سراب‌های معنویت در پیش روی جوانان

نگاهی به ترویج عرفان‌های دروغین در کشور

تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱۳۸۹

در حال حاضر اخبار موجود بیانگر این است که دست‌های پنهانی برای ایجاد انحراف در ارزش‌های دینی و اخلاقی جامعه ایرانی پروژه رواج شبکه‌های فساد و مکاتب انحرافی مانند عرفان‌های حلقه و کیهانی را در دستور کار دارند...

گرداب- همیشه بوده و هستند کسانی که با اهداف گوناگون به جای پرداختن به نسخه اصیل و راستین، نسخه‌های بدلی و دروغین را می‌سازند و بخورد این و آن می‌دهند تا از این رهگذر به نام و نانی برسند.

 یکی از رایج‌ترین انحرافات در این زمینه، موضوع فرقه و فرقه‌سازی است که از آغاز پیدایش آدمی بر این کره خاکی گریبانگیر دین و دینداران بوده و هست. هیچ یک از ارزش‌های دینی در طول تاریخ از دستبرد نااهلان و کژاندیشان دور نبوده و گاه گاه دچار خدشه و انحراف شده است.

فرقه سازی که هر روز به شیوه‌ها و شگردهای مختلفی انجام می‌شود غایتی جز از پای افکندن گرایشات ناب اسلامی جوامع و تسلط پایدار دشمنان و بهره جویی هر چه بیشتر ایشان ندارد. در یک نگاه کلی می‌توان گفت که همه آنچه استکبار جهانی نامیده می‌شود در مقابل تشیع اثنی عشری بیش از همه گرایش‌ها احساس زبونی و ضعف می‌کند؛ چون شیعه خود را وسیعاً و عمیقاً مقید به قرآن کریم و احادیث و روایات صحیح و پیروی از ائمه(ع) می‌داند و حاضر نیست سر تعظیم در برابر هیچ فرد یا گروهی فرود آورد.

برای نابودی فرهنگ پویای تشیع از جمله حربه‌های دشمن ایجاد و اشاعه فرقه‌ها و دسته‌هایی چون عرفان‌های کاذب و دروغین، صوفی گری، بابی‌گری و بهایی‌گری بود. امروزه نیز در رسانه‌های مکتوب، دیداری و شنیداری خود شاهد تولید گونه‌های متنوعی از معرفت‌های به اصطلاح معنوی ِغیر ملتزم به وحی هستیم. همین خاطر است که هوشیاری بیشتر عالمان، دانشگاهیان، مسئولان و دلسوزان اجتماعی را طلب می‌کند و مقابله جدی با همه اشکال انحراف‌های اعتقادی، فکری و رفتاری را ضروری می‌سازد.

در جامعه ما موج گرایش به معنویات روز به روز در حال افزایش است، به ویژه در میان جوانان. ولی اندیشمندان و فرهیختگان جامعه باید مراقب باشند تا افراد سودجو از این احساسات پاک سوء استفاده نکنند. زهره الهیان عضو کمیسیون امنیت مجلس در این باره می‌گوید: «باندهای منحرف ترویج عرفان‌های دروغین در کشور حرکت خزنده‌ای را آغاز کرده‌اند. چنانچه از طرف سازمان‌های دست اندر کار به ویژه قوه قضائیه به همراه نیروی انتظامی اقدام موثری برای برخورد صورت نگیرد، در آینده‌ای نزدیک با مشکلات مختلفی در حوزه‌های امنیت ملی، اجتماعی و فردی در جامعه مواجه خواهیم بود.»

بنا به گفته این نماینده مجلس در حال حاضر اخبار موجود بیانگر این است که دست‌های پنهانی برای ایجاد انحراف در ارزش‌های دینی و اخلاقی جامعه ایرانی پروژه رواج شبکه‌های فساد و مکاتب انحرافی مانند عرفان‌های حلقه و کیهانی را در دستور کار دارند که این موضوع در سطح جامعه و در بخش گسترده‌ای از دانشگاه‌ها گزارش شده است.

