام ما موافقیم که هدف ما از حضور در اپل و کار در آن، طراحی و ایجاد دستگاههای بسیار خوب و کارآمد برای بهتر کردن زندگی مردم و دنیا است و اگر سیاست شرکت برای ادامه کار بهصورت حضوری در آن منعطفتر شود، میتوانیم دستگاههایی با همین ویژگیها و حتی بهتر را تولید کنیم.»
تیم کوک دو هفته قبل از دریافت ایمیل مذکور، به کارمندانش اعلام کرده بود که شرکت پس از یک سال دشوار دورکاری کارمندانش، از ماه سپتامبر بازگشایی خواهد شد و کارمندان میتوانند بهصورت اختیاری چهارشنبهها و جمعهها دورکار باشند.
البته اعلام چنین خبری از روی مدیرعامل اپل اصلاً تعجببرانگیز بود و اعضای تیم مدیریتی اصلاً نمیخواستند فعالیت دورکاری بهصورت کاملاً غیرحضوری ادامه پیدا کند؛ اما کارمندان اپل تمایلی به بازگشت به شرکت و کار حضوری نداشتند.
پس از دورکار شدن کوپرتینو نشینها در سال ۲۰۲۰ هشتگی تحت عنوان #remote-work-advocacy (حمایت از دورکاری) در سپتامبر ۲۰۲۰ در کانال کاری شبکه اجتماعی اسلک (Slack) ایجاد شد و در تابستان ۲۰۲۱ تعداد اعضای این کانال کاری به ۲۸۰۰ نفر رسیده و گفتگوهای زنده در آن به میزان فزایندهای افزایش یافته است.
افزایش حمایت از دورکاری برای تیم اجرایی اپل چندان خوشایند نیست؛ زیرا افزایش شدت پویش کارمندان برای دستیابی به تمام حق و حقوق خود از یک سو باعث ایجاد تنش میشود و از سوی دیگر تیم مدیریتی را مجبور میکند برای تصمیمگیری درست در مورد سازماندهی کارمندان و اتخاذ مناسبترین تصمیم در مورد آنها یا حتی تغییر نیروی کاری اپل برای همیشه، ماهها زمان صرف کنند.
شروع پویش حمایت از دورکاری درواقع نمادی از تقاضا برای ایجاد تغییرات اساسی در سیاستهای کاری اپل است. از سال ۱۹۷۶ سیاستهای کاری و عملکردی اپل تنها توسط تیم مدیریتی و اجرایی این شرکت تعیین میشود و کارمندان هم بهناچار یا باید تصمیمات اتخاذ شده را بپذیرند یا شرکت را ترک کنند.
تضعیف قدرت مدیران اپل در مقابل کارکنانشان
شدت گرفتن مخالفت کارمندان غول فناوری آمریکایی با تصمیمات مدیران آن، باعث تضعیف آشکار سیاستهای کاری سختگیرانه و غیرمنعطف شرکت شده است و کارمندان خواستار قدرت و تأثیرگذاری بیشتری برای خود هستند. به نظر میرسد سیاست مدیریتی بالا به پایین اپل بیش از قبل ضعیف شده است.
اکنون گروههای متشکل از تعداد فزایندهای از کارمندان اپل که جهت ارائه تقاضا برای ایجاد تغییرات در سیاستهای اپل و شرایط کاری این شرکت در حال شکل گیری هستند، گفتگوهای بیپردهای را در توییتر آغاز کردهاند. «جیسون اسنیل» (Jason Snell) که قبلاً یکی از نویسندههای سایت Macworld بوده و از دهه ۱۹۹۰ تاکنون اخبار اپل را پوشش داده است، نظر خود در مورد تنش جدیدی که در میان کارمندان اپل ایجاد شده، اینچنین بیان کرده است:
«تغییر بزرگی در توازن قدرت در اپل در راه است. دیگر کارمندان اپل از اخراج شدنشان به دست رئیسشان نمیترسند و آنها میگویند میخواهند حرفهای تند و ناخوشایندی در مورد اپل بزنند و اگر مدیران اپل مقابل آنها بایستند، برایشان بد میشود.»
