هوش مصنوعی میتواند در تصمیمگیری استراتژیک و طرحریزی عملیات کاربرد داشته باشد.
«پایگاه رسانهای گرداب جهت آگاهی و افزایش دانش مخاطبان خود به ترجمه و انتشار مطالبی در حوزههای مختلف فناوری اقدام میکند. انتشار مطالب به معنای تایید محتوای آن نیست».
اگرچه اطلاعات دقیقی از نحوه یا زمان استفاده از این فناوری توسط ارتشهای جهان منتشر نشده و به دلیل مسائل محرمانه نمیتوان نحوه استفاده از آن را به روشنی دریافت، اما مفاهیم ناظر بر اینترنت اشیا و الگوریتمهای هوشمند توسعه یافته در آن حوزه را میتوان به اینترنت اشیا در جنگ تعمیم داد.
هوش مصنوعی یکی از موضوعات و حوزههای مورد علاقه فرماندهان نظامی و سیاستگذاران کلان قوای دفاعی و رزمی کشورها بوده و هست. با توجه به اینکه پهپادها و دیگر تسلیحات خودگردان ابزار هوش مصنوعی محسوب میشوند تاریخ استفاده از هوش مصنوعی در فرماندهی میدان جنگ به نیمه دوم قرن بیستم برمیگردد که استفاده از پهپادهای شناسایی و رزمی در عملیات مختلف توسط ارتشهای پیشرفته مورد استفاده قرار گرفت. ابزار هوشمند کاربردی شده در فرماندهی میدان نبرد محدود به رباتهای کشنده خودگردان، پهپادها، تانکهای هوشمند و تسلیحاتی که از این فناوری استفاده میکنند نبوده و جوانب بسیاری از فرماندهی میدان نبرد تحت تاثیر توسعه هوش مصنوعی قرار گرفته است.
فرماندهی میدان نبرد از لایههای زیادی تشکیل یافته و ویژگیهای زیادی را شامل میشود. تصمیمگیری استراتژیک و طرحریزی عملیات، تصمیمگیری عملیاتی و مدیریت میدان نبرد، مدیریت منابع، استفاده از فناوری پیشرفته نظامی، ارتباطات و برقراری اطلاعات و دستورات میدانی، مدیریت ریسک و امنیت نیروها، تعامل با سربازان و فرماندهان درون میدان نبرد از جمله این لایهها و بخشها هستند که در هر کدام از آنها هوش مصنوعی به کمک مراکز فرماندهی و کنترل عملیات آمده است.
در بحث برنامه ریزی عملیات و تصمیمات استراتژیک فرماندهی میدان نبرد، پروژهها، ابزار و برنامههای هوش مصنوعی مانند «پروژه ماون»[۱] ارتش آمریکا را میتوان مثال زد که در آن از تصاویر ماهوارهای برای تحلیل و تفسیر اطلاعات میدانی در مناطق نظامی و عملیاتی استفاده شده و به وسیله کامپیوترهای قدرتمند و برنامههای هوش مصنوعی هزاران هزار تصویر به صورت همزمان پردازش شده و دادههای آنها در قالب اطلاعات در اختیار فرماندهان قرار میگیرد. یکی دیگر از سیستمهای هوشمند که به یاری فرماندهی میدان نبرد آمده است «آی. بی. ام. واتسون برای امنیت سایبری»[۲] است که هوش مصنوعی را برای تحلیل دادههای امنیتی، تشخیص تهدیدات و پیشبینی حملات سایبری مورد استفاده قرار میدهد.
تصمیمگیری استراتژیک با تصمیمگیری عملیاتی تفاوت دارد. تصمیمگیری استراتژیک معمولا به مسائل طولانیمدت و مرتبط با اهداف دورتر و سیاستها و جهتگیری اصلی نیروها توجه دارد در صورتی که تصمیمگیری عملیاتی مرتبط با عملیات فوری و درجاست. تصمیمگیری استراتژیک معمولا برای نیروها و یگانهای مختلف که در عملیات به صورت مستقیم یا غیرمستقیم دخالت دارند اتخاذ شده، اما تصمیمات عملیاتی به تاکتیکها و جزئیات عملیات و نیروهایی که مستقیم با آن در ارتباط هستند مربوط میشود. پروژهها و ابزار هوش مصنوعی مطرح شده برای تصمیمگیری استراتژیک میتوانند کاربردهای عملیاتی هم داشته باشند.
