با پیشرفت فناوریها در زمینه استفاده از اطلاعات زیستسنجشی افراد، شرکتهای بزرگ فناوری به سازمانهای ثبت احوال دنیای مدرن تبدیل شدهاند.
به گزارش گرداب، الگوبرداری از ساختارهای طبیعی امری رایج در علوم مهندسی است. شناسههای منحصر بفرد زیستی در انسان نظیر چهره، اثرانگشت، عنبیه چشم و حتی نحوه راه رفتن افراد موجب شده است که از این ویژگیها و شناسهها در زمینه احراز هویت استفاده شایانی شود.
اما گرانقیمت بودن و پیچیدگی بالای این فناوری موجب استفاده کم و بهندرت آن شده بود. علاوه بر این، شناسایی و استخراج ویژگیها و الگوهای هر شناسه طبیعی و سپس مدلسازی کامپیوتری آن نیاز به برنامهنویسی پرحجم و سنگینی داشت که از توان برنامهنویسان و شرکتها خارج بود.
در سالهای اخیر با توسعه هوش مصنوعی و ابداع روشهای خاص برنامهنویسی آن نظیر یادگیری ماشینی و یادگیری عمیق، جنبه نرمافزاری استخراج هرگونه الگو از تمامی ساختارهای طبیعی حل شد، بهگونهای که برخی از محققان حتی از طریق بررسی الگوهای ساختاری گوش آن را جایگزینی برای اثر انگشت میدانند.
با هجوم شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات و مؤسسات مالی نظیر بانکها به استفاده از روشهای زیستسنجی برای افزایش ضریب امنیت سامانههایشان، اطلاعات دریافتی از کاربران و مشتریان نیز افزایش مییابد، و حجم اطلاعات خصوصی کاربران و مشتریان که در اختیار این شرکتها است، آنها را عملا تبدیل به سازمان ثبتاحوال میکند و تبعات ناشی از نقض حریم خصوصی را سنگینتر و گستردهتر میکند. بهعنوان نمونه میتوان به سوءاستفاده فیسبوک از دادههای زیستسنجی کاربران اشاره کرد.
در سال ۲۰۱۵ فیسبوک از تصاویر کاربرانش برای توسعه مدل هوش مصنوعی خود استفاده کرد تا به کمک آن بتواند تمام تصاویر بارگذاری شده را برچسبگذاری کند که این مسئله با اعتراض فعالان حریم خصوصی مواجه شد. در ایالت ایلینوی قانونی تحت عنوان BIPA وجود دارد که استفاده شرکتها را از اطلاعات زیستی مردم منع میکند، با این حال فیسبوک بدون اخذ مجوزهای لازم از این اطلاعات استفاده کرده بود و در سال ۲۰۱۹ به پرداخت ۵۵۰ میلیون دلار جریمه از سوی دادگاه این ایالت محکوم شد. همچنین در سال ۲۰۱۸ فیسبوک در قالب چالشی به نام چالش دهساله باعث بارگذاری تصاویر دهساله گذشته بخش عمدهای از کاربرانش شد که به اعتقاد برخی این چالش حیله فیسبوک برای تکمیل دادههای خود به جهت توسعه مدلهای هوش مصنوعی خود بود.
دولتهای غربی نیز نشان دادهاند که علاقه زیادی به ذخیرهسازی این دست اطلاعات دارند. بهعنوان مثال، در ایالاتمتحده آمریکا، FBI و اداره محافظت مرزی از یک پایگاه داده مبتنی بر دادههای زیستسنجی استفاده میکند که به اعتقاد برخی NGOهای فعال در حوزه حریم خصوصی این یک نقض آشکار حریم خصوصی است. علاوه بر آمریکا، اتحادیه اروپا، انگلستان و برخی کشورهای دیگر نظیر برزیل اقدام به ایجاد پایگاه دادههای مبتنی بر دادههای زیستسنجی کردهاند که در این کشورها نیز با اعتراض فعالان حریم خصوصی مواجه شده است.
در یک نمونه، در آگوست ۲۰۲۰ یک گروه فعال حقوق بشری به نام لیبرتی در ولز جنوبی برای اولین بار با طرح شکایت علیه پلیس بخاطر سوءاستفاده از فناوری تشخیص چهره، موفق به محکوم کردن پلیس ولز شد.
با توجه به امینت بالای روشهای زیستسنجی و نیاز شرکتهای فناوری، کاربران و مشتریان به امنیت و یکتایی هویتها در فضای سایبری، قطعاً زیستسنجی جایگاه مهم و وسیعی در آینده خواهد داشت.
با لحاظ این نکته و جمعآوری اطلاعات زیستسنجی ما توسط اکثر برنامههای تلفن همراه، توجه جدی به این هشدار لازم است که پایگاه داده اطلاعات زیستسنجی ما در خارج از کشور نگهداری میشود و دسترسی هکرها یا حتی سرویسهای جاسوسی خطری بسیار بزرگ علیه مردم و منافع ملی ما است.
از این رو لازم است با انجام اقدامات فنی نظیر سامانههای کنترلی و نظارتی و وضع قوانین، از خروج اطلاعات حساس و مهم ملی جلوگیری شود تا در آینده مسبب مشکلات بزرگی نشود. چرا که جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) در جمعآوری تمامی دادههای مردم جهان حتی دادههای زیستسنجی امری واقعی و درخور توجه است.