تنش ناشی از تقاضا برای تغییر در سیاستهای کاری اپل که تجربه واقعاً بدی برای مدیران شرکت است، از زمان آغاز استفاده کارمندان از پلتفرم ارتباط سازمانی اسلک در دو سال اخیر، شروع شده است. کارمندان هر یک از بخشهای اپل قبل از ایجاد اسلک هیچ ارتباطی با کارمندان سایر بخشها نداشتند؛ اما با ایجاد اسلک، آنها به روش بسیار خوبی برای برقراری ارتباط با یکدیگر در تمام بخشهای شرکتدست یافتند. چنین ارتباط گستردهای باعث افزایش شکایات و نارضایتیها در میان تمام کارمندان اپل شد.
شکایات کارمندان اپل دلایل مختلفی داشت. برخی از آنها خواستار سرمایهگذاری شرکت در زمینه ایجاد ابزارهای سازمانی داخلی برای حفظ بهتر حریم خصوصی هستند. تقاضای برخی دیگر از آنها شفاف بودن میزان حقوق کارمندان مختلف است. برخی از کارمندان دیگر در گفتگو با رسانهها اظهار کردهاند که اعضای تیم روابط کارکنان اپل (Apple’s employee relations team)، اصلاً عملکرد خوبی در زمینه پاسخ به درخواستهای کارمندان و رفع مشکلات آنها ندارند.
به نظر میرسد کارمندان سطح پایین اپل خواستار تصدی سمتهای ویژه و خاص این شرکت مثل سمتهای مرتبط با مهندسی نرمافزار هستند؛ البته هنوز مشخص نیست که آیا مدیران اجرایی میخواهند حرفهای کارمندان سطح پایین زیردست خود را بشنوند.
کیت روتوندو و تلاش نافرجامش برای احقاق حقش
«کیت روتوندو» (Kate Rotondo) که از سال ۲۰۱۸ بهعنوان نویسنده در حوزه مهندسی نرمافزار مشغول کار در اپل شد، در زمان فعالیتش در این شرکت برخلاف بسیاری از کارمندان اپل که ملزم به فعالیت حضوری در شرکت هستند، یک روز در هفته دورکار بود و اپل پیشنهاد داده بود، پس از شش ماه کار میتواند یک روز دیگر در هفته هم دور کار باشد و خودش هم میدانست از این نظر یک استثنا در اپل محسوب میشود.
پس از گذشت مدت کوتاهی از شروع به کار کیت در اپل، او درخواست دورکاری کامل خود را مطرح کرد که بههیچعنوان مطابق اصول اپل نبود. او قبل از ورود به اپل سه سال دشواری را طی کرده بود و پس از طلاق از همسرش، همراه با پسر ۹ سالهاش که حق سرپرستیاش را بر عهده گرفته بود، از آلمان به آمریکا مهاجرت کرده بود. رفتوآمد سه یا چهار ساعته از شرکت اپل به محل زندگی واقعاً برای کیت دشوار بود، اما رئیس او هیچ وجه نمیپذیرفت که او کاملاً دور باشد.
کیت وقتی کارش را شروع کرد، فهمید که خود رئیسش کاملاً دور کار است و سه نفر دیگر از همکارانش در آن بخش که تمام آنها مرد هم بودند، نیز بهصورت کاملاً دورکار فعالیت میکنند و او تنها کسی است که باید در محل کارش حاضرشود!
به هر حال او کارمند اپل بود و چارهای بهجز اطاعت از قوانین آن نداشت. او شش ماهی از فکر دورکار شدن بیرون آمده بود تا اینکه با یکی از همکارانش که اپل با استخدام رسمی موافقت کرده بود و دیگر کارمند پیمانی تبود، صحبت کرد. این همکار کیت قصد دریافت خسارت را داشت و کیت در جریان حرف زدن با او متوجه شد که حقوق پایه او ۵ هزار دلار بیشتر از حقوق کیت است و ارزش سهامهای کارمندی او نیز ۲۵ هزار دلار بیشتر است.
این موضوع کیت را شوکه کرد. به نظر او با وجود اینکه همکاران مردش سابقه بیشتری در اپل داشتهاند، اما او به دلیل نوشتن کتابی در مورد زبان برنامهنویسی ادوبی ایر، تدریس برنامهنویسی کالج میلز (Mills College) و ادامه تحصیل در مدرسه طراحی رود ایلند (Rhode Island School of Design) و همچنین تخصص داشتن در زمینه زبان برنامهنویسی iOS اختصاصی اپل یعنی سوئیفت، نسبت به آنها تجربه بیشتری دارد.