جنگندههای بدون سرنشین که از هوش مصنوعی برای خودکارسازی و تصمیمگیری اتوماتیک در شرایط نبرد استفاده میکنند، از جمله ابزار استراتژیک فرماندهی میدان نبرد محسوب میشوند که در تصمیمات عملیاتی نیز به کار میآیند. در ضمن سیستمهای «بازیابی اطلاعات تصویری»[۳] که سیستمهای هوشمند جمعآوری و تحلیل اطلاعات تصویری و ویدئویی به صورت بلادرنگ و زمان واقعی بر روی میدان نبرد هستند را میتوان در زمره ابزار فرماندهی عملیاتی میدان نبرد دانست که در جای خود برای تصمیمسازی راهبردی و استراتژیک هم استفاده میشوند.
ابزار، تجهیزات، برنامهها و سیستمهای هوش مصنوعی که در تصمیمسازی عملیاتی به کار فرماندهان میآیند عبارتند از سیستمهای تحلیل داده، سامانههای تصمیمگیری هوشمند، مدلهای پیشبینی وضعیت، ابزار پردازش زبان طبیعی[۴]، سامانههای ارتباطاتی هوشمند، ابزار جمعآوری و تحلیل بلادرنگ اطلاعات ماهوارهای و... . این ابزار و سیستمها با استفاده از الگوریتمها و مدلهای هوش مصنوعی برای تحلیل دادههای انبوه پیاده سازی میشوند که از منابع مختلف مانند سنسورها و اطلاعات نظامی در پایگاه داده آنها ذخیره و پردازش میشوند.
یکی دیگر از وظایف فرماندهان در میدان نبرد مدیریت منابع است و در ارتشهای پیشرفته ابزار هوش مصنوعی در این حوزه به کار فرماندهان گرفته شده است. تخصیص و مدیریت نیروها در میدان نبرد با توجه به تخصص و نیازهای عملیاتی ایشان، کنترل و توزیع تجهیزات نظامی و وسائل نقلیه در محیط عملیات، تامین و مدیریت مواد غذایی و سوخت، رساندن تجهیزات و مهمات لازم برای حمایت از نیروها در حین عملیات، پیشبینی نیازها و برنامه ریزی بهینه، تصمیمگیری در شرایط پیچیده و متغیر، مدیریت اطلاعات و ارتباطات و برنامه ریزی دقیق عملیات با توجه به اهداف استراتژیک از جمله وظایفی هستند که در ایفای آنها هوش مصنوعی به کمک ابزار مختلف به کار فرماندهی میدان نبرد آمده است.
ابزار هوش مصنوعی در این زمینه شامل سیستمهای تصمیمگیری و تخصیص منابع به صورت هوشمند، ابزار تجزیه و تحلیل دادهها، مدلهای پیشبینی و دیگر ابزار میباشد. سامانههای اطلاعات مکانی یا جی. آی. اس.[۵] برای تصویرسازی و تحلیل اطلاعات جغرافیایی به منظور مدیریت نیروها از این دست ابزار هستند. فرماندهان برای تحلیل دقیق گزارشات و اطلاعات نظامی و ارتباطات دریافتی از میدان نبرد و منابع مختلف میتوانند از فناوری پردازش زبان طبیعی بهره بگیرند. در ضمن ابزار و سیستمهای هوش مصنوعی در تصمیمگیری بر مبنای تصاویر، سیستمهای پشتیبانی تصمیمگیری، سامانههای تحلیل دادههای انبوه، سیستمهای مدیریت لجستیک و دیگر سامانههای هوشمند برای یاری فرماندهان در میدان نبرد توسعه یافتهاند.
در ارتش آمریکا از سیستم «کنترل و فرمان مشترک چندزمینهای»[۶] استفاده میشود. فرماندهان ارتش آمریکا به کمک این سیستم اطلاعات و دادههای مختلف را که از تمام حوزههای دریا، هوا، زمین، فضا و محیط سایبری به صورت هماهنگ و بلادرنگ جمعآوری و تحلیل شده را دریافت میکنند. این سیستم میتواند اطلاعات مکانی، اطلاعات نظامی، تصاویر جغرافیایی و دیگر دادهها را به سرعت در اختیار فرماندهان و مراکز کنترلی واحدهای نظامی مختلف آمریکا قرار دهد.
سربازان و فرماندهان درون میدان رزم در ارتشهای مجهز به تجهیزات هوش مصنوعی، ابزار و تجهیزات ویژهای در اختیار دارند. این ابزار شامل دستگاههای مشاهده مانند دوربینها و تجهیزات تصویربرداری هوشمند، سیستمهای ارتباطی صوتی و تصویری با قابلیت ارتباط درجا با تشکیلات و یگانهای درگیر، دستگاههای ناوبری و جی. پی. اس. امکانات جی. آی. اس. برای نقشه برداری و تحلیل اطلاعات مکانی، لباس و تجهیزات حفاظتی مجهز به فناوریهای ردیابی و مواردی از این دست میباشند.
