تفكر و عبرت درباره فتنه 88 (10) + متن

تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۳۸۹

دهمین و آخرین بخش از ویژه‌نامه تفكر و عبرت، به بیانات دو روز پیش رهبر انقلاب در دیدار مردم قم به مناسبت 19 دی می‌پردازد. ایشان به استناد آیه‌ شریفه‌ای از سوره مائده، پیروز نهایی در امتحان‌های الهی را از آن انسان‌های با ایمان و با بصیرت دانستند. حضرت آيت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنانشان به فتنه‌ طراحی شده‌ سال 88 پرداختند و افزودند: «دشمن محاسبات خيلى دقيقى كرده بود ولی به دلیل شناخت غلط از ملت ایران، محاسباتش غلط از آب درآمد».

 

هر جائى كه ما توانستيم درست بفهميم، درست تشخيص بدهيم - يعنى همان بصيرت - و به دنبال آن احساس تكليف كرديم، احساس تعهد و مسئوليت كرديم و وارد ميدان شديم، غلبه با ما بوده است؛ «فاذا دخلتموه فانّكم غالبون».(مائده: 23) وقتى با ايمان و با بصيرت وارد ميدان مواجهه شديد، غلبه با شماست، شما برنده هستيد؛ چرا؟ چون طرف مقابل شما ايمان ندارد، دين ندارد، انگيزه‌ عميق معنوى ندارد. آن كسانى كه عوامل ميدانى او هستند، مزدورند، فريب خورده‌اند؛ خود نقشه‌دارها و صحنه‌گردانها هم كه مردمان بى‌ايمانى هستند. وقتى با ايمان وارد ميدان مي‌شويد، شما برنده‌ايد؛ اين براى ملت ايران تجربه است.

در طول اين سى و يكى دو سال، ملت ايران با اين تجربه توانسته است كارهاى بزرگى بكند؛ هم توانسته خود را از لحاظ معيارهاى مادى بالا بكشد - همين پيشرفتهاى علمى، همين پيشرفتهاى فناورى، همين اشتغال دائم به كار در سرتاسر كشور، نشانه‌هاى پيشرفت مادى است - هم از لحاظ معنوى توانسته است خود را به يك سطح عالى و راقى برساند. ما آيات الهى را ديديم، نشانه‌هاى كمك خدا را ديديم. قبلها كمك الهى و پشتيبانى دست قدرت خداوند را فقط در كتابها مي‌خوانديم؛ امروز در صحنه حس مي‌كنيم، لمس مي‌كنيم؛ همان طور كه امام بزرگوار ما اين را لمس كرده بود و به من فرمود. دل او قرص بود، چون دست قدرت الهى را مي‌ديد.

ملت ايران در ميدانهاى گوناگون، كمك الهى را، حمايت الهى را لمس كرده است، حس كرده است؛ وقتى توى صحنه است، وقتى آماده‌ مجاهدت است؛ در جنگ تحميلى يك جور، در قضاياى گوناگون يك جور، در تحركات سياسى و در فتنه‌ها يك جور. در همين فتنه‌ سال 88 دست قدرت الهى بود؛ مردم بيدار شدند، مردم وارد صحنه شدند و يك حركت عظيم را خنثى كردند.

هنوز خيلى جا وجود دارد براى تحليل و تبيين و روشن كردن زوايا و ابعاد اين فتنه‌اى كه دشمن طراحى كرده بود. دشمن محاسبات خيلى دقيقى كرده بود؛ منتها خوب، محاسباتش غلط از آب درآمد؛ ملت ايران را نشناخته بود. دشمن در پشت صحنه، همه‌ چيزها را مشاهده كرده بود.
 
اين كسانى كه شما بهشان ميگوئيد سران فتنه، كسانى بودند كه دشمن اينها را هل داد وسط صحنه. البته گناه كردند. نبايستى انسان بازيچه‌ دشمن شود؛ بايد فوراً قضيه را بفهمد. اگر اول غفلتى كرده است، وسط كار وقتى فهميد، بلافاصله بايستى راه را عوض كند. خوب، نكردند.
 
عامل اصلى ديگرانى بودند كه طراحى كرده بودند، به خيال خودشان محاسبه كرده بودند. به گمان آنها بساط جمهورى اسلامى بنا بود جمع شود؛ نه فقط حقيقت دين، حتّى شعارهاى دينى هم باقى نمانَد؛ برنامه اين بود. طراحى اين بود كه اگر توانستند قاعده‌ دولت را به شكل مطلوبِ خودشان بچينند، كه بعد از آن، راه حركتشان روشن بود كه چه كار مي‌كردند؛ اگر هم قاعده‌ حكومت و دولت طبق ميل آنها چيده نشد و برايشان ممكن نشد، كشور را به آشوب بكشانند؛ با خيال خودشان  - من يك وقتى گفتم - كاريكاتور انقلاب اسلامى را درست كنند؛ مثل سايه‌هائى كه حركت يك قهرمان را تقليد مي‌كنند، اداى قهرمانها را، اداى انقلاب را در بياورند؛ برنامه‌شان اين بود. ملت ايران توى دهن اينها زد و بساط اينها را جمع كرد.
 
امروز انقلاب، جمهورى اسلامى، ملت ايران، خط صحيح دين در اين كشور، از پيش از قضاياى سال گذشته بمراتب قوى‌تر است، روشن‌تر است.