او پس از صحبت با همکار مذکورش، در مورد حقوق حساس شد و پس از صحبت با همکارانش فهمید که در میان آن کمترین دریافتی را دارد و دریافتی پایه نسبت به همکاران در همان رده شغلی ۱۰ تا ۱۵ هزار دلار کمتر است!
مدیر کیت در بررسی سالانه وضعیت کیت به او گفته بود که کاملاً در حد انتظار عمل کرده و در میان تیم کاری سرعت پیشرفت بسیار خوبی داشته است. به همین دلیل حقوق پایهاش ۵ هزار دلار و سهامش نیز ۳ هزار دلار افزایش یافت که در هر دو مورد، بسیار کمتر از میزان مورد انتظار کیت بود. او در آن زمان شنیده بود که حداقل میزان افزایش سهام کارمندی ۵۰ هزار دلار است که ۵۰ برابر میزان افزایش ارزش سهام برای او بود.
کیت به مدیرش گفت که احساس میکند حقوق و مزایای او بسیار کمتر از میزان مورد انتظارش برای رده شغلیاش است و تمام حرفهای مرتبط با حقوق که همکارانش به او گفته بودند، برای رئیسش بازگو کرد؛ اما رئیسش در جواب گفت اگر حقوق بیشتری میخواهد باید عملکرد بسیار بهتری نسبت به همکارانش داشته باشد. کیت تصور میکرد رئیسش از او خواسته بهتر از همکاران مردش عمل کند، همکاران مرد کیت با اینکه کاملاً دورکار بودند، حقوق بیشتری دریافت میکردند و او علاوه بر اینکه کاملاً در حد انتظار عمل کرده بود، هر روز سه چهار ساعت از خانه تا محل کارش در رفتوآمد بود.
کیت این موضوع را برای رئیسش مطرح کرد و او هم از یکی از اعضای تیم روابط کارکنان، تقاضا کرد موضوع را پیگیری کنند و او هم علیرغم میل باطنیاش درخواستش را پذیرفت. دو ماه بعد نماینده گروه مذکور اعلام کرد که این گروه پس از انجام تحقیقات به این نتیجه رسیده که حقوق و مزایای کیت نسبت به رده شغلیاش، منصفانه است.
کیت همه پس از گذشت مدت کوتاهی از این موضوع پس از نزدیک به دو سال فعالیت در اپل، استعفا داد که به معنای شکستش در مقابل مدیران اپل بود. او پس از استعفایش کانال ارتباطی مناسبی برای در میان گذاشتن شکایت خود با آن دسته از کارمندان اپل که آنها هم فکر میکردند در حق آنها ظلم شده است، در اختیار نداشت؛ اما پنج ماه بعد شکایتنامهای برای کمیسیون شغلی برابر (EEOC) با هدف متهم کردن اپل به تبعیض تنظیم کرد.
این اتفاق ماهها قبل از آغاز استفاده کارمندان اپل از پلتفرم ارتباطی اسلک و همچنین آغاز گفتگو در مورد پرداخت حقوق مساوی به زن و مرد با شرایط کاری یکسان و جنسیتگرایی در توییتر رخ داد. هدف از شروع چنین گفتگوهایی و آغاز پویش حمایت از دورکاری، رفع مشکلی است که کیت از مدتها قبل برای مقابله با آن و رفع آن تلاش میکرده و به نظر میرسد کارمندان اپل تلاش برای ایستادگی در مقابل مدیران این شرکت را بسیار دیر شروع کردهاند.
البته نباید فراموش کنیم که تا قبل از ماه می ۲۰۲۱ عموم مردم بهندرت در مورد مواردی مثل داستان کیت میشنیدند. جیسن معتقد است مردم میدانستند که هرکس بفهمد در پشت پرده اپل چه میگذرد، به حاشیه میرود و دیگر خبری از او شنیده نمیشود. به نظر او استیو جابز نیز پس از بازگشت به اپل در سال ۱۹۷۷ همیشه تلاش میکرده است کارمندان اپل در مرکز توجه نباشند.
یکسری از هنجارها و قوانین باعث شده از افشای اطلاعات شرکت به خارج از آن بهشدت جلوگیری شود. معیارهای مرتبط با این زمینه بسیار ساده هستند؛ از کارمندان اپل خواسته شده است تنها در صورتی اطلاعات مهم را در اختیار عموم افراد و شرکتها قرار دهند که فرد یا شرکت خاص و شناختهشدهای از آنها اطلاعات بخواهد. قوانین مربوطه نیز به همین اندازه ساده هستند؛ تنها برخی از درهای خاص به روی کارمندان بازاست و دسترسی کارمندان به بخشهای مختلف، متناسب با پروژهای که در آن حضور دارند و به اطلاعات آن دسترسی دارند، مشخص میشود.