باندهای منحرف و ضد اجتماعی در فعالیت‌های تازه خود این بار نقطه‌ای را هدف گرفته‌اند که کوچک‌ترین اهمال از طرف مسئولان قضائی و انتظامی کشور می‌تواند ضربات جبران ناپذیری برای ثبات امنیت ملی کشور در ابعاد فردی و عمومی در پی داشته باشد. امروزه شارلاتان‌ها، کلاهبرداران و سر شاخه‌های شبکه‌های ضد اجتماعی برای تاثیر و اختلال در وضعیت امنیت یک کشور اقدامات خود را درون شبکه پیچیده‌ای از تحولات اجتماعی نظیر صنعتی شدن و مدرن شدن جوامع و شبکه‌های رسمی و غیر رسمی تعریف می‌کنند.

بررسی‌ها نشان داده است در چند سال گذشته، مفهوم امنیت با گسترش جوامع صنعتی و تکنولوژی ارتباطات دچار تغییرات اساسی شده و این تغییرات تعاریف جدیدی را برای امنیت در پی داشته است. از طرفی مدرن شدن روش‌های ارتباطی باعث دگرگونی‌های فراوانی در نوع جرائم شده است. از این رو در شرایط کنونی، تامین، هدایت و کنترل امنیت و از طرف دیگر مقابله با جرائم سازمان یافته به لحاظ مفهومی چهره‌ای متغیر و چند بعدی پیدا کرده است که از آن جمله می‌توان به ثاثیر گذاری منفی در ابعاد ذهنی، فردی و ادراکی - احساسی افراد به روش‌های فوق حرفه‌ای اشاره کرد.

 حجت الاسلام و المسلمین احمد حسین شریفی، با اشاره به تشدید فعالیت‌های فرقه‌های نوظهور، در مورد علت گرایش برخی از جوانان به سوی این مکاتب دروغین می‌گوید: «دلیل گرایش بعضی از افراد به این فرقه‌های نوظهور به علت‌های روحی، خانوادگی، فکری، سیاسی، اقتصادی و... است که گاهی تمام این علت‌ها در یک فرد جمع است و گاهی بعضی از این عوامل در یک فرد وجود دارد. شاید بتوان مهم‌ترین علت گرایش گروندگان به فرقه‌های نوظهور و کاذب را میل به متفاوت بودن دانست؛ عده‌ای از جوانان که میل به متفاوت بودن از بقیه افراد دارند، به قصد جلب توجه دیگران، وارد این مکتب‌ها می‌شوند، حال آنکه از حقیقت آن‌ها هیچ گونه اطلاعی ندارند و نمی‌دانند اساساً جهان بینی این فرقه‌ها چیست.»

وی می‌افزاید: «بعضی از کسانی که به دنبال ارتباطات نامشروع هستند، لهو و لعب را در این فرقه‌ها می‌بینند و به همین دلیل برای دستیابی به لذت‌های زود گذر به این مکاتب گرایش پیدا می‌کنند. برخی از افراد نیز هستند که به دلیل تمایل به کسب قدرت به فرقه‌هایی مانند شیطان پرستی گرایش می‌یابند؛ آن‌ها معتقدند که شیطان مظهر یک سری از قدرت‌هاست و به همین دلیل می‌تواند بخشی از قدرت خویش را به برخی از پیروانش انتقال دهد؛ به همین دلیل برخی از کسانی که حس قدرت طلبی در وجودشان پررنگ است، فکر می‌کنند با ورود به این مکاتب حس آن‌ها تا حد زیادی پاسخ داده خواهد شد. برخی نیز به دلیل مشکلات عقیدتی و فکری که منشأ آن‌ها معرفت‌شناختی آنهاست، به این فرقه‌ها، گرایش می‌یابند؛ نگاه این گونه افراد به خداوند، نگاه معرفت‌شناسانه نیست، اعتقاد به نبوت و وحی در آن‌ها، دچار ایرادی اساسی است. برای آن‌ها در نظام ارزشی، توجیهی برای اخلاقیات وجود ندارد و تمام این عوامل در شیطان پرستی جمع می‌شود که در آن‌ها نه معاد، نه توحید و نه هیچ ارزش دیگری معنا ندارد.»