«سیستم پیشرفته مدیریت نبرد» یا اِی. بی. ام. اس.[۷] برای نیروی هوایی آمریکا از هوش مصنوعی برای برقرار کردن ارتباط امن و در اختیار قرار دادن دادههای عملیاتی در شرایط و محیطهای مختلف توسعه یافته است. این سیستم قابلیتهای منحصر به فرد و زیادی برای صدور فرمان و کنترل نبرد به کمک هوش مصنوعی را فراهم کرده که از بینایی ماشینی، پردازش زبان طبیعی، یادگیری ماشین و یادگیری عمیق استفاده میکند. روسیه نیز از هوش مصنوعی برای تحلیل دادههای انبوه و سیستمهای کنترلی هوشمند به منظور فراهم کردن امکان صدور دستور به صورت سریع و درجا بهره گرفته است. به نظر میرسد روسیه در این زمینه از رقیب منطقهای خود یعنی ناتو پیشی گرفته باشد.
یکی دیگر از فناوریهای نظامی مدیریت و فرماندهی میدان رزم «اینترنت اشیا در جنگ» یا آی. او. بی. تی[۸] است. این فناوری با استفاده از شبکههای ارتباطی پیشرفته، اطلاعات در زمینه نظامی را جمعآوری، منتقل و پردازش میکند. کاربرد اصلی این تکنولوژی بهبود نظارت و مدیریت عملیات نظامی، افزایش دقت سیستمهای نظامی و افزایش پایداری و بیشینه کردن امکان پیروزی در شرایط متغیر و چالشی میدان رزم است.
مفهوم اینترنت اشیا در اوایل دهه ۲۰۱۰ میلادی در دانشگاهها و مراکز علمی به منظور توسعه اینترنت و هوش مصنوعی شکل گرفت. این فناوری به سرعت مورد توجه کارشناسان و سرمایهگذاران نظامی قرار گرفته و به صورت اینترنت اشیا در جنگ توسعه یافت. این تکنولوژی کمک میکند سنسورهای مختلفی که در تجهیزات جاسوسی و نظارت و نیز در تسلیحات نظامی گنجانده شدهاند با سنسورهای محیطی مانند حسگرهای دما و رطوبت و غیره، و تانکها، پهپادها و هواپیماها، کشتیها و قایقهای جنگی، حتی تجهیزات پزشکی مرتبط شده و همه این تجهیزات به همراه رادیوها، رادارها و تجهیزات ارتباطی پیشرفته دیگر به منظور بهبود هماهنگی و افزایش دقت به صورت یکپارچه به کار طرحریزی عملیات و فرماندهی میدان نبرد گرفته شوند.
آی. او. بی. تی به افزایش کارایی نیروهای نظامی کمک کرده، بهبود ارتباطات میدانی بین واحدهای نظامی را رقم میزند. این فناوری منجر به در اختیار گرفتن اطلاعات دقیقتر از موقعیت و حرکت دشمن و نیروهای خودی شده و نظارت بهتر بر محیط و شناسایی تهدیدها را ممکن میسازد. مراکز فرماندهی و کنترل با استفاده از این تکنولوژی به کمک الگوریتمهای هوشمند مختلف، دادههای به دست آمده را تحلیل کرده و تصمیم سازی دقیقتری را انجام میدهند. همهی اینها منجر به بهبود ارتباطات بین واحدها و افزایش کارایی نیروهای رزمی و نظامی میشود.
اگرچه اطلاعات دقیقی از نحوه یا زمان استفاده از این فناوری توسط ارتشهای جهان منتشر نشده و به دلیل مسائل محرمانه نمیتوان نحوه استفاده از آن را به روشنی دریافت، اما مفاهیم ناظر بر اینترنت اشیا و الگوریتمهای هوشمند توسعه یافته در آن حوزه را میتوان به اینترنت اشیا در جنگ تعمیم داد. به نظر میرسد آمریکا، چین، روسیه و کشورهای عضو ناتو از این فناوری استفاده میکنند. توسعهی اینترنت اشیا در جنگ یا آی. او. بی. تی در آمریکا نتیجه همکاری و سرمایهگذاری نهادهای مختلف دولتی و غیر دولتی از جمله وزارت دفاع، شرکتهای بزرگ فناوری و شرکتهای استارتاپی است. شرکتهای نظامی و دانشگاهها نیز در توسعه این مفهوم نقش کلیدی داشتهاند.
پینوشتها:
[1] Project Maven
[2] IBM Watson for Cyber Security
[3] ISR: Intelligence, Surveillance and Reconnaissance
[4] Natural Language Processing
[5] Geographic Information System
[6] Joint All-Domain Command and Control: JADC2
[7] Advanced Battle Management System
[8] Internet of Battlefield Things: IoBT