بر اساس یکی از قوانین اپل، قبل از آغاز فعالیت کارمندی در یک پروژه، از او خواسته میشود توافقنامه مربوط به عدم افشای اطلاعات یا Non-disclosure agreements (NDA) را امضا کند. در این توافقنامه اسناد مربوط به محصولات با استفاده از کلیدواژههای Ultra و Black و White دستهبندی میشوند تا میزان محرمانه بودن آنها مشخص شود.
پروژههای Ultra مربوط به مهمترین محصولات اپل هستند و کارمندان حاضر در چنین پروژههایی که نمونههای اولیه این محصولات را در اختیار دارند، تحت کنترل و نظارت قرار میگیرند. اپل قبل از ارائه اطلاعات در مورد چنین محصولاتی به فروشندگان آنها، این افراد را نیز ملزم به امضای توافقنامه عدم افشای اطلاعات و همچنین توافقنامه Apple Restricted Project Agreement را امضا کند.
یکی از کارمندان سابق اپل اذعان کرده که محیط محرمانه اپل یک سلسلهمراتب نانوشتهای از افراد را ایجاد کرده است که افراد در آن به دو دسته تقسیم میشوند. نخستین گروه، افرادی هستند که فراتر از عنوان شغلی خود یا نقششان در شرکت، نفوذ بالایی دارند حتی میتوانند اعمال قدرت کنند. دومین دسته از افراد، کارمندانی هستند که قدرتی ندارند و دائماً رده و جایگاهشان به آنها یادآوری میشود.
نگرانیهای مربوط به افشای به اطلاعات از نگرانی از دست دادن درآمدهای بالقوه فراتر رفته و به نگرانی جدی در مورد ضربه خوردن به مهمترین اصل برای اپل، یعنی سورپرایز کردن کاربران، تبدیل شده است. به بیان ساده اپل همیشه میخواهد قبل از اینکه مردم بفهمند چه چیزی میخواهند، محصولی را به آنها ارائه دهد و افشای اطلاعات میتواند این نقشه اپل را نقش بر آب کند.
فروپاشی قلعه محرمانه اپل
تلاش برای جلوگیری از افشای اطلاعات باعث شده اپل بهشدت کارمندان خود را از بیان اطلاعاتی مثل درآمدشان، ساعات کاری و شرایط کاری به عموم مردم، منع کند؛ البته این شرکت بهصراحت چنین خواستهای از کارمندان خود ندارد؛ اما آن را در قالب یک سیاست مطرح کرده است. این سیاستهای سختگیرانه این تفکر را به کارمندان این شرکت القا کرده که اپل باپرستیژترین شرکت سیلیکون، ولی محسوب میشود و کارمندانی که سابقه فعالیت آنها به چند دهه میرسد، فرصتهای شغلی پرسود و پردرآمد استارتاپها را نمیپذیرند و رد میکنند؛ زیرا به مأموریت و هدف والای شرکت واقعاً اعتماد دارند.
البته کارمندان دیگر معتقدند عدم تمایل مدیران اپل به گوش دادن مشکلات کارمندان خود، بزرگترین مانع برای رشد بیشتر در این شرکت است و چنین عقیدهای در دورهای که مدیران دیگر قدرت سابق را ندارند و کارمندان عادی بیشتر از قبل وزنه این قدرت را در اختیار گرفتهاند، شدت بیشتری گرفته است. برخی از آنها حاضر به کار در هر شرکتی بهجز اپل هستند.
اعتراضات گسترده به استخدام یک مدیر ضد زن در اپل
مدتی قبل عدهای از کارکنان زن اپل فهمیدند اپل «آنتونیو گارسیا مارتینز» (Antonio García Martínez)، یکی از مدیران تولید سابق فیسبوک را استخدام کرده که کتابی ضد زن با سخنان شوکهکننده نوشته است. او در کتابش زنان را موجوداتی ضعیف و آسیبپذیر دانسته است که برخلاف اینکه در سراسر جهان ادعای قدرت و اقتدار دارند، کاملاً بیدستوپا هستند.