این کارشناس ادامه می‌دهد: «در ایران گرایش به این فرقه‌ها به دلیل منشأ‌شناختی، بسیار کم دیده شده است؛ عمده دلیل گرایش برخی از جوانان به این فرقه‌ها، بیشتر از سر لهو و لعب است که متأسفانه، بدون اینکه هیچ گونه‌شناختی از عقاید اصلی این فرقه‌های منحرف داشته باشند، به دام آن‌ها گرفتار می‌شوند. متأسفانه برخی از افراد نیز تنها به دلیل میل به مدگرایی و متفاوت بودن به فرقه شیطان پرستی روی می‌آورند و وقتی که وارد این فرقه شدند، با شبهاتی که از طریق همین فرقه برایشان به وجود می‌آید، ممکن است در بحث‌های معرفت‌شناختی نیز دچار اشکال شوند. علل اقتصادی دلیل دیگر گرایش برخی دیگر از افراد به فرقه‌های نوظهور است. به علت وعده‌های دروغین سرکرده‌های این مکاتب، عده‌ای از افرادی که مشکل مالی دارند و در پاره‌ای موارد دارای مشکلات عقیدتی نیز هستند به این فرقه‌ها، گرایش می‌یابند».

در عصر اطلاعات فرقه‌های مختلفی در حال گسترش عقاید غیر مذهبی و ادیان ساختگی هستند و طبق آخرین آمار، در حال حاضر بیش از ۴۰۰۰ فرقه شیطان پرستی در جهان به فعالیت می‌پردازند که از این تعداد نیمی در کشور آمریکا حضور دارند. یکی از دلایل رشد این فرقه‌ها تهاجم به ادیان الهی است؛ چرا که یکی از خطرناک‌ترین شیوه‌های غرب برای تخریب اعتقادات و مبارزه با پیشرفت‌های علمی و اخلاقی از طریق همین عقاید است و به لحاظ طلایه دار بودن ایران در مبارزه با استکبار جهانی، هجمه زیادی از طرف این فرقه‌ها به کشور ما صورت می‌گیرد.

در حال حاضر فرقه‌های انحرافی در کشورهای مختلف مقر دارند و در کشورهای مختلف نظیر آمریکا، چین و برخی کشورهای اروپایی دارای تشکیلات منسجم و یکپارچه‌ای هستند. این در حالی است که یکی از سردمداران که سعی در اشاعه افکار این فرقه‌ها به کشورهای دیگر را دارد، آمریکاست و طبق آخرین اطلاعات حدود هشت میلیون دلار سرمایه از طرف آمریکا برای اشاعه این فرقه‌ها اختصاص داده شده است. این فرقه‌ها در کشور ما نیز در حال گسترش و سازماندهی هستند و نیروی انتظامی به تنهایی نمی‌تواند برای مقابله با این فرقه‌های انحرافی اقدام کند، بلکه وظیفه همه مسئولان، به ویژه مسئولان فرهنگی و اجتماعی است که با ارائه راهکارهایی در جهت آشنایی جوانان با فعالیت این نوع فرقه‌ها گام‌های موثر و مفیدی را در جهت مقابله با این نوع آسیب‌های اجتماعی بردارند.