کارمندان زن شرکت پس از این اتفاق، هشتگ انجمن زنان مهندس (#women-in-sw) را ایجاد کردند و سرانجام تصمیم گرفتند نامهای درونسازمانی به «ادی کو» (Eddy Cue)، رئیس ارشد بخش خدمات بنویسند. آنها خواستار اخراج مارتینز نبودند و فقط میخواستند چگونه چنین فردی به چنین سمتی گماشته شده است. پس از نوشتن این نامه، مارتینز مسئول ایجاد راهحلهای برای حفظ حریم خصوصی در پلتفرم تبلیغاتی اپل شد و تمام کارمندان در این بخش مرد بودند. استخدام نکردن هیچ کارمند زنی در بخشی که مارتینز مسئول آن بود، باعث عصبانیت کارمندان شرکت شد و اپل را به تلاش برای مقابله با این مشکل واداشت. سرانجام تلاشهای کارمندان جواب داد و مارتین اخراج شد.
پویش حمایت از دورکاری کارمندان اپل را وارد یک کمپین بسیار گسترده برای ایجاد تغییرات اساسی در سیاستهای اپل و این پویش حداقل از سال ۲۰۱۸ باعث تغییر بزرگی در رویکردهای اپل شده است. در حقیقت کارمندان اپل با آغاز این پویش وارد جنگی تمام عیار علیه مدیران این شرکت شدهاند و قصد دارند با برخی از تصمیمات آنها شدیداً مقابله کنند و حتی در مورد عدم تصمیمگیری در برخی از موارد نیز اعتراض کنند.
هراس اپل از افشای رفتارهای نامناسب این شرکت با کارکنانش
اپل معمولاً در طول تاریخش کارمندانش را همیشه از صحبت کردن در مورد کار در شبکههای اجتماعی منع کرده است؛ حتی در مواردی که به نظر میرسد هیچ مشکلی برای شرکت ایجاد نمیشود! رهنمودهای شرکت مبهم هستند؛ مثلاً یکی از آنها به این شرح است: «در زمان ارائه خود در شبکههای اجتماعی با احتیاط عمل کنید». مرز بین محیط عمومی و حریم خصوصی و زمینههای زندگی شخصی و زندگی کاری در شبکههای اجتماعی چندان مشخص نیست. اولویت ما باید احترام به حریم خصوصی مشتریان ما و سایر کارمندانمان باشد.
برخی از کارمندان اپل در گفتگویی با رسانهها اذعان کردهاند که کارمندانی که توییتی در مورد اپل منتشر میکنند، بهسرعت پیامی از تیم ارتباطات تجاری دریافت میکنند که از آنها خواسته شده است هر چه سریعتر با اعضای تیم مذکور صحبت کنند؛ اگرچه همیشه هم مشکلی جدی برای کارکنان ایجاد نمیشود، اما کاملاً مشخص است که مدیران اپل رفتار کارکنان را کاملاً تحت کنترل دارند.
در گذشته تنها کافی بود از افشای اطلاعات توسط کارمندان جلوگیری شود، اما امروزه کارمندان میدانند حتی اگر توییت منتشرشده توسط آنها توجهها را به خود جلب کند، باز هم از اقدامات قهری اپل در امان خواهند بود؛ مگر اینکه اپل مدعی شود کارمندی سیاستهای اپل را نقض کرده است.
شر اسکارلت و تلاشش برای افشاگری در مورد تبعیض جنسیتی اپل در میان کارکنانش
«شر اسکارلت» (Cher Scarlett)، زمانی که در تیم امنیتی اپل، مهندس نرمافزار بود در آوریل سال ۲۰۲۰ توییت تأثیرگذاری منتشر کرد؛ اما در نخستین سال ورود خود به اپل، توییتی در مورد مسائل کاری منتشر نکرد؛ اما پس از استخدام مارتینز در اپل و اعتراض کارمندان زن شرکت به این موضوع، سکوت خود را شکست و با انتشار توییتی نظر خود را اینچنین اعلام کرد:
«استخدام مارتیز من و بسیاری از کارمندان دیگر را ناامید و افسرده کرد. من به قدرت جامعه تشکیلشده از کارمندان ایمان دارم و مطمئن هستم فرهنگی که ما ایجاد کردهایم قدرت تحمل چنین موضوعی را به ما میدهد. در ضمن اطمینان دارم مدیران اپل هر اقدامی انجام دهند، تصمیم درست را گرفتهاند.»
اسکارلت در چند ماه در مورد آنچه در شرکت میدید، بیشتر حرف میزد. وقتی آمار و اطلاعات منتشرشده در وبسایت levels.fyi را میدید (وبسایت منتشرکننده دادههای مربوط به مقایسه درآمدها) متوجه شد که زنان همگروه در وبسایت درآمد کمتری نسبت به مردان دارند؛ حداقل در منطقه جغرافیایی او.
او میدانست که اپل سه نظرسنجی مربوط به حقوق منصفانه را که توسط کارمندان ایجاد شده بود، متوقف کرده است. اپل دلیل خود را برای متوقف کردن این نظرسنجیها را وجود اطلاعات شخصی در آنها عنوان کرده و همچنین مدعی شده حساب کاربری Box اپل، بهعنوان هاست این نظرسنجیها استفاده شده که اقدامی غیرقانونی است.
اسکارلت در واکنش به این اقدام اپل تصمیم گرفت خودش یک نظرسنجی ایجاد کند. دو هزار نفر از کارمندان اپل در این نظرسنجی شرکت کردند و او در پایان نتایج نظرسنجی را بهصورت رسمی منتشر کرد. نتایج این نظرسنجی نشان داد که تعداد بسیار کمی از کارمندان زن در سمتهای ردهبالا و مشاغل فنی اپل حضور دارند و هیچ کارمندی غیر سفیدپوستی نیز موفق به کسب این موقعیتهای شغلی نشده است.
نتایج این نظرسنجی بسیاری از کارمندان ازجمله کیت را تحت تأثیر قرار داد و آنها تلاش کردند موضوعات مرتبط به حقوق و تساوی شغلی را بیپرده در توییتهای خود بیان کنند؛ البته حتی اگر هم اپل تحت تأثیر این توییتها قرار میگرفت و عدالت را در مورد کارکنانش اجرا میکرد، برای کارمندانی مثل کیت نوش دارو پس از مرگ سهراب بود.
جالب است بدانید که کیت پس از ترک اپل، در سانفرانسیسکر مشغول سفالگری شد! اما افشاگری و صحبتهای بیپرده او را ازنظر روانی آرام میکرد. متأسفانه کمیسیون فرصتهای شغلی برابر، کاری برای کیت انجام نداد و با این کار خود هر کسی را که به اپل اعتماد داشت و امیدوار بود این شرکت به رفتارهای ناعادلانهاش در مورد کارمندانش پایان دهد، کاملاً ناامید کرد.
پس از این اتفاق کیت فکر میکرد که تنها راه اعتراض به تاکتیکهای اپل برای مقابله با کارکنانش، افشاگری و بیپرده سخن گفتن در توییتر است.
اشلی جوویک و تلاش برای جلوگیری از به خطر افتادن سلامت فیزیکی همکارانش
«اشلی جوویک» (Ashley Gjøvik)، فعال در حوزه مدیریت پروژههای مهندسی، ازافراد حاضر در کانال اسلک با هشتک #women-in-swe پرسید که آیا آنها فکر میکنند اپل در راستای پاسخ به شکایت کارکنان در مورد تبعیض جنسیتی، اقدامات مناسب و کافی را انجام داده است یا خیر؟ آیا من و شما حتی در هنگام مطرح کردن شکایت خود، احساس امنیت میکنیم؟
این دو سؤال جرقهای برای شروع بحث طولانی در میان کارکنان زن عضو کانال شد و تمام آنها احساس میکردند اعضای تیم روابط کارکنان اپل، آنها را گمراه کردهاند. اشلی خودش شکایاتی را در مورد این موضوع علیه اپل مطرح کرد که برخی از آنها بررسی شدند و در پاسخ به او گفته شد که اقدامات لازم انجام شده است؛ اما طبق گفته اشلی زمانی که او بیشتر پیگیر موضوع شده، متوجه شده است که اپل هیچ اقدامی برای حل مشکل بیعدالتی در مورد کارکنان زن انجام نداده و هیچ راهحل مؤثری نیز ارائه نداده است؛ زیرا این شرکت مدعی است هیچ یک از سیاستهای خود را زیر پا نگذاشته است! زنان عضو کانال پس از خواندن داستان شکست اشلی در مقابل اپل، با او همدردی کردند و اذعان کردند آنها نیز چنین درماندگی سختی را تجربه کردهاند.