حجت‌الاسلام مرتضی وافی دبیر شورای عالی فرهنگی مسجد مقدس جمکران در این باره می‌گوید: «اسلام ناب، دینی است که بعد تعقل و اندیشه، حریت و آزادمنشی و معنویت و کمال در آن تقویت شده باشد. برای آنکه مقداری ماهیت و هویت فرقه‌های نوظهور و عرفان‌های کاذب و مروجان این نظریه‌ها روشن شود لازم است من به یک نکته مهم اشاره کنم. در پایه‌های تفکر استراتژیک اسلام ما در مقابل سه جریان قرار داریم؛ اولین جریان، جریان کفر و استکبار است که مستقیما به دلیل اینکه ما در مقابل دنیای آن‌ها می‌ایستیم آن‌ها در مقابل دنیا و آخرت ما می‌ایستند و به صراحت با آن مقابله می‌کنند. جریان دوم در این عرصه جریان ذلالت است و این جریانی است که به نوعی برای منحرف کردن تفکر ناب و لرزاندن پایه‌های فکری ما جایگزین‌هایی را در فضای فکری جامعه و دستاویزهای بدلی را برای حرکت فکری و فرهنگی جامعه ما معرفی می‌کند. جریان سوم، جریان نفاق است که به حسب ظاهر در فضای فکری جامعه قرار می‌گیرد و از نظر فکری با جامعه و به ویژه با نسل جوان همراهی می‌کند.»

وی می‌افزاید: «اینجا یک جمله مهم است، به ویژه در جریان‌های انحرافی دینی، برای اینکه این تفکرات و جریان‌سازان این تفکرات موفق باشند چند فعالیت را در معرفی دین انجام می‌دهند؛ اول اینکه دین را یک دین تقلیدی معنا می‌کنند و به نوعی افرادی را که به سراغ دینداری می‌روند دور کرده و آن‌ها را پرهیز می‌دهند که اگر سراغ دینداری رفتید پایه‌های تعقل، اندیشه و فکرتان تعطیل می‌شود. نوع دوم آن این است که دین را یک دین ظاهری می‌نامند و این یعنی اینکه دین اسلام ناب را به نوعی دین مقید به ظواهر و پیچیده شده در فراز و نشیب‌های ظاهری می‌دانند و این گونه آن را معرفی می‌کنند و آن را ظاهرگرا و نه باطن‌گرا می‌دانند. سومین مطلب این است که دین را بدون جاذبه و جذابیت یکنواخت معرفی می‌کنند و این دلیل برداشتی است که خود تعمدا یا جاهلانه از دین دارند و صرفا دین را یکسری حرکات، آداب و رسوم تکراری می‌دانند و به خاطر همین دین را خسته‌کننده و یکنواخت معرفی می‌کنند.»

وی افزود: «این افراد دین را تکلیفی معنا می‌کنند یعنی جدای از اینکه در دنیا تحولی را ایجاد کند و بتواند دنیای انسان‌ها را عوض کند، صرفا آن را یک دین آخرتی معنا کرده و بعد اعلام می‌کنند که شما اگر بخواهید دیندار باشید به نوعی باید دینداری را با ساختی و تکلیفی انجام دهید به امید آنکه به یک ثواب اخروی دست پیدا کنید. دیگر آنکه دین را عاطفی و احساسی معرفی می‌کنند و صرفا می‌خواهند از یکسری فضاهای عاطفی و احساسی استفاده کنند و عموما دین را در قالب صرفا دخیل بستن، نذر کردن، شفا گرفتن و مسائلی این گونه می‌بینند و برای جامعه معنا می‌کنند و همه این‌ها می‌شود آفات دینداری و همه این تعریف‌های ناقص و یکسویه از دین در حقیقت زمینه‌های جذب افراد به تفکرات و عرفان‌ها و فرقه‌هایی را فراهم می‌کند که آن‌ها ادعایشان این است که در این فضا توانستند یک نوآوری، نوگرایی و نواندیشی بکنند. باید هشدار داد در صورت عدم برخورد با فرقه‌های انحرافی در جامعه مطمئناً نسل جوان جامعه آسیب جدی در زمینه اعتقادات خواهد دید.

مخالفان وقتی با گسترش فرهنگ تشیع موقعیت خود را در خطر می‌بینند با تألیف و نشر کتاب‌های منحرف و استفاده از تبلیغات گسترده سعی در مخدوش کردن چهره اسلام در سطح جهانی دارند، لذا می‌طلبد قشر عقیدتی ما که روحانیت در رأس آن قرار دارد نسبت به ریشه‌کن کردن این سفیران استعمار اقدام کنند.» ‏
عباس خسروانی

منبع: ‌پایگاه تخصصی جنگ نرم