اشلی در دوران اوج پاندمی کرونا در مورد سلامتی کارکنان اپل نیز نگران بود. او قبلاً هم میدانست که این شرکت در مکانی قرار دارد که قبلاً محله زباله بوده است؛ البته او ایمیلی از سوی اپل دریافت کرد که در آن گفته شده بود اپل در حال بررسی نفوذ بخار (نفوذ مواد شیمیایی موجود در خاک یا آبهای زیرزمینی آلوده به هوا) و آزمایش کیفیت هوای دفتر است.
اشلی نگرانی خودش و سایر همکارانش در مورد سلامتیاش را با رئیسش در میان گذاشت و رئیسش هم در پاسخ گفته بود که نباید نگرانیهایش را با همکارانش در میان بگذارد.
او پس از این اتفاق، موضوع را برای اعضای تیم روابط کارکنان مطرح کرد و از آنها خواست از رئیس او بخواهند دیگر مانع صحبتهای اشلی و همکارانش در مورد امنیت و سلامت محیط کار نشود، اما امابهجای پرداختن به این مشکل یک پرونده تحقیقاتی باز کردند تا ببینند آیا رئیس اشلی سیاستهای مرتبط با جنسیت گرایی را نقض کرده است یا خیر!
اعضای تیم پس از یک ماه به اشلی گفتند که رئیسش سیاستهای مذکور را نقض نکرده است. پس از آنکه اشلی اعتراض خود را به این نتیجه اعلام کرد و گفت نتیجه شکایت او چه شده است، نماینده تیم به او پیشنهاد داد درخواست کند فعالیت دورکاری او پس از ماه سپتامبر نیز هم همچنان ادامه داشته باشد. مطمئناً ارائه چنین راهحلی اصلاً راهحل مناسبی برای رفع نگرانیهای او در مورد سلامت کارکنان در دفتر نبود؛ اما چارهای بهجز تکمیل فرم و ارائه تقاضا نداشت. او در این فرم نگرانیهای جدی خود در مورد سلامت محیط کار و سایر ساختمانهای اپل واقعشده در مکانهای حاوی مواد شیمیایی را بیان کرد.
اپل در پاسخ به این درخواست اشلی از او خواست فرم مربوط به درخواست ثبت وضعیت سلامتی خود را تکمیل کند تا شرکت سجویک (Sedgwick)، یک شرکت مستقل بررسیکننده شکایات مرتبط با وضعیت سلامتی و خود اپل، مشخص کنند که آیا سلامت او واقعاً در خطر است یا نه؛ البته او تنها پس از اصلاح شدن فرم حاضر به تکمیل آن شد. طبق این اصلاحیه اطلاعات مرتبط با وضعیت سلامتی تنها در اختیار سجویک قرار میگرفت، نه اپل! اما متأسفانه تکمیل این درخواست هم مشکل او را حل نکرد.
اشلی واقعاً خسته و درمانده شده بود و احساس میکرد که سالها اطلاعات محرمانه اپل را حفظ کرده است و در مورد اتفاقاتی که بین او رئیسش و همچنین اعضای تیم روابط کارکنان اتفاق افتاده، سکوت کرده است.
نگرانیهای اشلی در مورد سلامتی کارکنان واقعاً جدی شده بود، اما اعضای تیم همچنان او را وادار به سکوت میکردند. او در واکنش به این اقدام تصمیم گرفت با بهرهگیری از رویه پارلمانی Go nuclear و کمک گرفتن از نمایندگان مجلس سنا، بهصراحت در مورد نزاع خود با اپل در توییتر سخن بگوید و هر آنچه را برایش اتفاق افتاده بود، برای رسانههای مطبوعاتی نیز تعریف کرد. برخی از توییتهای او حاوی اسکرینشاتهای نظرات قلدرمآبانه از سوی همکارانش بود؛ البته متأسفانه این افشاگری گسترده علیه اپل برای اشلی بسیار گران تمام شد و باعث شد تصاویر کاملاً خصوصی او توسط اپل برای عموم مردم منتشر شود!
اشلی و اسکارلت هر دو تابستان امسال به هیئت ملی روابط کار شکایت کردند. اشلی در شکایتنامه خود اذعان کرد که در ماههای اخیر با مشکلات بسیار جدی مثل آزار و اذیت جنسی، ایجاد رعب وحشت و مجبور بودن به کار در محیط کار ناسالم و بسیار پرخطر دستوپنجه نرم میکرده که منشأ تمام آنها اپل بوده است.
اسکارلت هم به نمایندگی از تمام کارکنان اپل شکایتنامهای تنظیم کرد و در آن مدعی شد که اپل حق محفوظ کاربران برای صحبت در مورد حقوق با سایر کارمندان را نیز محدود کرده است!
اگر اپل شیوهنامهای برای نحوه پاسخگویی به شکایات مطرحشده در مورد تبعیض و سوءاستفاده در چند ماه گذشته داشت، متن این شیوهنامه به این شرح بود: «مشکل را نادیده بگیر و تا جای ممکن کم حرف بزن!»
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم اپل بهتازگی اعلام کرده است که دورکاری حداقل تا نخستین ماه سال میلادی ۲۰۲۲ ادامه خواهد داشت. به همین دلیل پویش مربوط به حمایت دورکاری سریعاً متوقف شد.
اقدامات خصمانه اپل برای مقابله با حقخواهی کارکنانش
اپل از مدتی پیش سختگیریهایش در مورد کانالهای غیر کاری را شروع کرده است. پس از ماجرای مارتینز اعضای تیم روابط کارمندان قوانینی را اعلام کردند که بر اساس آنها کانالهای غیر مرتبط با اپل مسدود شدند و تنها کانالهایی به فعالیت خود ادامه دادند که یا بخشی از یک کلوپ بودند یا متعلق به افراد کاملاً متفاوت از یکدیگر بودند؛ البته این قانون در مورد کانالهایی که تا آن زمان ایجاد شده بودند، اعمال نشد.
اپل در اقدام بسیار عجیبی یک کانال مربوط به پرداخت حقوق یکسان به زن و مرد برای انجام کار مشابه را مسدود کرد؛ اما با کانالهایی را که صرفاً برای سرگرمی ایجاد شده بودند، کاری نداشت. غول فناوری سیکلون، ولی در گام بعدی خود برای نشان دادن قدرت خود در مقابل کارکنانش به عموم مردم، در گام نخست اشلی را اخراج کرد. اپل او را به افشای اطلاعات محرمانه پروژههایی که در آن حضور داشته است، متهم کرد. اخراج اشلی نشان داد مدیران اپل کارمندان خود کاملا را تحت کنترل دارند.
البته میتوان گفت که اپل توانایی جلوگیری از برقراری ارتباط بین همکارانش را ندارند. بسیاری از کارمندان با یکدیگر در ارتباط هستند و تشکیل گروههای کاری را شروع کردهاند. برخی از کارمندان به کانالهای غیر کاری شبکه اجتماعی Discord پیوستهاند تا در مورد تساوی حقوق بین زن و مرد و سایر موضوعاتی که باعث ایجاد ارتباط بین کارمندان بخشهای مختلف اپل میشود، با یکدیگر صحبت کنند.
هنوز قضاوت در مورد سرانجام این فعالیتهای کارمندان، زود است. کارمندانی است که دیگر قصد کار کردن در اپل را ندارند و بهزودی این شرکت را ترک خواهند کرد، سازماندهی آن دسته از کارمندانی که در حال تلاش برای مقابله با مدیران این شرکت هستند، بر عهده گرفتهاند! در کل جناحهای مختلف کارمندان اپل در حال مقاومت درون سازمانی در برابر مدیران هستند.
واکنشهای غیرقابل انتظار به اعتراضات و افشاگریهای گسترده کارکنان اپل
اگرچه بسیاری از کارمندان مخالف آغاز کار به صورت حضوری هستند؛ اما بسیاری از آنها با نحوه مقاومت و مقابله کارمندان فعال برای ایجاد تغییرات اساسی در شرکت، مخالف هستند.
از سوی دیگر بسیاری از افراد در مورد افشاگریهای گسترده اشلی در توییتر مردد هستند و به نظر برخی از کاربران او تنها برای جلبتوجه دست به این کار زده است. کاربران اسلک در واکنش به صحبتهای کارمندان اپل در مورد نقض حریم خصوصی و عدم وجود شفافیت، آنها را سرزنش میکنند و معتقدند کارمندان اپل باید قبل از ورود به این شرکت بهدقت میفهمیدند چه چیزی را امضا میکنند.
در هنگام ورود کارمندان به اپل از آنها خواسته میشود سلسلهمراتب سازمانی این شرکت و ماهیت محرمانه آن را بدون، چون وچرا بپذیرند؛ اما کارمندانی که در حال تلاش برای مقابله با مدیران، قوانین و سیاستهای شرکت هستند، از خود میپرسند آیا کارمندان واقعاً باید کاملاً از این قوانین و مقررات و سیاستها تبعیت کنند؟